نوشتن طرح های اقتصادی

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت دوستان و متخصصان عزيز

پر واضحه که يکی از اصلی ترين وظايف مهندسين صنايع ، مديريت پروسه تدوين طرح های امکان سنجی پروژه های صنعتی هستش. برای ايجاد يک واحد صنعتی در هر کجای دنيا ، مراحل اوليه ای وجود داره که لازم هست به دقت و با موفقيت طی بشه ، تا اون واحد يا پروژه صنعتی بتونه وارد فاز عملياتی بشه.

از اونجايی که امروزه ، اقتصاد ، مهمترين عامل در سياست گذاريها و تصميم گيريهای خرد و کلان ملی و جهانی هست ، بارزترين فاکتوری که باعث می شه سرمايه گذاری روی يه طرح و ايده صنعتی ، از ديد سرمايه گذاران (چه خصوصی و محلی ، چه ملی و چه فراملی) ، جذاب و منطقی به نظر برسه ، پر رنگ بودن مزيت های مالی و اقتصادی اون طرح هستش. اين امر هم هيچ جا خودشو نشون نمی ده مگر در مطالعات جامع امکان سنجی اقتصادی که توسط مهندسين خبره انجام می گيره.

من تو اين تاپيک قصد دارم که درباره استانداردهای جهانی تدوين يک طرح مطالعاتی امکان سنجی توضيح بدم. طرحی که از نظر علمی ، فنی و اقتصادی قابل ارايه به شرکتهای معتبر سرمايه گذاری و بانکهای داخلی و خارجی باشه.

ما ايرانيها وقتشه که ديگه به جهانی فکر کردن عادت کنيم و با قواعد و رسوم اون زندگيمونو بسازيم و فکر می کنم که مهندسای صنايع تو اين زمينه بايد همواره پيش قدم باشن. روشهای سنتی جذب سرمايه برای ايجاد يک واحد صنعتی مثلا در ايران ديگه جوابگوی قشر متخصص و فرهيخته ايرانی نيست و ما نبايد با محدود شدن به مرزهای ايران ، خودمونو دچار مصيبت بوروکراسی تموم نشدنی بانکی ، بهره های بعضا 27 درصدی (در بهترين حالت کمترين بهره بانکی دولتی در ايران که به اسم معافيت ، سوبسيد و غيره ، 7 درصد اعلام می شه ، در واقع بالای 15 درصد هست) ، فساد ادارای و . . . بکنيم. همينطور لازمه که متخصصای ايرانی با مسلط بودن به روش های جهانی خودشونو برای کار و فعاليت تو شرکتهای بزرگ فرامليتی آماده کنن (من بعدا در مورد نحوه استخدام تو شرکتهای بزرگ خارجی تو يه تاپيک مستقل توضيح خواهم داد).

همچنين تو اين بخش قصد دارم که به بررسی روابط بين مبحث اصلی يعنی مطالعات امکانسنجی و مباحث مهم مرتبط مثل اقتصاد مهندسی ، طرح ريزی واحد های صنعتی ، تکنيک های مطالعه بازار و شبيه سازی ، تکنيک های تهيه جداول مالی ، اصول مهندسی نت ، تکنيک های تحقيق در عمليات در بودجه نويسی و . . . هم بپردازم.

اميدوارم که اين مبحث برای مهندسای عزيز مفيد باشه.

از نظرات ، پيشنهادات و راهنماييهای شما استقبال و تشکر می کنم.
 

nazanin_t

عضو جدید
بحث جالبی می تونه باشه

تو دانشگاه ما اصلا درباره مطالعات امکانسنجی اونم از نظر اقتصادی چيزی نمی خونيم.

موفق باشين
 

PersiaN_PulsE

عضو جدید
کاربر ممتاز
من با توجه به مطالبی که خوندم امکان سنجی رو اینطور معنی می تونم بکنم :
امکان سنجی یعنی ما به عنوان یک تحلیل گر سیستم یعنی کسی که وظیفه ی امکان سنجی سیستم بر عهدش گذاشته شده است باید با توجه به محدودیت های مختلف سازمان که مهم ترینش همون بحث اقتصادش هست از میان راه حل های مختلف برای اجرای یک پروژه از هر نوع(عمرانی و....) راه حلی رو که هم عملیاتی تره و هم اقتصادی تره یعنی در واقع امکان اجرای اون بیشتره رو برای اجرای پروژه یا بهبود ان در مرحله تحلیل سیستم به مدیران ارشد پیشنهاد بدیم..
ضمن تشکر از دکتر الیاس پور امبدوارم اگر مشکلی در تعریف من هست من رو راهنمایی کنن..
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقای persian_pulse

دقيقا مطلبی که بيان کردين صحيح هست ، هر چند که می شه کاملترش کرد.

امروزه دلايل زير :
1. محدوديت شديد منابع مالی
2. رقابت شديد اقتصادی
3. تغييرات خلق الساعه اقتصادی ، سياسی

همگی باعث شدن که ورود به عرصه اقتصاد و بالاخص اقتصاد توليدی ، مخاطرات فروان خاص خودش رو داشته باشه.

تو بعضی از زمينه ها که به شدت به تکنولوژی وابسته هستن ، شايد طول عمر صحيح ترين و جامع ترين تصميم گيريهای مديريتی ، به 1 ماه هم نرسه و تمام مطالعات انجام شده ، تو اين يک ماهه اعتبار خودشونو از دست می دن. تو عصری که در هر ساعت ، مجموع data های توليد شده توسط انسان ، دو برابر اون جيزی هست که از ابتدای تاريخ تا اون لحظه توليد شده ، روش های سنتی تصميم گيری به هيچ وجه ديگه جوابگو نيستن.

همين امر هم باعث شده که تو کشورهای صنعتی و پيشرفته ، يک اصل اساسی پذيرفته بشه و اون چيزی نيست جز اصل " جدايی مالکيت از مديريت " . تقريبا چند دهه هست که اين کشورها پذيرفتن مجموعه شرايط اقتصادی جهان ايجاب می کنه که مديريت طرح ها و واحدهای اقتصادی به عهده متخصصين اون رشته باشه و نه لزوما صاحبان سرمايه.

تخصصی شدن امر مديريت تا اونجايی حياتی شده که حتی روش ها و تئوريهای سنتی مديريت هم کارايی خودشونو امروزه از دست دادن ! و درست همينجاست که رويکرد سيستمی به عنوان عاليترين روش تحليل علمی ، خودشو نشون می ده و ده ها مبحث جديد مثل " مديريت تحول ، مديريت استراتژيک ، مديريت تصميم گيری ، مديريت آينده ، مديريت بحران " و . . . ايجاد می شه.

امروزه شرکتهای چند مليتی هم معنای خودشونو از دست دادن و شرکت های فرامليتی جايگزين اونا شدن. واقعا معلوم نيست که مثلا مالکيت شرکت غول آسای GE تو دست کيه ؟ چونکه در هر لحظه از طريق اينترنت و بازارهای جهانی بورس ، هر شخصی در هر کجای جهان می تونه به هر مقدار دلخواه ، سهام اين شرکت رو بخره يا بفروشه. يعنی اينکه ديگه شما به سادگی نمی تونين با داشتن يه طرح اقتصادی به ظاهر مناسب ، مديريت اين شرکت رو قانع کنی که در پروژه های نيروگاهی ايران سرمايه گذاری کنن. چون شما نه با يه شخص طرفين و نه يه شرکت با مرزهای محدود. شما با شبکه جهانی بزرگی از سهامداران طرف هستين و بايد بتونين پاسخگوی يک تفکر اقتصادی باشين و نه يک سليقه اقتصادی شخصی و پر واضحه که تو اين تفکر اقتصادی ، شرايط سياسی ، فرهنگی ، مذهبی و . . . هم دخيل هستن.

در نهايت اين مطلب رو می خوام بگم که کشور ما يعنی ايران ، متاسفانه عقب موندگی وحشتناکی از کشورهای صنعتی از هر لحاظ داره و با روشهايی هم که فعلا داره تو سطح مديريت کلان کشور پياده می شه ، هيچ اميدی به بهبود اوضاء در آينده وجود نداره. اميدوارم نسل جديد ، يعنی ما متخصصای جوون ، بتونيم با نگرشی مدرن ، خودمونو با صلاحيت تو چرخه اقتصاد جهانی جا بديم.
 

PersiaN_PulsE

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله همینطوره .این روزا محدودیت های زیادی برای اجرای هر پروژه وجود داره ...مثلا تو کار اموزی 1 که من تو امیدیه تو پالایشگاه گاز داشتم .هر 2 3 روز 1 بار مدیر پروژه جلسه می ذاشت و تاریخ های پروژه رو بروز می کرد یا همون بهنگام می کرد ولی تو این پروژه که پروژه نصب مبدل های حرارتی بود محدودیت مهمی وجود داشت و اونم نرسیدن لوله ها کنترل ولوها و خود مبدل ها بود و باعث شد یه پروژه 1.5 ساله تو 3 سال تمام شه ....و کلی هزینه های اضافی به بار بیاره...طبق گفته جناب دکتر با تصمیم گیری هایی که امروزه در سطح استراتژیکال و ارشد ایران گرفته میشه ما همیشه در سطوح مختلف میانی و عملیاتی مشکلات عمده ای رو خواهیم داشت...و بررسی هایی که در مرحله امکان سنجی انجام میشه در طول 1 ماه که از اون میگذره همش تاریخ مصرفش میگذره و نیاز به اپدیت شدن پیدا می کنن...
 

melmdoost

عضو جدید
با سلام خدمت استاد الیاس پور
بی صبرانه در انتظار توضیحات شما در مورد کار و فعاليت تو شرکتهای بزرگ فرامليتی و نحوه استخدام تو شرکتهای بزرگ خارجی هستم
با تشکر از مطالب فنی و کاربردی شما
 

BMB

عضو جدید
FS

FS


فرآیند ایجاد یک واحد صنعتی را می توان شامل سه مرحله دانست که عبارتند از :
1-مرحله قبل از سرمایه گذاری
2- مرحله سرمایه گذاری و اجرا
3-مرحله بهره برداری
فرآیند انتخاب و معرفی محصول در فاز قبل از سرمایه گذاری قرار دارند و اولین گام در راستای پاسخگویی به سوال ذهن سرمایه گذار است .
یک سرمایه گذار برای سرمایه گذاری خود در یک واحد صنعتی یا خود به انتخاب و معرفی یک صنعت می پردازد و یا اینکه انتخاب صنعت و محصول را نیز بر عهده تیم کارشناسی که کار مطالعات امکان سنجی را انجام می دهند میگذارد.
در حالت اول ، تیم کارشناسی تنها لازم است اطلاعات مختصری برای معرفی محصول مورد نظر سرمایه گذار جمع آوری کرده و پس از آن به بخش های دیگر مطالعات امکان سنجی بپردازد.
در حالت دوم ، تیم کارشناسی ابتدا باید به شناسایی و انتخاب محصولی بپردازد که با شرایط سرمایه گذار و دیگر معیارهایی که به تفصیل به ذکر آنها خواهیم پرداخت سازگاری داشته باشد. و پس از این گام که پایه و مبنای مطالعات امکان سنجی است و به مطالعات پیش امکان سنجی(Pre-Feasibility Study : PFS ) معروف است ، باید به گامهای دیگر مطالعات امکان سنجی بپردازد.

مراحل انتخاب محصول

Ø مطالعه شناسایی امکانات
Ø فهرست اولویتها یا فرصت های سرمایه گذاری
Ø انتخاب چند گزینه از این فهرست
Ø انتخاب یک گزینه سرمایه گذاری

مطالعه شناسایی امکانات

مطالعه شناسی امکانات که معمولا توسط دولت و از طریق وزارتخانه ها یا سازمانهای دولتی ذیربط انجام می شود ، دارای دو هدف اساسی ذیل است :
1-شناسایی پتانسیلها و امکانات و نقاط قوت کشور که از طریق سرمایه گذاری ، قابلیت ایجاد مزیت ها ی اقتصادی مثل ارزش افزوده ، اشتغال و ... دارد.
2-شناسایی نقاط ضعف و کمبودها و نواقص موجود در زنجیره تولید کالا، خدمات و سایر بخشهای اقتصادی.


سپاس فراوان

 

19ladan82

عضو جدید
سلام آقای الياس پور

تشکر از مطالبتون. اگه می شه در باره عناوين يک طرح توجيهی و نحوه فرمت بندی اون توضيح بدين. ممنون
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالعات امکانسنجی (قسمت اول)

مطالعات امکانسنجی (قسمت اول)

محتوای يک طرح امکانسنجی

به طور کلی ، يه طرح مطالعه امکانسنجی ( feasibility study ) مطلوب ، بايد اجزای اصلی يک طرح صنعتی ، نحوه پياده و اجرا شدن اون و همچنين نتايج اجرای اون طرح صنعتی رو نشون بده.

مطالعه امکانسنجی ، خودش يه هدف مستقل نيست ، بلکه ابزاری هست برای اخذ تصميم مديريت عالی برای پذيرش يا عدم پذيرش سرمايه گذاری و همينطور نحوه انجام سرمايه گذاری.

به خاطر وسعت دانه فعاليت های صنعتی ، نميشه هيچ الگو و روش يکسانی رو برای انجام مطالعات امکانسنجی اسم برد ، ولی می شه رويه های مشخصی رو که معمولا هر طرح اقتصادی بايد اونها رو بررسی کنه رو به شکل زير تعريف کرد :

1. مطالعه بازار
تو اين مرحله می بايست بازار هدف مصرف و تقاضای مورد نياز برای محصول ( چه کالا بشه و چه خدمت ) رو مشخص کرد. از سخت ترين قسمت های نوشتن يه طرح اقتصادی همين قسمت هست و بايد به دقت روی بازارهای داخلی و بين المللی مطالعه کرد.

2. مطالعه فنی محصول
تو اين مرحله بايد محصول پيشنهادی رو از همه جوانب بررسی کرد. مراحل طراحی محصول ، طراحی اسم و آرم محصول ، مقايسه با محصولات مشابه و . . . همگی تو اين مرحله صورت ميگيرن.

3. مطالعه فنی واحد صنعتی
بعد از تعيين محصول ، حالا بايد در مورد نحوه توليد محصول مطالعه کرد. تعيين ظرفيت توليد ، برنامه توليد ، برنامه فروش و موجودی ، تعيين موقعيت جغرافيايی کارخونه ، ساختمانها و فضاهای کارخونه ، استقرار ها ، تکنولوژی و تجهيزات ، سيستم های اطلاعاتی ، سيستم های تعميرات و نگهداری ، سيستم های کنترل و ناوبری و . . . همگی تو اين بخش مطالعه ميشن.

4. مطالعه مواد اوليه ، قطعات و انرژی
بعد از طراحی محصول و کارخونه ، می بايست تمامی مواد اوليه و قطعات مصرفی مورد نياز ( چه برای محصول و چه برای کارخونه ) و همچنين اقلام انرژی مصرفی کارخونه ( برق ، گاز ، گازوييل و . . . ) و آب و مخابرات و . . . به طور جامعه و کامل بررسی بشه.

5. مطالعه نيروی انسانی
با توجه به جميع موارد ذکر شده ، تو اين مرحله می بايست کليه نيروهای انسانی مورد نياز برای اداره کارخونه رو با تمام جزئيات از جمله تخصص ، تحصيلات ، ساعات کاری ، بيمه ، حقوق و مزايا و . . . مشخص کرد.

6. مطالعه نحوه اجرای پروژه
تو اين مرحله بايد با توجه به مطالعات مراحل قبلی ، نحوه اجرای پروژه ساخت واحد صنعتی رو به طور کامل بررسی کرده و استراتژيهای پيشنهادی رو مطالعه کرد.

7. مطالعه هزينه های سرمايه گذاری
تمامی مراحل و هزينه های مربوط به اون ، تا رسوندن کارخونه به مرحله بهره برداری اقتصادی ، بايد به طور کامل و دقيق در اين مرحله بررسی بشه. اين مرحله می بايست شامل هزينه های اجرای پروژه طرح هم باشه و در نهايت علاوه بر تعيين سرمايه ثابت ، سرمايه در گردش هم مشخص بشه.

8. مطالعات مالی
اين مرحله که در واقع جمع بندی طرح امکانسنجی برای ارايه به سرمايه گذار هست بايد شامل تمام جزييات هزينه و سود طرح باشه. يعنی علاوه بر تعيين انواع هزينه های سرمايه گذاری ، می بايست شامل انواع هزينه های عملياتی و غير عملياتی طرح هم باشه.
تو اين مرحله می بايست با استراتژی مشخص و معقولی ، قيمت فروش محصول تعيين بشه و با توجه به نرخ بيمه ، تورم ، بهره بانکی ، ماليات و عوارض و . . . عملکرد اقتصادی طرح از زمان آغاز طراحی و اجرا تا حداقل يک دوره 5 ساله بعد از بهره برداری مشخص بشه.
همچنين تو اين مرحله می بايست علاوه بر بررسی شاخص های اقتصادی طرح ( مثل تحليل نسبت های مالی ، تعيين و تحليل نقطه سر به سر توليد ، ميزان توليد و شاخص های مالی در ظرفيت های مختلف و . . . ) ، شاخص های کلان ملی طرح ( مثل ارزش افزوده خالص و ناخاص و . . . ) هم روشن بشه.
يکی ديگه از کارهای مهمی که تو اين مرحله بايد انجام بشه ، بررسی دقيق نحوه سرمايه گذاری توسط طرفين سرمايه گذار ( اعم از شرکاء ، سهامداران ، بانک و . . . ) ، يعنی اينکه چه کسی و در چه موقعی سرمايه رو به طرح تزريق کنه و از چه تاريخی و به چه ترتيبی و با چه نرخی ، اصل و فرع سرمايه رو دريافت کنه.
مسايل حقوقی طرح مثل نحوه تشکيل شرکت و نوع اون ، نحوه سهام بندی و نوع اون ، نحوه تقسيم سود سهام و . . . هم بايد تو اين مرحله بررسی بشه.

9. مطالعه زمان بندی اجرای طرح
تو اين مرحله در نهايت يه برنامه زمان بندی برای اجرای پروژه ساخت واحد صنعتی ، با جزييات تعريف می شه.

در آخر لازم به توضيح هست که اين موارد می تونن بسته به نوع طرح ، بيشتر يا کمتر بشن. همچنين بايد توجه کرد که انجام هر کدوم از مراحل فوق ، نيازمند متخصصان خودش هست و يه پروژه امکانسنجی يه کار بزرگ و زمان بر گروهی هست.

نحوه نگارش يه طرح امکانسنجی هم ، فرمت و تکنيک های خاص خودشو داره که بعدا کامل در اين مورد توضيح خواهم داد.

تو پست های بعدی هر کدوم از اين مراحل رو به اندازه نياز شرح می دم.

موفق باشين
 

hr56

عضو جدید
سلام و خسته نباشید

سلام و خسته نباشید

محتوای يک طرح امکانسنجی

به طور کلی ، يه طرح مطالعه امکانسنجی ( feasibility study ) مطلوب ، بايد اجزای اصلی يک طرح صنعتی ، نحوه پياده و اجرا شدن اون و همچنين نتايج اجرای اون طرح صنعتی رو نشون بده.

مطالعه امکانسنجی ، خودش يه هدف مستقل نيست ، بلکه ابزاری هست برای اخذ تصميم مديريت عالی برای پذيرش يا عدم پذيرش سرمايه گذاری و همينطور نحوه انجام سرمايه گذاری.

به خاطر وسعت دانه فعاليت های صنعتی ، نميشه هيچ الگو و روش يکسانی رو برای انجام مطالعات امکانسنجی اسم برد ، ولی می شه رويه های مشخصی رو که معمولا هر طرح اقتصادی بايد اونها رو بررسی کنه رو به شکل زير تعريف کرد :

1. مطالعه بازار
تو اين مرحله می بايست بازار هدف مصرف و تقاضای مورد نياز برای محصول ( چه کالا بشه و چه خدمت ) رو مشخص کرد. از سخت ترين قسمت های نوشتن يه طرح اقتصادی همين قسمت هست و بايد به دقت روی بازارهای داخلی و بين المللی مطالعه کرد.

2. مطالعه فنی محصول
تو اين مرحله بايد محصول پيشنهادی رو از همه جوانب بررسی کرد. مراحل طراحی محصول ، طراحی اسم و آرم محصول ، مقايسه با محصولات مشابه و . . . همگی تو اين مرحله صورت ميگيرن.

3. مطالعه فنی واحد صنعتی
بعد از تعيين محصول ، حالا بايد در مورد نحوه توليد محصول مطالعه کرد. تعيين ظرفيت توليد ، برنامه توليد ، برنامه فروش و موجودی ، تعيين موقعيت جغرافيايی کارخونه ، ساختمانها و فضاهای کارخونه ، استقرار ها ، تکنولوژی و تجهيزات ، سيستم های اطلاعاتی ، سيستم های تعميرات و نگهداری ، سيستم های کنترل و ناوبری و . . . همگی تو اين بخش مطالعه ميشن.

4. مطالعه مواد اوليه ، قطعات و انرژی
بعد از طراحی محصول و کارخونه ، می بايست تمامی مواد اوليه و قطعات مصرفی مورد نياز ( چه برای محصول و چه برای کارخونه ) و همچنين اقلام انرژی مصرفی کارخونه ( برق ، گاز ، گازوييل و . . . ) و آب و مخابرات و . . . به طور جامعه و کامل بررسی بشه.

5. مطالعه نيروی انسانی
با توجه به جميع موارد ذکر شده ، تو اين مرحله می بايست کليه نيروهای انسانی مورد نياز برای اداره کارخونه رو با تمام جزئيات از جمله تخصص ، تحصيلات ، ساعات کاری ، بيمه ، حقوق و مزايا و . . . مشخص کرد.

6. مطالعه نحوه اجرای پروژه
تو اين مرحله بايد با توجه به مطالعات مراحل قبلی ، نحوه اجرای پروژه ساخت واحد صنعتی رو به طور کامل بررسی کرده و استراتژيهای پيشنهادی رو مطالعه کرد.

7. مطالعه هزينه های سرمايه گذاری
تمامی مراحل و هزينه های مربوط به اون ، تا رسوندن کارخونه به مرحله بهره برداری اقتصادی ، بايد به طور کامل و دقيق در اين مرحله بررسی بشه. اين مرحله می بايست شامل هزينه های اجرای پروژه طرح هم باشه و در نهايت علاوه بر تعيين سرمايه ثابت ، سرمايه در گردش هم مشخص بشه.

8. مطالعات مالی
اين مرحله که در واقع جمع بندی طرح امکانسنجی برای ارايه به سرمايه گذار هست بايد شامل تمام جزييات هزينه و سود طرح باشه. يعنی علاوه بر تعيين انواع هزينه های سرمايه گذاری ، می بايست شامل انواع هزينه های عملياتی و غير عملياتی طرح هم باشه.
تو اين مرحله می بايست با استراتژی مشخص و معقولی ، قيمت فروش محصول تعيين بشه و با توجه به نرخ بيمه ، تورم ، بهره بانکی ، ماليات و عوارض و . . . عملکرد اقتصادی طرح از زمان آغاز طراحی و اجرا تا حداقل يک دوره 5 ساله بعد از بهره برداری مشخص بشه.
همچنين تو اين مرحله می بايست علاوه بر بررسی شاخص های اقتصادی طرح ( مثل تحليل نسبت های مالی ، تعيين و تحليل نقطه سر به سر توليد ، ميزان توليد و شاخص های مالی در ظرفيت های مختلف و . . . ) ، شاخص های کلان ملی طرح ( مثل ارزش افزوده خالص و ناخاص و . . . ) هم روشن بشه.
يکی ديگه از کارهای مهمی که تو اين مرحله بايد انجام بشه ، بررسی دقيق نحوه سرمايه گذاری توسط طرفين سرمايه گذار ( اعم از شرکاء ، سهامداران ، بانک و . . . ) ، يعنی اينکه چه کسی و در چه موقعی سرمايه رو به طرح تزريق کنه و از چه تاريخی و به چه ترتيبی و با چه نرخی ، اصل و فرع سرمايه رو دريافت کنه.
مسايل حقوقی طرح مثل نحوه تشکيل شرکت و نوع اون ، نحوه سهام بندی و نوع اون ، نحوه تقسيم سود سهام و . . . هم بايد تو اين مرحله بررسی بشه.

9. مطالعه زمان بندی اجرای طرح
تو اين مرحله در نهايت يه برنامه زمان بندی برای اجرای پروژه ساخت واحد صنعتی ، با جزييات تعريف می شه.

در آخر لازم به توضيح هست که اين موارد می تونن بسته به نوع طرح ، بيشتر يا کمتر بشن. همچنين بايد توجه کرد که انجام هر کدوم از مراحل فوق ، نيازمند متخصصان خودش هست و يه پروژه امکانسنجی يه کار بزرگ و زمان بر گروهی هست.

نحوه نگارش يه طرح امکانسنجی هم ، فرمت و تکنيک های خاص خودشو داره که بعدا کامل در اين مورد توضيح خواهم داد.

تو پست های بعدی هر کدوم از اين مراحل رو به اندازه نياز شرح می دم.

موفق باشين

سلام .بسایر عالی بود.منتظر قدم های بعدی هستم.من هم دنبال می کنم موضوع امکانسنجی رو و می خوام بدونم روش اجرایی شما چیه.بیصبرانه منتظرم
 

hr56

عضو جدید
comfar

comfar

سلام

آقای الياسپور چی شد پس ادامه اين مطالب ؟
ما منتظر مباحث مفيد شما هستيم.

با احترام
سلام.شما در زمینه نوشتن طرح توجیهی اطلاعاتی دارین؟و یا اینکه کار کردن با نرم افزار comfar3 رو بلدین؟نمی دونینی چطور میشه دانلودش کرد؟آقای الیاسپور که دیگه چیزی نمی نویسه اگه کسی اطلاعاتی داره بذاره تا همه نظر بدن.
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

آقای الياسپور چی شد پس ادامه اين مطالب ؟
ما منتظر مباحث مفيد شما هستيم.

با احترام

سلام.شما در زمینه نوشتن طرح توجیهی اطلاعاتی دارین؟و یا اینکه کار کردن با نرم افزار comfar3 رو بلدین؟نمی دونینی چطور میشه دانلودش کرد؟آقای الیاسپور که دیگه چیزی نمی نویسه اگه کسی اطلاعاتی داره بذاره تا همه نظر بدن.

سلام دوستان عزيز

ببخشيد که مطالب رو به روز نکردم. فرصتم کم بود.

سعی می کنم تا يکی دو روز ديگه ، بحث رو شروع کنم.

در مورد نرم افزار comfar هم اگه لازم بود يه تاپيک مستقل می زنم. چون مبحث نوشتن طرح های امکانسنجی پيش نياز استفاده از اين نرم افزار هست و comfar به تنهايی نمی تونه کمکی به اين امر بکنه.

در ضمن شما اگه بخواين اين نرم افزار رو به صورت کامل تهيه کنين ، می تونين به سايت زير مراجعه کنين :
http://www.unido.org/services

اين نرم افزار در 6 پکيج مختلف ارايه می شه که قيمت تقريبا بالايی هم دارن ( اخيرا نمی دونم چند شده ولی چند هزار دلاری هست).

موفق باشين
 

fgh11fgh

عضو جدید
دوستان سلام

طرح اقتصادي خوب طرحي است كه بتواند بر اساس تغييراتي كه در آينده براي بازار هدف متصور است ، با استفاده از روشهايي مانند FMEA (البته به معني لغوي آن توجه نكنيد ، بيشتر متدولوژي مد نظر است) ، محصولات ، روشهاي توليد ، بازارهاي جديد و منابع كسب درآمد متغييري را ترسيم نمايد.
اگر شما خودتان را به جاي سرمايه گذاري بگذاريد كه مي خواهد با يك طرح اقتصادي ساده و پيش پا افتاده ، سرمايه خود را جهت توليد و فروش يك محصول خاص در يك بازار خاص وارد چرخه كند ، و از طرف ديگر شرايط بازار كنوني خودمان را هم بسنجيد خواهيد ديد كه لزوم وجود وجود راه حلهاي جايگذين در يك طرح اقتصادي ، امري حياتي است.
 

fgh11fgh

عضو جدید
سلام مجدد

اگر با روشي كه در بالا براي عزيزان توضيح دادم بخواهيد طرح اقتصادي تهيه كنيد ، خواهيد ديد كه تمامي دانشي كه مهندسي صنايع به ما آموخته مي شود به همراه كلي خلاقيت لازم است تا همه را يكجا در قالب فرمتهاي از پيش تعيين شده FS ريخته و يك طرح خوب به معني واقعي كلمه خلق نماييم.

با تشكر
 

woodywood

عضو جدید
سلام دوست عزیز و مسئول این تاپیک
من رشتم مهندسی صنایع گرایش تحلیل سیستم ها هستم . کارمم تویه شرکت نوشتن طرح های توجیهی است . خوشحال میشم اگه بتونم کمکی بکنم . راستش نمی دونم چی می خواهید ولی اگه سوالی بود و مارو قابل دونستید جسارت می کنیم و در حد امکان جوابی میدیم .
 
  • Like
واکنش ها: hr56

hr56

عضو جدید
سلام دوست عزیز و مسئول این تاپیک
من رشتم مهندسی صنایع گرایش تحلیل سیستم ها هستم . کارمم تویه شرکت نوشتن طرح های توجیهی است . خوشحال میشم اگه بتونم کمکی بکنم . راستش نمی دونم چی می خواهید ولی اگه سوالی بود و مارو قابل دونستید جسارت می کنیم و در حد امکان جوابی میدیم .

سلام دوست عزیز
امیدوارم خوب و خوش باشید.
من چند سالی هست که به نوشتن طرحای توجیهی مشغولم البته به صورت جانبی در کنار کار اصلی ام.دو سالی هم تو وزارت صنایع و معادن مشغول به کار بودم.می خواستم نرم افزار کامفار را داشته باشم و یاد بگیرم.و اینکه امکانش هست تو شرکتی که شما کرا می کنید به صورت پارت تایم مشغول به کار شم.منتظر جواب شما هستم.
 

19ladan82

عضو جدید
سلام آقای الياس پور

من تو يه سمينار بايد مقاله ای درباره نحوه سنجش اقتصادی طرح های صنعتی زودبازده ارايه بدم. يعنی اينکه اصولا بانکهای دولتی چطور بايد يه طرح اقتصادی رو بررسی کنن ؟ چون همون طور که می دونين ، انتقادهای زيادی به نحوه اجرای اين طرح و اعطای تسهيلات بانکی به متقاضيان وجود داره.

من در مورد قسمتهای مختلف اين مقاله تحقيق کردم. سوالی که از شما دارم اينه که زمان بندی اجرای طرح هم آيا جزو يک طرح توجيهی بايد باشه يا اينکه از اون فقط تو طرح های عملياتی تفصيلی برای اجرا استفاده می شه. و اگر زمان بندی لازم هست ، نحوه اين کار و ابزار اون چيه ؟ آيا می شه از نرم افزار های خاصی استفاده کرد. چون اگه بشه از نزم افزار استفاده کرد ، در اينصورت ، بانکها هم می تونن با کمک همون نرم افزار ها ، طرح ها رو بررسی و طبقه بندی کنن.

از توجه شما صميمانه ممنونم
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
در صورت امکان توضیحات کامل تدوین طرح امکان سنجی یا پروژه نمونه خیلی خوب را برایم ایمیل کن . m_moslemifar@yahoo.com

[سلام .
مطلب خوبی بود . منتظر ادامه این مطلب هستیم.در صورت امکان مطالب جدید را به این آدرس nima.moradkhani@live.com ایمیل کنید.

سلام خدمت دوستان عزيز

متاسفانه من از روی منبع مکتوبی اين مطالب رو بيان نکردم و نمی تونم اونا رو براتون بفرستم. اگه اشکالی نداشته باشه همينجا مباحث رو پيگيری کنين. منم سعی می کنم که وقت بيشتری بذارم و در فواصل زمانی موتاهتری تاپيک رو به روز کنم.

موفق باشين
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقای الياس پور

من تو يه سمينار بايد مقاله ای درباره نحوه سنجش اقتصادی طرح های صنعتی زودبازده ارايه بدم. يعنی اينکه اصولا بانکهای دولتی چطور بايد يه طرح اقتصادی رو بررسی کنن ؟ چون همون طور که می دونين ، انتقادهای زيادی به نحوه اجرای اين طرح و اعطای تسهيلات بانکی به متقاضيان وجود داره.

من در مورد قسمتهای مختلف اين مقاله تحقيق کردم. سوالی که از شما دارم اينه که زمان بندی اجرای طرح هم آيا جزو يک طرح توجيهی بايد باشه يا اينکه از اون فقط تو طرح های عملياتی تفصيلی برای اجرا استفاده می شه. و اگر زمان بندی لازم هست ، نحوه اين کار و ابزار اون چيه ؟ آيا می شه از نرم افزار های خاصی استفاده کرد. چون اگه بشه از نزم افزار استفاده کرد ، در اينصورت ، بانکها هم می تونن با کمک همون نرم افزار ها ، طرح ها رو بررسی و طبقه بندی کنن.

از توجه شما صميمانه ممنونم

با سلام

بله ، درست می فرمايين. وضعيت اجرای طرح بنگاه های زودبازده واقعا رقت انگيزه. تو اين سه ساله حدود 30 ميليارد دلار وام داده شده و الان تازه فهميدن اصلا 10 درصد از اين پول هم صرف ساخت کارخونه نشده. پولا اکثرا گم و گور شده و اقتصاددان ها هم ميگن که اين پولا رفته سمت بازار مسکن و به همين خاطر قيمت مسکن تو 2 سال اخير به طور ميانگين 4 برابر شده.

علتش هم ساده ست. چون بانک ها کار کارشناسی انجام نمی دن ، به همين خاطر اعطای وام از روی سود دهی طرح ها نيست بلکه از روی روابط هست و در نهايت به همين جايی می رسيم که الان هستيم. حالا بحث تو اين باره مفصل هست و اگه لازم شد بعدا صحبت می کنيم.

اگه از لحاظ استانداردهای جهانی بخوام به سوالتون جواب بدم ، بايد بگم که تو هر طرح توجيهی که برای اخذ منابع مالی به شخص يا اشخاص يا نهادهای سرمايه گذار ارايه می شه ، حتما بايد يک برنامه زمان بندی دقيق هم ارايه بشه. يعنی شما موظف هستين تو طرح پيشنهاديتون ، پيشرفت فيزيکی کار رو هم از روی جداول زمانمند مشخص کنيد. حالا اين تو ايران چقدر اجرا ميشه ، من نمی دونم !

برای تعيين برنامه زمان بندی هم ميشه از همه نرم افزار های استاندارد اين کار استفاده کرد. نرم افزار هايی مثل comfar ، msp ، primavera و غيره از مشهور ترين نمونه ها هستن که قطعا شما هم با اونا آشنايی دارين. همه جای دنيا هم يآ با اينا کار می کنن و يا دستی حساب می کنن.

حالا با توجه با برنامه زمانی (که توسط مهندس های کنترل پروژه ايجاد ميشه) و همينطور پيش بينی های مالی (که توسط متخصصان حسابداری انجام ميشه) ، بانکها يا ساير نهاد ها و اشخاص سرمايه گذار ، می تونن اقتصادی بودن طرح ها رو ارزيابی کنن.

اگه سوالات بيشتری داشتين حتما در خدمت هستم.

با احترام
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالعات امکانسنجی (قسمت دوم)

مطالعات امکانسنجی (قسمت دوم)

مطالعه بازار – بخش اول

من تو اين قسمت قصد ندارم فرآيند انتخاب محصول رو توضيح بدم. ولی دوستای عزيز بايد به اين موضوع توجه داشته باشن که در دنيای تجارت ، هميشه هم موضوع توليد و فعاليت مشخص نيست و گاهی اوقات پيش مياد که شخص ، يا شرکت يا سازمانی قصد داره تا يه فعاليت توليدی راه بياندازه ، اما فی البداهه موضوع فعاليت مشخص نيست. تو اين مواقع کارشناسای اقتصادی طبق رويه ها و قواعدی که وجود داره ، بازار رو مطالعه می کنن و بهترين محصول رو برای توليد انتخاب می کنن.

من تو اين مجموعه مطالبی که قصد دارم بنويسم ، فرضم بر اين هستش که موضوع فعاليت و ماهيت توليد برای ما مشخصه. يعنی پيشنهاد دهنده طرح ، برای توليد " محصولی کاملا مشخص " قصد داره که مطالعات مقدماتی رو انجام بده تا از طريق اون جذب سرمايه بکنه. تو دنيای واقعی و مخصوصا کشورهای کمتر توسعه يافته هم روال به همين شکله. مثلا وقتی که اختراع و اکتشافی صورت ميگيره و يا اينکه وقتی فرد سرمايه داری بنا به دلايل شخصی تصميم ميگيره که محصوا خاصی رو توليد کنه ، ما با همين روال سر و کار خواهيم داشت. يعنی مطالعه فرآيند ايجاد يک واحد صنعتی برای توليد محصولی خاص و مشخص.

اما بحث اصلی خودمون يعنی مطالعه بازار :

بازار هر محصولی به ميزان عرضه اون محصول (توليدات داخلی به علاوه واردات) و نيز تقاضای اون محصول (مصرف داخلی به علاوه صادرات) بستگی مستقيم داره. اول بايد ميزان اين دو متغير مشخص بشه و برای اين کار هم ميشه مطالعات آماری انجام داد. اما اونچه که اهميت بيشتری داده و نقش پر رنگ تری رو ايفا می کنه تعيين ميزان قيمت در سالهای آينده و عوامل موثر روی اون يعنی ميزان تورم ، نقدينگی ، افزايش يا کاهش عرضه و همچنين تقاضا هستش. بعد از تعيين اين پارامترها در حال و آينده ، بايد مشخص بشه که محصول ما قرار هست چه سهمی رو در بازار به خودش اختصاص بده. با توجه به اين سهم هستش که برنامه توليد و به تبع اون ، ساير مقدمات طراحی کارخونه انجام ميشه.

از طرف ديگه ، شناخت نوع و بافت بازاری که قرار هست محصول اونجا عرضه بشه ، دارای اهميت خيلی بالايی هست. نوع رقابت تو بازار ، نوع و تعداد کانال های توزيع ، روش های تبليغات ، سياستهای دولتی ، قواعد قيمت گذاری ، روش های تامين مواد اوليه و . . . بسته به نوع بازار متفاوت هستش که تو اين پست اشاره مختصری به اونا خواهم کرد.

از نظر اقتصادی ، بازار عبارت است از مجموعه خريداران و فروشندگان بالقوه و بالفعلی که برای داد و ستد کالاها يا خدمات خاصی وجود دارن. به همين خاطر از ديدگاه بازاريابی ( Marketing ) ، اندازه يه بازار به تعداد خريداران بالقوه و بالفعل اون بازار بستگی داره که برای خريد يه کالای قابل عرضه تو بازار حضور حضور دارن.

بازارها رو می شه بر حسب معيارهای مختلفی تقسيم بندی کرد. چند نمونه ش رو در ادامه ذکر می کنم.

الف. تقسيم بندی بازار از حيث مرزهای جغرافيايی :
1. بازار داخلی
2. بازار بين المللی

توليد کننده ها معمولا ترجيه می دن که تو بازارهای داخلی فعاليت کنن و کمتر نيازمند صادرات محصولات خود به خارج از کشورشون بشن. اين امر دلايل گوناگونی داره از جمله مشکلات توزيع ، قوانين دست و پا گير ، ريسک بالا ، سختی کسب اطلاعات دقيق و صحيح از بازارهای بين المللی و غيره. اين مساله منحصر به کشورهای توسعه نيافته نيست بلکه حتی تو پيشرفته ترين کشورها هم می شه اونو مشاهده کرد. نکته جالبی که بايد به اون توجه کرد اينه که تو کشوری مثل آمريکا که قطعا قدرتمند ترين و پيشرفته ترين کشور دنياست ، يکی از مهمترين دلايل اين قدرت ، استقلال بالای توليد کنندگان اين کشور نسبت به امر صادرات هست. وسعت بازارهای مصرف داخلی آمريکا به قدری بالاست که توليدکنندگان آمريکايی در وحله نخست تقريبا هيچ نيازی به صادرات احساس نمی کنن.

ب. تقسيم بندی بازار از حيث ماهيت اقتصادی خريداران :
1. بازار های سازمانی
2. بازارهای مصرف کننده نهايی

بازارهای سازمانی به بازارهای منسجمی گفته می شه که کالاها يا خدمات رو برای مصرف نهايی تهيه نمی کنن ، بلکه اين محصولات نزد اونا به منزله مواد اوليه هست برای چرخش چرخ فعاليتهای اقتصاديشون. در عوض مصرف کننده های نهايی به اون دسته از مصرف کننده هايی گفته می شه که کالا رو به منظور مصرف نهايی خودشون تهيه می کنن ، مثل همه مردمی که در بازارهای شهر اقدام به خريد مواد غذايی خودشون می کنن.

ج. تقسيم بندی بازارهای سازمانی از حيث نوع بهره برداری از محصولات :
1. بازارهای صنعتی
2. بازارهای واسطه ای

بازارهای صنعتی ، از افراد و موسساتی تشکيل شده که محصولاتی رو خريداری می کنن برای توليد محصولات ديگه. يعنی اين موسسات نسبت به محصولات خريداری شده به چشم مواد و قطعات اوليه نگاه می کنن. در بازارهای واسطه ای ، هدف ، خريد محصول برای فروش مجدد هستش. يعنی خريداران محصول در بازارهای واسطه ای همون دلال ها هستن و اينا کانال های واسطه ای رو تشکيل می دن.

با توجه به تقسيم بندی های ساده و کلی که عنوان شد مسايل زير مطرح می شه :

وقتی بازارهای مصرف کننده نهايی رو بررسی می کنيم بايد به فاکتورهای زير توجه کنيم :

1. فاکتورهای جغرافيايی
مثل : وسعت و مساحت ، جمعيت ، بافت جمعيتی و تراکم (روستا ، شهر ، حومه و . . .) و آب و هوای بازار مصرف.

2. فاکتورهای جمعيتی و اقتصادی
مثل : ميانگين سنی ، جنسيت ، اندازه خانواده ، ميزان درآمد ، شغل و تحصيلات خريداران بازار مصرف.

3. فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی
مثل : طبقه اجتماعی ، گرايشات مذهبی ، گرايشات سياسی ، الگوها و رفتارهای مصرفی ، ميزان وفاداری و الگوهای عادتی خريداران بازار مصرف.

همينطور موقع مطالعه بازارهای صنعتی هم بايد به عواملی اينچنينی به همراه عوامل و مسايل اقتصادی و صنعتی متعدد ديگری توجه کنيم. من چند نمونه از سوالاتی رو که موقع مطالعه بازارهای صنعتی بايد جواب داده بشن رو بيان می کنم :

- از بين صنايع خريدار محصول ، بايد به کدوم صنايع توجه بيشتری کرد ؟
- اندازه شرکتهايی که بايد انتخاب بشن چقدر بايد باشه ؟
- محل جغرافيايی خريداران کجا بايد باشه ؟
- مشتری بايد از چه سطح تکنولوژی برخوردار باشه ؟
- آيا بايد به شرکتهای با گرايشات فنی و مهندسی بيشتر توجه کنيم يا به شرکتهای با گرايشات مالی و اقتصادی ؟
- آيا بايد به خريدارانی که بيشتر دنبال کيفيت هستن توجه کنيم يا اونايی که بيشتر دنبال خدماتن ، يا اونايی که دنبال قيمت پايين هستن ؟
- آيا مشتری بايد سيستم و سازمان خريد متمرکز داشته باشه يا نه ؟
- آيا سيستم توليدی مشتری (کارگاهی ، خط توليد ، محصول محور) اهميتی داره يا نه ؟
- آيا بايد دنبال کالاهای تک منظوره بريم يا به دنبال توليد کالاهای چند منظوره باشيم ؟
- آيا بايد به دنبال صنايع مدرن بريم يا صنايع سنتی ؟
- آيا بايد به دنبال شرکت های ريسک پذير بريم يا شرکت های محافظه کار ؟
و سوالات متعدد ديگه

اميدوارم تا اينجای بحث مفيد بوده باشه.
تو پست بعدی بحث مطالعه بازار رو ادامه خواهم داد.
موفق باشين
 
آخرین ویرایش:

monapz

عضو جدید
سلام

من اين ترم درس طرح ريزی واحدهای صنعتی دارم. به ما درباره مطالعه بازار و مطالعه محصول چيزی نگفتن. يه راست رفتن سر مرحله مطالعه فرآيند توليد. مطالب شما خيلی مفيده و ديد خوبی در اين باره ميده. اگه لطف کنين و سريع تر مطالب رو به روز کنين ، ما خيلی می تونيم استفاده کنيم. ميخوام که برای پروژه اين درسم از بخش مطالعه بازار شروع کنم.

خيلی ممنون
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطالعات امکانسنجی (قسمت سوم)

مطالعات امکانسنجی (قسمت سوم)

مطالعه بازار – بخش دوم

ماهيت و نوع کالا

همونطور که تو پست قبلی گفتم ، بازارهای مصرف از حيث ماهيت اقتصادی خريداران به دو دسته سازمانی و مصرف کننده نهايی تقسيم ميشن. بر اساس اين تقسيم بندی ، کالاها رو از حيث بازار مصرف ميشه به دو بخش عمده تقسيم کرد :
1. کالاهای مصرفی
2. کالاهای سازمانی

کالاهای مصرفی

همونطور که از اسمش مشخصه ، کالاهای مصرفی اون دسته از کالاهايی هستن که توسط مصرف کنندگان نهايی خريداری ميشن. خود اين کالاها رو ميشه به دسته های مختلفی تقسيم بندی کرد :

1. کالاهای راحتی
به کالاهايی گفته ميشه که در سطح وسيع و تقريبا همه گير خريداری ميشن و داری قيمت نسبتا پايينی هستن. اين کالاها به سهولت و سريع خريداری ميشن و جزء نيازهای اساسی مصرف کنندگان هستن. به عنوان مثال ، نان ، صابون و روزنامه رو ميشه اسم برد.

2. کالاهای مقايسه ای
کالاهايی هستن که مصرف کننده موقع خريداری ، انواع اونا رو از ديدگاه خودش (مثلا از لحاط قيمت ، کيفيت و غيره) بررسی و مقايسه می کنه. به عنوان مثال ، پوشاک ، مواد غذايی آماده و اتومّيل های دست دوم از اين دسته کالاها هستن.

3. کالاهای اختصاصی
کالاهايی هستن که دارای ويژگيهای مهم و منحصر به فردی هستن. تو انتخاب اين کالاها معمولا نام و سابقه و خدمات شرکت سازنده بسيار مهم هست و مصرف کننده بسته به شرايط کاملا خاص خودش اونا رو خريداری می کنه. به عنوان مثال ، ميشه از اتومبيل نو ، کت و شلوارهای مجلسی و يا تجهيزات صوتی و تصويری اسم برد.

4. کالاهای ناخواسته
به کالاهايی گفته ميشه که جزء نيازهای اساسی و حتی درجه 2 و 3 خريدار نيست و ممکنه افراد اطلاعی هم درباره اونا نداشته باشن. يا ممکنه که مردم با وجود مطلع بودن از انواع اونا ، هيچ گاه نيازی به خريد حس نکنن. اين کالاها معمولا مصرف کننده های خيلی محدود و يا اتفاقی دارن که بر حسب شرايط ويژه فروش اقدام به خريد می کنن. دايره المعارف ها ، اشياء زينتی گرانبها و تکنولوژی های پيشرفته از اين دسته کالاها هستن.

کالاهای سازمانی

اما کالاهای سازمانی ؛ کالاهايی هستن که بازار مصرف اونا همون بازارهای سازمانی هستش. يعنی يا توسط صنايع استفاده ميشن و يا توسط واسطه های فروش. در واقع هدف از خريد کالاهای سازمانی ، به کارگيری اونا در کسب و کاره و نه مصرف نهايی. کالاهای سازمانی رو ميشه به 3 دسته عمده تقسيم بندی کرد :

1. مواد اوليه و قطعات صنعتی
مواد و قطعاتی هستن که به منظور توليد يک محصول ديگه مورد استفاده قرار می گيرن ، مثل : ورق آهن و سيمان

2. کالاهای سرمايه ای
کالاهايی هستن که خودشون توليد کننده کالاهای ديگه ان ، يعنی تجهيزات ، تاسيسات و ادواتی که برای ساخت و مونتاژ محصولات ديگه استفاده ميشن ، مثل : کارخونه ها ، تجهيزات صنعتی و ابزار آلات

3. کالاهای مصرفی و خدماتی
اين دسته شامل کالاهايی ميشن که خودشون به طور مستقيم تو کالاهای صنعتی به کار نميرن ، بلکه تو فرآيند توليد مورد استفاده قرار ميگيرن ، مثل : انواع روغن های تسهيل کننده ماشين آلاتو لوازم اداری

با توجه به تقسيم بندی های ذکر شده ، می تونيم انواع کالاها رو از حيث کارکرد به سه دسته تقسيم کنيم :

1. کالاهای نهايی
اين کالاها برای مصرف نهايی به مشتری فروخته ميشن و شامل کالاهای با دوام (مثل اتومبيل و مبلمان) و کالاهای بی دوام (مثل مواد غذايی و بهداشتی) هستن

2. کالاهای واسطه ای
اين کالاها به عنوان واسطه تو توليد کالاهای نهايی مصرف ميشن (مثل سيمان و کودهای شيميايی)

3. کالاهای سرمايه ای
کالاهايی هستن که برای توليد کالاهای واسطه ای و نهايی به کار گرفته ميشن (مثل ماشين آلات و تجهيزات توليد)


تو پست های بعدی اين مباحث رو ادامه خواهم داد
موفق باشين
 
آخرین ویرایش:
سلام

من اين ترم درس طرح ريزی واحدهای صنعتی دارم. به ما درباره مطالعه بازار و مطالعه محصول چيزی نگفتن. يه راست رفتن سر مرحله مطالعه فرآيند توليد. مطالب شما خيلی مفيده و ديد خوبی در اين باره ميده. اگه لطف کنين و سريع تر مطالب رو به روز کنين ، ما خيلی می تونيم استفاده کنيم. ميخوام که برای پروژه اين درسم از بخش مطالعه بازار شروع کنم.

خيلی ممنون

مهندس برای اینکه تقاضا را بفهمی 2 روش است یکی سوابق فروش و دیگری تقاضای بازار و من بت پیشنهاد می کنم از سوابق فروش برای تخمین تقاضا استفاده کن چون تو مملکت ما ثبات نیست و خوب نمی تونی تقاضا را پیش بینی کنی ولی از این فرمول می تونی استفاده کنی D*=(D+E)-P که D*:تقاضای کل وE :صادرات وP:تولیدات داخلی وD=I+P و I:واردات است ولی در کل پیش بینی تقاضا با ما نیست و با مسول روابط عمومی است
 

amirhakimi

عضو جدید
سلام
تبریک میگم
تاپیک جالبیه

طرح امکان سنجی میشه گفت پنج فاز اصلی داره:

اول خلاصه اجرائی: یعنی بیایم نکات کلیدی طرح رو مشخص کنیم، بطور کلی میشه گفت خلاصه ای از کاری که قصد انجامش رو داریم و همینطور دلایل اضطرارش رو بیایم مکتوب کنیم.

دوم محصول: تو این قسمت مزایای کار آورده میشن. مثلا با راه حلهای دیگه مقایسه میکنیم و مزایای طرح پیشنهادی خودمون رو نسبت به سایر طرحهای رقیب شرح میدیم.

سوم افراد متاثر: خیلی مهمه که بدونیم کاری که میخوایم انجام بدیم روی چه گروهی از سازمان ما تاثیر مستقیم داره. مثلا آموزش افراد در ارتباط مستقیم، قبل از تصمیم به اجرای حیاتیه وگرنه محکوم به شکست هستیم. همچنین تو این مرحله چگونگی اجرای طرح تشریح میشه. اینکه کدوم بخش از سازمان زودتر از بقیه نتیجه کار ما رو با تمام وجود حس میکنه ؟ زمان پیاده سازی چقدره؟

چهارم محدودیت های مالی: اینجاس که باید هزینه های کارمون رو بررسی کنیم. (هزینه هائی از قبیل پیاده سازی، آموزش، احیانا پیمانکار یا مشاور خارجی و هزینه عدم پیاده سازی.)
تو این قسمت میشه نرخ بازگشت سرمایه رو هم تحلیل کرد. باید بتونیم نشون بدیم که چطور بعد انجام کار کارائی افزایش پیدا میکنه.

پنجم حرکات پیشنهادی: بعد از بیان خلاصه ایی از نحوه انجام کار، چگونگی پیاده سازی و منابع مورد نیاز میتونیم تو این مرحله پیشنهاداتی برای انجام کارهای بعدی در همین راستا بدیم (یجورایی بررسی کنیم که چه پروژه های آتی میتونه تعریف بشه تا نتیجه بهتری بگیریم). خیلی مهمه که این پیشنهادات در راستای هدف اصلیمون باشه (متاسفانه خیلی از ماها تو این قسمت مشکل داریم و میایم به اسم تعریف پروژه برای بهبود، هرچی از این و اون شنیدیم و یا دلمون میخواد تعریف میکنیم و با خودمون میگیم تا تنور داغه . . .، غافل از اینکه اینکارمون کمک که نمیکنه هیچ تو 99.9% موارد با اینکار حکم شکست خودمون رو امضا میکنیم.)

من تجربه عملی تو این زمینه نداشتم، این مطالب ناقص و دست و پا شکسته رو هم از درسی با نام "مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات" دستگیرم شد. مشتاقانه منتظرم تا مطالب جدیدتر این تاپیک رو ببینم.

واقعا خوشحالم که باز به تالار برگشتم.
 

hesam_mo

عضو جدید
سلام آقای الياسپور

من فکر می کنم که اين مطالبی که شما می فرمايين خيلی مناسب و کاربردی هستن و در صورتی که به کار گرفته بشن می تونن خيلی مفيد واقع بشن. اما فکر نمی کنم که تو ايران هيچ اعتنايی به اونا بشه ! تو ايران معمولا کار به اين صورت هست که يه پولی از يه جايی به يه نفری ميرسه ، بعد اون آقا يا خانم يه دفعه سر عشقش ميره و يه کاری رو انجام ميده. بدون اينکه کوچکترين مطالعه و تحقيقی در مورد محصولش و بازار اون انجام بده. تو يه مقاله خوندم که بيش از 600 کارخونه پفک سازی تو ايران داريم !

چطور ميشه اين معضل رو حل کرد ؟
 

anathema

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام آقای الياسپور

من فکر می کنم که اين مطالبی که شما می فرمايين خيلی مناسب و کاربردی هستن و در صورتی که به کار گرفته بشن می تونن خيلی مفيد واقع بشن. اما فکر نمی کنم که تو ايران هيچ اعتنايی به اونا بشه ! تو ايران معمولا کار به اين صورت هست که يه پولی از يه جايی به يه نفری ميرسه ، بعد اون آقا يا خانم يه دفعه سر عشقش ميره و يه کاری رو انجام ميده. بدون اينکه کوچکترين مطالعه و تحقيقی در مورد محصولش و بازار اون انجام بده. تو يه مقاله خوندم که بيش از 600 کارخونه پفک سازی تو ايران داريم !

چطور ميشه اين معضل رو حل کرد ؟

سلام حسام جان

ممنونم از لطفتون.
در واقع حق با شماست و متاسفانه کمترين وقت و هزينه تو ايران به فاز مطالعاتی پروژه ها اختصاص پيدا می کنه.

فکر می کنم راه حلی وجود نداره. جز اينکه خود سرمايه گذارا به اين نتيجه برسن که به قول شما عشقی و هياتی نميشه کار صنعتی انجام داد و موفقيت بلند مدت و اقتصادی داشت. نگران نباشين ، چند بار که ورشکست شدن ، ياد ميگيرن ! ;)
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
H طرح تحول اقتصادي جديد دولت اقتصاد و مهندسی مالی 10

Similar threads

بالا