Mahdi JooN
عضو جدید
تو به کس مهر نبندي ، مگر آندم
که ز خود رفته، در آغوش تو باشد
ليک چون حلقه ي بازو بگشايي
نيک دانم که فراموش تو باشد
به به می بینم که داری با خودت مشاعره می کنی ایول
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکنداز زلف لیلی حلقه ایی در گردن مجنون کنید
یک ره نمی جویم بسوی شهر روز
بیگنه ام در قعر گوری خفته ام
گوهری دارم ولی آنرا زبیم
در دل مردابها نهفته ام
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | ||
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |