مشاعرۀ سنّتی

[blue bee]

در سرم عشق تو سودایی خوش است
در دلم شوقت تمنایی خوش است

ناله و فریاد من هر نیم‌شب
بر در وصلت تقاضایی خوش است

متاسفانه تشکرام ته کشیده! ببخشید

 

[nooshafarin]

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

 

[polsar]

تا كي به تمناي وصال تو يگانه
اشكم شود از هر مژه چون سيل روانه

هر دم دردی از پی دردی ای سال
با این تن ناتوان چه کردی ای سال
رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سال سیاه برنگردی ای سال

 

[blue bee]

هر دم دردی از پی دردی ای سال
با این تن ناتوان چه کردی ای سال
رفتی و گذشتن تو یک عمر گذشت
صد سال سیاه برنگردی ای سال

لطف ممتاز کن آماده که آمد بر در
بی‌نیاز از تو جهانی به تو حاجتمندی

تا به نزدیک‌ترین وعده‌ی وصلت برسم
از خدا می‌طلبم عمر ابد پیوندی

 

[Setayesh]

لطف ممتاز کن آماده که آمد بر در
بی‌نیاز از تو جهانی به تو حاجتمندی

تا به نزدیک‌ترین وعده‌ی وصلت برسم
از خدا می‌طلبم عمر ابد پیوندی

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا

 

[salvador]

آشنا خواهی گر ای دل با خود آن بیگانه را

اول از بیگانه باید کرد خالی خانه را

 

[naghmeh raha]

آنکه روی گرم او دیدم ، از این ویرانه رفت
با که این شب را به روز آرم که شمع از خانه رفت

 

[عطار]

تا تو پیدا امدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است

 

[polsar]

تا تو پیدا امدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است

تو را من دوست دارم از نیستان ها چو بانگ نی
که اکنون گشته در آوازهای تو طنین افکن

 

[چاووش]

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا

 

[fatemeh-r]

ای شعله لاف پاکی دامن چه می زنی؟
پروانه ات برهنه درآغوش می کشد

 

[polsar]

ای شعله لاف پاکی دامن چه می زنی؟
پروانه ات برهنه درآغوش می کشد

دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند

 

[عطار]

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان، که خاک کوی تو باشم

 

[TELLI]

در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان، که خاک کوی تو باشم

ما بی ‌دلیم و بی‌ دل هر چه کند رواست
دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم ​

 

[عطار]

ما بی ‌دلیم و بی‌ دل هر چه کند رواست
دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم ​

ما را با رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست

 

[blue bee]

تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟
تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟

افتد ز طوف کعبه و بتخانه در بدر
سرگشته‌ای که راه نیابد به کوی دل

 

[gh_engineer]

تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟
تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟

افتد ز طوف کعبه و بتخانه در بدر
سرگشته‌ای که راه نیابد به کوی دل

لاابالی چه کند دفتر دانایی را؟
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را!​

 

[polsar]

لاابالی چه کند دفتر دانایی را؟
طاقت وعظ نباشد سر سودایی را!​

اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا

 

[fatemeh-r]

امشب که به دست نظرم جام نگاه است
بدمستیم ازشیوه آن چشم سیاه است

 

[polsar]

امشب که به دست نظرم جام نگاه است
بدمستیم ازشیوه آن چشم سیاه است

تو را با گریه هایت بی بهانه دوست می دارم
که خواهد شست و خواهد بردمان این سیل بنیان کن

 

[ni_rosa_ce]

نگذاشت به خواب عدمم شیون بلبل

گل ریخته بودند مگر بر سر خاکم ؟

 

[polsar]

نگذاشت به خواب عدمم شیون بلبل

گل ریخته بودند مگر بر سر خاکم ؟

من اری گرچه تو چادری ز شب داری به سر اما
قراری با سحر دارم در ان پیشانی روشن

 

[salvador]

نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب

بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

 

[polsar]

نوای آسمانی آید از گلبانگ رود امشب

بیا ساقی که رفت از دل غم بود و نبود امشب

برای رسیدن چه راهی بریدم
در اغاز رفتن به پایان رسیدم

 

[maryam_22]

من امشب از فراق یار گریم
بسان عاشقان زار گریم
رفیق نیمه ره شد یار دیرین
دلم افسرده است بسیار گریم

 

[Eshragh-Archi]

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

 

[naghmeirani]

زان می ترسم که از دل آزردنِ تو

دل خون شود و تو در میانش باشی

 

[Eshragh-Archi]

یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

 

[ni_rosa_ce]

یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد

به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

دم آخر که مرا عمر بسر می آید

گر تو آیی بسرم ، عمر دگر می آید

...

 

[salvador]

دوش عقلم هوس وصل تو شیدا میکرد

دلم آتشکده و دیده چو دریا میکرد