مشاعرۀ سنّتی

russell

مدیر بازنشسته
تا شدم حلقه به دوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
 

sina1

عضو جدید
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
 
  • Like
واکنش ها: vahm

Aseman Etemaad

عضو جدید
کاربر ممتاز
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است!!
هوشنگ ابتهاج
 

ویدا

عضو جدید
تو را من چشم در راهم
شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی


گرم یاد آوری یا نه؛
من از یادت نمی کاهم

تو را من چشم در راهم!
 

sisah

عضو جدید
مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست
که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
 

sisah

عضو جدید
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است
لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تا ابد گنج غمش دردل ما خواهد بود
زآنکه گنجش ز ازل در دل ویرانه ماست
علی جان اخرین شعر را مشاعره کن
 

sisah

عضو جدید
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد

سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
مطرب کجاست تا همه محصول زهد و علم .......... در کار بانگ بربط و آواز نی کنم
 

paras2

عضو جدید
مستي سلامت ميکند، پنهان پيامت ميکند/ آنکو دلش را برده‌ اي، جان هم غلامت ميکند
:gol:
-ميبخشين من امتيازام غيرفعاله-
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
مستي سلامت ميکند، پنهان پيامت ميکند/ آنکو دلش را برده‌ اي، جان هم غلامت ميکند
:gol:
-ميبخشين من امتيازام غيرفعاله-
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم ........ باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی؟

خواهش , قرار نیست همیشه به همدیگه امتیاز بدیم ;)
 

paras2

عضو جدید
يار درآمد ز باغ بيخود و سرمست، دوش/ توبه کنان، توبه را سيل ببرده است دوش
عاشق صدساله ام ، توبه کجا من کجا!/ توبه صدساله را يار در اشکست دوش

:gol:
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرمم از خرقه آلوده خود میاید ........ که برو وصله به صد شعبده آراسته ام
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
:heart:در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ریز که معذور نماندست :heart:
 

gh_engineer

عضو جدید
کاربر ممتاز
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
 

elnaz66

عضو جدید
دلا خوبان دل خونین پسندند

دلا خون شو که جانان این پسندند

متاع کفر و دین بی مشتری نیست

گروهی این گروهی آن پسندند

باباطاهر
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع ...... گرچه دربانی می خانه فراوان کردم
 

elnaz66

عضو جدید
من آن گلبرگ مغرورم که دارم عمر کوتاهی

مگو با من مگو با من چرا هرلحظه می کاهی
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلم از وحشت زندان سکندر بگرفت .... رخت بر بندم و تا ملک سلیمان بروم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا