عذاب به علت پول پرستی

zina20

عضو جدید
سال های قبل یک نفر از بزرگان و خوانین شیراز را دیدم که پیوسته انگشت خود را در دهان می گذاشت مانند کسی که آتش انگشت او را سوزانده باشد و بخواهد سوزش انگشت را از آب دهان تسکین دهد . از او پرسیدم سبب این کار چیست ؟ چون خلوت گشت گفت : مرا قضیه ای است عجیب زیرا من برادری داشتم بسیار ثروتمند و پول پرست و برای او وارثی غیر از من نبود و در بقیع به من وصیت نمود که کیسه ای پول و طلا دارم و چون تو همه ثروت مرا می گیری این کیسه را با من دفن کن برادرم که مرد با خود گفتم من به وصیت برادرم رفتار می نمایم و پس از دفن برادرم خود را به قبر رسانیده و کیسه لیره را در گوشه قبر پنهان کردم و از قبر بیرون آمدم . از این قضیه مدتی گذشت . به علمای محترم قضیه را گفتم . آنها گفتند خلاف شرع عمل کردی و آن پول را می بایست به فقرا و مساکین می دادی و خیرات و مبرات برای برادرت می نمودی .بنابراین به سراغ قبر کن رفتم و به او گفتم زمان قبر برادرم کیف اسناد از بغلم رها شده و می خواهم قبر را بشکافی و من پایین بروم و کیفم را بردارم . قبر کن خاکها را کنار ریخته و سنگ قبر و لحد را بر داشته دیدم که کیسه پول خالی و چیزی در آن نیست و در کنار قبر افتاده با خود گفتم ای وای موشها پول ها را بر داشته اند لیکن با خود اندیشیدم مگر موشها عقل دارند سر کیسه را باز نمایند و پولها را بردارند در صورتی که هیچ جای کیسه پاره نبود پس کفن را از روی برادرم کنار نمودم ناگهان دیدم که تمام لیره ها روی صورت او چیده شده چون خوب نگاه کردم لیره ها را از روی پیشانی او بردارم چنان داغ بود که گویا انگشتانم را عقرب نیش زده خوب نگاه کردم دیدم لیره ها توی گوشت فرو رفته و متصل به استخوان گردیده است . ای وای از حرام خواری و پول حرامی که در اثر کم کاری و حقه بازی و سرقت و احتکار و گران فروشی و تقلب و کلاهبرداری حاصل و عاید بشر می گردد و چه عذابش دردناک خواهد بود . مگر این که تا فرصتی باقی است توبه نماییم و به صراط مستقیم برگردیم . بله به هر حال از قبر بیرون آمده و قریب به بیست سال است که گویا انگشتانم با آهن تافته و سرخ شده بر خورد داشته و آنچه هم اطبا معالجه نمودند فایده نبخشید و شب و روز خواب و قراری ندارم و از شدت سوزش انگشتانم را متصل در دهانم می گذارم تا بلکه بتوانم از درد سوزش قدر در آرامش باشم .
 

Similar threads

بالا