صدیقی پذیرفت، شاه نپذیرفت!(نظرتون چیه راجع به جمله اش؟)

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
تاریخ خواندنی است
متنی که در زیر میخونید برگرفته از سایت زمانه است.
جمله ای که دکتر غلامحسین صدیقی گفته واقعا تامل برانگیز است.
نمیدونم نظرتون چیه ولی نظرتون رو با تایید یا رد بگید ولی
خواهشا به کسی توهینی نکنید.
دیگه اینقدر مواردی ذکر میکنم برای نظر دادن که خسته شدم ولی دعوا و نزاع نکنید یه نظر که دنیا رو عوض نمیکنه.
--------
صدیقی پذیرفت، شاه نپذیرفت

سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی


پنج‌شنبه ۲۵ آبان ۱۳۵۷ هجری خورشیدی برابر ۱۵ نوامبر ۱۹۷۸ میلادی
غلامحسین صدیقی نخست وزیری را به شرط ماندن شاه پذیرفت
تلاش‌های مختلف برای کشاندن غلامحسین صدیقی به نخست وزیری عملاً بی‌نتیجه ماند. نام غلامحسین صدیقی، استاد دانشکده علوم اجتماعی و رییس پژوهشگاه این موسسه و یکی از معتبرترین شخصیت‌های ملی کشور و وزیرکشور کابینه مرحوم مصدق که پیش از این یکی دو بار به عنوان نامزد پست نخست وزیری مطرح شده بود، مجدداً مطرح شد.
گفته شد غلامحسین صدیقی برای احراز پست نخست وزیری طی ملاقاتی با شاه، با وی گفت و گو کرد. علی میرفطروس گفته است‌:
«تنها شخصیت ممتاز و برجسته جبهه ملی، دكتر غلامحسین صدیقی بود كه در طول این سال‌ها به فعالیت‌های فرهنگی و تحقیقاتی مشغول بود. او با تأسیس دانشكده علوم اجتماعی و تربیت دانشجویان بسیار، نقش بسیار مهمی در رواج جامعه‌شناسی و تحقیقات اجتماعی در ایران داشت».
وی در ادامه گفت:‌ «در بحران سال ۵۷، صدیقی ـ علی‌رغم مخالفت ۲۵ ساله‌اش با شاه ـ با او ملاقات كرد و مسوولیت نخست وزیری شاه را پذیرفت با این شرط كه «شاه از ایران خارج نشود» در شبی كه بسیاری از رهبران و مسوولان جبهه ملی برای شنیدن توضیحات دكتر صدیقی در خانه‌اش جمع شده بودند، عموماً با تصمیم صدیقی برای ملاقات با شاه و پذیرفتن نخست وزیری مخالفت كردند».
میرفطروس ادامه داد: «اما صدیقی ضمن تأكید بر ضرورت این ملاقات و آینده ..... كه با استقرار حكومت آیت الله خمینی در انتظار ایران است، با صدایی لرزان گفت: «روزی خواهد آمد كه شما در مرزهای بین‌المللی از آوردن نام ایران و ایرانی خجل و شرمسار باشید». از سوی دیگر سخنگوی جبهه ملی اعلام کرد بین کریم سنجابی و دولت نظامی ملاقات‌هایی انجام شده است».




دکتر غلامحسین صدیقی در ویکی پدیا
 
آخرین ویرایش:

A.R-KH-A

عضو جدید
کاربر ممتاز
روز شمار زندگي دکتر غلامحسين صديقي

روز شمار زندگي دکتر غلامحسين صديقي

** غلامحسين صديقي فرزند حسين صديقي نوري ملقب به اعتضاد دفتر ياسلي نوري در سال 1284 شمسي در سرچشمه در تهران متولد شد. تحصيلات ابتدائي و متوسطه را در تهران و در مدرسه آليانس و دارالفنون به اتمام رسانيد و زبان فرانسه را به خوبي فرا گرفت و در شهريور ماه 1308 در امتحان اعزام محصل به خارج شرکت کرد و به فرانسه رفت. ر


ر ** غلامحسين صديقي در فرانسه پنج ديپلم روان شناسي و اخلاق و جامعه شناسي و تاريخ اديان گرفت و پس از دريافت دکترا تز خود را با عنوان " جنبش هاي ديني در قرون دوم و سوم هجري " نوشت و در سال 1316 به ايران مراجعت کرد و به تدريس پرداخت. ر
ر
** دکتر غلامحسين صديقي بعد از انجام خدمت وظيفه مدتي دبير کل دانشگاه تهران شد و در هيئت نمايندگي ايران در يونسکو عضويت يافت و در کنفرانس هاي علمي در کشور هاي مختلف جهان شرکت نمود. ر
ر
** دکتر صديقي در کابينه اول دکتر مصدق در سال 1330 وزير پست و تلگراف شد و در کابينه دوم دکتر مصدق وزير کشور گرديد و تا آخرين روز نخست وزيري مصدق نايب نخست وزير و در کنار او بود و برنامه رفراندم انحلال مجلسين را پياده کرد. ر


ر ** دکتر صديقي روز 28 مرداد در خانه دکتر مصدق بود که وقتي خانه او مورد حمله قرار گرفت همراه نخست وزير به مخفي گاه رفت و سپس خود را به دولت زاهدي معرفي کرد و مدتي در زندان به سر برد و بدون محکوميت آزاد شد و به تدريس ادامه داد و مؤسسه تحقيقات و مطالعه اجتماعي از يادگارهاي او مي باشد. ر


ر ** دکتر صديقي تا سال 1357 گاهي در زندان و مدتي مخفي بود و زماني هم تدريس مي کرد. تا اين که از طرف شاه فقيد براي قبول نخست وزيري دعوت شد و خواستار اقامت شاه در ايران گرديد و چون نتوانست با شاه توافق کند از قبول اين سمت خودداري کرد ولي دکتر بختيار را ياري مي کرد که در قبول نخست وزيري توفيق يابد. ر
ر

** دکتر صديقي که بين گروه هاي مختلف از محبوبيت خاصي برخوردار بود در سال 1370 در سن 86 سالگي در تهران در گذشت که از او تجليل زيادي شد


به نقل از فرهنگسرا
 

pinion

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از ماست که بر ماست

دوست عزیز این جبر تاریخه و یک سیکله و همینطور تکرار میشه و به نوع حاکمیت بستگی نداره ( دیالکتیک ).
ثانیا منتسکیو خیلی وقت پیش ثابت کرد که نظامهای توتالیر غیر از فساد ثمره ای ندارند . حالا چه شاه باشه چه .... .
پس حسرت " حکومتی رو که کشورهای دموکرات خدشون اونو قبول ندارن " خوردن کار بی معنیه
 

حمید...HaMiD

عضو جدید
کاربر ممتاز
«روزی خواهد آمد كه شما در مرزهای بین‌المللی از آوردن نام ایران و ایرانی خجل و شرمسار باشید».

بله اون روز خیلی وقته اومده
در تمامی سفر هایم مجبور بودم از پاسپورت با نام مادرم استفاده کنم

تا شاید یه ذره مثل بقیه نگاهم کنن.:(

 

mahdicar20

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
با سلام

با سلام

به نظر من اون روز هنوز نیومده
وگرنه ما هم سفر رفتیم به چندتا کشور اگر کاری نداشته باشی کاریت ندارن زندگی همینه ولی به نظر من اگر یه حکومت همین طور عوض بشه مردمش از خیلی چیزا عقب میوفتند مثل جنگ میمونه که چیزی جز نابودی نداره
mahdicar20:)
 

Similar threads

بالا