مشاعرۀ سنّتی

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
واي عشقـــا چه آفــــتي كه ز تــــــو ............ هيـــچ عــــــاشق همــــي نيابد داد
با بـــلاهاي تـــــو و با غـــم تــــــــو ............ تـــــــــن ز كــُــه بايد و دل از فـــــولاد
در هوس خيال او همچو خيال گشته ام
وز سر رشك نام او نام رخ قمر برم
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
مقصود من از كعبه بتخانه تويي تو
مقصود تويي كعبه و بتخانه بهانه
اي تير غمت را دل عشاق نشانه
جمعي به تو مشغول و تو غايب زميانه

هم لبان می​فروشت باده را ارزان کند
هم دو چشم شوخ مستت رطل را گردان کند


 

araz_heidari

عضو جدید
کاربر ممتاز
یکی را که عادت بود راستی
خطایی کند در گذارند ازو

وگر نامور شد به قول دروغ
دگر راست باور ندارند او
واعظان کاین جلوه در محراب ومنبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
پرسشی دارم زدانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کننند
حافظ:gol:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
واعظان کاین جلوه در محراب ومنبر می کنند

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
پرسشی دارم زدانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کننند
حافظ:gol:


دل ميرود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا :gol:

 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا