میتوان اینگونه هم اندیشید.

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید ع قدر سلامتی خود را بداند زیرا جمعیتی مطابق با یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود.
اگر تا کنون از اسیب های جنگ , تنهایی در سلول زندان , عذاب , شکنجه و از گرسنگی در امان بوده اید , وضعیت شما از وضعیت پانصد میلیون نفر در جهان بهتر است.
اگر میتوانید بدون ترس از زندانی شدن یا مرگ وارد مسجد یا کلیسا شوید , وضع شما از سه میلیون نفر در دنیا بهتر است.
اگر در یخچال شما خوراکی و غذا وجود دارد و اگر کفش و لباس دارید , در اینصورت شما از 75% مردم جهان ثروتمند هستید .
اگر در بانک حساب دارید و یا در جیب تان پول دارید شما به 8% مردم دنیا که چنین شرایطی دارند تعلّق دارید.
اگر شما این نوشته را میخوانید , از سه خوشبختی بهره مند هستید.
1- کسی به فکر شما بوده است.
2- شما به 200 میلیون نفری که قادر به خواندن نیستند تعلق ندارید.
3- و . . .شما جزو 1% از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.
بقولی :
طوری کار کنید که انگار نیازی به پول ندارید.
طوری عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشده اید.
طوری برقصید که انگار کسی شما را نمیبیند.
طوری آواز بخوانید که انگار کسی آواز شما را نمیشنود.
و بالاخره طوری زندگی کنید که انگار زمین بهشت جاودانه است.
اگر ضرر کردید برگردید و همانی باشید که الان بوده اید.
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
vow ...!:eek:
چقدر مثبت و قشنگ ! :w12:
اگه همه اينطوري فكر كنيم , دنيا چييييييييييي ميشه ... :w21:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوری تاپیک بزنید که انگار نه انگار دفعه صدمه که یکی این تاپیکا میزنه.....:razz::cool:
پایة تئوریک مقایسه، تصدیق عقلانیت روند تاریخی، بنا بر این، تفسیر دیالک تیکی و نقدی اندیشة هگلی عقلانیت واقعیت است که بنا بر آن تنها آن چه که طی دوره ها بر پایه دلیل های قوی که گسترش تاریخی را بر می انگیزد، تأیید می شود،امر واقعی است
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
فارسیش چی میشه؟!
زیر فوق دکتری صحبت کن بابا!!!!!!!
برای دنبال کردن این بحث از نزدیک، دست یازیدن به تحلیل روشی بجاست که بنا بر آن «جوانان» زمان خود را شرح داده و پاسخ برای مصاف خود فراهم می آورند. موضع برونو بوئر رمز آمیز است. برای او امروز - «زمان آگاهی از خویش مطلق»-، جهان در آستانة «فاجعه»ای است که خود را «بزرگ تر و دهشتناک تر از فاجعه ای نشان می دهد که مسیح گرایی بوجود آورد» (۸). بوئر از این اعتقاد انگیزش برای کنش را نتیجه می گیرد، حتی اگر به موضع از بنیاد ضد هگلی بیانجامد. همة گفتمان او بافت فراخوان ها به بایستن (Sollen) است.فلسفه به منزلة «نقد موجود»، میان « آن چه که هست و آن چه که باید باشد» [Das, was da ist und was sein soll ] را متمایز می کند و تنها Sollen حقیقت است»
اینا رو به سبک دوست عزیزم مهرشاد جون مینویسم. معنیشم فقط اون میدونه.
 
آخرین ویرایش:

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
«انگار من نبودم که روی پایم بند نیستم.
انگار اس‌ام‌اس نمی‌زنم: «بیا!» انگار بلافاصله جواب نمی‌آید: «سینه‌خیز.»…
انگار حالا هی من نمی‌روم پشت پنجره تا آن پرادو مشکی را ببینم که نمی‌بینم،
انگار دوباره سیگار روشن نمی‌کنم،
انگار پشت کامپیوتر نمی‌نشینم و تایپ نمی‌کنم،
انگار دوباره نمی‌‌روم پشت پنجره که خبری نیست،
انگار سیگار نیمه‌کشیده‌شده را تو زیرسیگاری له نمی‌کنم،
انگار دور نمی‌زنم توی پذیرایی میان تنگی مبل‌ها، انگار دوباره پشت پنجره… چشمان گشاد پرادو را نمی‌بینم که وارد کوچه می‌شود،
انگار نمی‌خواهم بالا بیایم،
انگار مثل جن‌زده‌ها پیراهن را تنم نمی‌کنم، بارانی را چنگ نمی‌زنم…»
 

Similar threads

بالا