نقش راهنما و مشاور در آرامش روان
بشناس قدر خویش که پاکیزه تر ز تو درّی نداد پرورش آبگون صدف
عمر تو گنج و هر نفس از وی یک گوهر گنجی چنین لطیف نکن رایگان تلف
عمر تو گنج و هر نفس از وی یک گوهر گنجی چنین لطیف نکن رایگان تلف
راهنمایی و مشاوره، کمک و یاری کردن به فرد است تا بتواند با علم و اطلاع، تصمیمات درست بگیرد.
راهنمایی، تفکر درباره ی این مطلب است که چگونه می توان به انسان کمک کرد تا به درجه ی کمالی که لایق آن است برسد؛ انسان ها به مثابه ی صندوق رمزند، گشودن کتاب روح و جلب همکاری آن ها بیش از هر چیزی آگاهی و ظرافت می خواهد.
هدف راهنمایی آن است که انسان به یک نیروی خلاق تبدیل شود. زیر بنای حیات انسان، اندیشه است و دانشگاه کارخانه ی انسان سازی، کانون فرهنگ سازی، اندیشه سازی و تولید علم است. جامعه ای که می خواهد زنده بماند و می خواهد دگرگون شود و برای پرسش های تازه ی بی شمار، پاسخ های لازم را بیابد.
امروز هنر استاد، ایجاد طلب است در دانشجو، نه پاسخ به طلب؛ تشنه کردن ذهن است نه سیراب کردن؛ ایجاد نیاز است نه پاسخ به نیاز؛ نامتعادل ساختن ذهن است نه سیراب کردن؛ طرح مسئله است نه حل مسئله، و تلاش برای به اندیشه وا داشتن است نه آموزش اندیشه ها..
راهنمایی، تفکر درباره ی این مطلب است که چگونه می توان به انسان کمک کرد تا به درجه ی کمالی که لایق آن است برسد؛ انسان ها به مثابه ی صندوق رمزند، گشودن کتاب روح و جلب همکاری آن ها بیش از هر چیزی آگاهی و ظرافت می خواهد.
هدف راهنمایی آن است که انسان به یک نیروی خلاق تبدیل شود. زیر بنای حیات انسان، اندیشه است و دانشگاه کارخانه ی انسان سازی، کانون فرهنگ سازی، اندیشه سازی و تولید علم است. جامعه ای که می خواهد زنده بماند و می خواهد دگرگون شود و برای پرسش های تازه ی بی شمار، پاسخ های لازم را بیابد.
امروز هنر استاد، ایجاد طلب است در دانشجو، نه پاسخ به طلب؛ تشنه کردن ذهن است نه سیراب کردن؛ ایجاد نیاز است نه پاسخ به نیاز؛ نامتعادل ساختن ذهن است نه سیراب کردن؛ طرح مسئله است نه حل مسئله، و تلاش برای به اندیشه وا داشتن است نه آموزش اندیشه ها..
آب کم جو، تشنگی آورد به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست
در طلب زن دائماُ تو هر دو دست که طلب در راه نیکو رهبر است
در طلب زن دائماُ تو هر دو دست که طلب در راه نیکو رهبر است
سمت و سو و مسیر کار راهنمایی و مشاوره نیز باید چنین باشد؛ مهمترین کار مشاوره این است که امید و شغل و توانایی مراجعه کننده را برانگیزد؛ جوان را یاری کند تا مشکلات خویش را روشن تر ببیند و از این راه به او کمک نماید.
نتیجه راهنمایی و مشاوره تحقق بخشیدن به مسیر تکامل هر رابطه و سلامت روانی افراد است، کمک به شناخت قوت و ضعف فرد است؛ انسان همان چیزی است که باور دارد و راهنمایی، به فرد است که این باور درست باشد. موفقیت انسان به عوامل خارجی مربوط نیست، به خود او مربوط است. اگر ما بتوانیم پندار فردی و پندار اجتماعی از خود را درست کنیم،در پیشرفت کارمان موثر خواهد بود.
روش های رفتاری،نسخه های از پیش تعیین شده ای نیستند که برای هر کسی و هر مشکلی بتوان آن را تجویز کرد، بلکه نوع روش ها را در موقعیت های خاص و منحصر به فرد باید خلق و ابداع کرد و هیچ فرمول از پیش تعیین شده ای که بتوان برای اصلاح و یا تغییر رفتار از آن سود جست وجود ندارد. همیشه مسئولیت تغییر به عهده ی مراجعه کننده است نه مشاور، زیرا تغییر باید از درون مراجعه کننده برانگیخته شود نه از بیرون.
نتیجه راهنمایی و مشاوره تحقق بخشیدن به مسیر تکامل هر رابطه و سلامت روانی افراد است، کمک به شناخت قوت و ضعف فرد است؛ انسان همان چیزی است که باور دارد و راهنمایی، به فرد است که این باور درست باشد. موفقیت انسان به عوامل خارجی مربوط نیست، به خود او مربوط است. اگر ما بتوانیم پندار فردی و پندار اجتماعی از خود را درست کنیم،در پیشرفت کارمان موثر خواهد بود.
روش های رفتاری،نسخه های از پیش تعیین شده ای نیستند که برای هر کسی و هر مشکلی بتوان آن را تجویز کرد، بلکه نوع روش ها را در موقعیت های خاص و منحصر به فرد باید خلق و ابداع کرد و هیچ فرمول از پیش تعیین شده ای که بتوان برای اصلاح و یا تغییر رفتار از آن سود جست وجود ندارد. همیشه مسئولیت تغییر به عهده ی مراجعه کننده است نه مشاور، زیرا تغییر باید از درون مراجعه کننده برانگیخته شود نه از بیرون.
برای موفقیت در کار مشاوره به دو مسئولیت باید توجه کرد:
1. ایجاد روحیه ی خود باوری: کسانی که درباره ی خود احساس خوبی دارند نتایج خوبی را عرضه می کنند. امام علی (ع) که از برترین مخلوقات آفرینش است و زوایای ژرف وجود آدمی را به خوبی می شناسد درباره ی انسان فرموده: آیا می پندارید موجود کوچکی هستید در حالی که در وجودت جهان بزرگی نهفته است... بسیاری از نیروهای درونی آدم ناشناخته مانده و از قوه به فعل در نیامده است. طبق بررسی های منتشر شده، هر انسانی تنها پانزده درصد از استعداد نهایی خود را به کار می گیرد؛ اگر ازبیست درصد از استعدادهایمان استفاده کنیم همگی نابغه خواهیم شد. بد شانس کسی است که استعداد هایش را باور ندارد، انسان موفق به هیچ وجه آرزو نمیکند جای کس دیگری باشد، او بقچه ی استعدادهایش را در آغوش می گیرد و در مسیر کار و تلاش قدم می گذرد. به استقبال سختی می رود تا تمرین استقامت کند، از تن پروری وراحت طلبی گریزان است،از نظراو موفقیت معادل پیروزی نیست بلکه نفس مبارزه با سختی ها برای او حکم موفقیت را دارد.
مشاورهرگز نباید اشتباه یا حتی خطای مراجعه کننده را به رخش نمی کشد،انسان فقط به قوت هایش انسان است و جوان همیشه باید تصویر مثبتی به عنوان یک انسان با ارزش از خود داشته باشد و بداند انسان تنها مجموعه ای ازآنچه دارد نیست بلکه مجموعه ای است از آنچه ندارد و می تواند داشته باشد.
2.اعتماد به نفس:به بیان ساده نفس یعنی این است که فرد مطمئن باشد از عهده رویارویی با موقعیت های گو ناگون بر می آید در اینجا مشاور با سه صورت مواجه می شود:
الف- وقتی فرد واقعا از عهده رویارویی با موقعیت ها بر می آید(اعتماد به نفس).
ب-هنگامی که فرد از توانایی مقابله با رویداد ها بی بهره است،لیکن به غلط بر این باور است که توانایی آن را دارد .(اعتماد به نفس کاذب).
ج-وقتی فرد در وافع از عهده رویارویی با مسائل می تواند بر می آید،اما این عقیده نا درست را دارد که نمی تواند.(نداشتن اعتماد به نفس).
به همان انداره که نداشتن اعتماد به نفی نا خوشایند است ،اعتماد به نفس کاذب هم خطر ناک است . زیرا ممکن است خطراتی را برای فرد و دیگران پدید آورد.
وظیفه مشاور است که توانایی مراجعه کننده را در هر یک از موارد ،جداگانه ارزیابی نماید و تو انایی واقعی را در فرد به وجود آورد. اعتماد به نفس در همه ی امور کار ساز است. انسان چیزی است که می خواهد ومی تواند باشد. راهنما و مشاور رسالت دارد تا مراجعه کننده به گونه ای شود که سعی کند با روحیه قوی ،فرمانده کشتی خودش باشد.
انسانها ی امیدوار کلمه پایداری را بهتر از دیگران معنی می کنند . متاسفانه جوان امروز بعضا بی هیچ تامل و حتی شتابزده بر همه چیزو همه کس می تازد وبه نقد ،توهین و تهمت می پردازد و هر زمان هم که اشتباه او را یاد آور می شوند فریاد از نبود،آزادی ودرک نکردن نسل امروز سر می دهد.
اینجا نقش راهنما و درایت و صداقت او می تو اند موثر و سودمند باشد مخصوصا در مشاوره های گروهی می توان این اعتماد را در جوان به وجود آورد.
باید دیدها را وسعت دهیم . با نگاه های کوچک نمی شود حقیقت را درک کرد . هیچ صیادی در جویبار حقیری که به گودالی می ریزد مروارید صید نخواهد کرد. درد انسانیت همین نا رسیدن ها و کوچک ماندن هاست.
توجه داشته باشیم که مشاور باز پرس نیست تا حقایق را کشف نماید ،بلکه او سعی می کند امور و اشیاء را همان طوری که مشاهده می کند که مراجعه کننده می بیند. مهم نیست که سر گذشت زندگی مراجعه کننده را بطور کامل و منظم بدست آورد ودر پرونده ضبط کند بلکه دقت او معطوف به یاری کردن مراجعه کننده است تا حالات و افکار،احساسات و عواطف ،نگرانی ها و ادراکات خود ودنیایش را بیان نماید.
اطلاعات فرد از جهان و خوود آگاهی او،عزت نفس احساس ارزش در چشم دیگران،درجه تفاهم با والدین و بطور کامل با نسل قبل واز همه مهم تر این احساس که زندگی معنایی دارد و آینده فرد از اهمیت بر خوردار است بر شکل گیری هویت جوان تاثیر می گذارد و مهمترین وظیفه ی مشاوربا درایت و مجرب ،همدلی و هم زبانی با مراجعه کننده و نشان دادن راههای این تاثیر گذاری است.
مشاور و راهنما باید علاقه ،محبت وعاطفه را در مراجعه کننده بر می انگیزد و نگذارد مجرای اندیشه ها بسته شود. مدلهای خوب به جوان عرصه کند که مدل سازی ،راه بهروزی است ،یعنی اگر کسی در جهان به هدفی رسیده که مطلوب است همه می توانند به همان هدف برسند به شرط آنکه حاضر باشند بهای آن را به صورت وقت و تلاش و استقامت بپردازند.
"یاس ونامیدی"را که متاسفانه این روزها در جوان ها مشاهده می شود با ارائه الگوهای رفتاری مناسب دور کند و آنها را با این فکر آشنا نماید که:هر کس تا آخرین لحظه حیات فرصت دارد همه اشتباهات خود را جبران نماید.
وبالاخره هدف نهایی راهنما ومشاور ایجاد آرامش روانی در مراجعه کننده،امید نسبت به آینده و نشاط و شادابی اوست.
www.danestani .com
1. ایجاد روحیه ی خود باوری: کسانی که درباره ی خود احساس خوبی دارند نتایج خوبی را عرضه می کنند. امام علی (ع) که از برترین مخلوقات آفرینش است و زوایای ژرف وجود آدمی را به خوبی می شناسد درباره ی انسان فرموده: آیا می پندارید موجود کوچکی هستید در حالی که در وجودت جهان بزرگی نهفته است... بسیاری از نیروهای درونی آدم ناشناخته مانده و از قوه به فعل در نیامده است. طبق بررسی های منتشر شده، هر انسانی تنها پانزده درصد از استعداد نهایی خود را به کار می گیرد؛ اگر ازبیست درصد از استعدادهایمان استفاده کنیم همگی نابغه خواهیم شد. بد شانس کسی است که استعداد هایش را باور ندارد، انسان موفق به هیچ وجه آرزو نمیکند جای کس دیگری باشد، او بقچه ی استعدادهایش را در آغوش می گیرد و در مسیر کار و تلاش قدم می گذرد. به استقبال سختی می رود تا تمرین استقامت کند، از تن پروری وراحت طلبی گریزان است،از نظراو موفقیت معادل پیروزی نیست بلکه نفس مبارزه با سختی ها برای او حکم موفقیت را دارد.
مشاورهرگز نباید اشتباه یا حتی خطای مراجعه کننده را به رخش نمی کشد،انسان فقط به قوت هایش انسان است و جوان همیشه باید تصویر مثبتی به عنوان یک انسان با ارزش از خود داشته باشد و بداند انسان تنها مجموعه ای ازآنچه دارد نیست بلکه مجموعه ای است از آنچه ندارد و می تواند داشته باشد.
2.اعتماد به نفس:به بیان ساده نفس یعنی این است که فرد مطمئن باشد از عهده رویارویی با موقعیت های گو ناگون بر می آید در اینجا مشاور با سه صورت مواجه می شود:
الف- وقتی فرد واقعا از عهده رویارویی با موقعیت ها بر می آید(اعتماد به نفس).
ب-هنگامی که فرد از توانایی مقابله با رویداد ها بی بهره است،لیکن به غلط بر این باور است که توانایی آن را دارد .(اعتماد به نفس کاذب).
ج-وقتی فرد در وافع از عهده رویارویی با مسائل می تواند بر می آید،اما این عقیده نا درست را دارد که نمی تواند.(نداشتن اعتماد به نفس).
به همان انداره که نداشتن اعتماد به نفی نا خوشایند است ،اعتماد به نفس کاذب هم خطر ناک است . زیرا ممکن است خطراتی را برای فرد و دیگران پدید آورد.
وظیفه مشاور است که توانایی مراجعه کننده را در هر یک از موارد ،جداگانه ارزیابی نماید و تو انایی واقعی را در فرد به وجود آورد. اعتماد به نفس در همه ی امور کار ساز است. انسان چیزی است که می خواهد ومی تواند باشد. راهنما و مشاور رسالت دارد تا مراجعه کننده به گونه ای شود که سعی کند با روحیه قوی ،فرمانده کشتی خودش باشد.
انسانها ی امیدوار کلمه پایداری را بهتر از دیگران معنی می کنند . متاسفانه جوان امروز بعضا بی هیچ تامل و حتی شتابزده بر همه چیزو همه کس می تازد وبه نقد ،توهین و تهمت می پردازد و هر زمان هم که اشتباه او را یاد آور می شوند فریاد از نبود،آزادی ودرک نکردن نسل امروز سر می دهد.
اینجا نقش راهنما و درایت و صداقت او می تو اند موثر و سودمند باشد مخصوصا در مشاوره های گروهی می توان این اعتماد را در جوان به وجود آورد.
باید دیدها را وسعت دهیم . با نگاه های کوچک نمی شود حقیقت را درک کرد . هیچ صیادی در جویبار حقیری که به گودالی می ریزد مروارید صید نخواهد کرد. درد انسانیت همین نا رسیدن ها و کوچک ماندن هاست.
توجه داشته باشیم که مشاور باز پرس نیست تا حقایق را کشف نماید ،بلکه او سعی می کند امور و اشیاء را همان طوری که مشاهده می کند که مراجعه کننده می بیند. مهم نیست که سر گذشت زندگی مراجعه کننده را بطور کامل و منظم بدست آورد ودر پرونده ضبط کند بلکه دقت او معطوف به یاری کردن مراجعه کننده است تا حالات و افکار،احساسات و عواطف ،نگرانی ها و ادراکات خود ودنیایش را بیان نماید.
اطلاعات فرد از جهان و خوود آگاهی او،عزت نفس احساس ارزش در چشم دیگران،درجه تفاهم با والدین و بطور کامل با نسل قبل واز همه مهم تر این احساس که زندگی معنایی دارد و آینده فرد از اهمیت بر خوردار است بر شکل گیری هویت جوان تاثیر می گذارد و مهمترین وظیفه ی مشاوربا درایت و مجرب ،همدلی و هم زبانی با مراجعه کننده و نشان دادن راههای این تاثیر گذاری است.
مشاور و راهنما باید علاقه ،محبت وعاطفه را در مراجعه کننده بر می انگیزد و نگذارد مجرای اندیشه ها بسته شود. مدلهای خوب به جوان عرصه کند که مدل سازی ،راه بهروزی است ،یعنی اگر کسی در جهان به هدفی رسیده که مطلوب است همه می توانند به همان هدف برسند به شرط آنکه حاضر باشند بهای آن را به صورت وقت و تلاش و استقامت بپردازند.
"یاس ونامیدی"را که متاسفانه این روزها در جوان ها مشاهده می شود با ارائه الگوهای رفتاری مناسب دور کند و آنها را با این فکر آشنا نماید که:هر کس تا آخرین لحظه حیات فرصت دارد همه اشتباهات خود را جبران نماید.
وبالاخره هدف نهایی راهنما ومشاور ایجاد آرامش روانی در مراجعه کننده،امید نسبت به آینده و نشاط و شادابی اوست.
www.danestani .com
آخرین ویرایش:
