ما ایرانی ها همه تام کروز رو می شناسیم ولی قهرمانان ایران ....؟

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گنجینه مقالات
اول آبانماه، سالروز شهادت بزرگ مرديست از قافله مردان آسمان؛ قهرمان قصه‌هاي نانوشته و غزل‌هاي ناسروده. مردي كه چون آذرخشي از تبار نور سوار بر راهوار آهنين بال خويش، با نبردي متهورانه، خواب پريشان دشمن را به كابوسي تلخ مبدل ساخت و خود با پروازي بي‌بازگشت، به افتخار شهادت نائل آمد تا ميهمان حريم عشق باشد. سرلشکر خلبان شهید «سید علی اقبالی دوگاهه» در هفتم مهر ماه 1328 در محله دوگاهه شهرستان رودبار در استان گیلان دیده به جهان گشود. دوران طفوليت و تحصیلات ابتدايي را در رودبار پشت سر گذاشت و براي ادامه تحصيل و اخذ ديپلم به تهران آمد و در دبيرستان اميركبير ثبت نام كرد. وي پس از اخذ ديپلم، با عشق و علاقه وافری که به پرواز و حراست از آسمان میهن داشت، در تاریخ سيزدهم آذر ماه 1346 به استخدام نیروی هوایی ارتش درآمد. پس از طي آموزش هاي نظامي، موفقيت در آزمون‌هاي زبان انگليسي، مهارت هاي فني تخصصي، پشت سرگذاشتن دوره‌هاي آكادمي پرواز و پرواز مقدماتي با هواپيماهاي پاپ و F-33، در بيست ‌و پنجم مردادماه 1347 به منظور تكميل دوره خلباني و پرواز با هواپيماهاي پيشرفته جت شكاري به پايگاه هوايي ویلیامز شهر فنيكس ایالت آریزونای امریکا اعزام گردید. پس از طی دوره‌هاي تكميلي و پرواز با هواپیماهای T-38 , T-37 , T-6 , T-41 به مدت 220 ساعت و دريافت نشان خلباني و كسب رتبه نخست در بين بيش از 400 دانشجوي خلباني از كشورهاي مختلف به عنوان خلبان نمونه اين پايگاه به ايران بازگشت.وي سپس آموزش هاي تاكتيكي را با هواپيماي شكاري F-5 در تاريخ چهاردهم بهمن ماه 1348 به سرعت به پايان رساند و به عنوان افسر خلبان جنگنده شكاري تاكتيكي F-5 تايگر در گردان 43 شكاري، فعاليت هاي پروازي خود را در پايگاه هوايي دزفول آغاز نمود. در مسابقات تيراندازي هوايي كه در سال 1351 بين خلبانان تمامي پايگاه ها در پايگاه دزفول برگزار گرديد، حائز مقام نخست در بين تمامي خلبانان و به عنوان قهرمان قهرمانان معرفي شد. آگاهي هاي علمي و مهارت هاي تخصصي ايشان در پروازهاي تاكتيكي و عملياتي به حدي بود كه در كمترين زمان ممكن، تا سطح ليدر دومي ارتقا يافت و با جديت در انجام وظايف و ارايه طرح هاي كاربردي و مؤثر در راستاي پايين آوردن سوانح پروازي، نام خود را در رديف بهترين و نام‌آورترين خلبانان نيروي هوايي ثبت كرد. بدين ترتيب، بار ديگر در سال 1353 جهت گذراندن دوره كارشناسي تفسير عكس هاي هوايي و مديريت اطلاعات و عمليات هوايي به امريكا اعزام گرديد و پس از طي اين دوره و بازگشت به ايران، ابتدا در پايگاه ششم شكاري بوشهر و سپس در پايگاه دوم شكاري تبريز، ضمن انجام پروازهاي عمليات تاكتيكي و استاد خلباني، مسئوليت شعبه اطلاعات و عمليات فرماندهي گروه يكم گردان 23 شكاري و افسر ناظر اجراي طرح هاي عملياتي معاونت طرح و برنامه نيروي هوايي را بر عهده گرفت.اقبالي در سال 1354 ازدواج كرد و ثمره اين ازدواج فرزند پسري بود كه در حال حاضر يكي از پزشكان حاذق كشورمان و از افتخارات ايران اسلامي است.
شهيد اقبالي عاشق پرواز بود. عليرغم مسئوليت هاي مهمي كه بر عهده داشت، هرگز از فعاليت هاي پروازي دور نشد. جرات و جسارت در پروازهاي عملياتي، تكنيك در كنار تاكتيك به همراه مهارتهاي فني، علمي و تخصصي، از وي استاد خلبان ماهر و برجسته‌اي ساخته بود كه بر اساس مدارک موجود در پرونده پرسنلی، همواره در وضعیت عالی پروازی، آکادمیک و انظباطی قرار داشت و دریافت بیش از ده مورد تشویقی از رده های فرماندهی نیروی هوایی ارتش، گواهی بر این مدعاست. وی با بیش از 3 هزار ساعت پرواز عملیاتی و آموزش خلبانی به ده ها دانشجوی جوان خلبانی که تعدادی از آنها همچون شهیدان سرافراز سرلشکر خلبان«عباس بابایی» و سرلشکر خلبان «مصطفی اردستانی» به مقام والای شهادت نائل گردیده اند، و یا به رده های ارشد فرماندهی نیروی هوایی رسیده اند، کارنامه درخشان و پرافتخاری در طول عمر کوتاه و پربركت خود به جای گذاشت.وي فردي به تمام معنا صميمي و مهربان بود. انساني فروتن و خويشتندار، گشاده رو، متين، آراسته و با اخلاق نيكو و منش بسيار انساني بود كه در نگاه اول هر كس را شيفته خود مي‌كرد. داراي روحي بلند كه علاقه خاصي به قرائت قرآن مجيد داشت و هر چند وقت، كل قرآن را دوره مي‌كرد. او خلباني جوان با دانش و معلومات فوق‌العاده گسترده بود كه به تمام موضوعات و قوانين پروازي اشراف كامل داشت. با تكيه بر هوش و استعداد و حافظه بسيار قوي خود، با وجود تعدد منابع دانش پروازي و منابع تخصصي، به ويژه آيين نامه‌ها و دستورالعمل هاي نيروي هوايي، شهيد اقبالي به طور خارق‌العاده‌اي به اين منابع احاطه داشت به نحوي كه در مناظره‌ها بعضا مشاهده مي‌شدكه با قيد عنوان آيين نامه، صفحه و پاراگراف را دقيقا ذكر مي كند! به علت توانايي هاي بالايي كه در امور فني و پروازي داشت، در خيلي از موارد مورد مشورت همكاران و فرماندهان قرار مي‌گرفت و تحليل هاي وي همواره صائب بود. لذا از احترام خاصي در نزد فرماندهان نيرو مخصوصا شهيد «فكوري» فرمانده وقت نيروي هوايي برخوردار بود. وي در سن 25 سالگي استاد خلبان جنگنده F-5 و در 27 سالگي با درجه سرگردي جزو افسران ارشد نيروي هوايي شد.
آن شهيد بزرگوار به دليل برخورداري از هوش وافر، آگاهي هاي بالاي علمي و مهارت هاي فني و تخصصي توانست در كمترين زمان ممكن به سطح ليدري ارتقا يافته و سرانجام به ستاد نيروي هوايي در تهران منتقل گردد. طي خدمت در ستاد، وي طرح های استراتژیک و تاكتيكي ویژه ای را علیه تمامي نقاط حساس و حیاتی دشمن طراحی کرده بود. شهيد اقبالي در حالی که یک نیروی ستادی بود و می توانست دیگر حتی یک ساعت هم در کابین جنگنده ننشیند، با شروع جنگ و حمله عراق به 15 پایگاه نیروی هوایی، بلافاصله خودش را به پایگاه تبریز رساند كه در آن هنگام، اين پايگاه در طرح کلان نیروی هوایی، مسئول بخش هایی از خاک عراق نظیر کرکوک، موصل و اربیل بود. شهید با استفاده از طرح های حساس و حیاتی که علیه دشمن طراحی کرده بود، برنامه ریزی وسیعی برای مقابله و پاسخ کوبنده و شدید به دشمن بعثی انجام داد که در تاریخ نیروی هوایی و در تمام محافل مطالعاتی و تحقیقاتی اين نيرو به طور جد ماندگار شد. با استفاده از چنین طرح ها و فداکاری های خلبانان از جان گذشته بود که در ماه نخست جنگ، تمام پالایشگاه ها، تلمبه خانه ها و نیروگاه های برق عراق از کار افتاد و صادرات 350 میلیون تنی نفت عراق به صفر رسید. شهید اقبالی در مدت كوتاه عمر پربارش در جنگ تا لحظه شهادت، با 50 ساعت پرواز جنگی، ركورد بيشترين ساعت پرواز را به نام خود ثبت كرد و دقیق­ترین اهداف را مورد هدف قرار داد.
سرلشكر اقبالي در عمليات معروف «كمان99» كه در نخستين روز جنگ تحميلي با شركت 140 فروند جنگنده از پايگاه هاي مختلف انجام شد، شركت داشت. وي در قالب ليدر دسته چهار فروندي به نام «اسكارL » از پايگاه دوم شكاري تبريز برخاست و پس از بمباران پايگاه هوايي موصل، هر چهار فروند سالم به پايگاه برگشتند.شهادتامیر سرلشكر شهید سيد علي اقبالي دوگاهه در تاریخ اول آبان ماه 1359 که مصادف با عید قربان بود، به عنوان ليدر يك دسته دو فروندي هواپيماي F-5، با هدف بمباران يكي از پادگان هاي نظامي عراق به نام پادگان «العقره» در نزديكي مرز مشترك ايران، تركيه و عراق، به ‌همراه همرزم دلاورش«ستوان خلبان شفيع حسين پور» از پايگاه هوايي تبريز به هوا برخاست. پس از رسيدن به هدف، شهید اقبالی قسمت شرقی پادگان را هدف قرار داد و مثل همیشه، هدف را به خوبی نابود کرد. ستوان حسين پور نيز قسمت غربی پادگان را هدف قرار داد. پادگان «العقره» در آتش و دود مي‌سوخت و شهيد اقبالي و همرزمش، خوشحال و سربلند، آسمان عراق را ترك مي‌كردند، اما هنوز بمب رها نشده‌اي وجود داشت و هدف ديگري در پيش رو؛ رادار منطقه هوايي موصل. راداري استراتژيك كه بارها اميد همرزمانش را به يأس مبدل كرده بود وپرنده‌هاي آهنين بالشان را نشانه رفته بود. بايد انتقام مي‌گرفت؛ به دنبال بمباران موفق و متهورانه تجهيزات عظيم راداري دشمن، هواپيمايش به شدت مورد اصابت موشك قرار گرفت. شهيد با دانش وسيع پروازي و مهارت بي‌نظيرش هواپيماي آسيب ديده را تا سي كيلومتري مرز ايران رساند. سرانجام هواپيما سرنگون و خلبان جوان مجبور به خروج اضطراری شد. وي در حالی که زنده به اسارت مزدوران عراقی درآمده بود، به دلیل ضربات مهلکی که نیروی هوایی ارتش جمهوري اسلامي ايران در نخستین ماه جنگ بر پیکر ماشین جنگی عراق وارد نموده بود و عملا آن را زمین­گیر کرده بود، برای ایجاد رعب و وحشت در بین سایر خلبانان كشورمان، برخلاف تمامي موازین انسانی و موافقت نامه های بین المللی رفتار با اسرا، به فجيع‌ترين و بيرحمانه ترين وضع به شهادت رسید به طوری که نیمی از پیکر مطهرش در نینوا و نیمی در موصل عراق مدفون شد. این جنایت به حدی وحشیانه بود که رژیم بعثی در تلاشي بيشرمانه براي سرپوش گذاشتن بر اين جنايت هولناك، تا سالها از اعلام سرنوشت آن شهید مظلوم خودداری می کرد و طی 22 سال هیچگونه اطلاعی از سرنوشت وي موجود نبود؛ تا اين كه در خرداد سال 1370، بر اساس گزارش هاي موجود عملياتي و اطلاعاتي، و نامه ارسالي كميته بين‌المللي صليب سرخ جهاني مبني بر شهادت ايشان و اظهارات ديگر اسراي آزاد شده وخلبانان اسير عراقي، شهادت خلبان علي اقبالي دوگاهه محرز شد. پيكر مطهرش كه بخشي از آن غريبانه در قبرستان محافظيه نينوا در جوار جد بزرگوارش حضرت اباعبدا... الحسين(ع) و بخشي ديگر در قبرستان زبير موصل به خاك سپرده شده بود، با پيگيري كميته جستجوي اسرا و مفقودين وكميته بين‌المللي صليب سرخ جهاني، به همراه پيكرهاي مطهر تني چند از ديگر خلبانان شهيد نيروي هوايي، پس از 22 سال دوري از وطن، در ميان حزن و اندوه خانواده، ياران و همرزمانش به ميهن اسلامي بازگشت و بر دوش امت حق شناس و وفادار ايران اسلامي به شكلي بسيار با شكوه و تاريخي در ميدان صبحگاه ستاد نيروي هوايي تشييع و در پنجم مردادماه 81 در ايام فاطميه (س) در قطعه خلبانان بهشت زهرا دركنار ساير همرزمان شهيدش آرام گرفت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد!
 

eli sisco

عضو جدید
فکر میکنم زیادم مردم بی خبر نباشند آخه چند ماه پیش یه سریال در مورد شهید بابایی از تلوزیون پخش میشد که خیلی هم دردناک بود........اسمش شوق پرواز بود
روحش شاد..........:crying2:
 

میثم...

عضو جدید
کاربر ممتاز
من زندگی خلبانان شهید رو دوست دارم.
به خصوص شهید جواد فکوری
اما تا حالا درباره این بزرگوار چیزی نشنیده بودم
ممنون از استارتر محترم
 
بالا