عشق واقعی یا عشق تصویری؟

RoyaL3

اخراجی موقت
عشق حقیقی هیچگاه به طور ناگهانی اتفاق نمی افتد . وقتی کسی می گوید :" از اولین لحظه ای که او را دیدم ، عاشقش شدم " به این علت است که شخصی را که او دیده است ، مشخصاتش مطابق با تصویر ایده آلی بوده که او در ذهن می پرورانده است .
اغلب ما بدون اینکه بدانیم ، در ذهن خود چنین تصویر ایده آلی را ایجاد می کنیم ، بنابراین وقتی کسی را میبینیم که شباهتی به این تصویر دارد و یا مانند آن رفتار می کند ، ناخود آگاه جذب او می شویم . همین !
ولی این هرگز عشق نیست . البته این حالت می تواند پیشرفت کرده و شکل عشق به خود بگیرد ، ولی برای رسیدن به عشق زمان لازم است .
خیال پردازی کردن ، آه کشیدن و در رویاها سیر کردن بیشتر احساس " دلباختگی " است تا عشق . عشق واقعی باید برای معشوق باشد . برای سعادت و خوشحالی او . پس باید تمام رفتارهای شما چنین سمت و سوئی داشته باشد . بنابراین کسی که عاشق است می تواند به راحتی درس بخواند و کار کند و به این بیندیشد که اینکار است که می تواند باعث خوشبختی فرد مورد علاقه اش شود . بر عکس ، دلباختگی باعث ایجاد خودخواهی می شود . انسان به اصطلاح دلباخته ازینکه از فرد مورد علاقه اش جدا شده احساس بدبختی می کند و مرتب در مورد او رویاپردازی می کند . در واقع او عاشق عشق است ، نه عاشق یک فرد خاص !
بر خلاف تصور عموم ، حسادت نشانه عشق حقیقی نیست . یکی از بزرگترین اشتباهات جوانان این است که فکر می کنند هر چه در یک رابطه ، حسادت بیشتر باشد ، عشق هم بیشتر است . بعضی حسادت ها بین دو نفر که یکدیگر را خیلی دوست دارند ، طبیعی ست . اما حسادت ، بیشتر نشان دهندۀ احساس مالکیت کردن است تا عشق .
به گفته یک روانکاو " کسانی که حسادت می ورزند ، دچار یک احساس ناامنی نهفته هستند که می تواند به نیاز شدی مورد محبت قرار گرفتن ، بیانجامد .در نتیجه آنها به شدت حسود هستند ، حتی اگر به طرف مقابل خود علاقه ای نداشته باشند ."
اگر عشق شما ، عشق راستین باشد ، با دور شدن از معشوق ، علاقه شما نسبت به او کم نمی شود . اگر شخص خاصی را هنگامی که با او هستید ، بیشتر دوست دارید ، احتمالا شما در آن لحظات مجذوب دلربائی و جذابیت او شده اید و این لزوما به این معنا نیست که عاشق شده اید . بنابر این وقتی او در کنار شما نیست ، شما درین که به او عشق می ورزید یا نه ، دچار تردید می شوید . به عبارتی در چنین رابطه ای حتی اگر عشقی نیز وجود داشته باشد ، عشقی سطحی و زود گذر است .
در مورد این سوال نیز بر خلاف تصور همگان ، عاشق نسبت به اشتباهات محبوبش نمی تواند بی تفاوت باشد و اصطلاح " عاشق کور است " ! صحت ندارد . کسی که واقعا عاشق است ایرادات محبوبش را می بیند ، ولی کسی که دلباخته است ، او را کاملا بی عیب و نقص می یابد .
مشکلات زندگی خانوادگی ، عاملی ست که باعث می شود شما اشتباها فکر کنید که عاشق شده اید .
تعداد زیادی از جوانان که فکر می کنند " عاشق شده اند " و این عشقشان به ازدواج می انجامد ، تمام چیزی که می خواستند این بوده که از فشارهای زندگی که برایشان غیر قابل تحمل بوده است ، فرار کنند . به عنوان مثال دختری که مرتب با پدر مادرش درگیری دارد ، با مردی آشنا می شود و او را مانند شوالیه شجاعی می بیند که می خواهد او را از این مشکلات برهاند .
عشق واقعی نباید با رویا و خیال سپری شود . عشق باید واقعیت ها را نیز ببیند . دو عامل اساسی در ازدواج ، پول و فرزند است . کسانی که واقعا به هم عشق می ورزند ، حتما باید دیدگاه یکدیگر را درین مورد بدانند . اگر زوجی تا به حال در مورد این دو موضوع صحبت نکرده اند ، رابطه آنها هنوز به عشق نرسیده است .
به عقیده روانشناسان ، تا زمانی که فکر کردن ، به ظاهر در روابط شما حکمفرما باشد ، از عشق واقعی دور هستید . زیرا زمانی که مطمئن باشید عاشق هستید و مورد عشق واقع شدید ، دیگر نیازی نیست که با آراستن بیش از حد خویش سعی در به دست آوردن عشق طرف مقابل داشته باشید .
داشتن وجه اشتراک در مشکلات زندگی به معنای عاشق بودن نیست . درست است که زن و شوهر در سختی های زندگی و غم و غصه ها با هم شریکند ؛ اما بدین معنی نیست که حتما عشقی بین آنها وجود د ارد . اکثر افراد در سنین جوانی این دو نکته را با هم یکی می کنند و چنین تصور می کنند که اگر با شخصی سختیهای مشابهی را گذرانده اند ، حتما می تواند بین آنها عشقی شکل گرفته و منتهی به ازدواج شود، اما این تصور غلطی ست .
عشق یک پیمان خصوصی میان دو نفر است و هیچ دلیلی ندارد که آن ها این احساس را همه جا آشکار سازند . اگر شخصی جزئیات روابطش را در حضور عموم بیان کند ، مطمئنا این رابطه هیچ بهره ای از عشق نبرده است.
او احتمالا با این کار می خواهد بین دوستانش کسب آبرو و شخصیت کند و این کاملا با عشق فرق میکند.
تفاوت عشق واقعی و عشق تصویری چیست؟
عشق تصویری طبق تصاویر ساخته شده در ذهن ما از فرد مورد نظر به وجود میاد و با دگرگون شدن تصاویر احساس مورد نظرکه عشق نامیده شده از بین میرود.
برای مثال زنی عاشق مردی شد،مرد صاحب مقام و مال زیادی بود ،زن همه جا به وجود مردش افتخار میکرد و ازشخصیت و مقام مرد احساس رضایت میکرد.
تا مرد ورشکسته شد،روزی زن احساس کرد که این مرد با مردی که در رویاهای خودش ساخته خیلی فرق میکند،زیبایی صورت و مقام و مالش رو از دست داده.
به این ترتیب مرد رو رها کرد و با مرد دیگری ازدواج کرد.اما مرد که عشق او را باور کرده بود و واقعا عاشقش بود اعتراضی نکرد و با مهربانی به او ابراز علاقه میکرد و توهین های زن را با نجابت پاسخ میداد.تا اینکه فهمید همسر جدید زن اونو کتک میزنه و اذیتش میکنه و این در آستانه ی تغییر تصاویر زن در ذهنش نسبت به مرد دوم بود که مرد اول مرد دوم را پیش خودش خوند و ازش درخواست کرد که زن رو اذیت نکنه.
و زن و مرد دوم به راحتی وآسایش کنار هم زندگی کردند و تصویر مرد دوم در ذهن زن سر جای خود باقی ماند.
 

Similar threads

بالا