ehan.bostan
عضو جدید
به احتمال زياد نام دكتر علي اكبر جلالي رو شنيده باشيد اگه هم نشنيده باشيد نگران نباشيد
در همين مقاله با ايشان آشنا مي شويد بنا بر اين اصل مطلب رو بخونيد
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دكتر علي اكبر جلالي شاهكويي است اما خودش مي‌گويد كه زاده شاهرود است و اجدادش روستايي بودند. پس از انقلاب به عضويت جهاد سازندگي درآمد و راهي روستاي شاهكوه شد. روستاي شاهكوه در نوك قله قرار داشت و پمپاژ آب به نوك قله ناممكن شده بود. پس روستا را به پايين كوه آورد و خود براي ادامه تحصيل راهي آمريكا شد. در آنجا راه و رسم استفاده از تكنولوژي را فراگرفت و با مدرك فوق‌دكتراي برق از دانشگاه ويرجينياي غربي به شاهكوه برگشت. اما اين بار حرف‌هاي عجيب و غريب مي‌زد. به روستاييان مي‌گفت گندم را مي‌توانيد بدون آنكه به شهر برويد بفروشيد و براي درمان از دكتري كمك بگيريد كه پاي صفحه‌‌اي شيشه‌اي نشسته در حالي كه چنين دكتري در روستا وجود نداشت و تنها از آن صفحه شيشه‌اي ديده مي‌شد. اين بار او تسليم تكنولوژي شده بود و از دهكده جهاني به نام اينترنت صحبت مي‌كرد و شاهكوه اولين روستاي اينترنتي ايران شد. از همان روزها بود كه كلمه «مجازي» ورد زبانش شد و وقتي در اوج فاجعه زلزله بم، مسأله تغيير پايتخت مطرح شد او «پايتخت مجازي» را به پيش كشيد و تا امروز در هر كجا سخنراني كرده از دنياي مجازي سخن گفته. جلالي خود را واعظ نظريه‌اي به نام موج چهارم مجازي مي‌داند و معتقد است براي اثبات حرفش بايد بيست سال صبر كرد. او از دنياي مجازي حرف مي‌زند در حالي كه حال و هواي روستا را دوست دارد و خانه‌اي براي زمان بازنشستگي در آنجا[/FONT] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خريده است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با اينترنت در آمريكا آشنا شديد؟[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
بله من در سال 1994 كه دانشجوي رشته برق دانشگاه ويرجينيا بودم با اينترنت آشنا شدم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نظريه موج چهارم مجازي هم سوغات آمريكاست؟
وقتي با اينترنت آشنا شدم متوجه شدم اينترنت بهترين ابزار براي توسعه است. بنابراين وقتي در سال 1374 به ايران برگشتم در اولين سخنراني‌ام كه در سازمان پژوهش‌هاي علمي صنعتي ايران بود نظريه عصر مجازي را مطرح كردم.
اما بحث‌هاي تجارت الكترونيك، آموزش الكترونيك، دولت الكترونيك و استفاده از اينترنت به عنوان وسيله ضروري دنياي امروز در آن سال‌ها مطرح نبود چگونه به ايده دنياي مجازي رسيديد؟
من احساسم اين بود كه اينها (سخت‌افزارهاي كامپيوتري) توسعه پيدا مي‌كنند چرا كه رشته‌ام به گونه‌اي با قطعات كامپيوتر سروكار داشت و مي‌دانستم كه توسعه مي‌تواند چه تحولي را در زندگي بشر امروز پديد آورد. در سال 1998 در يكي از كنفرانس‌هاي يونسكو در ملبورن استراليا در مورد عصر مجازي سخنراني كردم. در يكي ديگر از كنفرانس‌هاي يونسكو در كشور تايلند مسأله آموزش مجازي را مطرح كردم كه مورد توجه واقع شد. پس از آن هر روز كه مي‌گذشت اعتقادم به اين نظريه بيشتر مي‌شد و اكنون به عنوان يك نظريه در جهان مطرح است.
اين نظريه موج چهارم را به عنوان تئوري در جايي به ثبت رسانديد و يا حداقل اين كه در محافل علمي شما را به عنوان يك نظريه‌پرداز بشناسند
البته كانوني براي ثبت نظريه وجود ندارد و نظريه‌ها براساس مقالات و نوشته‌ها مطرح مي‌شود. من در آمريكا بيست سخنراني در اين زمينه داشتم. گرچه هنوز هم برسر نظريه موج هارم اختلاف وجود دارد. عدهاي نانوتكنولوژي را منشأ عصر چهارم مي‌دانند. گروهي عقيده دارند علم ژنتيك حاكميت پيدا مي‌كند و مي‌تواند ساختار انسان امروز را تغيير بدهد. عدهاي هم معتقدند عصر مجازي ادامه عصر فناوري ارتباطات است و اين نظريه جديدي نيست. اما به قول پروفسور رضا سال‌هاي سال بود كه از ايران نظريه‌اي نيامده بود. حال ممكن است اين نظريه در طول زمان تغيير كند. اما روزي كه آلوين تافلر نظريه موج سوم را مطرح كرد كسي باور نمي‌كرد زماني عصري به نام ارتباطات و اطلاعات پديد بيايد. تافلر هم مخالف زياد داشت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تعريف دقيق شما از عصر مجازي چيست؟
دنيايي كه ما در آن زندگي مي‌كنيم دنياي فيزيكي است. اما در آينده ما به طرف دنياي غيرفيزيكي حركت خواهيم كرد. به طور مثال يك دانش‌آموز ايراني مي‌تواند در كلاسي در كشور ژاپن حضور يابد. ساعت بعد در ايتاليا و در ساعت بعدي مي‌تواند در آمريكا باشد در حالي كه در خانه خود نشسته است. چگونه مي‌توانيم بگوييم اين فضا فيزيكي است. به نظر من موج جديدي مي‌آيد و در اين موج حضور فيزيكي انسان معنا ندارد
ولي اين شامل تمام حركات بشر نمي‌شود. بشر به حس فضا كردن، لمس كردن و به بويايي احتياج دارد. شما تنها به حس‌هاي شنيداري و ديداري توجه كرديد. همانند مك‌لوهان كه به نوعي ابزار شيفتگي دچار شد و گفت رسانه همان پيام است
استدلال‌هاي شما از عصر امروز است. وقتي ما از عصر مجازي صحبت مي‌كنيم مقطعي كه هنوز نيامده را مي‌گوييم كه در عصر آينده يك نفر كه اينجا نشسته در عين حال مي‌تواند به فلوريدا برود و در دريا شنا كند و خيس بشود و اگر سرش را در زير آب نگه‌داري خفه مي‌شود[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]واقعاً خفه مي‌شود يا به طور مجازي؟[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در دانشگاه ام اي تي تست كردند [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بچه‌اي را در دستگاه‌هاي حقيقت مجازي قرار دادند در موقعيتي قرار دادند كه سوار هواپيماست و هواپيما به كوه برخورد مي‌كند. در نتيجه اين بچه احساس مي‌كرد كه پايش درد مي‌كند. هر هزار نتيجه يكسان بود. دانشمندان ثابت كرده‌اند كه مي‌توان بشر را در موقعيتي قرار داد و مغز را فريب داد. اخيراً هم مي‌خواهند حرارت و بو را منتقل كنند
حتي اگر بشر به سطحي از دانش برسد كه بتواند همه حس‌ها را از طريق اينترنت منتقل كند آيا باز هم فكر مي‌كنيد رغبتي به اين‌گونه زندگي كردن دارد
من مطالعات سنگيني در مورد سه عصر كشاورزي، صنعت و اطلاعات كردم و متوجه شدم كه اين سه عصر نيازهاي مادي انسان را برطرف مي‌كند.اما معنويت يكي از نيازهاي بشر امروز است كه عصر مجازي مي‌تواند به اين نياز پاسخ بدهد. البته منظور من از معنويت تنها مذهب و دين نيست منظور روابط بين انسان‌هاست. شما مي‌توانيد به نيازمندان از طريق اينترنت كمك كنيد و به طبيعت مجازي برويد
چيدن سفره هفت‌سين مجازي با موس چه لذتي دارد؟ همينطور در فضاي مجازي مصنوعي قدم زدن؟ تا آن كه خود انسان به دامن طبيعت واقعي برود؟
قضاوت شما بنا بر امكانات امروز فناوري اطلاعات است. در عين حال من ادعايي ندارم كه هيچ وقت تكنولوژي مي‌تواند طبيعت را به وجود بياورد. در آخر ما به اين نتيجه مي‌رسيم كه ارتباط رودرو چيز ديگري است. هيچ امكاني نمي‌تواند جايگزين فيزيكي معلم و شاگرد شود[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اگر شما آخر اين ماجرا را مي‌دانيد چرا به عصر مجازي اصرار مي‌كنيد؟
عصر مجازي واقعيتي است كه اتفاق مي‌افتد و در مقابل واقعيت‌ها بايد تسليم شد. همه ما به طريقي از شهرنشيني متنفريم و ده را بيشتر دوست داريم اما امروزه شهرنشيني قسمتي از واقعيتي است كه اتفاق افتاده
اين عصر مجازي با روحيه شما هم سازگار نيست. شما خودتان طبيعت مجازي را به طبيعت سرسبز روستاي شاهكوه ترجيح مي‌دهيد؟
نه، من خودم اين شرايط را دوست ندارم اما چه بخواهيم چه نخواهيم بازرگاني ما تا دهه ديگر بازرگاني مجازي خواهد بود. ما در زمينه تجارت الكترونيك عقب‌مانده‌ايم. در زمينه آموزش الكترونيك عقب مانده‌ايم و كشوري مثل كره جنوبي كه در سال 1960 درآمد سرانه‌اش 60 دلار بود اكنون به درآمد سرانه 17 هزار دلار سيده است. علت اصلي‌اش اين است كه ما با فناوري‌هاي روز همراه نمي‌شويم
كشورهاي پيشرفته از اينترنت براي تسهيل كارها استفاده مي‌كنند اما روابط فيزيكي سرجاي خودش است و جايش را به روابط مجازي نداده
من حرف شما را قبول دارم و دوست دارم در واقعيات زندگي كنم اما شما كشوري مثل فيليپين را نگاه كنيد كه پيش از اين به ايران كلفت صادر مي‌كرده اما با توليد سخت‌افزارهاي رايانه‌اي به سرعت پيشرفت كرده و حالا آنها چشم‌انداز و ديدگاه نسبت به آينده دارند. من به‌طور قطع به شما گويم حداكثر تا دو دهه ديگر جهان مجازي رخ خواهد داد
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دليل شما چيست؟
سه عنصر هستند كه اگر به درجه بالايي از پيشرفت برسند عصر مجازي رخ مي‌دهد. اول cpuهايي كه بتواند اطلاعات را با سرعت بسيار بالا پردازش كنند. دوم حافظه (هارد ديسك)، كه بتواند حجم وسيعي از اطلاعات را ذخيره كند. اين مشكل در حال برطرف شدن است و حافظه‌هاي مولكولي مي‌توانند تمام اطلاعات بشر را در فضايي به اندازه سرسوزن جاي دهند. سومين عنصر كه تحقق آن از همه مشكل‌تر است وسيله انتقال داده است. اگر اين مشكل هم به وسيله فيبر نوري حل شود بستر براي ورود به عصر مجازي مشكل نخواهد داشت. حتي همين كيبورد بدون اينكه وجود خارجي داشته باشد شما در هوا تايپ مي‌كني و كلمات را در صفحه مانيتور مي‌بيني. اينها نشان مي‌دهد كه ما در آستانه ورود به عصر مجازي هستيم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT] در همين مقاله با ايشان آشنا مي شويد بنا بر اين اصل مطلب رو بخونيد
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دكتر علي اكبر جلالي شاهكويي است اما خودش مي‌گويد كه زاده شاهرود است و اجدادش روستايي بودند. پس از انقلاب به عضويت جهاد سازندگي درآمد و راهي روستاي شاهكوه شد. روستاي شاهكوه در نوك قله قرار داشت و پمپاژ آب به نوك قله ناممكن شده بود. پس روستا را به پايين كوه آورد و خود براي ادامه تحصيل راهي آمريكا شد. در آنجا راه و رسم استفاده از تكنولوژي را فراگرفت و با مدرك فوق‌دكتراي برق از دانشگاه ويرجينياي غربي به شاهكوه برگشت. اما اين بار حرف‌هاي عجيب و غريب مي‌زد. به روستاييان مي‌گفت گندم را مي‌توانيد بدون آنكه به شهر برويد بفروشيد و براي درمان از دكتري كمك بگيريد كه پاي صفحه‌‌اي شيشه‌اي نشسته در حالي كه چنين دكتري در روستا وجود نداشت و تنها از آن صفحه شيشه‌اي ديده مي‌شد. اين بار او تسليم تكنولوژي شده بود و از دهكده جهاني به نام اينترنت صحبت مي‌كرد و شاهكوه اولين روستاي اينترنتي ايران شد. از همان روزها بود كه كلمه «مجازي» ورد زبانش شد و وقتي در اوج فاجعه زلزله بم، مسأله تغيير پايتخت مطرح شد او «پايتخت مجازي» را به پيش كشيد و تا امروز در هر كجا سخنراني كرده از دنياي مجازي سخن گفته. جلالي خود را واعظ نظريه‌اي به نام موج چهارم مجازي مي‌داند و معتقد است براي اثبات حرفش بايد بيست سال صبر كرد. او از دنياي مجازي حرف مي‌زند در حالي كه حال و هواي روستا را دوست دارد و خانه‌اي براي زمان بازنشستگي در آنجا[/FONT] [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]خريده است[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با اينترنت در آمريكا آشنا شديد؟[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]
بله من در سال 1994 كه دانشجوي رشته برق دانشگاه ويرجينيا بودم با اينترنت آشنا شدم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نظريه موج چهارم مجازي هم سوغات آمريكاست؟
وقتي با اينترنت آشنا شدم متوجه شدم اينترنت بهترين ابزار براي توسعه است. بنابراين وقتي در سال 1374 به ايران برگشتم در اولين سخنراني‌ام كه در سازمان پژوهش‌هاي علمي صنعتي ايران بود نظريه عصر مجازي را مطرح كردم.
اما بحث‌هاي تجارت الكترونيك، آموزش الكترونيك، دولت الكترونيك و استفاده از اينترنت به عنوان وسيله ضروري دنياي امروز در آن سال‌ها مطرح نبود چگونه به ايده دنياي مجازي رسيديد؟
من احساسم اين بود كه اينها (سخت‌افزارهاي كامپيوتري) توسعه پيدا مي‌كنند چرا كه رشته‌ام به گونه‌اي با قطعات كامپيوتر سروكار داشت و مي‌دانستم كه توسعه مي‌تواند چه تحولي را در زندگي بشر امروز پديد آورد. در سال 1998 در يكي از كنفرانس‌هاي يونسكو در ملبورن استراليا در مورد عصر مجازي سخنراني كردم. در يكي ديگر از كنفرانس‌هاي يونسكو در كشور تايلند مسأله آموزش مجازي را مطرح كردم كه مورد توجه واقع شد. پس از آن هر روز كه مي‌گذشت اعتقادم به اين نظريه بيشتر مي‌شد و اكنون به عنوان يك نظريه در جهان مطرح است.
اين نظريه موج چهارم را به عنوان تئوري در جايي به ثبت رسانديد و يا حداقل اين كه در محافل علمي شما را به عنوان يك نظريه‌پرداز بشناسند
البته كانوني براي ثبت نظريه وجود ندارد و نظريه‌ها براساس مقالات و نوشته‌ها مطرح مي‌شود. من در آمريكا بيست سخنراني در اين زمينه داشتم. گرچه هنوز هم برسر نظريه موج هارم اختلاف وجود دارد. عدهاي نانوتكنولوژي را منشأ عصر چهارم مي‌دانند. گروهي عقيده دارند علم ژنتيك حاكميت پيدا مي‌كند و مي‌تواند ساختار انسان امروز را تغيير بدهد. عدهاي هم معتقدند عصر مجازي ادامه عصر فناوري ارتباطات است و اين نظريه جديدي نيست. اما به قول پروفسور رضا سال‌هاي سال بود كه از ايران نظريه‌اي نيامده بود. حال ممكن است اين نظريه در طول زمان تغيير كند. اما روزي كه آلوين تافلر نظريه موج سوم را مطرح كرد كسي باور نمي‌كرد زماني عصري به نام ارتباطات و اطلاعات پديد بيايد. تافلر هم مخالف زياد داشت[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]تعريف دقيق شما از عصر مجازي چيست؟
دنيايي كه ما در آن زندگي مي‌كنيم دنياي فيزيكي است. اما در آينده ما به طرف دنياي غيرفيزيكي حركت خواهيم كرد. به طور مثال يك دانش‌آموز ايراني مي‌تواند در كلاسي در كشور ژاپن حضور يابد. ساعت بعد در ايتاليا و در ساعت بعدي مي‌تواند در آمريكا باشد در حالي كه در خانه خود نشسته است. چگونه مي‌توانيم بگوييم اين فضا فيزيكي است. به نظر من موج جديدي مي‌آيد و در اين موج حضور فيزيكي انسان معنا ندارد
ولي اين شامل تمام حركات بشر نمي‌شود. بشر به حس فضا كردن، لمس كردن و به بويايي احتياج دارد. شما تنها به حس‌هاي شنيداري و ديداري توجه كرديد. همانند مك‌لوهان كه به نوعي ابزار شيفتگي دچار شد و گفت رسانه همان پيام است
استدلال‌هاي شما از عصر امروز است. وقتي ما از عصر مجازي صحبت مي‌كنيم مقطعي كه هنوز نيامده را مي‌گوييم كه در عصر آينده يك نفر كه اينجا نشسته در عين حال مي‌تواند به فلوريدا برود و در دريا شنا كند و خيس بشود و اگر سرش را در زير آب نگه‌داري خفه مي‌شود[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]واقعاً خفه مي‌شود يا به طور مجازي؟[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در دانشگاه ام اي تي تست كردند [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بچه‌اي را در دستگاه‌هاي حقيقت مجازي قرار دادند در موقعيتي قرار دادند كه سوار هواپيماست و هواپيما به كوه برخورد مي‌كند. در نتيجه اين بچه احساس مي‌كرد كه پايش درد مي‌كند. هر هزار نتيجه يكسان بود. دانشمندان ثابت كرده‌اند كه مي‌توان بشر را در موقعيتي قرار داد و مغز را فريب داد. اخيراً هم مي‌خواهند حرارت و بو را منتقل كنند
حتي اگر بشر به سطحي از دانش برسد كه بتواند همه حس‌ها را از طريق اينترنت منتقل كند آيا باز هم فكر مي‌كنيد رغبتي به اين‌گونه زندگي كردن دارد
من مطالعات سنگيني در مورد سه عصر كشاورزي، صنعت و اطلاعات كردم و متوجه شدم كه اين سه عصر نيازهاي مادي انسان را برطرف مي‌كند.اما معنويت يكي از نيازهاي بشر امروز است كه عصر مجازي مي‌تواند به اين نياز پاسخ بدهد. البته منظور من از معنويت تنها مذهب و دين نيست منظور روابط بين انسان‌هاست. شما مي‌توانيد به نيازمندان از طريق اينترنت كمك كنيد و به طبيعت مجازي برويد
چيدن سفره هفت‌سين مجازي با موس چه لذتي دارد؟ همينطور در فضاي مجازي مصنوعي قدم زدن؟ تا آن كه خود انسان به دامن طبيعت واقعي برود؟
قضاوت شما بنا بر امكانات امروز فناوري اطلاعات است. در عين حال من ادعايي ندارم كه هيچ وقت تكنولوژي مي‌تواند طبيعت را به وجود بياورد. در آخر ما به اين نتيجه مي‌رسيم كه ارتباط رودرو چيز ديگري است. هيچ امكاني نمي‌تواند جايگزين فيزيكي معلم و شاگرد شود[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]اگر شما آخر اين ماجرا را مي‌دانيد چرا به عصر مجازي اصرار مي‌كنيد؟
عصر مجازي واقعيتي است كه اتفاق مي‌افتد و در مقابل واقعيت‌ها بايد تسليم شد. همه ما به طريقي از شهرنشيني متنفريم و ده را بيشتر دوست داريم اما امروزه شهرنشيني قسمتي از واقعيتي است كه اتفاق افتاده
اين عصر مجازي با روحيه شما هم سازگار نيست. شما خودتان طبيعت مجازي را به طبيعت سرسبز روستاي شاهكوه ترجيح مي‌دهيد؟
نه، من خودم اين شرايط را دوست ندارم اما چه بخواهيم چه نخواهيم بازرگاني ما تا دهه ديگر بازرگاني مجازي خواهد بود. ما در زمينه تجارت الكترونيك عقب‌مانده‌ايم. در زمينه آموزش الكترونيك عقب مانده‌ايم و كشوري مثل كره جنوبي كه در سال 1960 درآمد سرانه‌اش 60 دلار بود اكنون به درآمد سرانه 17 هزار دلار سيده است. علت اصلي‌اش اين است كه ما با فناوري‌هاي روز همراه نمي‌شويم
كشورهاي پيشرفته از اينترنت براي تسهيل كارها استفاده مي‌كنند اما روابط فيزيكي سرجاي خودش است و جايش را به روابط مجازي نداده
من حرف شما را قبول دارم و دوست دارم در واقعيات زندگي كنم اما شما كشوري مثل فيليپين را نگاه كنيد كه پيش از اين به ايران كلفت صادر مي‌كرده اما با توليد سخت‌افزارهاي رايانه‌اي به سرعت پيشرفت كرده و حالا آنها چشم‌انداز و ديدگاه نسبت به آينده دارند. من به‌طور قطع به شما گويم حداكثر تا دو دهه ديگر جهان مجازي رخ خواهد داد
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]دليل شما چيست؟
سه عنصر هستند كه اگر به درجه بالايي از پيشرفت برسند عصر مجازي رخ مي‌دهد. اول cpuهايي كه بتواند اطلاعات را با سرعت بسيار بالا پردازش كنند. دوم حافظه (هارد ديسك)، كه بتواند حجم وسيعي از اطلاعات را ذخيره كند. اين مشكل در حال برطرف شدن است و حافظه‌هاي مولكولي مي‌توانند تمام اطلاعات بشر را در فضايي به اندازه سرسوزن جاي دهند. سومين عنصر كه تحقق آن از همه مشكل‌تر است وسيله انتقال داده است. اگر اين مشكل هم به وسيله فيبر نوري حل شود بستر براي ورود به عصر مجازي مشكل نخواهد داشت. حتي همين كيبورد بدون اينكه وجود خارجي داشته باشد شما در هوا تايپ مي‌كني و كلمات را در صفحه مانيتور مي‌بيني. اينها نشان مي‌دهد كه ما در آستانه ورود به عصر مجازي هستيم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]يعني همه كارهاي بشر به صورت مجازي انجام مي‌شود. به‌طور مثال كسي نمي‌تواند از سركوچه خانه‌شان خريد كند و حتماً بايد از طريق اينترنت خريد كند
نه، ببينيد آينده‌نگرها يا فيوچريست‌ها نمي‌توانند همه ابعاد زندگي در دنياي آينده را بگويند. آينده‌نگرها آرزوي آينده را ندارند. من هم آرزوي دنياي مجازي را ندارم زيرا سنتي هستم و طبيعتم روستاست. با اينكه خودم عصر مجازي را دوست ندارم ولي واقعيت را مي‌پذيرم. ما نبايد خودمان را گول بزنيم. وقتي دورنماي آينده را ببينيم براي 20 سال آينده برنامه‌ريزي مي‌كنيم. به‌طور مثال از همين امروز به اين فكر مي‌افتيم كه در شهرها فيبرهاي نوري را جايگزين سيم‌هاي مسي مي‌كنيم. در واقع من نگران اين مسأله هستم كه متأسفانه برنامه‌ريزي‌هاي ما كوتاه‌مدت است و به‌طور مداوم تغيير مي‌كند در نتيجه اين تغييرها باعث اتلاف سرمايه مي‌شود
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شما از برنامه‌ريزي در كشوري حرف مي‌زنيد كه قوانين آن بعضي وقت‌ها يك شبه تغيير مي‌كند. نگاه بعضي از مسؤولان نيز به اينترنت نگاه منفي و بسته‌اي است. همين نگاه‌ها باعث پلمپ سرويس‌دهندگان اينترنتي شد
من با شما موافقم. هنوز يك چارچوب كلان براي توسعه آي‌تي در كشور وجود ندارد. اينكه اداره اماكن يا ديگر اداره‌ها در اين بخش دخالت مي‌كنند شايد به اين دليل است كه اطلاعات كافي و عميقي از اين رسانه و اثرات مثبتي كه مي‌تواند براي كشور مفيد باشد ندارند
بنابراين تا مدت‌ها كار داريم تا فرهنگ استفاده از اينترنت جا بيفتد
اشكال اساسي اينجاست كه ما باني مشخصي براي توسعه فناوري اطلاعات نداريم. شوراي عالي اطلاع‌رساني را داشتيم كه اختيارات محدودي داشت. شوراي انفورماتيك هم يك شوراي صنفي است. وزارت پست تلگراف تلفن قبل از تغيير نام اختيار چنداني در زمينه فناوري اطلاعات نداشت بعد از تغيير نام هنوز شوراي عالي فناوري اطلاعات تشكيل نشده. بنابراين وقتي يك isp (سرويس‌دهنده اينترنتي) را مي‌بندند هيچكسي نمي‌تواند از آن حمايت كند و از آن بدتر هيچكس نمي‌تواند بپرسد چرا اين بسته شد
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چرا اينقدر بر فناوري اطلاعات روستايي تأكيد مي‌كنيد
در اجلاس wsis (اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي) كه ايران عضو كشورهاي امضاكننده اين قانون است مقرر شد كشورهاي امضاكننده تا سال 2005 دانشگاه‌ها، تا سال 2010 بيمارستان‌ها و تا سال 2015 همه روستاهاي خود را به اينترنت متصل كنند. روستاها نيز به‌طور سنتي عقب‌مانده هستند و اين از نظر عدالت اجتماعي درست نيست كه امكانات در اختيار شهري‌ها قرار بگيرد. به دليل كه توسعه فناوري اطلاعات در روستا با يك ديش هم ميسر مي‌شود و امكانات زيادي هم نمي‌خواهد تصميم گرفتم روي اين قضيه متمركز شوم. با توافق وزارت فناوري ارتباطات قرار است تا پايان سال 1384 ده هزار روستا از اينترنت بهره‌مند شود. در حال حاضر 4500 روستا تلفن ثابت دارند. قرار شد از اين به بعد هر روستايي كه مركز مخابراتي دارد يك مركز اينترنتي در كنار خود داشته باشد.
اولين روستاي اينترنتي ايران چگونه به وجود آمد؟
پس از انقلاب، شاهكوه تنها 5 نفر باسواد داشت اما پس از حركت‌هاي فرهنگي كه در روستا انجام دادم جوانان شاهكويي به شهر رفتند و اكنون شاهكوه 450 فارغ‌التحصيل دانشگاهي دارد كه اكثر آنها در رشته كامپيوتر درس خوانده‌اند به كمك اين جوانان و بنياد دانش و هنر كه 9 كامپيوتر به روستا اهدا كرد، اولين روستاي اينترنتي ايران را پايه‌گذاري كرديم
دومين روستا كه 5 خرداد امسال بين‌المللي مي‌شود
مردم روستا ييلاق را در شاهكوه و قشلاق را در روستاي قرن‌آباد مي‌گذارند اما تصميم گرفتيم در قرن‌آباد كه مردم مدت زمان بيشتري حضور دارند امكانات بيشتري در آنجا قرار دهيم. روستاييان پول گذاشتند دولت هم كمك كرد تا خرداد امسال شاهد افتتاح اولين مركز جامع خدمات كاربرد فناوري اطلاعات در روستا باشيم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و وام بلاعوض از بانك جهاني براي توسعه فناوري اطلاعات روستايي[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هنوز نگرفتيم يك قول‌هايي دادند. من براي سخنراني در اجلاس جهان «تجارت، رقابت و اقتصاد دانش محور» دعوت شدم به جاي بيست دقيقه يك ساعت سخنراني كردم آنها گفتن اگر پروژه شاهكوه مفيد باشد و بتواني در جاهاي ديگر دنيا اين ايده را پياده كنيم وام بلاعوض از پانصد تا يك يليون دلار داده خواهد شد يك كميته كاري هم از طرف بانك جهاني پروژه شاهكوه را بررسي مي‌كند[/FONT]
منبع : وب سایت شخصی شهاب بیابانی
نه، ببينيد آينده‌نگرها يا فيوچريست‌ها نمي‌توانند همه ابعاد زندگي در دنياي آينده را بگويند. آينده‌نگرها آرزوي آينده را ندارند. من هم آرزوي دنياي مجازي را ندارم زيرا سنتي هستم و طبيعتم روستاست. با اينكه خودم عصر مجازي را دوست ندارم ولي واقعيت را مي‌پذيرم. ما نبايد خودمان را گول بزنيم. وقتي دورنماي آينده را ببينيم براي 20 سال آينده برنامه‌ريزي مي‌كنيم. به‌طور مثال از همين امروز به اين فكر مي‌افتيم كه در شهرها فيبرهاي نوري را جايگزين سيم‌هاي مسي مي‌كنيم. در واقع من نگران اين مسأله هستم كه متأسفانه برنامه‌ريزي‌هاي ما كوتاه‌مدت است و به‌طور مداوم تغيير مي‌كند در نتيجه اين تغييرها باعث اتلاف سرمايه مي‌شود
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]شما از برنامه‌ريزي در كشوري حرف مي‌زنيد كه قوانين آن بعضي وقت‌ها يك شبه تغيير مي‌كند. نگاه بعضي از مسؤولان نيز به اينترنت نگاه منفي و بسته‌اي است. همين نگاه‌ها باعث پلمپ سرويس‌دهندگان اينترنتي شد
من با شما موافقم. هنوز يك چارچوب كلان براي توسعه آي‌تي در كشور وجود ندارد. اينكه اداره اماكن يا ديگر اداره‌ها در اين بخش دخالت مي‌كنند شايد به اين دليل است كه اطلاعات كافي و عميقي از اين رسانه و اثرات مثبتي كه مي‌تواند براي كشور مفيد باشد ندارند
بنابراين تا مدت‌ها كار داريم تا فرهنگ استفاده از اينترنت جا بيفتد
اشكال اساسي اينجاست كه ما باني مشخصي براي توسعه فناوري اطلاعات نداريم. شوراي عالي اطلاع‌رساني را داشتيم كه اختيارات محدودي داشت. شوراي انفورماتيك هم يك شوراي صنفي است. وزارت پست تلگراف تلفن قبل از تغيير نام اختيار چنداني در زمينه فناوري اطلاعات نداشت بعد از تغيير نام هنوز شوراي عالي فناوري اطلاعات تشكيل نشده. بنابراين وقتي يك isp (سرويس‌دهنده اينترنتي) را مي‌بندند هيچكسي نمي‌تواند از آن حمايت كند و از آن بدتر هيچكس نمي‌تواند بپرسد چرا اين بسته شد
[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چرا اينقدر بر فناوري اطلاعات روستايي تأكيد مي‌كنيد
در اجلاس wsis (اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي) كه ايران عضو كشورهاي امضاكننده اين قانون است مقرر شد كشورهاي امضاكننده تا سال 2005 دانشگاه‌ها، تا سال 2010 بيمارستان‌ها و تا سال 2015 همه روستاهاي خود را به اينترنت متصل كنند. روستاها نيز به‌طور سنتي عقب‌مانده هستند و اين از نظر عدالت اجتماعي درست نيست كه امكانات در اختيار شهري‌ها قرار بگيرد. به دليل كه توسعه فناوري اطلاعات در روستا با يك ديش هم ميسر مي‌شود و امكانات زيادي هم نمي‌خواهد تصميم گرفتم روي اين قضيه متمركز شوم. با توافق وزارت فناوري ارتباطات قرار است تا پايان سال 1384 ده هزار روستا از اينترنت بهره‌مند شود. در حال حاضر 4500 روستا تلفن ثابت دارند. قرار شد از اين به بعد هر روستايي كه مركز مخابراتي دارد يك مركز اينترنتي در كنار خود داشته باشد.
اولين روستاي اينترنتي ايران چگونه به وجود آمد؟
پس از انقلاب، شاهكوه تنها 5 نفر باسواد داشت اما پس از حركت‌هاي فرهنگي كه در روستا انجام دادم جوانان شاهكويي به شهر رفتند و اكنون شاهكوه 450 فارغ‌التحصيل دانشگاهي دارد كه اكثر آنها در رشته كامپيوتر درس خوانده‌اند به كمك اين جوانان و بنياد دانش و هنر كه 9 كامپيوتر به روستا اهدا كرد، اولين روستاي اينترنتي ايران را پايه‌گذاري كرديم
دومين روستا كه 5 خرداد امسال بين‌المللي مي‌شود
مردم روستا ييلاق را در شاهكوه و قشلاق را در روستاي قرن‌آباد مي‌گذارند اما تصميم گرفتيم در قرن‌آباد كه مردم مدت زمان بيشتري حضور دارند امكانات بيشتري در آنجا قرار دهيم. روستاييان پول گذاشتند دولت هم كمك كرد تا خرداد امسال شاهد افتتاح اولين مركز جامع خدمات كاربرد فناوري اطلاعات در روستا باشيم[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]و وام بلاعوض از بانك جهاني براي توسعه فناوري اطلاعات روستايي[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هنوز نگرفتيم يك قول‌هايي دادند. من براي سخنراني در اجلاس جهان «تجارت، رقابت و اقتصاد دانش محور» دعوت شدم به جاي بيست دقيقه يك ساعت سخنراني كردم آنها گفتن اگر پروژه شاهكوه مفيد باشد و بتواني در جاهاي ديگر دنيا اين ايده را پياده كنيم وام بلاعوض از پانصد تا يك يليون دلار داده خواهد شد يك كميته كاري هم از طرف بانك جهاني پروژه شاهكوه را بررسي مي‌كند[/FONT]
منبع : وب سایت شخصی شهاب بیابانی
