این روش در باند C و L بهکار میرود و بین ۳۲ تا ۱۶۰ کانال ایجاد میشود که با این تعداد کانال، به پهنای باند ۱۶۰۰ ـ ۱۰۰ گیگابیت در ثانیه میتوان دست یافت. اما لازم به ذکر است که این روش فقط برای ارسال اطلاعات برای فواصل دور مناسب است، زیرا تجهیزات جانبی این روش مانند نوع فیبر، لیزر، تکرارکنندهها و... از خصوصیاتی برخوردار هستند که میزان هزینه را به شدت افزایش میدهند، بهطوریکه قیمت تمام شده برای هر کانال، فقط برای ارسال اطلاعات به فواصل دور و شبکههای WAN به صرفه خواهد بود.
اگر بخواهیم این روش را در مناطق شهری و شبکههای Metropolitan و LAN بهکار ببریم، هزینه تمام شده برای هر کاربر بسیار زیاد خواهد بود و به تبع آن تقاضای استفاده از آن نیز کاهش مییابد. این مشکلی بود که در اواخر دهه ۱۹۹۰ و سال ۲۰۰۰ بسیاری از شرکتهای ارائهدهندهٔ خدمات با آن روبهرو بودند. در این زمان روش CWDM که در ابتداء دهه ۱۹۸۰ مطرح شده بود، مجدداً مورد توجه قرار گرفت. تفاوت اساسی CWDM با DWDM در فاصلهٔ بین کانالها است.
در روش CWDM فاصلهٔ بین کانالها ۲۰ نانومتر است و در باندها O , E , S , C و L بهکار گرفته میشود. در این محدوده، طول موجی با ۸ تا ۱۶ کانال که هر یک پهنای باندی تا ۲.۵ گیگابیت در ثانیه (مطابق با ۱۶ـSTM) دارند، فراهم میآورند و میتوان به پهنای باندی تا ۴۰ گیگابیت در ثانیه بر روی یک فیبر تکی دست یافت.
اما آنچه که امروزه باعث شده است تا CWDM بسیار مورد توجه قرار گیرد، هزینهٔ بسیار کم آن نسبت به DWDM است. روش CWDM که بهطور گسترده در راهاندازی شبکههای FTTH و FTTC بهکار گرفته میشود، تا فاصلهٔ ۷۰ کیلومتری به هیچ تکرار کنندهای برای ارسال اطلاعات با کیفیت مناسب نیاز ندارد و تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری که فاصله مناسب برای استفاده از روش CWDM است، فقط به دو تکرار کننده در فواصل ۷۰ و ۱۴۰ کیلومتری نیاز است که مزیت بزرگی نسبت به DWDM محسوب میشود. میتوان در این روش از تقویتکنندههای EDFA در طول موج ۱۶۱۰ـ۱۵۳۰ نانومتر بهره برد. همچنین قیمت فرستنده ـ گیرنده و ***** در CWDM به ترتیب حدود ۲۵ درصد و ۵۰ درصد قیمت آنها در DWDM است.