نفی یا تأیید بیدرنگ سخنی که میشنویم یا میخوانیم، سادهترین کار ممکن است. وظیفهی دشوار، فهم سخن است. فهمیدن، تلاش برای دستیابی به بهترین و معقولترین صورتبندی آن سخن است.
مخالف ما سخنی میگوید. اگر بخواهیم سخن او را به خوبی بفهمیم باید بتوانیم به شکلی بهتر از او سخناش را صورتبندی و تقریر کنیم. حتا بکوشیم استدلالهای تازهای که در خیال او نمیگنجیده برای مدعایش جستوجو کنیم. سپس آن را بسنجیم و ببینیم چه اندازه آن سخن دفاعشدنی است.
فهمیدن به این معنا همراه تردید است. آمادگی برای جابهجاشدن. از جای خود برخاستن و به جای دیگر رفتن. فهمیدن حالت ذهنی است همیشه آمادهی سفر؛ انسانی نیمخیز که نشستن و لم دادن در جایی همیشه مضطرباش میکند.
مخالف ما سخنی میگوید. اگر بخواهیم سخن او را به خوبی بفهمیم باید بتوانیم به شکلی بهتر از او سخناش را صورتبندی و تقریر کنیم. حتا بکوشیم استدلالهای تازهای که در خیال او نمیگنجیده برای مدعایش جستوجو کنیم. سپس آن را بسنجیم و ببینیم چه اندازه آن سخن دفاعشدنی است.
فهمیدن به این معنا همراه تردید است. آمادگی برای جابهجاشدن. از جای خود برخاستن و به جای دیگر رفتن. فهمیدن حالت ذهنی است همیشه آمادهی سفر؛ انسانی نیمخیز که نشستن و لم دادن در جایی همیشه مضطرباش میکند.