مشاعرۀ سنّتی

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻡ ﻭﻟﯽ
ﺁﻭﺥ ﮐﻪ ﭘﻴﺶ ﭼﺸﻢ ﺩﻟﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﻧﺒﻮﺩ

استاد شهریار
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻡ ﻭﻟﯽ
ﺁﻭﺥ ﮐﻪ ﭘﻴﺶ ﭼﺸﻢ ﺩﻟﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﻧﺒﻮﺩ

استاد شهریار
در این زمانه که احساس مثل سابق نیست
برای عشق، کسی جز تو لایق نیست

هواشناسی کشور دروغ می گوید
که هیچ باد خوشی با دلم موافق نیست
صباغ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

سعدی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد
اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

سعدی
دی پیر می‌فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غمِ دل بِبَر ز یاد

گفتم به باد می‌دهدم باده نام و ننگ
گفتا قبول کن سخن و هر چه باد، باد
حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دیدی آن قهقههٔ کبکِ خرامان حافظ
که ز سرپنجهٔ شاهینِ قضا غافل بود
حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دست در حلقهٔ آن زلفِ دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد

حافظ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دست در حلقهٔ آن زلفِ دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهدِ تو و بادِ صبا نتوان کرد

حافظ
دیر است که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

صد نامه فرستادم و آن شاهِ سواران
پیکی نَدوانید و سلامی نفرستاد
حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در هوایت بی‌قرارم روز و شب
سر ز پایت برندارم روز و شب

مولانا
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است

حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یاد باد آن که صَبوحی زده در مجلسِ انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند

حافظ
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دانی که چنگ و عود چه تَقریر می‌کنند؟
پنهان خورید باده که تَعزیر می‌کنند

حافظ
ده‌روزه مِهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقهٔ گل‌ و مُل خوش خواند دوش بلبل
هاتِ الصَّبُوحَ هُبّوا یا ایُّها السُکارا

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور از تو شبیه م به یتیمی که به رویش

در جمع کسی سیلی محکم زده باشد

دور از ادب است اینکه بخندد لبت اما

دیوار دلت مشکی و ماتم زده باشد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دور از تو شبیه م به یتیمی که به رویش

در جمع کسی سیلی محکم زده باشد

دور از ادب است اینکه بخندد لبت اما

دیوار دلت مشکی و ماتم زده باشد

دل من مستحق این همه آزار نبود
آخه عاشق شده بود و عاشقی آر نبود
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دو اسبه پیک نظر می‌دوانم از چپ و راست
به جست و جوی نگاری، که نور دیدهٔ ماست

فخرالدین عراقی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترسم که اشک در غمِ ما پرده‌در شود
وین رازِ سر به مُهر به عالَم سَمَر شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در کفِ غصه دوران، دلِ حافظ خون شد
از فراقِ رُخَت ای خواجه قوامُ الدین، داد
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دیده را فایده آنست که دلبر بیند
ور نبیند چه بود فایده بینایی را

سعدی
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ای که دستت می‌رسد کاری بکن

پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
رونق عهد شباب است دگر بُستان را
می‌رسد مژدهٔ گل بلبل خوش الحان را

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید
 

حميدرن

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود
تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود

دل که از ناوَکِ مژگانِ تو در خون می‌گشت
باز مشتاقِ کمانخانهٔ ابرویِ تو بود
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تا چه خواهد کرد با ما آب و رنگ عارضت

حالیا نیرنگ نقشی خوش بر آب انداختی
حافظ
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یا رب این نوگُلِ خندان که سپردی به مَنَش
می‌سپارم به تو از چشمِ حسودِ چَمَنَش

حافظ
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شب است و باغ گلستان خزان رویاخیز
بیا که طعنه به شیراز می زند تبریز

شهریار
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا