ديگري جز تو مرا اين همه آزار نكرد[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ------ [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]جز تو كس در نظر خلق مرا خار نكرد[/FONT]
مشاعرۀ سنّتی
- شروع کننده موضوع Matrix
- تاریخ شروع
mohamad.fars1365
عضو جدید
دردا و دریغا که در این بازی خونین
بازیچه ایام دل ادمیان است
تو نه آني كه غم عاشق زارت باشد
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]چون شود خاك بر آن خاك گذارت باشد[/FONT]
mohamad.fars1365
عضو جدید
ديگري اين همه بيداد به عاشق نكنـــد
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]قصـــــد آزردن ياران مـــــوافق نكنـــد[/FONT]
تو پرنده ات رها
بنفشه ات به بار
می وزی پر از ترانه
می رسی پر از نگار
هرکجا رهگذار تست
شاخه های ارغوان شکوفه ریز
خوشه اقاقیا ستاره بار
نخل نو خيز گلستان جهان بسيار است [FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]------ [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گل اين باغ بسي، سرو روان بسيار است [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]جان من همچو تو غارتگر بسيار است[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif] ------ [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ترك زرين كمر موي ميان بسيار است [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با لب همچو شكر تنگ دهان بسيار است [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]------ [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]نه كه غير از تو جواني است، جوان بسيار است[/FONT]
تویی که سوختیم از فراق و رهم نکردی
منم که سوختم و ساختم و نفس نکشیدم
منم که سوختم و ساختم و نفس نکشیدم
من جاودانیم که پرستوی بوسه ات
بر روی من دری ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی
دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
بر روی من دری ز بهشت خدا گشود
اما چه میکنی
دل
را که در بهشت خدا هم غریب بود
مگر چشمان ساقی بشکند امشب خمارم
را
مگر شوید شراب لطف او از دل غبارم را
بهشت عشق من در برگ ریز یاد ها گم شد
مگر از جام میگیرم سراغ چشم یارم را
را
مگر شوید شراب لطف او از دل غبارم را
بهشت عشق من در برگ ریز یاد ها گم شد
مگر از جام میگیرم سراغ چشم یارم را
هنوز آن روزها ؛کامیدِ دیدار
می افکندی به فردا یادم آید
می افکندی به فردا یادم آید
تو به دادم برس ای عشق که با این همه شوق
چاره جز آنکه
به آغوش تو بگریزم نیست
چاره جز آنکه
به آغوش تو بگریزم نیست
تو همچو صبحی ومن شمع خلوت سحرم
تبسمی کن وجان بین که چون همی سپرم
تبسمی کن وجان بین که چون همی سپرم
mina.polymer.88
عضو جدید
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است...ای...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
(اخوان ثالث)
هوا بس ناجوانمردانه سرد است...ای...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!
(اخوان ثالث)
یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم
خشکید و به یک جرعه چشیدن نرسیدیم
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و برسینه نامحرم زد
DAVOODKHATAR
کاربر فعال
دل من واله و در گير او بود
به چشمانم فقط تصوير او بود
پياله در پياله عشق می ريخت
اگر شاعر شدم تقصير او بود
به چشمانم فقط تصوير او بود
پياله در پياله عشق می ريخت
اگر شاعر شدم تقصير او بود
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه | مشاعره | 109 | |
|
مشاعرۀ شاعران | مشاعره | 11 |