مشاعرۀ سنّتی

[abfa]

چشمممممممممممم.

ما محرمان خلوت انسیم غم مخور
با یار آشنا سخن آشنا بگو

 

[Aseman Etemaad]

وقتی که چشم حادثه بیدار می شود
هفت آسمان ، به دوش من آوار می شود
خواب زنانه ایست، به تعبیر گل مکوش
گل در زمین مرده ی ما خار می شود!

​

 

[behnam-t]

در نظربازی ما بی​خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند

 

[abfa]

در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی و به خاک پستی

 

[behnam-t]

یاد باد آن که رخت شمع طرب می​افروخت
وین دل سوخته پروانه ناپروا بود

 

[Aseman Etemaad]

در مکتب ما رسم فراموشی نیست
در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست
مهر تو اگر به هستی ما افتد
هرگز به سرش خیال خاموشی نیست​

 

[behnam-t]

تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند

 

[abfa]

در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب
یا رب مباد آن که گدا معتبر شود

 

[Aseman Etemaad]

دل بی تو ماندنی نیست ، امید من که شبنم​

تا خود ز دیده ی گل افتاد، رفته باشد!​

اول حکایتی بود حسنش به دلفریبی​

آخر فسانه ای شد کز یاد رفته باشد!​

 

[behnam-t]

در کارخانه​ای که ره عقل و فضل نیست
فهم ضعیف رای فضولی چرا کند؟

 

[abfa]

دوش می گفت که فردا بدهم کام دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود

 

[Aseman Etemaad]

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود
این لحظه ها عزیزترین یادگار تو
[FONT=&quot][/FONT]تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من
می خواستم که گم بشوم در حصار تو

 

[behnam-t]

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می​کنند
چون به خلوت می​روند آن کار دیگر می​کنند

 

[abfa]

درین غوغا که کس کس را نپرسد
من از پیر مغان منت پذیرم

 

[behnam-t]

مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
که اعتراض بر اسرار علم غیب کند

 

[behnam-t]

در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی؟
ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم

اسمان جان نباید پاک میکردی درست کردم بابا درست بود

 

[محـسن ز]

من که میدانم شبی عمرم به پایان میرسد
نوبت خاموشی من سهل اسان میرسد

 

[behnam-t]

دوستان عیب من بی​دل حیران مکنید
گوهری دارم و صاحب نظری می​جویم

 

[Aseman Etemaad]

در آن شبهای طوفانی که عالم زیر و رو می شد​

نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم!




محسن؟آخه این وقت اومدنه؟

من دارم می رم دیگه.....شب همگی شیرین!
​

 

[behnam-t]

من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست
که از آن دست که او می​کشدم می​رویم

 

[محـسن ز]

در آن شبهای طوفانی که عالم زیر و رو می شد


نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم!​

محسن؟آخه این وقت اومدنه؟ ​

من دارم می رم دیگه.....شب همگی شیرین!​

من کیم در سایه غم ارمیده خسته صیدی
بال و پر بسته اسیرو بندی بخت سیا هی
مو مکن آشفته آخر بسته جان من به مویی
مگسلان پیوند بسته کوه صبر من به کاهی
با عرض معذرت اسمان جان
شبت خوش

 

[behnam-t]

یا رب چه غمزه کرد صراحی که خون خم
با نعره​های قلقلش اندر گلو ببست?

 

[sh85]

تو مو بینی و مجنون پیچش موی
تو ابرو او اشارت های ابرو

 

[گلابتون]

واعظ شحنه شناس اين عظمت گو مفروش
زانكه منزلگه سلطان دل مسكين من است

 

[sh85]

تو کی دانی که مجنون چون نکوییست
کزو چشمت همین بر زلف و روییست

 

[گلابتون]

تا كي از سيم و زرت كيسه تهي خواهد بود
بنده من شو و برخور زه همه سيم تنان

 

[sh85]

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند
جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

 

[فرح نوش]

نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذوردارعشوه ئی فرمای تامن طبع راموزون کنم

 

[گلابتون]

مگر نسيم تنت صبح در چمن بگذشت
كه گل به بوي تو بر تن چون صبح جامه دريد

 

[laleh_a]

درج لعلت دلگشای مردم است
عکس ماهت رهنمای انجم است