مشاعرۀ سنّتی

[naghmeh raha]

علیک!

رازی که نهان بود پس پرده حریفان//کردند عیان بر دف و نی بر سر بازار

رفتي و نديدي که چه محشر کردم

با اشک تمام کوچه را تر کردم
ديشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگي ام رابه تو باور کردم​

​

 

[shadow_IR]

علیک!

رازی که نهان بود پس پرده حریفان//کردند عیان بر دف و نی بر سر بازار

روا بـود کـه گریبان ز هـجـر پـاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟

 

[tracer]

روا بـود کـه گریبان ز هـجـر پـاره کنم
دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟

مستیم و لا ابالی نور علی عالی//پر از می جلالی جام و سبوست مارا

 

[shadow_IR]

مستیم و لا ابالی نور علی عالی//پر از می جلالی جام و سبوست مارا

آن گل که تو دادی هنوزلای کتاب است
یادی ز دوران تو و عهد شباب است

 

[tracer]

آن گل که تو دادی هنوزلای کتاب است
یادی ز دوران تو و عهد شباب است

تف و بوی جگر سوخته و جوشش خون//گرد زیر و بم مطرب به چه پیچیده خوش است

 

[shadow_IR]

تف و بوی جگر سوخته و جوشش خون//گرد زیر و بم مطرب به چه پیچیده خوش است

تا شدي ز من غافل سر زدم به هر محفل
بي تو ميكشد كارم عاقبت به رسوايي

 

[tracer]

تا شدي ز من غافل سر زدم به هر محفل
بي تو ميكشد كارم عاقبت به رسوايي

یارب آن مه کیست کز نو سوی بازار آمده//کش هزاران مشتری هرسو خریدار آمده

 

[shadow_IR]

یارب آن مه کیست کز نو سوی بازار آمده//کش هزاران مشتری هرسو خریدار آمده

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

 

[tracer]

هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

دل ما را که بود زلف تو زنجیر جنون//جز به رخسار پری وضع تو دیوانه کیست؟

 

[shadow_IR]

دل ما را که بود زلف تو زنجیر جنون//جز به رخسار پری وضع تو دیوانه کیست؟

تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

 

[tracer]

تا توانی دلی به دست آور
دل شکستن هنر نمی باشد

دردمندانیم و دُردی می خوریم//کان دوای درد بی درمان ماست!

 

[shadow_IR]

دردمندانیم و دُردی می خوریم//کان دوای درد بی درمان ماست!

تو بوی خاک باران خورده داری
تو را چون حس باران دوست دارم

 

[tracer]

تو بوی خاک باران خورده داری
تو را چون حس باران دوست دارم

مائیم قتیل و عشق قاتل//جان ها به فدای قاتل ماست!

 

[shadow_IR]

مائیم قتیل و عشق قاتل//جان ها به فدای قاتل ماست!

تا تو مراد من دهی کشته مرا فِراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

 

[tracer]

تا تو مراد من دهی کشته مرا فِراق تو
تا تو به داد من رسی من به خدا رسیده ام

ملک دل شد گرچه از غوغای خیل غم خراب//می رسد شاهی که آبادش نماید عنقریب

 

[shadow_IR]

ملک دل شد گرچه از غوغای خیل غم خراب//می رسد شاهی که آبادش نماید عنقریب

یاران به روز حادثه برق جهان شوند
چون یار شد جهان همگی مهربان شوند

 

[tracer]

یاران به روز حادثه برق جهان شوند
چون یار شد جهان همگی مهربان شوند

عجب!
دقت همی!

 

[shadow_IR]

عجب!
دقت همی!

بلی الان مشاهده نمودم!!
باز باران با ترانه
با گوهرهای فراوان
می خورد بر بام خانه...

 

[tracer]

بلی الان مشاهده نمودم!!
باز باران با ترانه
با گوهرهای فراوان
می خورد بر بام خانه...

هر نفخه ز زلف عنبرینت //چون نافه چین معنبر آمد
هر نکته ز لعل نوشخندت//سنجیده چو درج گوهر آمد
هر خال بر روی تابناکت//عودی به میان مجمر آمد

 

[shadow_IR]

هر نفخه ز زلف عنبرینت //چون نافه چین معنبر آمد
هر نکته ز لعل نوشخندت//سنجیده چو درج گوهر آمد
هر خال بر روی تابناکت//عودی به میان مجمر آمد

دلا امشب به می باید وضو کرد
و هر نا ممکنی را آرزو کرد

 

[tracer]

دلا امشب به می باید وضو کرد
و هر نا ممکنی را آرزو کرد

دمی از غلغل مینای وصلت//تهی هرگز نشد خمخانه دل

 

[shadow_IR]

دمی از غلغل مینای وصلت//تهی هرگز نشد خمخانه دل

لنگان روند در قدمم، چون سبک روم
چون پا به سنگ برزنم، آتش عنان شوند

 

[tracer]

لنگان روند در قدمم، چون سبک روم
چون پا به سنگ برزنم، آتش عنان شوند

دست در آفاق یافت نرگس فتان تو//سینه مردم شکافت خنجر مژگان تو!

 

[shadow_IR]

دست در آفاق یافت نرگس فتان تو//سینه مردم شکافت خنجر مژگان تو!

ور دل به خدا و ساکن میکدهای
می نوش که عاقبت بخیرست ترا

 

[tracer]

ور دل به خدا و ساکن میکدهای
می نوش که عاقبت بخیرست ترا

ای لبت سرچشمه آب حیات//بوسه ات شیرین تر از حب نبات!

 

[shadow_IR]

ای لبت سرچشمه آب حیات//بوسه ات شیرین تر از حب نبات!

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

 

[tracer]

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش//چاک دل را باز کن دست دعا می بایدت

 

[shadow_IR]

تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش//چاک دل را باز کن دست دعا می بایدت

تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
شیخ به کدامین وادی سر گرم شدین که این چُنین دیر پاسخ می دهید!!!

 

[tracer]

تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود
تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم
شیخ به کدامین وادی سر گرم شدین که این چُنین دیر پاسخ می دهید!!!

من آن ساعت بریدم دست از جان//که دل بستم به مهر مه جبینی

 

[*نيروانا*]

من آن ساعت بریدم دست از جان//که دل بستم به مهر مه جبینی

یاد وصل او دلم خوشنود دارد اندکی

مژدهٔ صحت مرض را سود دارد اندکی

زان جفا جو گرچه میدانم نمی‌آید وفا

خاطرم را وعده‌اش خوشنود دارد اندکی

سلام نمي خواستم مزاحم مشاعره تون بشم اينو فقط پيام بازرگاني فرض كنين