مشاعرۀ سنّتی

رجایی اشکان

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یك دست آوازی ندارد نازنینم

ما خامشان این دست های بی دهانیم

افسانه ها ،‌میدان عشاق بزرگند

ما عاشقان كوچك بی داستانیم
ما ، آتش افتاده به نيزار ملاليم ،
ما عاشق نوريم و سروريم و صفاييم ،
بگذار كه سرمست و غزل خوان من و خورشيد :
بالي بگشاييم و به سوي تو بياييم .
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما ، آتش افتاده به نيزار ملاليم ،
ما عاشق نوريم و سروريم و صفاييم ،
بگذار كه سرمست و غزل خوان من و خورشيد :
بالي بگشاييم و به سوي تو بياييم .
من آن پیرم که شیران را به بازی برنمیگیرم
تو آهو وش چنان شوخی که با من می کنی بازی
 

sage007

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ما ، آتش افتاده به نيزار ملاليم ،
ما عاشق نوريم و سروريم و صفاييم ،
بگذار كه سرمست و غزل خوان من و خورشيد :
بالي بگشاييم و به سوي تو بياييم .
مُطرب تو بزن ساز نوائی بدرستی

ساقی تو بده باده که من توبه شکستم
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
مُطرب تو بزن ساز نوائی بدرستی

ساقی تو بده باده که من توبه شکستم
ما جامه نمازی به سر خم کردیم

با خاک خرابات تیمم کردیم

شاید که در این صومعه ها در یابیم

آن علم که در مدرسه ها گم کردیم
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
دگر ره کاین سخن بشنید فرهاد

نشان هوشمندی رفتش از یاد


بزد زانگونه سر بر سنگ خارا

که جوی خود شد از سنگ آشکار
راستی گویم به سروی ماند این بالای تو

در عبارت می نیاید چهره ی زیبای تو

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا