كوي دوست

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
سیلااااااااااااااااممممممممممم به همگی خوبین

ببخشید که تک تک اسم نمیارم مترسم کسی رو از قلم بیاندازم

همگی در صحت کامل به سر می برین ؟؟؟؟؟
 

mina_srk

کاربر فعال
سلام باباییی جونم!
سلام بچه ها منم اومدم!


وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
 

سهراب 1364

عضو جدید

 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو اون شام مهتاب كنارم نشستي
عجب شاخه گل‌وار به پايم شكستي
قلم زد نگاهت به نقش‌آفريني
كه صورتگري را نبود اين‌چنيني
پريزاد عشق رو مه‌آسا كشيدي
خدا را به شور تماشا كشيدي

تو دونسته بودي چه خوش‌باورم من
شكفتي و گفتي از عشق پرپرم من
تا گفتم كي هستي تو گفتي يه بي‌تاب
تا گفتم دلت كو تو گفتي كه درياب
قسم خوردي بر ماه كه عاشق‌‌تريني
تو يك جمع عاشق تو صادق‌تريني
همون لحظه ابري رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاري از اون لحظه ناب
كه معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به يادت شكستم
تو از اين شكستن خبر داري يا نه
هنوز شور عشق رو به سر داري يا نه

تو دونسته بودي چه خوش‌باورم من
شكفتي و گفتي از عشق پرپرم من
تا گفتم كي هستي تو گفتي يه بي‌تاب
تا گفتم دلت كو تو گفتي كه درياب
قسم خوردي بر ماه كه عاشق‌‌تريني
تو يك جمع عاشق تو صادق‌تريني
همون لحظه ابري رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

من اون ماه رو دادم به تو يادگاري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

من 14 روز نیستم تا میشه جای منو خالی کنین دلم برا همتون تنگ میش ه :crying2:
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اينم يه چايي حافظ نشان براي گلاب عزيز
يه فال حافظ

بر سر آنم كه گر زدست برايد
دست به كاري زنم كه غصه سر آيد
خلوت دل نيست جاي صحبت اضداد
ديو چو بيرون رود فرشته در آيد
صحبت حكام شب يلداست
نور زخورسيد جو بو كه برآيد
بر در ارباب بي مروت دنيا
چند نشيني كه خواجه كي بدر آيد
ترك گدائي مكن كه گنج بيابي
از نظر رهروي كه در گذر آيد
صالح و طالح متاع خويش نمودند
تا كه قبول افتد و كه در نظر آيد
بلبل عاشق تو عمر خواه كه آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آيد
 

mina_srk

کاربر فعال
تو اون شام مهتاب كنارم نشستي
عجب شاخه گل‌وار به پايم شكستي
قلم زد نگاهت به نقش‌آفريني
كه صورتگري را نبود اين‌چنيني
پريزاد عشق رو مه‌آسا كشيدي
خدا را به شور تماشا كشيدي

تو دونسته بودي چه خوش‌باورم من
شكفتي و گفتي از عشق پرپرم من
تا گفتم كي هستي تو گفتي يه بي‌تاب
تا گفتم دلت كو تو گفتي كه درياب
قسم خوردي بر ماه كه عاشق‌‌تريني
تو يك جمع عاشق تو صادق‌تريني
همون لحظه ابري رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت

گذشت روزگاري از اون لحظه ناب
كه معراج دل بود به درگاه مهتاب
در اون درگه عشق چه محتاج نشستم
تو هر شام مهتاب به يادت شكستم
تو از اين شكستن خبر داري يا نه
هنوز شور عشق رو به سر داري يا نه

تو دونسته بودي چه خوش‌باورم من
شكفتي و گفتي از عشق پرپرم من
تا گفتم كي هستي تو گفتي يه بي‌تاب
تا گفتم دلت كو تو گفتي كه درياب
قسم خوردي بر ماه كه عاشق‌‌تريني
تو يك جمع عاشق تو صادق‌تريني
همون لحظه ابري رخ ماه رو آشفت
به خود گفتم اي واي مبادا دروغ گفت

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

هنوز هم تو شب‌هات اگه ماه رو داري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

من اون ماه رو دادم به تو يادگاري
من اون ماه رو دادم به تو يادگاري

من 14 روز نیستم تا میشه جای منو خالی کنین دلم برا همتون تنگ میش ه :crying2:
آخی چرا میری؟
دل ما هم واست تنگ میشه!ااااااااااامممممممممممممممم
 

فروردین

عضو جدید
واقعنیییییییی خوب بود واست؟

راستی ببخش دیشب نشد تشکر کنم عکسههههههههه قشنگی بود ممنون خاله:gol:

آواتاره نو هم مبارک
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سلام باباییی جونم!
سلام بچه ها منم اومدم!


وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد
من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

سلام مينا بابايي خوش امدي
چه شعر قشنگي از دكتر يدالهي نوشتي من عاشق اين شعرم
 

afshin_ss

عضو جدید
کاربر ممتاز
با اجازه دوستان و آبجي گلاب من برم شرمنده يه كم بيخود بودم امشب!!!
 

سماته

عضو جدید
دوره گرد خانه نداشت
مرد ثروتمند ، خانه اش عشق نداشت
عشق خریدار نداشت
دوره گرد عاشق بود
 

mina_srk

کاربر فعال
سلام مينا بابايي خوش امدي
چه شعر قشنگي از دكتر يدالهي نوشتي من عاشق اين شعرم
مرسی بابایی میذاشتی ما رو 1 سال دیگه دعوت میکردی!
این تاپیک رو 5 روزه ساختی تازه الان به من میگی؟
من باهات قهرم!
تو اصلا به من توجه نمیکنی بابا!
اصلا من میرم خودمو از اون بالا میتدازم پایین!
 

afshin_ss

عضو جدید
کاربر ممتاز
واي تازه ديدم مي خواي بري مقداد؟؟؟
دلمون واست يه ذره ميشه اميدوارم زودي برگردي
 

mina_srk

کاربر فعال
Bir vefa bekleme geçen zamandan
Mevsimler vefasız yıllar vefasız
Bir umut bekleme
Sevdadan aşktan
Seviyorum diyen diller vefasız
Gün gelir göِnülde solar çiçekler
Yalana karışır bütün gerçekler
Sevenler gideni boşuna bekler
Yolcular vefasız yollar vefasız
Bir dünya düşünki vefadan yoksun
ömrünü verdiğin dostlar vefasız
Bir hayat düşünki sevgiden yoksun
Canını verdiğin canlar vefasız
Gün gelir göِnülde solar çiçekler
Yalana karışır bütün gerçekler
Sevenler gideni boşuna bekler
Yolcular vefasız yollar vefasız

in manishe!

انتظار وفا از روزگار گذشته نداشته باش
فصلها بی وفا،سالها بی وفا
منتظر یک امید نباش
از عشق، از دوستی
زبونهایی که میگن دوست دارم،بی وفا هستند
داره روزی می رسه که گلها درون دل می خشکه
تموم حقایق با دروغ آمیخته میشه
عاشقها بیهوده انتظار رفتگان را میکشند
مسافران بی وفا و راه ها بی وفا
بفهم که دنیا خالی از وفاست
دوستانی که عمرت رو پاشون گذاشتی بی وفایند
بفهم که زندگی خالی ازمحبته
کسانی که براشون جون دادی، بی وفایند
داره روزی می رسه که گلها درون دل می خشکه
تموم حقایق با دروغ آمیخته میشه
عاشقها بیهوده انتظار رفتگان را میکشند
مسافران بی وفا و راه ها بی وفا
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
واقعنیییییییی خوب بود واست؟

راستی ببخش دیشب نشد تشکر کنم عکسههههههههه قشنگی بود ممنون خاله:gol:

آواتاره نو هم مبارک
اره خاله خيلي خوب بود
خواهش اين چه حرفيه
ممنون حالا خوبه يا دوباره غم داره

با اجازه دوستان و آبجي گلاب من برم شرمنده يه كم بيخود بودم امشب!!!
افشين جان خيلي حال دادي
چرا بي خود
شبت بخير خوب بخوابي
 

mina_srk

کاربر فعال
مي خواهم آواز بخوانم
آوازي به زيبايي صداي قناري عاشق
مي خواهم پرواز کنم
پروازي آسوده به آسودگي دانه هاي کوچک برف
مي خواهم بخندم
خنده اي دوست داشتني مثل خنده هاي يک کودک
مي خواهم خودم را ترک و اين وجود خسته را رها کنم
تا بتوانم پرواز کنم
آواز بخوانم و خنده هاي کودکانه سر دهم
 

mina_srk

کاربر فعال
گذشته ها!
چقدر خوب بودن!
وقتی برای اولین بار اومدم تو همین خونه!
یادش بخیر!
چه حیاطی بود!جنگل بود!درخت انار انگور آلبالو انجیر پرتغال .... یه عالمه درخت داشتیم!یه عالمه گل داشتیم!
چقدر تو اون حیاط بازی میکردم!
میرفتم تو ایوون خونه و پتو مینداختم و میشستم بازی!
میرفتم تاب بازی!(این تابه چه بلایی که سر من آوورد!)
تو حیاط همیشه دنبال جوجه ها میدوییدم و میگرفتمشون و نازشون میکردم
وقتی هوا تو شهریور خنک میشد و یهویی هوا طوفانی میشد میشستم جلو در خونه و از در کشویی بیرون و نگاه میکردم!
از اون هوا همیشه خوشم میاد!
وقتی ابرا بنفش میشه!
یه باد خیلی تند میاد!
دنبالش یه بارون!
بعد که قطع میشه رنگین کمون و بوی خاک
خیلی دوست دارم!
چقدر این گربه ها رو اذیت میکردم!
میرفتم تیغ های گل کاغذی رو میکندم و میریختم جلو پاشون
از رو تنه ی درخت انگور بالا میرفتم!
یه نردبون بزرگ و آهنی که به پشت بوم بسته شده بود داشتیم!
میرفتم آخرین پلش!
بعد رو دسته ی نرده میشستم و خودم و سر میدادم پایین!
چه باحال بودا!
اااااااا یادش بخیر که مامانم تابستونا آلو میگرفت و میذاشت تو سینی و میذاشت تو حیاط تا خشک بشه و بشه لواشک!
من عاشق لواشک بودم!
یاد اون روز بخیر که اول صبح پریدم پشت میز تلویزیون قایم شدم و مامانمینا همه کل محل رو زیر پا گذاشته بودن تا منو پیدا کنن!
یاد اون شیرینی های خونه ی آقا جون بخیر!شیرینی کشمشی و خامه ای این دو تارو خیلی دوست دارم یاد آقا جون میفتم!
اون روزها که منو میبرد بیرون و با هم آب هویج بستنی میخوردیم!
یاد اون روزها بخیر که تو مدرسه پروانه همش با من قهر میکرد!
یاد مدرسه کیهانی بخیر!
یاد اون روز که از خانم میر شکرایی نفری دو تا خط کش خوردیم بخیر!
به جون خودم من کاری نکرده بودم!
بنده خدا روانی بود!وقتی میزد دست و پاش میلرزید!
یاد روز های معلم تو مدرسه بخیر!فروزان هنوز اون عکسارو دارماااا!
یاد دبیرستان بزرگ قاضی طباطبایی بخیر!
چه دبیرستانی بود!
با اینکه زمانش زیاد بود اما کلی حال میکردیم!
وقت ناهار همه دور هم جمع میشدیم و شروع میکردیم هر کی قاشقش تو غذای یکی دیگه بود!
وقتی معلم نداشتیم میرفتیم تو چمن های پشت مدرسه ولو میشدیم رو زمین و دراز میکشیدیم!
یاد درس دینی بخیر من چقدر خانم موذنی رو اذیت کردم!اصلا سر کلاسش در کل ترم درس میخوندم!
شب امتحان نشستم 16 تا درس رو یه جا خوندم!بنده خدا معلم کفش بریده بود تو چجوری 17 شدی!؟
یاد پیش دانشگاهیمون بخیر!
هر روز صبح با پروانه میرفتیم از زیر پل رد میشدیم!
همیشه هم من زیر پل سوت میزدم و صدا میپیچید!
چه مدیری داشتیم اون بنده خدا هم از مخ تعطیل بود!
سلام میکردی نزدیک بود بیاد پاچتو بگیره!
اسمشم درست و حسابی نبود!
نیکو خورشت!؟نیکو برش؟چی بود یادم نیست!
وقتی مدرک پیشم رو گرفتم خیلی خوشحال بودم!آخه میترسیدم بیفتم!
که دم مرزی بود دیگه!
یاد اون روزا که تو سایت بودم بخیر!
هر شب تا صبح!
با مهیار و مریم!
حرف میزدیم و میخندیدیم!
واییی هیچ وقت یادم نمیره!
وقتی اومد گفت دارم واسه همیشه میرم! 1 ساعت فقط گریه میکردم!
اگه اشکای منو میدید عمرا میرفتش!اما برمیگرده!
مریم که رفت دیگه بدتر شد!دیگه تو سایت تنها شدم!
همینطوری بچه ها کمتر شدن!
الان اون سایت مونده و منو دو سه تا دیگه از بچه!
خیلی سایت خوبی بود و باعث شد چند تا دوست خوب پیدا کنم!
دوستایی که درکم میکنن!
روزایی که تو سایت سلمان بودم!
آشنایی با سعید و سجاد!
چه پسرای مهربونی !
یه مدت حرفای سعید اعصابم رو به هم ریخته بود تا حدی که نمیتونستم خوب درس بخونم!
اما الان دیگه فراموشش کردم!
الان شدم سنگ صبورشو به درداش گوش میدم!
چه روزایی بود!!!!!!
یاد لقب هام بخیر!
انواع و اقسام داشت!
آخریش قل قلی بود!
یاد اون روز که میخواستم برم ثبت نام دانشگاه بخیر!
کلی استرس اشتم!
موقع پر کردن فرم!
ماشالله دانشگاه ازاد که فرم نمیده!یه توماره میگه برو بخون امضاشون کن هی!
شروع کردم به خوندن!
نوبت به مشخصاتم رسید!
گفتم آبجی؟من فامیلیم چیه؟
به قدری دست و پام میلرزید!
خیلی جالب بود اون روز!وقتی ثبت نام کردم خیالم راحت شد!
چه راهی داشت این دانشگاه!2 ساعت تو راه بودم!
یاد اون روزایی بخیر که تا شب کلاس داشتم!
وقتی میومدم بیرون کل شهر زیر پام بود و خیلی قشنگ چراغا معلوم بودن!
یاد اون روز که برف اومده بود بخیر!
نزدیک بود از پله ها سر بخورم با سر بیامم زمین!
یاد روزهای امتحان بخیر!
چه تقلبی به بچه ها دادم!هیشکی نفهمید!
هییییییییییی!
گذشت!
دلم تنگید
 

فروردین

عضو جدید
پدردستهـــــاي تـــــوگهواره من


دوچـــــشم توچــــراغ خونه من


بجزءتـــــوازهمــــه دنيابـــريدم


که عاشــــق ترزتوهــرگزنديدم


ببوســم پينه...دستـــــاي پاکــت


ببوسم صورت چــون قرص ماهت


نشسته رويموهـــات برف پيري


الهـي مـــن بميرم تـــــونــــميري


پـــــــــدراي قبله راه سعــــــادت


نــدارم ذره اي ازتــــــوشــــکايت


توروهمچــون نفسهادوس دارم


که جون مـــــن تويي تابينهايت


تقدیم به بابایییییییییی گله خودم:gol:

وبابا های همه ی شما:gol:
 
آخرین ویرایش:

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
هرگز آرزو نکرده ام
یک ستاره در سراب آسمان شوم
یا چو روح برگزیدگان
همنشین خامش فرشتگان شوم
هرگز از زمین جدا نبوده ام
با ستاره آشنا نبوده ام
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
آب و خاک و باد را
می مکد که زندگی کند....
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
مرسی بابایی میذاشتی ما رو 1 سال دیگه دعوت میکردی!
این تاپیک رو 5 روزه ساختی تازه الان به من میگی؟
من باهات قهرم!
تو اصلا به من توجه نمیکنی بابا!
اصلا من میرم خودمو از اون بالا میتدازم پایین!

نه باب من هيچ كس رو دعوت نكردم
حالا قهر نباش
نه بابا اين چه حرفيه
نري خودتو بندازي
 

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز

Setayesh

مدیر تالار کتابخانه الکترونیکی
مدیر تالار
خانه ی دوست کجاست؟

خانه ی دوست کجاست؟



خانه دوست كجاست؟"
در فلق بود كه پرسيد سوار.
آسمان مكثي كرد.
رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن‌ها بخشيد
و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:

"نرسيده به درخت،
كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است
مي‌روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي‌آرد،
پس به سمت گل تنهايي مي‌پيچي،
دو قدم مانده به گل،
پاي فواره جاويد اساطير زمين مي‌ماني
و تو را ترسي شفاف فرا مي‌گيرد.
در صميميت سيال فضا، خش‌خشي مي‌شنوي:
كودكي مي‌بيني
رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او مي‌پرسي
خانه دوست كجاست."

سهراب سپهري
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
حــامد عضویت در گروه دوست داران حافظ ادبیات 0
yanic بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟ ادبیات 3656

Similar threads

بالا