مشاعرۀ سنّتی

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم / ز چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
مجو درستی عهد از جهان سست نهاد

که این عجوز عروس هزاردامادست


نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل

بنال بلبل بی دل که جای فریادست


 

samira93

عضو جدید
تویی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس//ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک

کاش از همان راهى که آن شب مهر چشمت رفت
یك صبح خيلى زود برمى گشت پهلویم
طاقت ندارم بیش از این ای عشق دور از دست
!

در جستجویت از نفس افتاد زانویم
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند//که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
 

samira93

عضو جدید
کد:
مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند//که اعتراض بر اسرار علم غیب کند

دیگر به امتداد وفایش چه اعتماد؟
وقتى هميشه کار دلت دوبه هم زنى است
تنها مسير مانده براى عبور من
پس کوچه هاى مبهم این شعر آهنى است
 

mahdi26465

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیرى ست مى گویى که از من دل بكن، آه
دل کندن امّا کار چندان ساده اى نيست
دل مى کنم، باشد، ولى بر بيد مجنون
زیباتر از این یادى از دل داده اى نيست
تا من بدبدم روی تو ای ماه و شمع روشنم//هرجا نشینم خرمم هرجا روم در گلشنم
 

m.r119

عضو جدید
کاربر ممتاز
دلنشان شد سخنم تا تو فبولش کردی//آری آری سخن عشق نشانی دارد
خم ابروی تو در صنعت تیراندازی//برده از دست هرآنکس که کمانی دارد
دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
 

samiyaran

عضو جدید
یعقوب زمانم من در خلوت شبها

گریم ز غم یوسف افتاده به چاهی

یکباره نیز نعره بکش غرشی برآر
تا دیده ام تو را
خاموش بوده ای
در ذهن همگنان
بیگانه بوده ای و فراموش بوده ای
در نو چرا صلابت جنگل نمانده است ؟

حمید مصدق:gol:
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا