هر کی سوتی داده تعریف کنه!

[amirhossein65]

منم یکی بگم!!
من یه مدتی تو یه شرکت که کلاسهای رباتیک برگزار میکرد واسه بچه های دانش آموز کار میکردیم!!(مدرس کلاسها بودم) کارگاهمون هم همونجا بود بچه ها میومدن اونجا یادشوم میدادیم
دست بر قضا یه روز یکی از مسئولهای دانشکده ما که خیلی خانوم ساکت و آرومی هم بود همراه یه پسری اومد اونجا، من تا ایشونو دیدم سلام احوال کردم و یهو حواسم نبود گفتم این آقا پسر نوه تون هس؟ یهو اونم گفت نه پسرمه!!! مارو میگی از خجالت آب شدیم رفتیم تو زمین!!!! اینقدر خجالت کشیدم که از شرکت زدم بیرون
​

 

[Anahita.pb]

اول اینو بگم که من همیشه گوشیام تو دستمن.یعنی هرکی بزنگه یا اس ام اس بده در مدت زمان یه سوتو نیم جواب میدم. مگه اینکه حوصله تماس گیرنده رو نداشته باشم.یکی از رفقا هست که من تا اونجا که بتونم میپیچونمش.اصلا حوصله اش رو ندارم.این یه سری گیر داد که بریم بیرون و اینا منم الکی گفتم بریم و بعد از ظهرش که زنگ زد جواب ندادم.فرداش که دیدمش اومد پیشم کلی شاکی بود منم الکی گفتم دیروز ظهر رفتم خونه مامان بزرگم جفت گوشیامو جا گذاشتم! اون بدبختم باورش شد! نیم ساعت بعد گوشیم زنگ خورد منم دس کردم جیبم و گوشیمو در اوردم جواب دادم تا چند روز بعدم نفهمیدم چه سوتیی دادم

 

[elahe84]

وقتي من بچه بودم خيلي سال پيش يه بار مامانم داشت با تلفن صحبت ميكرد من هم در حال شكستن پسته سر بسته با دندونام بودم ، هرچي بهم اشاره كرد و تهديد كرد گوش ندادم
تو حال خودم بودم كه مامانم داد زد دندونننننننننننننننننننن
بيچاره اونكه پشت تلفن بود

 

[tur]

اين سوتي مال عممه
يه شب 1 و 2 شب دل دختر عمم درد ميكيره با عمم ميره دكتر عمم به دكتر كه عمومي بوده ميكه اقاي دكتر يه نكاه به دخترم بندازين انشاالله فردا ميبرمش يه دكتر حسابي !!!

 

[felor]

اين سوتي مال عممه
يه شب 1 و 2 شب دل دختر عمم درد ميكيره با عمم ميره دكتر عمم به دكتر كه عمومي بوده ميكه اقاي دكتر يه نكاه به دخترم بندازين انشاالله فردا ميبرمش يه دكتر حسابي !!!

 

[hami_sani]

امروز میخوام چندتا سوتی باحال از مامانمو واستون بگم:
یه سری مامانم با خواهرم دعوا میکرد و حسابی عصبانی شده بود خواهرمم کلافه شده بود و منتظر فرصت بود که فرار کنه مامانمم که دید خواهرم اصلا به حرفاش گوش نمیده داد زد :اهااااای شنفتم چی گفتی یا نهههههههه؟؟؟!!
یه سری میخواستیم بریم مهمونی مامانم وسط راه به بابام گفت بره از مغازه واسش جوراب پارازین کفدار نازک بگیره بابامم گرفت و مامانم تو ماشین تو اون جای تنگ شروع کرد به پوشیدن جورابا و ....بعد 2دقیقه اومد بالا با یه لحن طلبکارانه و عصبانی گفت:اینا چیه خریدییی؟اینا که هم کلفته هم کف نداره!!!!(مامان خانوم جورابو چپه پوشیدن کف جوراب روی پا افتاده بوده!!)
یه سری داداشم میخواست بره حموم از مامانم پرسید:مامان چراغ حموم روشنه کی حمومه؟مامانم گفت:نمیدونم من که نیستم!!!
طفلی مامانم مامانی منو ببخششششش.....!
در ضمن بعد تعریف سوتی تون از سوتی های بامزه یاد کنید اینجوری همه تشویق میشن مرسسسسسسسیییییی

یکم ابرو داری کن دختر خجال بکش

 

[hami_sani]

یه بار مامانم داشت با خالم و بقیه در مورد مارک لباس حرف میزد وسط حرفاش میخواست بگه
مارک دی اند جی (D&G) گفت مارک سی ان جی(CNG)

 

[رز سیاه]

راستی مگه شما 14 سالتون نیس پس چطور زیست خوندین؟؟؟

میخوای بگم مچم رو گرفتی ؟؟؟؟؟؟؟
آره من دانشجوام
حدودا20 ساله هستم ...
*
*
*
اره مرمت گر جون من 14 سالمه و کلاس اول دبیرستانم زیست هم داریم شیمی هم داریم ریاضی هم داریم کلا هر جور درس که فکرشو کنی داریم
دانشگاه رو هم از طرف مدرسه دعوت شده بودیم البته کل شهر دعوت شده بودن خیلی نمایش باحالی بود کلی گریه کردیم واسه عاشورا بود

 

[farane67]

میخوای بگم مچم رو گرفتی ؟؟؟؟؟؟؟
آره من دانشجوام
حدودا20 ساله هستم ...
*
*
*
اره مرمت گر جون من 14 سالمه و کلاس اول دبیرستانم زیست هم داریم شیمی هم داریم ریاضی هم داریم کلا هر جور درس که فکرشو کنی داریم
دانشگاه رو هم از طرف مدرسه دعوت شده بودیم البته کل شهر دعوت شده بودن خیلی نمایش باحالی بود کلی گریه کردیم واسه عاشورا بود

الان یه سوتی یافتم باید میگفتی مرمت گر جوون جون

 

[head of flower]

تو عمرم اینقدر نخندیده بودم
خسته نباشید میگم به همتون

 

[رز سیاه]

یه بار ناظممون اومد سر کلاس مثلا دعوامون کنه که چرا اینقدر معلماتون رو اذیت میکنید ما هم یه معلم فیزیک داریم فامیلش خلخالی
خلاصه داشت دعوا میکرد میگفت
این همه معلم خوب دارید هیچ جا نمی تونید معلم هایی به این خوبی پیدا کنید نمونش همین خانم خالخالی
کل کلاس ولو شد رو زمین

 

[hosein_t]

امروز دانشگاه بچه ها زبان انگلیسی داشتن اولین جلسشون بود . . منم باهاشون رفتم کلاس . . . استاد اومد و از بچه ها خواست کسانی که مسلط هستن خودشون رو معرفی کنن و کسانی هم که نیستن استاد سوال پیچشون میکرد . . . نوبت رسید به یکی از خانم ها که از قضا تنها هم بود ، یعنی دوستاش باهاش کلاس نداشتن . . . استاد اسمشو پرسید اونم جواب داد ، وقتی استاد ازش پرسید What's your major? دختره هول شد گفت I am bargh !!!خلاصه کلاس رفت رو هوا و دختره با چشم گریون رفت بیرون!!!

 

[رز سیاه]

یه بار یکی از دوستام با یکی دیگه از همکلاسی های پارسالم که خیلی بی جنبه بود دعواش شده بود اونم عین بچه کوچولو ها رفته بود به ناظم بگه منم که مثلا میخواست بیچاره رو خبر کنم یهو در کلاس رو باز کردم و برگشتم به دوستم گفتم
زینب تو با رویا دعوا کردی ؟؟/اونم گفت آره گفتم پس بیچاره شدی مگه نمی دونی بی جنبه تر از اون پیدا نمیشه خاک تو سرت الان افشارچی میاد حالت رو میگیره
یهو دیدم کل کلاس بدون گفتن کلمه ای داره منو تماشا میکنه منم تعجب کردم چطور شده اینا ساکتن یهو یکی از پشت گفت بشین سر جات فاطمه
منم برگشتم دیدم معلممون سر کلاسه
*
*
*
یه بار یه حاجاقایی اومده بود سر کلاسمون کلا هر ماه تشریف میاوردن مدرسمون
خلاصه نشسته بودیم و فیض میبردیم که یکی از بچه ها خواست وال کنه برگشت گفت ببخشید خانم ....
کلاس منفجر شد
*
*
*
یه بار یکی از بچه هامون رفت فارسی جواب بده معلم بهش 19 داد اونم کلی ناراحت بود که حق من 20 نه 19
خلاصه تک زنگ خورد و چون کلاسهای ما چرخشی بود یعنی برای هر درس باید به کلاس مخصوص اون درس میرفتیم وسایلمون رو جمع کردیم و رفتیم سر کلاس اجتماعی معلم هم اونجا بود گفت چی شده رویا ناراحتی رویا هم شروع کرد یه دل سیر از معلم ادبیاتمون گله کردن دو سه نفر هم غاطی شدن و غیبت شروع شد ما و معلم هم گوش میدادیم در کلاس هم باز بود
یهو یکی از اون ور گفت پشت سر من غیبت نکنید نگا کردیم دیدم معلم ادبیاتمون واسته کنار در ماهم کلی خندیدیم بدتر از اون این بود که معلم اجتماعیمون عروس معلم ادبیاتمون اینا بود

 

[رز سیاه]

یه خاطره
یه سری بچه های سال دومیمون نزدیک چهارشنبه سوری ترقه آوردن سر کلاس یه ترقه روشن کردن مخیواستن از پنجره بندازن تو حیاط یهو معلم اومد تو اونم هول شد ترقه افتاد رو صندلی معلم هم بی هوا اومده بود نیمه نشسته بود رو صندلی چشمتون روز بد نبینه صدای فریادی بلند شدو معلم از جا پرید همه بچه ها رو هم ترس گرفته بود معلم برگشت ببینه چی بود چی شد یهو کل کلاس عین ترقه منفجر شد پشت مانتوی معلم یه سوراخ گنده تشکیل شده بود
خلاصه نفری یه صفر و نمره مستمر زیر ده نصیبشون شد و تا حذف واحد پیش رفتن

 

[دختر شاه پریون]

تو عمرم اینقدر نخندیده بودم
خسته نباشید میگم به همتون

خاش باشه

 

[پترو]

خاش باشه

اونوقت اینی که گفتی یعنی چه؟؟!!

 

[دختر شاه پریون]

یه سری بعد از تعطیلات عید رفته بودیم مدرسه...دبیرستان بودم... هنو حال و هوای عید دیدنی و اینا تو کلم بود یه دفه سر کلاس خواستم از معلم یه سوال بپرسم گفتم:خالجان ببخشید....

 

[دختر شاه پریون]

اونوقت اینی که گفتی یعنی چه؟؟!!

خواش باشه<خواهش باشه>خواهش میکنم>خواهش میکنم عزیزم>ادامه داره....

 

[پترو]

یه سری بعد از تعطیلات عید رفته بودیم مدرسه...دبیرستان بودم... هنو حال و هوای عید دیدنی و اینا تو کلم بود یه دفه سر کلاس خواستم از معلم یه سوال بپرسم گفتم:خالجان ببخشید....

چند مورد اینطوری پیش اومده برا من : به همکارم چندین بار گفتم ببین زهره ...!!! به همکارم اسم خانمم رو گفتم. یا اینکه چند بار به خانمم اسم همکارم رو گفتم اونم کلی ناراحت شده وگفته تو همش به فکر کار و همکارات هستی...

 

[پترو]

خواش باشه<خواهش باشه>خواهش میکنم>خواهش میکنم عزیزم>ادامه داره....

نه دیگه ادامه نده ممکنه به جاهای باریک بکشه...!!!

 

[دختر شاه پریون]

چند مورد اینطوری پیش اومده برا من : به همکارم چندین بار گفتم ببین زهره ...!!! به همکارم اسم خانمم رو گفتم. یا اینکه چند بار به خانمم اسم همکارم رو گفتم اونم کلی ناراحت شده وگفته تو همش به فکر کار و همکارات هستی...

میمردی امتیاز بدی؟باور کن خدا قهرش نمیاد.....تیششششششششش

 

[دختر شاه پریون]

چرا اینجا همه زن دارن؟شانسو میبینی تروخدا؟

 

[پترو]

چرا اینجا همه زن دارن؟شانسو میبینی تروخدا؟

شما دیگه باید بری خودت رو بکشی فکر نمیکنم کسی گیرت بیاد.

 

[پترو]

میمردی امتیاز بدی؟باور کن خدا قهرش نمیاد.....تیششششششششش

پست دادم خوب یه امتیاز بده دیگه چه قد بلایی تو که امتیاز هم میخوایی.

 

[دختر شاه پریون]

شما دیگه باید بری خودت رو بکشی فکر نمیکنم کسی گیرت بیاد.

هه هه هه تا شقایق هست زندگی باید کرد داداشششششششششششش

 

[دختر شاه پریون]

پست دادم خوب یه امتیاز بده دیگه چه قد بلایی تو که امتیاز هم میخوایی.

کوپنم تموم شده فردا حتما میدم چشم....

 

[پترو]

هه هه هه تا شقایق هست زندگی باید کرد داداشششششششششششش

بیا این کفشهای منم یه واکس بزن آبجی.(شوخی)

 

[پترو]

کوپنم تموم شده فردا حتما میدم چشم....

منظورت همون امتیازه دیگه؟!!!
مرسی منتظره امتیازتم.

 

[دختر شاه پریون]

بیا این کفشهای منم یه واکس بزن آبجی.(شوخی)

نوکر ننت غولوم سیا دادا

 

[رز سیاه]

چند مورد اینطوری پیش اومده برا من : به همکارم چندین بار گفتم ببین زهره ...!!! به همکارم اسم خانمم رو گفتم. یا اینکه چند بار به خانمم اسم همکارم رو گفتم اونم کلی ناراحت شده وگفته تو همش به فکر کار و همکارات هستی...

حدس میزنم چه حالی شده باشی