farhad81
عضو جدید
شیمیست به مثابه ی دشمن مهندس شیمی!!
نه........دست نگه دارید ما قصد تفرقه اندازی در بلاد دانشمندان را نداریم و دنبال آتش بیاری و دو به هم زنی هم نیستیم.تنها می خواهیم یک سری تفکرات علوم محض را که می تواند در کار طراحی و مدیریت مهندسی یک پروسه اخلال ایجاد کند بررسی نماییم.
1-شیمیست همواره در بررسی یک واکنش نقطه ای که بیشترین بازدهی(yield) وجود دارد را پیدا کرده و به شما به عنوان یک مهندس شیمی گزارش می کند تا شرایط عملیاتی رآکتور را برای آن نقطه تعیین و اجرا کنید.ولی از کجا معلوم که این نقطه نقطه ی به دردبخوری برای شما باشد؟
این واکنش را نگاه بکنید:
و محصول مورد نظر شما هم B می باشد.
حتما پروفیل غلظت این واکنش را به یاد دارید. ما ان را در زیر آورده ایم.
همانطور که میبینید نخست A دارد مصرف می شود و B تولید می شود.این فرآیند آنقدر ادامه پیدا می کند که غلظت B در سستم زیاد شود.ان گاه B شروع می کند به تبدیل شدن به C.و البته در یک جا میزان B به حداکثر خود می رسد و از آن پس شروع به کاهش می کند.شیمیست کمپانی شما حتما نقطه ی P را به عنوان بیشترین بازدهی برای محصول تعیین و به شما اطلاع می دهد.و لابد شما هم به عنوان مهندس باید برای این میزان غلظت B رآکتور را طراحی کنید.ولی دست نگهدارید.نگاه بکنید ببینید در این نقطه چه میزان A مصرف نشده و C تولیدی وجود دارد.فکرش را کرده اید که چه مراحل جداسازی دشواری در پیش دارید؟آیا بهتر نیست نقطه ی اپتیمم را کمی به عقب تر شیفت کنید که غلظت مواد دیگر کمتر باشد؟شما به عنوان یک مهندس به پروفیل غلظت ها نیاز دارید تا یک نقطه ی اپتیمم اقتصادی پیدا کنید.بدون توجه به نقطه ی اپتیمم سینتیکی شیمیست ها.
2-انتخاب یک کاتالیست یکی دیگر از مواردی است که بهتر است مهندسان چشم بسته به حرفهای شیمیست ها گوش نکنند.
شیمیست ها برای انتخاب یک کاتالیست مناسب روش معین و روتینی دارند.آن ها چند کاتالیست را گرفته و واکنش مشخص را در حضور همه آن ها امتحان می کنند.دست آخر کاتالیستی که بیشتر از سایرین سرعت واکنش را بالا برد به عنوان بهترین انتخاب از سوی آن ها تعیین می گردد.
توجه داشته باشید شیمیست به این نمی اندیشد که کاتالیست انتخابی چقدر گران است.عمر مفید ان چقدر می باشد یا این که احیای ان چه هزینه و مراحلی در پیش دارد.
انتخاب یک کاتالیست نه به بیشترین سرعت که به خواص ماهیتی خود کاتالیست هم وابسته است.بسا که شما کاتالیستی که سرعت واکنش را کمتر(نسبت به سایر انتخاب ها) افزایش می دهد را برگزینید به این دلیل که هم ارزان تر است.عمر مفید بیشتری دارد و احیای ان ساده می باشد.
3-مواد اولیه ای که شیمیست در آزمایشگاه استفاده می کند احتمالا همه از محصولات کمپانی مرک با حداکثر خلوص ممکن هستند.او حتا با وسواس و دقت فراوان هر نوع آلوده گی احتمالی که ممکن است در کارش اخلال اجاد کند را حذف می کند.و به این ترتیب به یک نتیجه درست می رسد و ان را به شما اطلاع خواهد داد.
ولی ماده اولیه ای که در اختیار شماست تقریبا همیشه حاوی ناخالصی هایی است که می تواند در سرعت واکنش درصد تبدیل و حتا شرایط عملیاتی تاثیرگذار باشد.اعتماد به نتایج شسته و رفته شیمیست در صنعت می تواند نادیده گرفتن این الوده گی ها را در پی داشته باشد که قطعا برای پروسه مشکل ایجاد می کند.
4-شیمیست در یک محیط کوچک و آرام و با حجم اندک از مواد یک سری نتایج به عنوان تصمی در اختیار شما خواهد گذاشت.شدت جریانی که او در آزمایشگاه هنگام کار با گاز سروکار دارد شاید ندرتا از توان
میلیگرم بر ثانیه تجاوز کند.از وظایف او نیست که پروسه را scale up کند.و به این بیندیشد که کمپرسور ها و رآکتورهای بزرگی که بتواند گاز را پروسس کند چه قدر گران قیمت خواهند بود.
نتیچه گیری:
نظر و اندیشه ی شما در همه ی کارهای شیمیست ها باید دیده شود.بدانید که اصل طراحی و در نتیجه عواقب آن به عهده ی شما خواهد بود.پس بدانید از شیمسیت ها چی می خواهید و نتایج خروجی از آزمایشگاه را به نحو مهندسی مدیریت نمایید.
نه........دست نگه دارید ما قصد تفرقه اندازی در بلاد دانشمندان را نداریم و دنبال آتش بیاری و دو به هم زنی هم نیستیم.تنها می خواهیم یک سری تفکرات علوم محض را که می تواند در کار طراحی و مدیریت مهندسی یک پروسه اخلال ایجاد کند بررسی نماییم.
1-شیمیست همواره در بررسی یک واکنش نقطه ای که بیشترین بازدهی(yield) وجود دارد را پیدا کرده و به شما به عنوان یک مهندس شیمی گزارش می کند تا شرایط عملیاتی رآکتور را برای آن نقطه تعیین و اجرا کنید.ولی از کجا معلوم که این نقطه نقطه ی به دردبخوری برای شما باشد؟
این واکنش را نگاه بکنید:
AàBàC
و محصول مورد نظر شما هم B می باشد.
حتما پروفیل غلظت این واکنش را به یاد دارید. ما ان را در زیر آورده ایم.
همانطور که میبینید نخست A دارد مصرف می شود و B تولید می شود.این فرآیند آنقدر ادامه پیدا می کند که غلظت B در سستم زیاد شود.ان گاه B شروع می کند به تبدیل شدن به C.و البته در یک جا میزان B به حداکثر خود می رسد و از آن پس شروع به کاهش می کند.شیمیست کمپانی شما حتما نقطه ی P را به عنوان بیشترین بازدهی برای محصول تعیین و به شما اطلاع می دهد.و لابد شما هم به عنوان مهندس باید برای این میزان غلظت B رآکتور را طراحی کنید.ولی دست نگهدارید.نگاه بکنید ببینید در این نقطه چه میزان A مصرف نشده و C تولیدی وجود دارد.فکرش را کرده اید که چه مراحل جداسازی دشواری در پیش دارید؟آیا بهتر نیست نقطه ی اپتیمم را کمی به عقب تر شیفت کنید که غلظت مواد دیگر کمتر باشد؟شما به عنوان یک مهندس به پروفیل غلظت ها نیاز دارید تا یک نقطه ی اپتیمم اقتصادی پیدا کنید.بدون توجه به نقطه ی اپتیمم سینتیکی شیمیست ها.
2-انتخاب یک کاتالیست یکی دیگر از مواردی است که بهتر است مهندسان چشم بسته به حرفهای شیمیست ها گوش نکنند.
شیمیست ها برای انتخاب یک کاتالیست مناسب روش معین و روتینی دارند.آن ها چند کاتالیست را گرفته و واکنش مشخص را در حضور همه آن ها امتحان می کنند.دست آخر کاتالیستی که بیشتر از سایرین سرعت واکنش را بالا برد به عنوان بهترین انتخاب از سوی آن ها تعیین می گردد.
توجه داشته باشید شیمیست به این نمی اندیشد که کاتالیست انتخابی چقدر گران است.عمر مفید ان چقدر می باشد یا این که احیای ان چه هزینه و مراحلی در پیش دارد.
انتخاب یک کاتالیست نه به بیشترین سرعت که به خواص ماهیتی خود کاتالیست هم وابسته است.بسا که شما کاتالیستی که سرعت واکنش را کمتر(نسبت به سایر انتخاب ها) افزایش می دهد را برگزینید به این دلیل که هم ارزان تر است.عمر مفید بیشتری دارد و احیای ان ساده می باشد.
3-مواد اولیه ای که شیمیست در آزمایشگاه استفاده می کند احتمالا همه از محصولات کمپانی مرک با حداکثر خلوص ممکن هستند.او حتا با وسواس و دقت فراوان هر نوع آلوده گی احتمالی که ممکن است در کارش اخلال اجاد کند را حذف می کند.و به این ترتیب به یک نتیجه درست می رسد و ان را به شما اطلاع خواهد داد.
ولی ماده اولیه ای که در اختیار شماست تقریبا همیشه حاوی ناخالصی هایی است که می تواند در سرعت واکنش درصد تبدیل و حتا شرایط عملیاتی تاثیرگذار باشد.اعتماد به نتایج شسته و رفته شیمیست در صنعت می تواند نادیده گرفتن این الوده گی ها را در پی داشته باشد که قطعا برای پروسه مشکل ایجاد می کند.
4-شیمیست در یک محیط کوچک و آرام و با حجم اندک از مواد یک سری نتایج به عنوان تصمی در اختیار شما خواهد گذاشت.شدت جریانی که او در آزمایشگاه هنگام کار با گاز سروکار دارد شاید ندرتا از توان
میلیگرم بر ثانیه تجاوز کند.از وظایف او نیست که پروسه را scale up کند.و به این بیندیشد که کمپرسور ها و رآکتورهای بزرگی که بتواند گاز را پروسس کند چه قدر گران قیمت خواهند بود.
نتیچه گیری:
نظر و اندیشه ی شما در همه ی کارهای شیمیست ها باید دیده شود.بدانید که اصل طراحی و در نتیجه عواقب آن به عهده ی شما خواهد بود.پس بدانید از شیمسیت ها چی می خواهید و نتایج خروجی از آزمایشگاه را به نحو مهندسی مدیریت نمایید.