المانهای شهری نماد فرهنگ، هنر و ماندگاری شهر
المانهای شهری نماد فرهنگ، هنر و ماندگاری شهر
«المان» ترکیب شکلهای هندسی و حجمها، به همراه تداعی خاطرهای خوش، تاریخی پر افتخار یا ایجاد حس خوبی از نشاط و آرامش برای شهروندان است.
گاهی المانها را در قالب مجسمهی شخصیتهای بزرگ تاریخی و فرهنگی و گاهی به شکل نمادها و نشانههایی دیدهایم که علاوه بر زیبایی، دارای مفهومی عمیق هستند و برای لحظاتی ما را وادار به توقف و خیره شدن به خود کردهاند. این تندیسها و پیکرهها در بیشتر موارد، به نماد و نشانهای برای محلی که در آن قرار گرفتهاند؛ تبدیل شدهاند و همهی شهروندان، آن نقطه از شهر را به آن نشانی میشناسند.
علاوه بر این، المانها در صورت طراحی صحیح، اصولی و جذاب، میتوانند به یکی از نمادهای شهر تبدیل و موجب جذب گردشگر به شهرمان شوند و تا مدتها در ذهن مسافران و گردشگران باقی بمانند.
برای آشنایی با مفهوم المان، انواع و کارکرد آن، چگونگی بومیسازی و ایجاد خلاقیت در طراحی المانها با «نیما جهانبین» دکترای معماری و شهرسازی و عضو هیئت علمی دانشگاه گفتوگو کردیم.
المان شهری به چه چیزهایی گفته میشود؟
المانهای شهری، بخشی از عناصر شهری و زیر مجموعهی نشانههای شهری هستند؛ نشانههای شهری هم یکی از عناصر «سیمای شهر» هستند. گاهی سیمای شهری را به اشتباه مترادف با «منظر» و «نما»ی شهری قرار میدهند؛ در حالیکه «سیما» ترجمهی واژهی image و به معنی برداشت و تصویری است که در ذهن ناظر یا مخاطب شکل میگیرد؛ سیما به معنی سهم ذهن ناظر از تصویر واقعی و منظر شهر است.
نشانهها که بخشی از سیمای شهر هستند؛ شامل طیف وسیعی از عوامل از قبیل تابلوها و علایم هشدار دهنده و نشانگر جهت و مکان هستند؛ بخشی از این نشانهها، المانها هستند. المانها کارکرد نشانهای دارند و به مخاطب کمک میکنند تا تصویر دقیقتری از شهر و آن بخش خاص شهر که المان در آن قرار دارد؛ در ذهن خود داشته باشد.
المانها دو جنبه دارند؛ یکی کالبد و پیکرهی آنها و دیگری مفهومی که به مخاطب القا میکنند. برخی از نمونههای رایج المان، تندیسها و سردیسهایی هستند که از شخصیتهای ادبی و تاریخی مثل مجسمهی خواجوی کرمانی ساخته شدهاند. نمونهی دیگر المان، پیکرهها و نشانههایی است که نمایانگر مفهومی هستند؛ مثل تندیس جلوی دانشگاه باهنر یا المانی که در خیابان شفا قرار داده شده است.
از جنبههای مختلف، تقسیمبندیهای متعددی برای المان وجود دارد؛ یک تقسیمبندی، از نظر واقعی یا مفهومی و ذهنی بودن المان است. تقسیمبندی دیگر از جنبهی نوع کارکرد المان است؛ برای مثال برخی از المانها در بخشهای معینی از شهر مثل تقاطعها و نقاط عطف شهری و به عنوان یک نقطهی پایان گذاشته میشوند؛ یا اینکه در فضای معینی، المان خاصی را برای استفادهی مشخصی قرار میدهند. دستهبندی دیگر از لحاظ هنری است؛ به این معنی که به المانها بر اساس ترکیب حجمها، فرم و شکل هندسی آنها توجه میشود. اما آنچه بیشتر در شهر وجود دارد و برای شهروندان ملموستر است؛ دستهبندی المانها بر اساس واقعی یا مفهومی بودن و کارکرد آنها است.
برای ساخت المانهای شهری، از چه مواد و مصالحی استفاده میشود؟
به طور کلی باید از مواد و مصالحی استفاده شود که در طول زمان و در معرض تغییرات آب و هوایی، ماندگاری بالایی داشته باشند؛ دوام و استحکام زیادی داشته باشند؛ به خصوص اینکه اگر المانها استحکام لازم را نداشته باشند؛ ممکن است خطرآفرین و آسیبزننده شوند. علاوه بر این، المان باید با محیط و شرایط اقلیمی هماهنگی داشته باشد؛ برای مثال طراحی تندیس یا المانی با چوب در کرمان و با توجه به خشکی هوا، تغییرات دمایی و وجود حشراتی مثل موریانه، مناسب نیست و موجب تخریب سریعتر المان مورد نظر میشود.
با وجود لزوم رعایت مواردی که گفته شد؛ در نهایت مسئلهی اصلی و تعیین کننده در انتخاب نوع مواد و مصالح، به طرح و شکل المان بستگی دارد؛ چرا که گاهی نوع مصالح و مواد، نقشی اساسی را در رساندن مفهوم مورد نظر و برقراری ارتباط مناسب با مخاطب دارد. برای مثال نشانهای که در خیابان شفا گذاشته شده و نشاندهندهی پیکرهی انسانی در حال بیرون آمدن از یک قاب است؛ مصالح به کار رفته و نوع طراحی این نشانه، نوعی جدایی، کشیدگی و امتداد را ایجاد کرده که موجب انتقال بهتر حس رهایی و انعطاف به مخاطب است؛ اما اگر با مصالح دیگری برای مثال با قاب سربی و مجسمهای فلزی ساخته میشد؛ دیگر حس و مفهوم مورد نظر را القا نمیکرد.
چه معیارها و اصولی در طراحی و ساخت المانهای شهری در نظر گرفته میشود؟
مهمترین اصل در طراحی و انتخاب فرم المانها، این است که تلاش شود تا مفهوم مورد نظر به طور غیرمستقیم به مخاطب القا شود و همچنین جذابیت کافی را داشته باشد؛ به گونهای که مخاطب و بیننده را به تفکر و تامل وا دارد؛ به این ترتیب پیام آن در ذهنها باقی میماند.
از نظر مفهومی، بهتر است المانها بر اساس فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم و شرایط اقتصادی و شغلی مردم همان منطقه طراحی شود تا هم نماد آن شهر باشد و هم شهروندان بتوانند ارتباط بهتر و عمیقتری با آن برقرار کنند.
از نظر آب و هوا و شرایط اقلیمی هم باید به ویژگیهای خاص منطقه توجه شود؛ برای مثال در شهر کرمان باید از مصالحی برای ساخت المان استفاده شود که با توجه به تغییرات زیاد دما در شبانهروز و خشکی هوا، بتوانند مقاومت کنند.
از لحاظ ابعاد، المان باید متناسب با فضایی که قرار است در آن باشد؛ طراحی شود. المان باید نسبت به زمینهای که در آن قرار دارد؛ از هر نظر مثل ارتفاع، فرم، اندازه و رنگ متفاوت باشد تا بیشتر در معرض توجه مخاطبان قرار گیرد.
با توجه به فاصلهای که المان با مخاطبان و عابران دارد؛ عمق و وسعت فضایی که در آن قرار دارد و عملکردی که برای آن در نظر گرفته شده است؛ ابعاد، ارتفاع و حجم آن تعیین میشود.
اصل مهم دیگری که در طراحی المان باید به آن توجه کرد؛ مکانیابی برای آن است. مکانهای پررفت و آمد، گرههای شهری مثل تقاطعها، نقاط عطف، پارکها و پاتوقهای شهری و همچنین جدارههای محلهای پر رفت و آمد، مکانهای مناسبی برای قرار گرفتن المانها هستند.
چگونه میتوان المانها را بومیسازی کرد؟
برای بومی کردن المانها، باید در طراحی آنها، به فرهنگ، آداب و رسوم، تاریخ، اقتصاد و مشاغلی که در آن شهر رایج است و همچنین به مسایل روز جامعه توجه کرد؛ یعنی مفهومی که المان قرار است به مخاطب منتقل کند؛ از میان این بخشها انتخاب شود؛ هرچقدر که المان با فرهنگ مردم هماهنگتر باشد؛ تاثیر و جذب مخاطب آن بیشتر است.
مسئلهی دیگری که در بومیسازی باید رعایت شود؛ استفاده از مواد و مصالح بوم آورد است که بومی همان منطقه و ساخت همان اقلیم است؛ چرا که در صورت تطابق مصالح با اقلیم، المان شهری در برابر تغییرات آب و هوایی در شرایط اقلیمی، دوام بیشتری خواهد داشت.
علاوه بر مواردی که گفته شد؛ برای بومیسازی، استفاده از مشارکت و نظر مردم همان منطقهای که قرار است المان مورد نظر در آنجا قرار بگیرد؛ بسیار مفید است.
المانهای موجود در شهر کرمان، چه ضعفها و مشکلاتی دارند؟
بیشترین ضعف در مفهومی نبودن اغلب آنها و القا کردن مستقیم پیام به مخاطب است.
اشکال دیگر، هماهنگ نبودن مقیاس المان با مکانی که در آن قرار گرفته، است؛ برای مثال کوچک بودن اندازهی تندیس خواجوی کرمانی به نسبت وسعت فلکهای1 که در آن قرار گرفته است؛ بزرگ بودن بیش از حد پرندگان در فلکهی قرنی؛ کوچک بودن اندازهی واقعی نوع پرندگان المان فلکهی آزادی نسبت به عظمت اندازهی کرهی زمین، موجب اختلاط نامناسب ذهنیت و عینیت شده است که در این مورد اگر عظمت جثه و مفاهیم ذهنی موردنظر بوده است؛ بهتر بود که از پرندگان اسطورهای مثل سیمرغ استفاده میشد که تناسب منطقیتری را ایجاد میکرد. مشکل دیگری که در مورد برخی المانها مثل سردیس شهید ایرانمنش که در ابتدای خیابان معلم وجود دارد؛ عدم تناسب مقیاس المان نسبت به فضایی که در آن قرار دارد؛ است.
با وجود نقصهایی که در برخی از المانهای شهری کرمان وجود دارد؛ به تازگی تلاشهای خوبی در ساخت المانهای اصولی و مناسب مانند آنچه در خیابان شفا و روبهروی دانشگاه باهنر قرار گرفته، انجام شده است.
برای ایجاد خلاقیت و نوآوری در ساخت المانهای شهری، چه راههایی را پیشنهاد میکنید؟
مهمترین راه، استفاده از نظرهای متخصصان مرتبط با المانهای شهری شامل هنرمندان، مجسمهسازان و کارشناسان شهرسازی است؛ علاوه بر این، استفاده از نظر مخاطبان این المانها مثل شهروندان و حتی گردشگران و مسافرانی که به شهر ما میآیند؛ هم کمک بزرگی در طراحی بهتر و مناسبتر المانها خواهد کرد.
ما در زمینهی طراحی المانهای شهری، قوانین مدون و مباحث علمی و مشخص فراوانی داریم؛ در صورتی که به همین منابع موجود هم توجه کافی شود؛ میتوانیم طراحی خلاقانه، اصولی و صحیحتری را در زمینهی المانهای شهری داشته باشیم؛ ضمن اینکه باید به اصول ظریفی که در خصوص خلاقیت و نوآوری وجود دارد؛ هم توجه داشته باشیم؛ همچنین میتوانیم المانهایی که در گذشته به طور اشتباه طراحی شدهاند را تغییر دهیم و موارد مناسب را جایگزین آنها کنیم.
گاهی اوقات به دلیل ارتباط خاصی که مردم شهر با برخی تندیسها و نشانههای شهری به عنوان خاطره برقرار کردهاند؛ تغییر آنها کار دشواری است؛ برای رفع این مشکل، باید تندیسها یا نشانههای قبلی را با المانی که از همه لحاظ، بهتر و جذابتر از نشانهی قلبی باشد؛ جایگزین کرد تا امکان پذیرش آن توسط شهروندان بیشتر شود؛ همچنین گاهی میتوان نشانهی جدید را به گونهای طراحی کرد که اجباری برای حذف نشانهی قبلی هم نباشد. یعنی در بخش دیگری از آن مکان، در صورت امکان و با ایجاد هماهنگی بتوان تندیس یا نشانهی قبلی را هم حفظ کرد.
پینوشت:
1- باید توجه داشت که در اصطلاح شهرسازی، میدان، به فضایی باز گفته میشود که محل تجمع مردم باشد و ظرفیت و مکان گردهمایی آنها و انجام برخی فعالیتها در آن فراهم باشد؛ اما آنچه ما به عنوان میدان به کار میبریم؛ در اصطلاح علمی، فلکه است که مورد استفادهی ترافیکی دارد و برای نظمبخشی و هدایت صحیح وسایل نقلیه در محل تقاطع راهها استفاده میشود. بنابراین ما در واقع فلکهی آزادی، قرنی و خواجو را داریم.
منبع:kerna.ir