مشاعرۀ سنّتی

[Ghazal_joon]

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنایان بنوازد آشنا را

 

[Mahdy.T]

امروزمان که رفت چه خاکی به سر کنیم؟
آقای من ! اگر زد وفردا نیامدی

 

[Ghazal_joon]

یکی آتشی برشده تابناک

میان آب و باد از بر تیره خاک

 

[Mahdy.T]

کی دهی داد مرا زین همه بیداد و ستم
رس به فریاد دلم منجی انسان بازآ

 

[Ghazal_joon]

ابر ده و دو هفت شد کدخدای

گرفتند هر یک سزاوار جای

 

[Mahdy.T]

یا در میان کوچه های سرد و تاریک
نان وپنیر وعشق،قسمت کرده باشی

 

[Ghazal_joon]

یکی بچه بودش چو گرگ سترگ

دلاور شده با سپاه بزرگ

 

[mohandes soror]

گز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد وزن نالیده اند

 

[Ghazal_joon]

درون خلوت کروبیان عالم قدس

صریر کلک تو باشد سماع روحانی

 

[mohandes soror]

یادم آید

تو به من گفتی از این

عشق

حذر کن

لحظه ای چند براین آب نظر کن

آب

آینه عشق گذران است

تو که ام روز نگاهت به نگاهی نگران است

باش که فردا دلت با دگران است

تا فراموش کنی

چندی از این شهر سفرکن

 

[Ghazal_joon]

نوای چنگ بدانسان زند صلای صبوح

که پیر صومعه راه در مغان گیرد

 

[Mahdy.T]

در پی آمدنت هر نفسی منتظرم
انتظار فرج حضرت تو مکتب من

 

[Ghazal_joon]

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند

جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

 

[بارانی]

نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند

جوانان سعادتمند پند پیر دانا را

آسمانا دلم از اختر و ماه تو گرفت
آسمان دگری خواهم و ماه دگری

 

[Ghazal_joon]

یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت

چندان که بازبیند دیدار آشنا را

 

[ro0zhin]

یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت

چندان که بازبیند دیدار آشنا را

آنچنان مهر توام دردل و جان جاي گرفت
كه اگر سر برود از دل و از جان نرود..

 

[Ghazal_joon]

دوری از بط در قدح کن پیش از آنک

در خروش آید خروس صبح بام

 

[ro0zhin]

دوری از بط در قدح کن پیش از آنک

در خروش آید خروس صبح بام

ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است
چون يار ناز نمايد شما نياز كنيد...

 

[Ghazal_joon]

در این سماع همه ساقیان شاهدروی

بر این شراب همه صوفیان دردآشام

 

[ro0zhin]

در این سماع همه ساقیان شاهدروی

بر این شراب همه صوفیان دردآشام

مايه دل خوشي انجاست كه دلدار آنجاست
ميكنم جهد كه خود را مگرآنجا فكنم....

 

[Ghazal_joon]

ماهم که رخش روشنی خور بگرفت

گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت

 

[ro0zhin]

ماهم که رخش روشنی خور بگرفت

گرد خط او چشمهٔ کوثر بگرفت

تنم از واسطه دوري دلبر بگداخت
جانم ازآتش هجررخ جانانه بسوخت....

 

[yasna68]

[h=2] تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس می نپسندم که به جای تو بود [/h]

 

[ro0zhin]

<BR><BR><STRONG><FONT size=3>تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من        هیچ کس می نپسندم که به جای تو بود </FONT></STRONG><BR><BR>

در كارخانه اي كه ره عقل و فضل نيست
فهم ضعيف راي فضولي چرا زند....

 

[yasna68]

در كارخانه اي كه ره عقل و فضل نيست
فهم ضعيف راي فضولي چرا زند....

[h=2]دردا که اسیر ننگ و نامیم هنوز
در گفت و شنید خاص و عامیم هنوز
شد عمر تمام و ناتمامیم هنوز
صد بار بسو ختیم و خامیم هنوز [/h]

 

[Ghazal_joon]

زمانه افسر رندی نداد جز به کسی

که سرفرازی عالم در این کله دانست

 

[minoo-lovely]

زمانه افسر رندی نداد جز به کسی

که سرفرازی عالم در این کله دانست

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشگم شود از هر مژه چون سیل روانه...

 

[yasna68]

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشگم شود از هر مژه چون سیل روانه...

[h=2][/h]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی​

 

[sara23]

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی​

یار می آید و هنگام نثار است مرا
یک دم ای جان گرامی به تو کار است مرا

 

[sahar-architect]

یار می آید و هنگام نثار است مرا
یک دم ای جان گرامی به تو کار است مرا

اگر به زلف سياه تو دست ما نرسد
گناه بخت بريشان و دست كوته ماست