تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
تو و طوبي و ما و قامت يار
فكر هر كس به قدر همت اوست
فكر هر كس به قدر همت اوست
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
شمعم تمام گشت و چراغ ستاره مرد
چشمی نماند شاهد چشم انتظاریم
مرا امید وصال تو زنده میدارد
و گر نه هر دمم از هجر توست بیم هلاک
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
و گر رسم فنا خواهي كه از عالم براندازي
برافشان تا فروريزد هزاران جان ز هر مويت
با اجازه من باید برم موفق و پیروز باشی
به امید دیدار
وز ملک هم باید جستن ز جویک روز به اتفاق صحرا من و تو
از شهر برون شویم تنها من و تو
دانی که من و تو کی به هم خوش باشیم؟
آنوقت که کس نباشد الا من و تو
هر گه که نظر بر گل رویت فکنموز ملک هم باید جستن ز جو
کلُ شی ء هالک الا وجهـــــــه
محرم این هوش جز بیهوش نیستهر گه که نظر بر گل رویت فکنم
خواهم که چو نرگس مژه بر هم نزنم
ور بیتو میان ارغوان و سمنم
بنشینم و چون بنفشه سر برنکنم
تا سر نکنم در سرت ای مایهٔ نازمحرم این هوش جز بیهوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست
ز دست دیده و دل هر دو فریادتا سر نکنم در سرت ای مایهٔ ناز
کوته نکنم ز دامنت دست نیاز
هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم ز تو باز
دل میرود و دیده نمیشاید دوختز دست دیده و دل هر دو فریاد
که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد
زنم بر دیــــــــده تا دل گردد آزاد
تامل کنان در خطا و صوابدل میرود و دیده نمیشاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت
آن سوخت که شمع را چنین میافروخت
نیلگون چشم فریب انگیز رنگ آمیز توای دست تو آتش زده در خرمن من
تو دست نمیگذاری از دامن من
این دست نگارین که به سوزن زدهای
هرچند حلال نیست در گردن من
یا راهبا انظر الی مصباحنیلگون چشم فریب انگیز رنگ آمیز تو
چون سپهر نیلگون دارد سر افسونگری
از غم رویت بسان شاخه نیلوفرم
ای تو را چشمی به رنگ شعله نیلوفری
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمدیا راهبا انظر الی مصباح
متشعشعا و استغن عن اصباح
انظر الی راح تناهی لطفه
و سبی النهی یا لطفها من راح
یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مراحافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایــــــــی
ای درد توام درمان دربسته ناکامییار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی
سینه مشروح تویی بر در اسرار مرا
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |