مواظب باشيم عده اي به شرافت مهندسي ضربه نزنند

محمدرضا میلانی

کاربر فعال تالار مهندسی عمران ,
کاربر ممتاز
مهندس ترکان در گفت و گوی اختصاصی با ماهنامه طاق: مواظب باشيم عده اي به شرافت مهندسي ضربه نزنند

نسخه چاپی ۱۳۹۳/۰۱/۳۱ - ۰۸:۵۵ تعداد بازدید: 448




اشاره :

مرد باروت، تی ان تی، چاشنی، و خاکریزهایی است که هنگامه یاس ، یاس امید را بر دلها می شکفت ، مرد تدبیر روزهای سخت دفاع و سازندگی ؛ شور ایستادگی و شعور تمام قد مردانگی . مرد جهاد و لودرهای بر افروخته اما پر شور و مصمم .

مرد علم و عمل ؛ نگران از آینده و آن هدر سوزی بی مهابا که نکند فردا آهی از هیمنه انرژی در بساط وطن نماند.

برای او اندیشه ساخت ژ-3 و سوار کردن دوشکا بر کف وانت خاکی سپاه به همان اندازه دغدغه پاگرفتن آزادراه تهران- شمال و قرار گرفتن خشت های دانشگاه آزاد روی یکدیگر اهمیت دارد.



با اینحال اکبر ترکان ؛ مرد 62 ساله علم و سیاست همچنان نیز متعهدانه خود را بی نیاز از نوشتن نمی داند او ضمن آنکه به ارتقای دانش در میان همکاران خویش می اندیشد متواضعانه می گوید: ذهنش کهنه شده اما با مطالعه می کوشد کهنگی ذهنش را کمتر کند.گفتار متواضعانه‌اش هم عین رفتار صادقانه اش بر خلاف معدود مردان ریاست، بی ریاست و در پیچ هزار توی سیاست عادت "پیچاندن" مردم را رفتار دور از کیاست می داند.گو آنکه می گوید: "کسی نباید فکر کند با ارايه آمار غلط یا دستکاری‌شده یا حتی آمار غیرواقعی، می‌تواند ذهن جامعه را منحرف کند. در درازمدت هزاران شمع روشن می‌شود و بر ابعاد تاریک خواهد تابید. آفتاب حقیقت برای همیشه پشت ابر نخواهد ماند. جوان‌های روزگارمان در این مواقع اصطلاح جالبی دارند. «پیچاندن». مسوولان نباید طوری آمار دهند که مردم و جوان‌ها بگویند فلانی ما را «پیچانده» است." یا جایی دیگر می گوید یک زمانی به همکارانم می گفتم اگر بدانید آقای خمینی از پشت این شیشه در حال تماشای شماست ، رفتارتان با مردم همینی است که الان دارید؟ قطعاً رفتارمان تغییر خواهد کرد و مراقب خواهیم بود. حالا خدای خمینی مواظب است و ما را می بیند.


اکبر ترکان ؛ مدیر توانمندی که امروز بر کرسی سازمان نظام مهندسی ساختمان تکیه زده است اندیشه توسعه را وامدار و مرهون سردار سازندگی می داند ؛ این را می شود از صلابت مثال زدنی در گفتار و جدیت وصف ناپذیر در فعالیتهای روزمره اش شنید و باور کرد. گفت و گوی ما با وی گرچه کوتاه، اما پر مغز و پر محتواست.شایان ذکر است این گفت‌وگو که پیش تر و در نخستین قرار به دلیل سفر دکتر روحانی به عمان و جلسه مشترک مهندس ترکان با ایشان به تعویق افتاده بود سرانجام پس از پایان جلسات سنگين شوراي مركزي و در پی هماهنگی و لطف مهندس عامری نایب رئیس اول شورای مرکزی و سماجت و پیگیری "طاق " محقق گردید:


• آقای مهندس 18 سال از تصویب قانون نظام مهندسي مي گذرد. مقام معظم رهبري در سال گذشته محورهاي الحاقي سياست هاي كلي نظام را در حوزه شهرسازي اعلام كردند که يكي از بندهاي آن تقويت و كارآمد كردن نظام مهندسي بود. پرسشی كه در این بین مطرح می شود این است که چرا پس از گذشت حدود 17 سال از تصویب این قانون ایشان همچنان كار آمد كردن و تقوين نظام مهندسي ساختمان را به عنوان دغدغه خود مطرح می سازند.آیا این موضوع به این معناست که ما نتوانسته ايم به آن اهداف مورد نظر خود دست یابیم. شما به عنوان رئيس شوراي مركزي سازمان نظام مهندسي ساختمان براي تحقق اين مهم در این مجموعه چه برنامه اي داريد؟


• اتفاقاً تاکید رهبر معظم انقلاب در خصوص تقویت نظام مهندسي نکته مثبتی است؛اگر ایشان مي گفتند در سازمان را ببنديد نکته بدی بود.بهتر است به پرسش شما از منظر آسيب شناسي نگاه كنيم و نظام مهندسي را آسيب شناسي كنيم. ريشه اصلي موضوع، همین جاست، من قصد نقد گذشته نظام مهندسی را ندارم اما وقتی به وضع موجود نظام مهندسي نگاه مي كنم متوجه می شوم كه نظام مهندسي ساختمان قبل از اين كه نظام مهندسي ساختمان باشد نظام مهندسي خانه سازي است بنابراين اولين نتيجه، آن است كه حوزه عمل این سازمان خانه سازي شده و مهندس ساختمان نشده است. بنابراين بايد چاره اي بیاندیشیم كه اين ظرفيت عظيم مهندسان در حوزه عمل ساخت و ساز ساختمان كار كنند نه فقط خانه سازي.حوزه ساختمان، ساختمان هاي صنعتي هم می شود؛ به معناي ساخت و ساز زيرساخت ها ، اعم از زيرساخت هاي شهري و زيرساخت هاي حمل و نقلي نیز می باشد.

حدود شصت سال پيش بر اساس قانون برنامه و بودجه، نظامی فني و اجرايي شکل گرفته است. این نظام ، مختص طرح هاي عمراني است يعني طرح هایی كه از بودجه هاي دولت سرمايه گذاري مي كنند. پس اگر هر پروژه اي از بودجه هاي دولت سرمايه گذاري مي كند از قانون برنامه و بودجه و نظام فني و اجرايي برنامه و بودجه تبعيت مي كند. اما دنياي امروز متفاوت شده است. ديگر آنکه الزاماً زيرساخت هاي مختلف كشور توسط دولت ها شکل نمی گیرد بویژه اين كه بخش خصوصي اسكله و اتوبان مي سازد.بخش خصوصي واگن مي خرد و روي راه آهن مي رود. خوب اگر وارد اين حوزه ها شديم اين حوزه ها با نظام فني- در واقع اجرايي سازمان برنامه و بودجه كه مختص طرح هاي دولتي است جواب نمي دهد. در واقع نظام مهندسي بايد به اين هاكه كمك كند. اين ديگر ساختار سازمان برنامه نيست اين نظام مهندسي ساختمان است. نظام مهندسي ساختمان است كه بايد به حوزه هاي زيرساختي شهري و بين شهري وارد شود و به سرمايه گذاري هاي بخش خصوصي در همه حوزه هاي زيرساختي ورود پيدا كند. ديگر بخش خصوصي با مقررات سازمان برنامه و بودجه نمی تواند سرمايه گذاري كند چون وقتي قرار است بخش خصوصي سرمايه گذاري كند و راه بسازد ديگر نمي توان گفت با مقررات سازمان برنامه و بودجه؛حوزه نظام مهندسي ساختمان حوزه جديدي است.


اینکه گفتم باید نظام مهندسي خانه سازي را تبديل به نظام مهندسي ساختمان كند شاه بيتش اين است كه ما نظام مهندسي ساختمان لازم داريم و نه خانه سازي. نکته دیگر اين است كه همان نظام مهندسي خانه سازي را هم عده اي اجرا نكردند ، به این دلیل كه در حوزه خانه سازي در نظام مهندسي ساختمان سه صلاحيت وجود دارد ؛ صلاحيت سازنده؛ صلاحيت مهندسي و طراحي و صلاحيت نظارت و كنترل. الان صلاحيت نظارت و كنترل به نظام هاي مهندسي سپرده شده اند. تقريباً در سراسر كشور ما گاهي اوقات در صلاحيت طراحي و مهندسي كارهايي خارج از قواره انجام مي شود و ما بايد اين را به قواره و قانون مهندسي محدود كنيم و نگذاريم خارج از قواره كار شود.


بخش ديگري وجود دارد كه از اين دو مهم تر است و آن مديريت ساخت است. يعني صلاحيت مجري، مديريت ساخت نبايد مورد غفلت واقع شود. ممكن است يك دندانپزشك، يا يك حقوقدان و يا يك بازاري بخواهد در مسكن سرمايه گزاري كند ما باید در نظام مهندسي به آنها خوش آمد بگوییم اما این گروه صلاحيت مديريت ساخت را ندارند. صلاحيت مديريت ساخت با شركت هايي است كه بر اساس اصول و ضوابط نظام مهندسي شكل گرفته اند. آقاي مهندس حسيني معاون شهرداري تهران دكترايشان را از ژاپن گرفته اند.ایشان به من گفت در توكيو ليست معيني وجود دارد که تنها اين لیست اجازه ساخت و ساز را دارند. يعني هر كه پول دارد نمي تواند ساخت و ساز كند بلکه بايد يك مجري صاحب صلاحيت معرفي كند پس مجري صاحب صلاحيت يكي از موضوعات مهمی است که تا امروز مورد غفلت بوده است. شغل شما هرچه می خواهد باشد.اگر بخواهید برج بسازید شهرداري دلیل اش را از شما نمی پرسد.حال آنکه شهرداري باید از شما بخواهد مجري صاحب صلاحيتتان را معرفي كنيد. اگر می خواهید طراحي كنيد شهرداري نمي گويد صلاحيت شما باید در چارچوب قواره هاي نظام مهندسي باشد. ما بايد قواره هاي نظام مهندسي را در صلاحيت طراحي الزامي كنيم.


بخش نظارت نیز نقيصه بزرگي است كه تا امروز بر روي زمين مانده است حتي در خانه سازي تا چه رسد به اينكه بگوییم نظام مهندسي ساختمان محدود به خانه سازي نيست و محدود به همه صنعت ساختمان است.



• یکی از عبارات نو در کلام شما که به نظر می رسد يكي از دغدغه هاي اصلي حضرتعالي نیز به شمار می رود" موضوع هدرسوزي" است . اين موضوع بویژه در خصوص مصرف انرژي در حوزه ساختمان از این منظر قابل توجه است که ممكن است در سال هاي آينده با بحران بسيار عديده در این بخش مواجه شويم. براي جلوگيري از اين هدرسوزي وظايف سازمان نظام مهندسی ساختمان چیست؟


• در این خصوص به يك برنامه كوتاه مدت و يك برنامه بلند مدت نیاز داریم. توضيح این موضوع کمی دشوار است.در برنامه بلند مدت بانك بايد به بيمه و بيمه به كنترل كيفيت و كنترل كيفيت به بازرس فني و بازرس فني به مهندس طراحي ما مرتبط باشد. اجازه بدهید این موضوع را با ذکر مثالی توضیح دهم. زمانی که من در شركت نفت و گاز پارس بودم در پروژه فاز 9 و 10پارس جنوبي وامی را از "deutsche bank" دریافت کردیم. اين بانك براي اينكه هر بار قسط هاي من را بدهد از بيمه خود سوال مي كرد كه وضعيت وام گیرنده چگونه است تا ببیند بيمه چگونه ما را تاييد مي كند، بيمه تمام عمليات ما را تحت نظارت داشت. مثلاً در فلان عمليات بارگيري بيمه به ما مي گفت مدارك آن را برای رویت ارایه بدهید تا عمليات بارگيري تان را بيمه كنیم. ما بايد این مدارک را به بخش مهندسي ارایه مي داديم .آنوقت براي بارگيري قطعه باید يك دستورالعمل می نوشتیم و دیگر آنکه می گفتیم چه ابزارهايي را براي بارگيري استفاده مي كنيم .مثلاً چنانچه می گفتیم براي بارگيري دو كابل و قلاب و 4 تسمه داریم که می خواهیم با يك جرثقيل آنرا بلند كنیم، بيمه مي گفت بروید Certificate (گواهينامه) كابل و قلاب و گواهينامه جرثقيل را هم بياورید .بنابر این بيمه از من گواهینامه ای درخصوص بارگيري مي خواست که یک مهندس بايد آنرا امضا كرده باشد.

علاوه بر این يك گواهينامه نیز براي ابزارها، و يك گواهينامه براي اپراتورها مي خواست. باید مشخص می شدكسي كه جرثقيل را هدایت مي كند گواهينامه فني براي اين بارگيري دارد يا نه. پس در این فرآیند سه چيز کنترل می شود : آدم، ابزار و روش. اگر اين سه مورد تاييد قرار نمی گرفت بيمه عمليات بارگيري را بيمه نمي كرد بنابر این وقتي بارگيري بيمه نمي شود دچ بانك نیز قسطش را نمي پردازد. بنابر این باید بيمه، بانك و مهندسي را بسازيم. نظام مهندسي باید اين سه را درست كند. برای آنکه مفهوم بیمه را در این فرآیند متوجه شوید مثال دیگری را برایتان ذکر می کنم. شرکت توتال مشغول ساخت Topsite بود و من به عنوان كارفرما براي بازديد به آنجا رفتم. ايستاده بودم ، نگاهي مي كردم و می گفتم كارتان را ادامه بدهيد آمدند گفتند نمي شود. پرسیدم چرا؟ من مي خواهم ببينم. گفتند ما اين عمليات را بيمه كرده ايم در دستورالعمل بيمه نیز قید کرده ایم که داخل اين نوار زرد رنگ 7 نفر كار مي كنند. شما که با همراهانتان آمده ايد ترتيب رويه به هم خورده است.اگر الان حادثه ای رخ بدهد بيمه ما را پوشش نمي‌دهد. اين سيستم ها نبايد در ايران باشد!؟


واقعیت آن است عده اي درس خوانده اند كه همین كارها را انجام دهند. این موضوع به آموزش و سپس بازرسي كيفيتي نیاز دارد. وقتی می گوییم اين جرثقيل مي تواند قطعه سنگين را بلند كند و بالا بگذارد تایید آنرا باید یک بازرس فني صاحب صلاحيت انجام دهد. بيمه تعرفه آنرا براساس ضريب ريسك تهيه مي كند اگر شركت مهندسي درجه یک (First Class) باشد ضريب ريسك پايين مي‌آيد. اگر درجه یک نباشد ريسك شما بالاست و بايد هزینه بيمه بيشتری پرداخت کنید .بايد به سمتی برويم كه مهندسي را اصلاح كنيم براي اين منظور بايد از بانك ، از بيمه ، از طراحي مهندسي ، از شركت هاي بازرسي و فني شروع كنيم. روابط همه اين ها بايد در قالب يك سيستم جامع به هم گره خورده باشد.


خانه ای که عمرش 30 سال است بهتر است يا 150 سال ، بنائي كه تا سه نسل بعد از شما هم بتوانند در آن زندگي كنند. آیا مي شود اين خانه 150 سال عمر کند. باور کنید با همان پول اندک و شاید کمی بیشتر می توان عمر اين خانه را به 150 سال افزایش داد؛ با همان بتن با همان آرماتور، با همان قالب بندي، با همان متريال، با همان لوله مي توان عمر اين خانه را به 150 سال افزایش داد به شرط آنکه اصول مهندسي در آن رعايت شود مگر در آلمان عمر ساختمان 150 سال نیست.


حيف نيست پس انداز مردم ما در طي 30 سال صفر شود. با بتن ريزي صحيح، با فوندانسيون فني، با ترتيبات مهندسي درست عمر اين ساختمان 150 سال است. اما وقتي عمر این ساختمان تنها 30 سال باشد چقدر آدم دلش مي سوزد كه اين دسترنج مردم نابود شده و به نسل بعد نمي رسد. به مهندس و به ناظر پول مي دهند و از سر و ته آن مي زنند و آشغالي را به نام ساختمان تحويل مي دهند آنوقت پس انداز هاي ما، پس اندازهاي بين نسلي نمي شود. چرا ما نباید در اين تهران ساختمان هاي 200 ساله ، 300ساله و 400 ساله داشته باشيم و مردم در ساختمان هاي 100 ساله زندگي كنند و اين دارايي بين نسلي شود. اين كار با اندکی بيشتر كار كردن ، با مهندسان شرافتمند و نظارت هاي درست و با طراحي درست امکان پذیر است. باید نظام مهندسي ساختمان را اصلاح كنيم وقتي مي‌گوييم نظام مهندسي ساختمان يعني مجموعه اي از مقررات ، قوانين و ساختارها بايد اصلاح شود، اگر اينها اصلاح نشود بايد خود ما رها كنيم و برويم و افرادي شايسته تر بيايند.



• به نظر جنابعالی چرا به نقطه ای رسيده ايم كه علي رغم تاکید آموزه هاي ديني ما در این خصوص هنوز اندر خم یک کوچه مانده ایم؟


باید به تحصيل كرده ها و فن گرايان اين حرفه اهميت بدهيم و اجازه ندهيم غيرحرفه اي ها وارد این حرفه شوند، نگذاریم سرمايه گذارهاي غيرحرفه‌اي سازنده هم باشند. باید كار را حرفه اي انجام دهیم. علاوه بر مهندس همه مهارتهاي فني از جمله جوشكار و برقكار هم بايد آموزش ديده باشد. کدام مهندس را سراغ دارید که به طبقه نهم ساختمان برود تا ببیند جوشكار چه جوشي داده است .اصلاً آیا مهندس بلد است روي آهن ها راه برود و جوش ها را چك كند. پس بايد آن آدم Certificate (گواهينامه) درجه يك داشته باشد. اگر اين كارگر فني نباشد ، قالب بندي ، آرماتوربندی و بتن ريزی اش حرفه اي نباشد، كار خراب مي شود. واقعاً بايد با كساني كه امضا فروشي مي كنند و حرفه مهندسی را بي آبرو مي كنند ، با كساني كه با امضا فروشي به حرفه شرافتمند مهندسی لطمه مي زنند به شدیدترین نحو برخورد کرد. گذشت كردن از كسي که امضا فروشي مي كند ظلم کردن به جامعه است. امضا فروش ها بايد بدانند كه خسارت بزرگي به جامعه وارد می کنند و واقعاً جامعه از خطای آنها نمي گذرد.
شنیده ام برخی از مهندس ها بدون اين كه سر كار بروند از راه دور امضا مي كنند. اين روال هم اشتباه است .


• آقای مهندس ، كار كردن با آقاي دكتر روحاني سخت است؟ نه، آقاي دكتر روحاني سخت گير هستند ولي كار كردن با ايشان سخت نيست. سخت گير هستند به خاطر اين كه خود ايشان نسبت به اعداد و ارقام قضاوت حساسي دارد. اگر كسي يك عددي به ايشان بگويد كه اين عدد با معيارهاي ذهني ايشان همخوانی نداشته باشد همان جا مي گويند قبول نيست برويد دوباره بررسي كنيد. يعني گزارش دادن به آقای روحانی بگونه ای است كه حتماً بايستي بدانيد كه ايشان سختگيرانه عمل ميكنند ولي كار با ايشان سخت نيست.

• به یاد دارید نخستين سازه مهندسي كه ساختيدچه ويژگي هايي داشته است؟ فكر مي كنم سال 1351 يا 1352 در شركت ريگزار بودم .آن موقع آقاي مهندس شكرالهي رئيس من بود . ایشان می خواست يك انباري بسازد و از من درخواست کرد تا اين كار را برایش انجام دهم. من هم طراحي كرده و سازه هايش را تکمیل کرده بودم. هنگام نصب سازه معلوم شد شيب تيرهاي عرضي با یکدیگر مساوي نيست ولي روي آن را پوشانديم و قضیه تمام شد. اما من هميشه از اين كه شيب تیرها يكي نبود نگران بودم. بالاخره يك بار سقف را برداشتم، تيرهای عرضي را پايين آوردم و اصلاح کردم و مجدداً درست نصب کردم. آقاي مهندس شكرالهي در آمريكا روي سد بزرگ بوستون كار كرده بود .ایشان فرد بسيار با تجربه اي بود و انضباط كاري بسيار جدي داشت من از او چيزهاي زيادي ياد گرفتم.

• چه كسي بيشترين تاثير را در زندگي شما و كار حرفه اي تان داشته است؟ آقاي هاشمي رفسنجاني، چون من به ايشان بسيار علاقه مندم و به دلايل بسیار زیاد مريد ايشان هستم. ايشان از نظر صلابت مديريت، عقل گرايي و حوصله بسیار براي شنيدن و جمع بندي كردن مباحث بي نظير اند. ایشان گاهي اوقات در دولت دستش را زير چانه اش مي گذاشت و مدت ها به گفت و گوهای تك تك وزرا گوش مي داد و بعد وقتي جمع بندي مي كرد همه وزرا متوجه می شدند كه جلوه اي از اظهار نظرهايشان در جمع بندي آقاي هاشمي وجود دارد و ایشان بخوبی خيلي از مباحث را جمع بندي مي كند.

• به فکر بازنشستگی افتاده اید؟ من 30 خرداد سال 88 بازنشست شده ام. اگر بازنشستگي به معناي اين كه کسی با سگش برود در پارك بنشيند يا خانم خانه يك لقمه غذا به او بدهد و او تا عصر روی صندلي هاي پارك لم بدهد چنین چیزی در ايران وجود ندارد همه آدم ها در ايران تا مي توانند سرپا باشند كار می كنند. عده ای فكر مي كنند وقتي يك نفر از دولت بازنشسته شود يك فرصت كاري براي يك نفر جديد فراهم مي شود در حالی که این تفکر اشتباه است چون فردی كه بازنشسته مي شود. مي رود کار دیگری را در جای دیگری پيدا مي كند یعنی فرصتي را که يك تازه كار مي توانسته سر كار برود،اشغال مي كند تازه او به نسبت دیگران ارزان تر است چون دیگر بيمه نمي خواهد، مالياتش يك نوع ديگر است كسورات تامين اجتماعي ندارد و تازه تجربه هم دارد. به نظر من ما بايد به سویی برویم كه سن بازنشستگي را مثل آلمان ها 67 سال كنيم.

• چه چيزي باعث مي شود خستگي از تن تان دربرود و چه چيزي خيلي عصباني تان می کند؟

من از كار كردن خسته نمي شوم ، واقعاً كار كردن برايم نشاط مي آورد. ضمن اين كه نوه هايم را خيلي دوست دارم و خستگي ام را نوه هايم در مي كنند. سه نوه دارم فاطمه 9 ساله، عليرضا در آستانه 2 سالگي و اميرعلي در آستانه 1 سالگي.

• چند فرزند داريد؟
دو پسر و يك دختر كه هر سه ازدواج كرده اند. ناصر ؛پسر بزرگم ، ساختمان خوانده، مسعود ؛پسر دومم ، MBA شريف درس خوانده و دخترم مريم هم در دانشگاه صنعتی شريف تحصیل کرده است.
من متولد سال 1331 هستم. سال 49 وارد دانشگاه شدم وسال 55 فارغ التحصيل شدم . تحصيلاتم در رشته مكانيك و ادامه اش مديريت است. آزمون جامع دكتري را گذرانده ام ولي تزم را ارایه نداده ام.


دوست داریم کمی هم از دغدغه ها و درد دلهایتان با مهندسان بشنویم من از همه خواهش مي كنم كمك كنيم كه نگذاريم شرافت مهندسي آسيب ببيند. مواظب باشيم عده اي به شرافت مهندسي ضربه نزنند.

• و صحبتتان با خوانندگان ماهنامه طاق ؟
توصيه مي كنم از اين زنجيره مديريت كيفيت كه در دنياي صنعتي تجربه شده الگو بگيريم و آنرا بومي كنيم ؛ يعني رابطه بين بازرسي كيفيت، مهندس طراح، مجري اجراي طرح، بانك و بيمه را بايد از ديگران بياموزيم و بومي كنيم.
 
بالا