مشاعرۀ سنّتی

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده ی عصمت برون آرد زلیخا را

آنجا که وصف آن قد و بالا نوشته‌ایم
قرار عجز خویش همانجا نوشته‌ایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبوده‌ایم
یا گفته‌ایم حرف غمت یا نوشته‌ایم

از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
که آتش گرفته دست و قلم تا نوشته‌ایم
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنجا که وصف آن قد و بالا نوشته‌ایم
قرار عجز خویش همانجا نوشته‌ایم
حاصل، دمی زیاد تو غافل نبوده‌ایم
یا گفته‌ایم حرف غمت یا نوشته‌ایم

از سوز اشتیاق نیارم که دم زنم
که آتش گرفته دست و قلم تا نوشته‌ایم

ما آزموده ايم در اين شهر بخت خويش
بيرون كشيد بايد ازين ورطه رخت خويش
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دانی که چرا زمیوه ها سیب نکوست
نیمی رخ عاشق است و نیمی رخ دوست!!!
منتظر چیززه دیگه ای بودی اره!!!!!:)

تو ديدي هيچ عاشق را كه سيري بود از اين سودا

تو ديدي هيچ ماهي را كه او شد سير از اين دريا
:D
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا