مصرف آشکار مواد مخدر در تهران (تصویری)

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
اين اصلا انصاف نيست !!! :cry:شما ها همتون داريد مخ اينا رو مي پاچونيد , منم اصلا كوپن ندارم كه بدم :cry:
خداييش همتون حقتونه كه گوني گوني امتياز بگيريد . :redface:
نمي دونم چرا جديدا اينطوري شده , خيلي زود قدرت امتياز دهي م تموم ميشه . :cry: :cry:
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار

یاد یه خاطره از دوستام افتادم.
میگفت یه بار رفتیم کمین گرفتیم چون نفوذی ها گفته بودن یه ترانزیت بزرگ داره از یه بیراهه میاد.
میگفت کمین گرفتیم و دیدیم ترانزیت با تانک اسکورت شده!!
ما هم پا شدیم رفتیم هلیکوپتر و تانک اوردیم تا تونستیم جلوشون وایسیم!
چه کسی قاچاقچیان مواد مخدر رو در افغانستان ساپورت میکنه؟!;):gol:

تو افغانستان دست ما نیست ولی توایران که دست ماست. تانک امریکایی یا هر کشور دیگه داخل خاک ایران که نمیتونه بیاد.
میگم که نظامی که کودتا رو بقول خودش تو 25 استان و میلیونها آدم کنترل میکنه کنترل اینا براش باید مثل آب خوردن باشه.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو افغانستان دست ما نیست ولی توایران که دست ماست. تانک امریکایی یا هر کشور دیگه داخل خاک ایران که نمیتونه بیاد.
میگم که نظامی که کودتا رو بقول خودش تو 25 استان و میلیونها آدم کنترل میکنه کنترل اینا براش باید مثل آب خوردن باشه.
نگفتم تانک امریکایی سرمد..
گفتم تانک!
کودتا هم توی 25 استان نبود بلکه فقط توی پایتخت بود که خنثی شد!
 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
نگفتم تانک امریکایی سرمد..
گفتم تانک!
کودتا هم توی 25 استان نبود بلکه فقط توی پایتخت بود که خنثی شد!

حالا هر تانکی. بالاخره فقط تو خاک افغانستان میتونه اسکورت کنه و دیگه تو ایران که نمیتونه بیاد یا موشک بزنه تو ایران.
اتفاقا این نیروها همه جا بودند و تو تمام استانها. اصلا همین نیروهای تو تهران رو که دیدی یک چهارمشون برای مقابله با این کار کافیه.
چطوره فقط برای یک کلمه حرفی که مردم زدند از همه جا نیرو بسیج کردند و حتی از لبنان هم نیرو اومده و تا دندون مسلح بودند ولی برای مواد مخدر اینطوری نیست؟
چطور نیروی نظامی میتونه میلیونها آدم رو کنترل کنه. چطور میتونه اونقدر نیرو بریزه که کسی جرات نکنه از خونش بیرون بیاد. چطور میتونه با هزینه های سنگین مسج و ایمیل و صدا و .. مردم رو کنترل کنه.چطور میتونه تو یه شهر به فاصله هر یک متر نیرو بذار و کلی موتور سوار و ...
آرش چطور همه اینکارها رو میتونه بکنه ولی یه مرز تو یه شهر رو نمیتونه کنترل بکنه.
یعنی کنترل چنتا کامیون از کنترل میلیونها نفر سخت تره؟
چطور موسوی که یه نفر بود وقتی میخواست بره بیرون کلی لباس شخصی و موتوری و گاردی میرختند دوروبرش حالا برای اینکار موندن؟
خیبر جان مطمئن باش تا دست سران عالی رتبه نظامی دخیل نباشه محاله این حجم سنگین مواد وارد بشه.
 

خيبر

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا هر تانکی. بالاخره فقط تو خاک افغانستان میتونه اسکورت کنه و دیگه تو ایران که نمیتونه بیاد یا موشک بزنه تو ایران.
اتفاقا این نیروها همه جا بودند و تو تمام استانها. اصلا همین نیروهای تو تهران رو که دیدی یک چهارمشون برای مقابله با این کار کافیه.
چطوره فقط برای یک کلمه حرفی که مردم زدند از همه جا نیرو بسیج کردند و حتی از لبنان هم نیرو اومده و تا دندون مسلح بودند ولی برای مواد مخدر اینطوری نیست؟
چطور نیروی نظامی میتونه میلیونها آدم رو کنترل کنه. چطور میتونه اونقدر نیرو بریزه که کسی جرات نکنه از خونش بیرون بیاد. چطور میتونه با هزینه های سنگین مسج و ایمیل و صدا و .. مردم رو کنترل کنه.چطور میتونه تو یه شهر به فاصله هر یک متر نیرو بذار و کلی موتور سوار و ...
آرش چطور همه اینکارها رو میتونه بکنه ولی یه مرز تو یه شهر رو نمیتونه کنترل بکنه.
یعنی کنترل چنتا کامیون از کنترل میلیونها نفر سخت تره؟
چطور موسوی که یه نفر بود وقتی میخواست بره بیرون کلی لباس شخصی و موتوری و گاردی میرختند دوروبرش حالا برای اینکار موندن؟
خیبر جان مطمئن باش تا دست سران عالی رتبه نظامی دخیل نباشه محاله این حجم سنگین مواد وارد بشه.
از ابتدای بحث هی بنده میگم فرضیه رو اثبات کنید هی شما میگید مطمئن باشید!
مطمئن به چی باشیم برادر من؟!
اولش میگید از شهرستانا نیرو گسیل شده تهران.
بعد میگید که نه توی شهرستانا هم نیرو بوده!
بفرمائید ایران حدود 20-30 میلیون نیروی نظامی داره دیگه!!
بعد شما داریس اماده باش یک روزه رو با مرزبانی توی شرایط سخت مقایسه میکنی!
کلا اش فوقولاده شور و تلخ و شیرینی میشه ها سرمد!
توی درگیریا فقط 2 تا لبنانی بودن که اونم نماینده های حزب الله هستن که چند ساله ایرانن!
واسه این قضایا هم نیس!
برای اقای موسوی هم لباس شخصی و گاردی و فلان و بهمان نمیره!
به دستور شخص رهبری یه ارتش از ایشون و خونه ی ایشون حفاظت میکنه.
چون دلیلش رو هم من میدونم هم شما..!!

 

سرمد حیدری

مدیر تالارهای مهندسی شیمی و نفت
مدیر تالار
از ابتدای بحث هی بنده میگم فرضیه رو اثبات کنید هی شما میگید مطمئن باشید!
مطمئن به چی باشیم برادر من؟!
اولش میگید از شهرستانا نیرو گسیل شده تهران.
بعد میگید که نه توی شهرستانا هم نیرو بوده!
بفرمائید ایران حدود 20-30 میلیون نیروی نظامی داره دیگه!!
بعد شما داریس اماده باش یک روزه رو با مرزبانی توی شرایط سخت مقایسه میکنی!
کلا اش فوقولاده شور و تلخ و شیرینی میشه ها سرمد!
توی درگیریا فقط 2 تا لبنانی بودن که اونم نماینده های حزب الله هستن که چند ساله ایرانن!
واسه این قضایا هم نیس!
برای اقای موسوی هم لباس شخصی و گاردی و فلان و بهمان نمیره!
به دستور شخص رهبری یه ارتش از ایشون و خونه ی ایشون حفاظت میکنه.
چون دلیلش رو هم من میدونم هم شما..!!


آرش وقتی برای یک روز اینهمه نیرو میاد لابد داره نیرو دیگه. گفتم وقتی محموله ای وارد ایران میشه میشه کنترلش خیلی راحته چون مسیرش مشخصه. لازم نیست جاهاییی که سخته و قبل نگهبانی بدن رو کنترل کنن میشه کنترل رو بعد از او نجاها انجام داد که اینا هم نقطه به نقطه کشور رو میشناسن و راحت کنترل میکنن.
اخه در این مورد منیه چیزایی میدونم که شاید شما ندونی ولی اینو بدون که اگه دست خودشون تو کار نباشه نمیگم تموممیشه ولی لااقل بجای 10 تا تریلی بار 2 تا تریلی میاد.
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
تهران – ساعت هفت صبح
داخلی – آزمایشگاه ترک اعتياد – روز...
ظرفهاتون رو پر نمیکنيد، دست کردن در جيب شلوار یا پيراهن ممنوع. بعد از اینکه ظرفهاتون را
تا نصفه پر کردید، اونو برمیدارید و میآیيد بيرون میگذارید داخل جعبه چوبی. اتيکت ظرف کنده نشه. نظافت رو رعایت کنيد و ...
پيرمرد ناظر: کسی سؤالی نداره؟
جوان قد کوتاه: آقا اجازه، ميشه ما بریم دستشویی؟
پير مرد ناظر: به قد و قوارهات نمیآد که اینقدر نمک داشته باشی. به جای نمک ریختن، اینایی کهگفتم خوب گوش بگير تا عاقبت بخير بشی
جوان دیگر: آقا یه خورده عجله کن، کار و زندگی داریم.
ناظر : همينه دیگه. شما جوونای عجول و کم طاقت باعث میشيد نظم و مقررات جامعه به هم بخوره و دودش بره تو چشم بقيه
جوان قد کوتاه: راست میگه دیگه، چيه دود و دم راه انداختی؟پيرمرد به او چشم غره میره
ناظر: در ظرفاتونو باز کنيد و بگيرید طرف من.
مراجعان اطاعت میکنند و پيرمرد به آنها نزدیک میشود. یک به یک داخل ظرفها را نگاه میکند. بعدبه طرف پرده میرود و آن را کنار میزند
ناظر: بفرمایيد.
مراجعان پشت سر هم از خروجی عبور میکنند و به اتاق مجاور میروند. در اتاق دیگر، پنج توالت بی در دیده میشود و دیوارهای پوشيده از آینههای قدی. یک صندلی رو به روی توالتها قرار دارد تاکسی که روی آن مینشيند، بر همه آنها مسلط باشد. پيرمرد ناظر روی صندلی مینشيند. مراجعان میروند داخل توالتها و مشغول میشوند. پيرمرد قندی داخل دهانش میگذارد و جرعهای از چایشرا مینوشد
ناظر: کج وایسيد ببينتمون رو به جوان قد کوتاه) آهای بامزه با توام. اونطوری هيچی نمیبينم.
جوان قد کوتاه
(کمی بر میگردد): تو جای بابا بزرگ منی. زشته بابا، چيو میخوای ببينی؟
(صدای خنده مراجعان)ناظر (با لبخند): میخوام ببينم داری چيکار میکنی نمکدون.
جوان قد کوتاه: مگه از اونجا معلوم نيست که دارم چکار میکنم؟
ناظر: باید معلوم بشه که از توليد به مصرفه. این همه تبليغ میکنن از توليد به مصرف اما اینجا تنهاجایيه که واقعاً از توليد به مصرفه
جوان قد کوتاه: حاجی حالا واقعاً این همه توليد رو شما مصرف میکنيد؟ (صدای خنده مراجعان)
ناظر (با لبخند): آره فسقلی. سهم تو رو هم کنار میذارم.
(متوجه مگسی میشود. مگسکش را برمیدارد و با سرعت برمگس میکوبد)
پيرمرد مراجع: آقا اینجا رو سال به سال تميز نمیکنن ؟
ناظر: این دیکه وظيفه من نيست. من اینجا نشستهام که دوغ و دوشاب رو از هم جدا کنم.
جوان قد کوتاه: دوغتون الآن آماده میشه.
76(پيرمرد اعتنا نمیکند، رو به پيرمرد مراجع)
ناظر: شما با این سن و سالتون دیگه چرا باید آزمایش بدید؟ جایی میخواهيد استخدام بشيد؟
پيرمرد مراجع: برعکس. دارم بازنشست میشم. گفتند تو پرونده ات جواب آزمایش نيست.
تازه هفته دیگه باید برم امتحان توجيهی
ناظر: امتحان توجيهی دیگه چه کوفتيه؟
پيرمرد مراجع: یه امتحان راجع به قانون اساسی و قوانين استخدامی و این جور چيزها.
ناظر (نگران): یعنی هر کسی باز نشست بشه باید این امتحانو بده؟
پيرمرد مراجع (طرف خود را در میآورد میگذارد توی جعبه): داری بازنشست میشی؟
ناظر: هفت ماه دیگه.
پيرمرد مراجع: دیپلمم داری؟
ناظر: نه بابا! دیپلمم کجا بود؟!
پيرمرد مراجع: پس نگران نباش. امتحان نداری، ولی آزمایش باید در پروندهات باشد.
ناظر: اون که مسالهای نيست. همه کاراش و همين جا انجام میدهم . همه چیش دست
خودمونه
(جوان قد کوتاه از توالت بيرون میآید و بر درگاه میایستد و به پيرمرد نگاه میکند.)
جوان قد کوتاه: من تا اینجام برو یک ظرف بردار که خودم نظارت کنم (صدای خنده مراجعان)
ناظر (بالبخند): برو پدر صلواتی (متوجه ظرف او میشود) نگاه کن تا خرخره هم پر کرده. حداقل بهاندازه قدت پر میکردی
جوان قد کوتاه
(در حالی که به طرف پير مرد ناظر میرود): گفتم شاید لازم باشد (ظرف را به طرف
پيرمرد میگيرد.قابل شما رو ندارد
ناظر: بذارم رو قبرت؟ (با مگس کش به پای جوان میزند) برو بذار سرجاش.
(جوان میگوید چشم و ظرف را داخل جعبه میگذارد. جوان دیگر هم بيرون میآید وظرفش را داخل
جعبه میگذارد. همه منتظر مرد ميانسالند که از توالت بياید بيرونه)
ناظر:آقا کارت تموم نشد؟
مرد ميانسال: راستش نه (با ظرف خالی میآید بيرون)
ناظر: اه ... عجب گيری کردمها.
جوان قد کوتاه: خودت عجب گيری کردی؟!
(خنده حاضران)ناظر:بابا مگه نگفتم هر کس نمیتونه بره بيرون جاشو به یکی دیگه بده؟ حالا هم طوری نيست.بفرما بيرون یه خورده مایعات بخور، نيم ساعت دیگه بینوبت بيا تو
مرد ميانسال: تا دلتون بخواد از دیشب مایعات خوردم، فکر کنم تا چند دقيقه دیگه اینجا وایسم
مشکلم حل میشود.همين جا کنار شما مایيم و هر وقت آمادگی داشتم میرم تو.
ناظر: آخه برای من مسئوليت داره. شما الآن نوبت یه نفر و ضایع کردی. من اینجا وقتم برنامه ریزیشده است .نمیتونم که هر کی ... (مکث) ... هر کسی آمادگی نداشت پيش خودم نگهش دارم.
جوان قد کوتاه: اسمش تازگیها شده آمادگی؟
خنده حضار
..
 

new2

عضو جدید
واقعا عکسها تکان دهنده هستش..خدا عاقبت کشورمون رو بخیر کنه
 
بالا