میدونید چرا میگیم...؟؟!

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم زیر آب زن؟

زیر آب، در خانه های قدیمی تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب تصفیه شده نبود

معنی داشت .

زیر آب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب ، آن را باز می کردند . این

زیر آب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیر آب این بود که کسی درون حوض می رفت

و زیر آب را باز می کرد تا لجن ته حوض از زیر آب به چاه برود و آب پاکیزه شود .

در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند. برای اینکه به او ضربه بزنند زیر آب حوض

خانه اش را باز می کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد.


صاحب خانه وقتی خبردار می شد خیلی ناراحت می شد چون بی آب می ماند .این فرد

آزرده به دوستانش می گفت: «زیرآبم را زده اند.»


این اصطلاح که زیر آبش را زدند ریشه از همین کار دارد که چندان دور هم نبوده است
!
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم آنفولانزا؟

پزشکان ایرانی مانند ابو علی سینا بودند که این نام را بر سر زبانها انداختند . زیرا دیده بودند که کسانی

که دچار این بیماری می شوند عطسه هایی مانند بز می کنند و یا بینی آنان مانند بز میشود و یا چیزی

مانند این .

این واژه در دوره ی پیشرفت مسلمانان در پزشکی به زبانهای غربی وارد شد و دگرگونه شده به شکل

آنفلوانزا در آمد .

عَنزة ، ماعِز و تیس در عربی به معنی بز است .

أنفُ العَـنزة یعنی بینی بز .
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
چرا میگیم کانگورو؟

وقتی کشتی مهاجرین انگلیسی در سواحل استرالیا پهلو گرفت و مهاجران به درون سرزمین جدید

رفتند با این حیوان روبرو شدند و با تعجب از بومیان پرسیدند :What 's this؟

اما آنان که نمی فهمیدند انگلیسی ها چه می گویند به زبان خودشان گفتند:

کانگورو یعنی 'نمی فهمم چی میگی'. انگلیسی ها گمان بردند این اسم این حیوان است . بعدها

که این اسم جا افتاد از کار خود خنده شان گرفت و این نام همچنان تا به امروز در تمام زبان های

جهان مانده است.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
چرا میگیم پست و برید؟

از آنجا که بنیانگذار پوست در جهان ایرانیان زمان کورش و داریوش در دوره امپراتوری هخامنشی

بودند، پست همان پوست باشد که نامه را روی آن می نوشتند و بَرید به معنی پست هم همان

بُریده یا دم بریده باشد .

زیرا در آن دوره در چاپارخانه ها دم اسب را برای اینکه سریع تر بدود کوتاه می کردند.

در فرهنگ های عربی ریشه بَرید را فارسی می دانند.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم اشک تمساح؟






هنگامی که کسی به دروغ بر پیشامدی می گرید و اندوه ناراستین آشکار می سازد

این زبانزد را به کار می بریم.

ولی داستان چیست ؟ و چرا می گوییم : « اشکِ تمساح» ؟

داستان این است که : تمساح شکار خود را نمی جَود بلکه آن را قورت می دهد و

پیش می آید که شکار نگون بختی که بلعیده شده است غده های اشکریز تمساح را

که برای شست و شوی چشم اوست در هنگام بلعیده شدن فشار می دهد و چشم

تمساح اشک می ریزد و به نظر می رسد که تمساح بر شکار خود می گرید . این در

میان مردم زبانزد ( ضرب المثل ) شده است چون کُشنده و گرینده بر کُشته یکی است

و آن تمساح است
!
 

yare66

عضو جدید
ممنون از اطلاعات خیلی جالبت شیماجوون!!1
بعضیاشو واقعا نشنیده بودم برام خیلی جالب بودن.
 

asghar rahmati

عضو جدید

سخنان ناب اندیشمندان وبزرگان

تفکر واندیشه

1) الماس راجزدرقعرزمین نمیتوان پیداکرد وحقایق راجزدراعماق فکرنمیتوان یافت. (ویکتور هوگو)

2) اندیشه کن آنگاه سخن گوی تا ازلغزش برکنارباشی.

3) اندیشه های خوب ترآویده روح پاک است وبوی خوش ترآویده گل خوشبو. (آناتول فرانس)

4) اندیشه انسان راازارتکاب کارهای پست وزشت دورمی کند وعمل رابه اومی آموزد . (مثل آفریقایی)

5) افکار بزرگ ازدل برمی آید. (روناک)

6) افکارهرانسانی دنیای اوست.(روناک)

7) افکاربلند الهاماتی است که از مغزهای زنده تراوش میکند.(وده تارک)

8) آنکه درباره همه چیز می اندیشد درباره هیچ چیز تصمیم نمی گیرد.(مثل چینی)

9) آدمی ساخته افکار خویش است ! فردا همان خواهد شدکه امروز می اندیشده است.(مترلینگ)

10) آنکه باخودش تنهاست هنوز کامل نیست .(تن)

 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم دَری وَری؟


به طور کلی جملات نامفهوم و بی معنی و خارج از موضوع را دری وری می‌گویند.

این عبارت که در میان عوام بیشتر مصطلح است تا چندی گمام می‌رفت ریشۀ

تاریخی نباید داشته باشد ولی خوشبختانه ضمن مطالعۀ کتب ادبی و تاریخی

ریشه و علت تسمیۀ آن به دست آمده که ذیلاً شرح داده می‌شود.

“زبان دری یا درباری که زبان لفظ و قلم دربار ساسانیان بود پس از آنکه یزدگرد پسر

شهریار فرجامین پادشاه ساسانی ناچار شد بعد از حملۀ عرب پایتخت خود تیسفون

را ترک گوید و به سوی مشرق برود همۀ درباریانی که شمار ایشان به چندین هزار

تن بالغ می‌شدند همراه او سفر کردند.



مورخان می‌نویسند هزار نفر از رامشگران و هزار تن از آشپزان آشپزخانه و نخجیریان

همراه او بودند. از این بیان می‌توان حدس زد که دیگر درباریان که در رکاب شاه بودند

چه گروه کثیری را تشکیل می‌دادند. یزدگرد با چنین دستگاهی به مرو رسید و مرو

مرکز زبان دری شد.



این زبان در خراسان رواج یافت و جای لهجه‌ها و زبانهای محلی مانند خوارزمی ‌و

سُغدی و هروی را گرفت و حتی از آنها متأثر گردید.

قرون متمادی طول کشید تا این زبان به سایر نقاط ایران سرایت کرده مانند امروز زبان

رسمی‌و مصطلح همۀ ایرانیان گردیده است.



عقیده بر این است که چون ایرانیان در خلال پانصد سال- از قرن سوم تا هشتم هجری-

زبان دری را به خوبی نمی‌فهمیدند و غالباً به زبان محلی مکالمه می‌کردند لذا هر مطلب

نامفهوم را که قابل درک نبود به زبان دری تمثیل می‌کردند و واژۀ مهمل وری را به زبان

اضافه کرده و می‌گفتند: “دری وری می‌گوید” یعنی به زبانی صحبت می‌کند که مهجور

و نامفهوم است.
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم استکان؟


در پس اکثر لغات و اسم ها فلسفه ی جالبی نهفته است. چرا "استکان"؟؟

در زمانهای قدیم هنگامیکه هندوها با کشورهای عربی مراوده تجاری داشتند

برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله‌هایی را به این کشورها خصوصا عراق

و شام قدیم آوردند که در آن کشورها به بیاله معروف شد.

پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر میکردند چون در

کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده میکردند هنگام بازگشت

به کشورشان این پیاله‌ها را به عنوان یادگاری میبردند و آن را East Tea Can

مینامیدند. یعنی : "یک ظرف چای شرقی"

به تدریج این کلمه به کشورهای شرقی بازگشت ...
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم چس فیل؟


شاید برای شما هم جالب باشه که بدونین چرا ما ایرانیها، به پاپ کُرن

میگیم چس فیل؟!

چون این خوراکی خوشمزه نه به فیل ربط داره نه به ...!!


اولین مدل پاپ کرن که وارد ایران شد، مربوط به یک شرکت انگلیسی بود

به اسم
چِستِرفیلد (Chesterfield) . و ما ایرانیها برای راحت سازی این

لفظ، از چس فیل استفاده کردیم!



شناختن محصولات مختلف به اسم اولین برند، توی ایران خیلی عادیه. مثل:


آدامس، تافت،تاید، ریکا، وایتکس، ماتیک، کلینکس، و ...


حالا شما میتونین با خیال راحت این خوراکی رو بخورین و نگران چیزی نباشین

هرچی هم دوست دارین صداش کنین:


پاپ کرن، چس فیل، چسترفیلد، ذرت بو داده، گل بلال، یا هر چیز دیگه! :D
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم وَلِن تاین؟


در سده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران،

در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم.

کلودیوس عقاید عجیبی داشته است. از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید

که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند!

کلودیوس به قدری بی‌رحم و فرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچکس جرئت کمک

به ازدواج سربازان را نداشت.

اما کشیشی به نام والنتیوس (والنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران

محبوبشان جاری می‌کرد.

کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان

بیندازند.

والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری

کردن عقد عشاق اعدام می‌شود.
 

asghar rahmati

عضو جدید
اما کمتر کسی است که بداند...


در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن، یعنی

تنها ۳ روز پس از روز والنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند. در

این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی

پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.

:heart::gol:
اکثر فرهنگ های دیرین دنیا ، یه روز در سال برای جشن ابراز عشق و علاقه دارن . ما ایرانی ها هم در فرهنگ زرتشتی ماه مهر رو داریم که مظهر مهربانی ایرانیان و ماه ابراز عشق هست

که تو اون ماه روز هایی برای ابراز علاقه به اشخاص مختلف و مراسم متعدد جشن های مهربانی هست. تا حدی که مهربانی جزو عبادت های زرتشتیان یا اجداد ما بوده . تو فرهنگ زرتشتی

یه روز دیگه هم هست که این روز (سپندارمزگان) یا (اسفندارمزگان) نام داشته .

:heart::gol:

فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان (روز عشق) به این صورت بوده که در ایران باستان هر ماه رو سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیزیک

نام داشتند. بعنوان مثال روز اول (روز اهورا مزدا)، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی (بهترین راستی و پاکی) که باز از صفات

خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی (شاهی و فرمانروایی آرمانی) که خاص خداوند است و روز پنجم(سپندار مز) بوده است. سپندار مز لقب ملی زمینه. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن.

زمین نماد عشقه چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزه. زشت و زیبا رو به یک چشم می نگره و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می ده. به همین دلیل

درفرهنگ باستان اسپندارمزگان رو بعنوان نماد عشق می پنداشتند.

:heart::gol:

در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام

داشته که در ماه مهر، (مهرگان) لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مز یا اسفندار مز نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مز نام داشت، جشنی با همین

عنوان می گرفتند. یعنی پنجم اسفند روز جشن عشاق یا جشن سپندار مزگان هست .

:heart::gol:

سپندار مزگان جشن زمین و گرامی داشت عشقه که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران رو بر تخت

شاهی می نشوندن ، به اونها هدیه می دادن و ازشون اطاعت می کردند این میشه حرمت واقعی زن.

ببینین دین مهر یعنی چی!!

:heart::gol:
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز
چرا میگیم زپرتی؟

واژه روسي Zeperti به معني زنداني است و استفاده از آن يادگار زمان قزاق‌هاي

روسي در ايران است.

در آن دوران هرگاه سربازي به زندان مي‌افتاد ديگران مي‌گفتند يارو زپرتي شد و اين

واژه کم کم اين معني را به خود گرفت که کار و بار کسي خراب شده و اوضاعش به

هم ريخته است.




چرا میگیم هَشَل هَف؟

مردم براي بيان اين نظر که تلفظ برخي از واژه‌ها يا عبارات از يک زبان بيگانه تا چه اندازه

مي‌تواند نازيبا و نچسب باشد، جمله انگليسي
I shall have ، بمعني من خواهم داشت

را به مسخره هشلهف خوانده‌اند تا بگويند ببينيد تلفظ اين عبارت چقدر نامطبوع است!

و اکنون ديگر اين واژة مسخره آميز را براي هر واژه عبارت نچسب و نامفهوم ديگر نيز

(چه فارسي و چه بيگانه) به کار مي‌برند.



چرا میگیم چُسان فُسان؟

از واژه روسي Cossani Fossani به معني آرايش شده و شيک پوشيده گرفته شده است.



چرا میگیم شِر و وِر؟

از واژه فرانسوي Charivari به معني همهمه، هياهو و سرو صدا گرفته شده است.



چرا میگیم اسکناس؟

از واژه روسي Assignatsia که خود از واژة فرانسوي Assignat به معني برگه داراي ضمانت

گرفته شده است.



چرا میگیم فَکَسَنی؟

از واژه روسي Fkussni به معناي بامزه گرفته شده است و به کنايه و واژگونه به معناي

بيخود و مزخرف به کار برده شده است.



چرا میگیم نُخاله؟

يادگار سربازخانه‌هاي قزاق‌هاي روسي در ايران است که به زبان روسي به آدم بي ادب و

گستاخ مي‌گفتند Nakhal و مردم از آن براي اشاره به چيز اسقاط و به درد نخور هم استفاده

کرده‌اند.
 
آخرین ویرایش:

head_to_head

عضو جدید
زیبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا:gol:
 

S H i M A

کاربر فعال تالار شیمی
کاربر ممتاز

چرا میگیم خالی بندی؟


اين روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گفتن و لاف زدن رايج شده است

اما پيشينه اين واژه به
دهها سال پيش يعنی زمان سلطنت رضا شاه برمیگردد!

نقل می کنند که در زمان رضاشاه بدليل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهايی

که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه يعنی همان جلدی
که اسلحه در

آن قرار می گيرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود.


دزدها و شبگردها وقتی متوجه اين قضيه شدند براي اينكه همديگر را مطلع كنند

به هم می گفتند که
طرف "خالی بسته" و منظورشون اين بود که فلان پاسبان

اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور
کمرش بسته به اين معني كه در واقع

برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد!

روی همين
اصل بود که واژه خالی بندی رواج پيدا کرد!
 

Similar threads

بالا