كمك به حيوانات (حتما ببينيد)

mehdi_petro

عضو جدید
کاربر ممتاز
بیوتی این عقاب تاس توسط یک شکارچی غیر مجاز مورد هدف قرار گرفته و پس از گذشت سه سال، یک گروه از افراد داوطلب برای وی منقاری مصنوعی را طراحی کردند. علاوه بر حفظ زیبایی، این منقار نقشی کلیدی در ادامه زندگی بیوتی داشته است.



موتالا این فیل 50 ساله یکی از پاهای خود را به واسطه انفجار مین زمینی از دست داده است. خوشبختانه تایلند یکی از کشورهای جهان بوده که دارای بیمارستان تخصصی فیل‌ها است. موتالا با پای مصنوعی و مراقبت افرادی آموزش دیده به زندگی خود ادامه می دهد.


فوجی به واسطه یک بیماری نکروتیک، 75 درصد از باله دمی این دلفین باید قطع می شد. اما شرکت بریجستون، یکی از تولیدکنندگان مطرح تایر در جهان، یک باله سیلیکونی ویژه را برای فوجی طراحی کرده و عنوان نخستین دلفین جهان با باله مصنوعی به وی تعلق گرفت.



ریلی یکی از پاهای این ماده اسب دچار عفونت شده بود، اما کارکنان محل نگهداری وی تصمیم به انجام یک عمل جراحی بی نظیر گرفته و با استفاده از یک پای مصنوعی ادامه زندگی ریلی را ممکن ساختند.


تولی پای این لاک پشت توسط یک موش جویده شده بود، اما به واسطه استفاده از چرخ یک تراکتور اسباب بازی همچنان می تواند به زندگی خود ادامه دهد.



اُسکار
این گربه بوسیله یک کمباین مجروح شده و بنا به توصیه دامپزشک محلی در نیوجرسی، صاحب اسکار برای معالجه وی با پزشکی در لندن تماس گرفت. پس از انجام آزمایش‌ها و عکسبرداری‌های مختلف، اسکار صاحب دو پای مصنوعی شد.



کسیدی این سگ که به شدت از سوء تغذیه و قطع شدن یکی از پاهایش رنج می برد، در خیابان یافت شد. پس از آن، یک خانواده سرپرستی وی را قبول کرده و کسیدی را به نخستین سگی مبدل کردند که از یک پای مصنوعی پیشرفته بهره می برد.



اوزونکا این لک لک توسط فردی ناشناس مجروح شده و تا پیش از بهره مندی از این منقار مصنوعی، پنج عمل جراحی را پشت سر گذاشته بود.
 
آخرین ویرایش:

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا ایول عجب مرامی دارن این خارجیا..:smile:
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز

ما یا گربه داشتیم از این سیاها...خیلی سیاه بود
میومد تو خونه بعد هوا که سرد میشد میرفت کنار بخاری لم میداد بعدش که گرمش میشد پا میشد میرفت بیرون!!خیلی باحال بود..ولی ترکم کرد...
:(
مریض میشد منم خیلی بهش کمک میکردم..مثلا پاش یا دستش زخم میشد دکتر میشدم رو زخمش پنی سیلین میریختم....اونم خوب میشد..سرما میخورد...دماغشم همیشه یخ بود..عاشق دماغش بودم
کلی باهاش بازی میکردیم...دلم براش تنگ شد..
:w04:
 

senaps

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلی گروه‌های حمایت از حیوانات داخلی هم داریم که البته این سطح از عمل‌ها و برنامه ها رو پیاده نمی‌کنن، ولی حیوون‌هایی که اسیب دیدن رو درمان میکنن و بهشون کمک میکنن و براشون جای امن و راحت فراهم میکنن که کار بسیار خوبی میباشه...
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلی گروه‌های حمایت از حیوانات داخلی هم داریم که البته این سطح از عمل‌ها و برنامه ها رو پیاده نمی‌کنن، ولی حیوون‌هایی که اسیب دیدن رو درمان میکنن و بهشون کمک میکنن و براشون جای امن و راحت فراهم میکنن که کار بسیار خوبی میباشه...

همون شیراییو که تو خیابون پیدا کردنو میگی حتما!!
:cool:
 

FilmBazZZ

کاربر بیش فعال
ما یا گربه داشتیم از این سیاها...خیلی سیاه بود
میومد تو خونه بعد هوا که سرد میشد میرفت کنار بخاری لم میداد بعدش که گرمش میشد پا میشد میرفت بیرون!!خیلی باحال بود..ولی ترکم کرد...
:(
مریض میشد منم خیلی بهش کمک میکردم..مثلا پاش یا دستش زخم میشد دکتر میشدم رو زخمش پنی سیلین میریختم....اونم خوب میشد..سرما میخورد...دماغشم همیشه یخ بود..عاشق دماغش بودم
کلی باهاش بازی میکردیم...دلم براش تنگ شد..
:w04:

یه گربه بود تو حیاط خونه مادربزرگم اینا 4 تا توله زاییده بود ، بعد یکی از توله هاش چشمش باز نشده بود ، بیچاره هی میو میو میکرد ، مادرشم تحویلش نمیگرفت !
یه روز با کمک بابام رفتم بچه گربه رو گرفتم و پلکشو باز کردم که چسبیده بود به هم و چند قطره نفازولین ریختم تو چشمش،
فرداش رفتیم سراغش دیدیم خوب شده ، همین که خرشون از پل گذشت ، گذاشتن رفتن
:w00:
در کل کمک کردن به حیوانات حس بسار خوبی داره.
 

FilmBazZZ

کاربر بیش فعال
کلی گروه‌های حمایت از حیوانات داخلی هم داریم که البته این سطح از عمل‌ها و برنامه ها رو پیاده نمی‌کنن، ولی حیوون‌هایی که اسیب دیدن رو درمان میکنن و بهشون کمک میکنن و براشون جای امن و راحت فراهم میکنن که کار بسیار خوبی میباشه...

اگه اینجور چیزی باشه خیلی خوبه.
ای کاش از کارشون یه مستند بسازن ، شاید باعث بشه مردم بیشتر مراقب حیوونا باشن.
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه گربه بود تو حیاط خونه مادربزرگم اینا 4 تا توله زاییده بود ، بعد یکی از توله هاش چشمش باز نشده بود ، بیچاره هی میو میو میکرد ، مادرشم تحویلش نمیگرفت !
یه روز با کمک بابام رفتم بچه گربه رو گرفتم و پلکشو باز کردم که چسبیده بود به هم و چند قطره نفازولین ریختم تو چشمش،
فرداش رفتیم سراغش دیدیم خوب شده ، همین که خرشون از پل گذشت ، گذاشتن رفتن
:w00:
در کل کمک کردن به حیوانات حس بسار خوبی داره.

گربه ها همشون نالوتین...
دمت گرم..بابا دکتر
;)
 
بالا