مشاعرۀ سنّتی

laleh_a

عضو جدید
کاربر ممتاز

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا مرا با نقش رویش آشنایی افتاد
هر چه می‌بینم به چشمم
نقش دیوار آمدست
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو نیز باده به چنگ آر و راه صحرا گیر

که مرغ نغمه سرا ساز خوش نوا آورد
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو غماز دگر دارم يكي عشق و دگر مستي
حريفان را نميگويم يكي از ديگري احسن
 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
نگار خوب شکربار چونست

چراغ دیده و دیدار چونست

عجب آن غمزه غماز چونست

عجب آن طره طرار چونست
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را

تو مرا گنج روانی چه کنم سود و زیان را
 

meh_61

عضو جدید
از خطا گفتم شبی زلف تو را مشک ختن
می‌زند هر لحظه تيغی مو بر اندامم هنوز[FONT=&quot][/FONT]
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
 

meh_61

عضو جدید
تا بر دلش از غصه غباری ننشيند
ای سيل سرشک از عقب نامه روان باش[FONT=&quot][/FONT]
 

meh_61

عضو جدید
[FONT=&quot] [/FONT]
روز و شب خوابم نمی‌آيد به چشم غم پرست
بس که در بيماری هجر تو گريانم چو شمع[FONT=&quot][/FONT]
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
عمریست تا براه غمت رو نهاده ایم
روی و ریای خلق بیکسو نهاده ایم
 

meh_61

عضو جدید
شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش
گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم[FONT=&quot][/FONT]
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
مدامم مست می​دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می​کند هر دم فریب چشم جادویت
 

MOON.LIGHT

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجیب
کز هر زبان که می شنوم نامکرراست
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا