طعنه با یک جوک به مهندسان علاقمند به بحث

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol:این تاپیکو زدم تا با یه جوک بگم که حال و روز این تاپیکهای بحث انگیز که مدام میخونیم تا یه چیزی گیرمون بیاد که به تلف کردن وقتمون بیارزه , ولی گیر نمیاد شبیه کار این مهندسای همین جوک پائینیه.
هزار و یک دلیل میارن و تا بوق شب مینویسند و من هم میخونم . اما آخرش جز سردرد چیزی گیرم نمیاد.

وسط یه شهری يه چاهي بوده، ‌هي ملت مي‌افتادن توش،‌زخم و زيلي مي‌شدن. ميان تو شهرداري يک جلسه برگذار مي‌کنن که واسه اين مشکل يک راه حلي پيدا کنن. يکي از مهندسا پا ميشه ميگه: يافتم! ما يک آمبولانس مي‌گذاريم بغل اين چاه، ‌هرکي افتاد توش رو سريع ببره بيمارستان. ملت همه هورا مي‌کشن..آفرين! ايول! دمت گرم!‌ يک مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق که همتون نفهميد!‌ آخه اينم شد راه حل؟! ملت ميگن، خوب تو ميگي چي‌کار کنيم؟ يارو ميگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بيمارستان، که بدبخت جون داده. ما بايد يک بيمارستان کناراين چاه بسازيم، که همه بهش سريع دسترسي داشته باشن! ملت ديگه خيلي حال مي‌کنن، کف مي‌زنن سوت مي‌کشن، که ايول بابا تو چه مخي داري!‌ يهو يه مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق هرچي بهمون ميگن ، حقمونه! آخه اين شد راه حل؟! اين همه خرج کنيم يک بيمارستان بسازيم کنارچاه که چي بشه؟ مردم تعجب مي‌کنن،‌ميگن: خوب تو ميگي چيکار کنيم؟ يارو ميگه: بابا اين که واضحه، ما اين چاهو پر مي‌کنيم، ميريم نزديک يک بيمارستان يک چاه مي‌زنيم!
این جرّ و بحث های این تاپیکهام . . . . :biggrin:
 

جاذبه

عضو جدید
:gol:این تاپیکو زدم تا با یه جوک بگم که حال و روز این تاپیکهای بحث انگیز که مدام میخونیم تا یه چیزی گیرمون بیاد که به تلف کردن وقتمون بیارزه , ولی گیر نمیاد شبیه کار این مهندسای همین جوک پائینیه.
هزار و یک دلیل میارن و تا بوق شب مینویسند و من هم میخونم . اما آخرش جز سردرد چیزی گیرم نمیاد.

وسط یه شهری يه چاهي بوده، ‌هي ملت مي‌افتادن توش،‌زخم و زيلي مي‌شدن. ميان تو شهرداري يک جلسه برگذار مي‌کنن که واسه اين مشکل يک راه حلي پيدا کنن. يکي از مهندسا پا ميشه ميگه: يافتم! ما يک آمبولانس مي‌گذاريم بغل اين چاه، ‌هرکي افتاد توش رو سريع ببره بيمارستان. ملت همه هورا مي‌کشن..آفرين! ايول! دمت گرم!‌ يک مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق که همتون نفهميد!‌ آخه اينم شد راه حل؟! ملت ميگن، خوب تو ميگي چي‌کار کنيم؟ يارو ميگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بيمارستان، که بدبخت جون داده. ما بايد يک بيمارستان کناراين چاه بسازيم، که همه بهش سريع دسترسي داشته باشن! ملت ديگه خيلي حال مي‌کنن، کف مي‌زنن سوت مي‌کشن، که ايول بابا تو چه مخي داري!‌ يهو يه مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق هرچي بهمون ميگن ، حقمونه! آخه اين شد راه حل؟! اين همه خرج کنيم يک بيمارستان بسازيم کنارچاه که چي بشه؟ مردم تعجب مي‌کنن،‌ميگن: خوب تو ميگي چيکار کنيم؟ يارو ميگه: بابا اين که واضحه، ما اين چاهو پر مي‌کنيم، ميريم نزديک يک بيمارستان يک چاه مي‌زنيم!
این جرّ و بحث های این تاپیکهام . . . . :biggrin:
:confused::crying2::w02::w13::w11::w15::w15:
 

nilgoon13

عضو جدید
خیلی قشنگ بود...
باید این رو برم تعریف کنم برای دوستام...
 

waffen

اخراجی موقت
دوستم وقتی سوم راهنمایی بودم برام این رو تعریف کرد. مردم از خنده.
یکم تست بود جکت.
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
ورژن جدیدش

یه نفر سر میخ و گذاشته بود تو دیوار با چکش می زده رو نوک میخ ...یه نفر دیگه می بینش میگه تو عجب ادم هستی این میخ مال دیوار پشت سرت.:smile:

اما خوب نیست درمورد باشگاه اینجوری فک کنیا:cry:
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
هنوز هم کمه.
شفافتر بنویس:D
سلام داداش وحید گل .
من بخیالم خیلی شفاف نوشتم. اثر انگشت هم روش نیست. میخوای بدون عینک بنویسم ؟
راستی 4 شنبه سوری مبارک .
وحید جان امشب راهی سفرم. جای منو خالی کن. آنقدر شفاف بنویس که اصلآ دیده نشه.
 

vahid321

عضو جدید
کاربر ممتاز
بالا