علل زندگی در خانه‌های مجردی

mina12345

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1] [/h]​
یک جامعه شناس گفت: فقدان شغل، روند رو به رشد فردگرایی، استقلال طلبی، افزایش آمار طلاق و پیامدهای آن برای فرد و خانواده باعث شده است که جوانان عطای زندگی مشترک را به لقای آن ببخشند و برای رهایی از انتقادات پدر و مادر، خود را به زندگی مجردی محکوم کنند.

به گزارش ایسنا، دکتر سعید معیدفر افزود: جامعه ایران در مسیر تحول است و این تغییرات نتایجی را در پی دارد که یکی از این نتایج، رواج نوع خاصی از سبک زندگی است چرا که امروز روند فردگرایی در زندگی مدرن در حال تقویت شدن است و افراد به سمت حفظ آزادی‌های فردی و شرایطی که بتوانند بدون هیچ مزاحمی منویات و سلایق خود را اعمال کنند، گرایش پیدا کرده‌اند.

وی در ادامه گفت: این روند مغایر با زندگی گذشته ایرانیان است چرا که در گذشته افراد گرایش داشتند هر چه بیشتر خود را به دیگران شبیه کنند و علاقه‌ای به شناخته شدن به عنوان فردی متمایز در جامعه نداشتند و حتی تلاش برای تمایز، ویژگی بدی تلقی می‌شد.

معیدفر با بیان این که امروزه تمایز به یک ارزش تبدیل شده است، اظهار کرد: افراد پیوسته علاقه به شناخته و متمایز شدن دارند. البته برخی افراد تابع مد هستند و تلاش می‌کنند از این طریق با دیگران یکی شوند اما در کل گرایش به تمایز یافتگی است. جامعه شناسان نیز معتقدند که یکی از ویژگی‌های جامعه مدرن تمایزیافتگی و گونه‌ای از این تمایزیافتگی، «زندگی مجردی» است.

این جامعه شناس با بیان این که فرد در زندگی مجردی عامل مزاحمی ندارد، تصریح کرد: او در این نوع زندگی می‌تواند به دلخواه خود رفتار کند.

معیدفر با اشاره به دلایل دیگر تمایل برخی جوانان به زندگی در خانه‌های مجردی اظهار کرد: موانع فراوانی برای زندگی مشترک در جامعه ما وجود دارد چرا که امروز کشور درگیر مشکلات اقتصادی است و افراد از نظر میزان تورم و اشتغال فشارهای زیادی را در جامعه تحمل می‌کنند. از سوی دیگر متاسفانه زمینه‌های اشتغال همگانی در جامعه ما به ویژه برای زنان فراهم نیست، در این شرایط افراد حتی در صورت اشتغال تنها قادر به پرداخت هزینه‌های خود هستند و نمی‌توانند یک خانواده را اداره کنند.

وی اضافه کرد: در کشورهای غربی هم دختر و هم پسر کار می‌کنند و آنان می‌توانند با مشارکت یکدیگر هزینه‌های زندگی مشترک را بپردازند ولی فرصت‌های شغلی در ایران حتی برای پسران نیز اندک است و آنان در صورت اشتغال نیز نمی‌توانند هزینه‌های یک خانواده را تامین کنند بنابراین گرایش آن‌ها به ازدواج کاهش می‌یابد.

معیدفر درباره علل دیگر زندگی مجردی گفت: با افزایش سن افراد نمی‌توانند در خانه پدری زندگی کنند و استقلال و آزادی خود را نیز تامین کنند، بنابراین زندگی مجردی را انتخاب می‌کنند تا از استقلال برخوردار باشند.

این جامعه‌شناس با اشاره به افزایش آمار «طلاق» در کشور اظهار کرد: امروزه حتی کسانی نیز که ازدواج کرده‌اند با مشکلات فراوانی روبرو هستند از سوی دیگر میزان طلاق بین جوانان بسیار بالاست، چرا که زمینه‌های لازم برای انتخاب همسر مناسب فراهم نیست. آمار طلاق، جوانان مجرد را به وحشت انداخته است چرا که طلاق تبعات اجتماعی سنگینی دارد بنابراین افراد مجرد تلاش می‌کنند تا حد امکان زندگی مشترک را به تعویق بیندازند.

معیدفر با اشاره به سایر تبعات زندگی مجردی اظهار کرد: زندگی مجردی به تدریج باعث دور شدن فرد از متن جامعه می‌شود، بنابراین جنبه با جمع بودن، همزیستی،‌ تحمل دیگران در او کاهش می‌یابد. این وضعیت برای جامعه نیز می‌تواند خطرناک باشد چون جامعه فرایندی است که در آن افراد در تعامل با یکدیگر قرار می‌گیرند و همزیستی را می‌آموزند و مسوولیت اجتماعی را می‌پذیرند؛ نتیجه این وضعیت رشد و توسعه کشور است.

وی افزود: رواج زندگی مجردی موجب می‌شود که زندگی اجتماعی که به خانواده کاهش یافته است به افراد تقلیل یابد چرا که در کشور ما تنها نهاد قوی "خانواده" است. اگر خانواده نیز به تدریج از هم گسیخته شود و روحیه فردگرایی در آن وسعت یابد دیگر جایی برای تجربه با هم بودن وجود ندارد و هویت جمعی به هویت فردی کاهش می‌یابد. در این شرایط برای فرد تفاوت نمی‌کند که در ایران زندگی کند یا در کشور دیگری چون آنچه که باعث تعلق به کشور و جامعه می‌شود با هم بودگی آدم‌ها است.

معیدفر در پایان تاکید کرد: ازهم‌گسیختگی خانواده باعث می‌شود که هویت ملی و جمعی برای همیشه از بین برود، بنابراین حفظ نهاد خانواده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است
 

شهلای تنها

عضو جدید
کلا زندگی مجردی توی خونه ی مجردی عالمی دیگه ای داره
احساس مستقل بودن.برای خودت بودن.برای خودت زندگی کردن و خیلی چیزهای دیگه که شیرینی خاص خودشو داره
 

رضواان

عضو جدید
من خیلی دوس دارم تنها زندگی کنم یه جای دور واسه خودم بدون حضور هیچکس تنهای تنهای تنها فقط خودمو خودمو خودم
 

سماته

عضو جدید
زندگی مجردی خوبیه..وقتی بعد از مدتها برگردی و با خانواده زندگی کنی سختته...اما به نظر من که 3-4 سال مجردی زندگی کردم ، با اینکه خیلی خوبه ولی گاهی اوقات تنهایی کشنده میشه
 

sarah89

عضو جدید
اگه خونواده میذاشتن من الان خونه مجردی خودم بودم نه اتاقم!!!!
بنظر من اگ امنیتش تامین باشه خیلی هم خوبه
 

ارش کمان گیر

عضو جدید
کاربر ممتاز
زندگی مجرد......پرفکت هست:biggrin:...اونم دوران دانشجویی:D...

پاتوق بود....همش علمی بود دی
 

مسعود.م

متخصص والیبال باشگاه ورزشی
کاربر ممتاز
خودکفا بودن خیلی خوبه اما این خودکفایی لزوما با زندگی مجردی تحقق پیدا نمیکنه...
 

لیمویی

عضو جدید
کاربر ممتاز
من که تحمل تنهایی زندگی کردن رو ندارم...دوست دارم تو جمع کسایی باشم که دوستشون دارم و دوستم دارن....
همیشه هم برام سوال بوده چرا بعضیا دوست دارن برن خونه مجردی زندگی کنن؟
با اینکه الان بهترین سالهای زندگیمون کنار خونوادمون هست....
 

بانو امین

مدیر تالار اسلام و قرآن
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار
کاربر ممتاز
من که واقعا خسته ام
خیلی وقته دلم میخواد جدا باشم ولی شرایط نمیذاره
 

eti68

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم تنها زندگی کردم یه مدت.خوبه ولی زیادش نه!
مثلا آدم یکم تنها باشه خوبه نه زیاد!!خخ
 

vahid.gerrard

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خونه مجردی خیلی حال میده خودتی و خودت.کسی نیست بهت گیر بده که چرا تا صبح بیداری!!!
دوس داشتی میتونی ساعت 3 صبح بری قدم بزنی و ...
 

chantic

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم خیلی دوست دارم مجردی ومستقل زندگی کنم اما خانواده مخالفن حیف که نمیتونم.
 

etnn

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه خیلی بده! دوسش ندارم! :redface:

تنهایی زیادیش خفه کننده اس!
 

hadi1525

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من تجربه زندگی مجردی رو داشتم...
تنهایی خوبه ولی زندگی مجردی تنهاییش خیلی زیاده و هرکس نمیتونه دوام بیاره
از طرفی مسئولیت هایی رو به همراه داره
از پخت و پز و نظافت و شست و شو بگیر تا مسئولیت های خونه و مخارجش...
گاهی اوقات اگر از تنهایی خسته نشی از این کارها واقعا خسته میشی...
الان مدتیه برگشتم خونه پدرم و مسئولیت های اونجا رو ندارم ولی تونستم تا حدی محدوده تنهایی خودم رو حفظ کنم...
 
بالا