مشاعره عرفانی

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی...
 

کاظم2020

عضو جدید
یک دم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی...

[FONT=&quot]يار اگر ننشست با ما نيست جاى اعتراض ! [FONT=&quot]پادشاهى كامران بود از گدائى عار داشت[/FONT]
[/FONT]
[FONT=&quot]در نمى گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست ! [FONT=&quot]خرم آن كز نازنينان بخت برخوردار داشت[/FONT][/FONT]
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
يار اگر ننشست با ما نيست جاى اعتراض ! پادشاهى كامران بود از گدائى عار داشت

در نمى گيرد نياز و ناز ما با حسن دوست ! خرم آن كز نازنينان بخت برخوردار داشت

تا مگر همچو صبا باز بکوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله ی شبگیر نبود
 

کاظم2020

عضو جدید
تا مگر همچو صبا باز بکوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله ی شبگیر نبود

دوستان گويند سعدي دل چرا دادي به عشق .... تا ميان خلق کم کردي وقار خويش را
ما صلاح خويشتن در بي‌نوايي ديده‌ايم .... هر کسي گو مصلحت بينند کار خويش را
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
درون‌ها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی...
یکی لحظه بنه سر ای برادر
چه باشد از برای آزمون را

یکی دم رام کن از بهر سلطان
چنین سگ را چنین اسب حرون را

تو دوزخ دان خودآگاهی عالم
فنا شو کم طلب این سرفزون را
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکین از آن نشد دم خلقت که چون صبا
بر خاک کوی دوست گذاری نمی‌کنی...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یک دم غریق بحر خدا شو زین عالم فانی به لحظه ای جدا شو
آن دم بینی که هر دو عالم به پای توست خاک سجده گرو آسمان به اقتدای توست
تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوه و او پرده دری بود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ترسم کز این چمن نبری آستین گل
کز گلشنش تحمل خاری نمی‌کنی...
یعنی که هر چه کاری آن گم نمی‌شود

کس تخم دین نکارد الا مبارکست


سجده برم که خاک تو بر سر چو افسرست

پا درنهم که راه تو بر پا مبارکست


 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یعنی که هر چه کاری آن گم نمی‌شود

کس تخم دین نکارد الا مبارکست


سجده برم که خاک تو بر سر چو افسرست

پا درنهم که راه تو بر پا مبارکست

تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه ی شطرنج رندان را مجال شاه نیست
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
رحم آر بر دل من کز مهر روی خوبت
شد شخص ناتوانم باریک چون هلالی
حافظ مکن شکایت گر وصل دوست خواهی
زین بیشتر بباید بر هجرت احتمالی...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
شکر آن را که دگربار رسیدی به بهار
بیخ نیکی بنشان و ره تحقیق بجوی...
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
ما را خدا بهر چه آورد؟ بهر شور شر

دیوانگان را میکند زنجیر او دیوانه تر

ای عشق شوخ بوالعجب ‌‌٬بر جان مست بیخبر

ما را کجا باشد امان ؟کزدست این عشق آسمان
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست....
حضرت خافظ
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
راز دل را نتوان پیش کسی بازنمود
جز بردوست که خود حاضرو پنهانش نیست
باکه گویم که بجز دوست نبیند هرگز
آن که اندیشه و دیدار به فرمانش نیست
گوشه چشم گشا برمن مسکین بنگر
نازکن ناز که این بادیه سلطانش نیست
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
مانده ام سخت عجب كز چه سبب ساخت مرا

يا چه بود است مراد وی از اين ساختنم

جان كه از عالم علوی است يقين می دانم

رخت خود باز بر آنم كه همان جا فكنم
 

Similar threads

بالا