مشاعرۀ سنّتی

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
لاله بسی تنگ ودلم تنگ نیست
بس هنرم هست ولی دلم تنگ نیست

تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور
دیدمت ولی چه دیر
این تویی در آنطرف
پشت میله ها رها
این منم در این طرف
پشت میله ها اسیر
دست خسته ی مرا
مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر
خسته ام از این کویر!
 

has ti

عضو جدید
کاربر ممتاز

تا مرا صدا زدی
دیدمت ولی چه دور
دیدمت ولی چه دیر
این تویی در آنطرف
پشت میله ها رها
این منم در این طرف
پشت میله ها اسیر
دست خسته ی مرا
مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر
خسته ام از این کویر!

راه پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
راه پنهانی میخانه نداند همه کس
جز من و زاهد و شیخ و دوسه رسوای دگر

رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
تواضعی که به ابرو کنند، کرد و گذشت
نوازشم به جواب سلام اگر چه نداد
تبسمی ز لب نوشخند کرد و گذشت
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز

رسید و آن خم ابرو بلند کرد و گذشت
تواضعی که به ابرو کنند، کرد و گذشت
نوازشم به جواب سلام اگر چه نداد
تبسمی ز لب نوشخند کرد و گذشت

تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است...
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم...
_عاغا ما تچکورامونو هنو نریختن به حسابمون:/

تشکرتتو کجا خرج میکنی :razz:


مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
گریه بس کرده‌ام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب

دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک
چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب
بس که در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسی گرم نشد دیدهٔ احباب امشب
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
تشکرتتو کجا خرج میکنی :razz:


مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
گریه بس کرده‌ام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب

دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک
چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب
بس که در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسی گرم نشد دیدهٔ احباب امشب

والا از دیشب که تموم شده هنو نریختن به حساب:///
با مردم زمانه سلامی و و السلام
گر بگویی غلام توام، میفروشندت...
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
والا از دیشب که تموم شده هنو نریختن به حساب:///
با مردم زمانه سلامی و و السلام
گر بگویی غلام توام، میفروشندت...

تا که بودیم نبودیم کسی،
کشت ما را غم بی همنفسی
تا که رفتیم همه یار شدند،
خفته ایم و همه بیدار شدند
 

self.f_t_m990

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی
من قاصد خود بودم و دیدم تو چه کردی..
سلف اکسکیوزمی ... تچکورام تمومیده:///

یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نُ پراب دِیر :D
 

vinca

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا // یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما
از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس
اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما

در آه ما نهفته خزان و بهار حسن
تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما
رخش اینچنین متاز که پیش از تو دیگری
کردست اینچنین و ندیدست گرد ما
 

Dear.Doctor

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای سرخ گشته از تو به خون روی زرد ما
ما را ز درد کشته و غافل ز درد ما
از تیغ بی ملاحظهٔ آه ما بترس
اولیست اینکه کس نشود هم نبرد ما

در آه ما نهفته خزان و بهار حسن
تأثیرهاست با نفس گرم و سرد ما
رخش اینچنین متاز که پیش از تو دیگری
کردست اینچنین و ندیدست گرد ما

آری تا شقایق هست زندگی باید کرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا