شهرسازی ، برنامه ریزی شهری وجابجائی وگرایشهای استقرارجمعیت .

halee

عضو جدید
درزمینه خصلت یابی روند تحولات جمعیتی ، جمعیت شناسی(دموگرافی) دردوران معاصر، علاوه بر ویژگیهای مربوط به افزایش ویا کاهش میزان جمعیت کشور، مسئله دیگری که تاکنون از توجه کافی به ان غفلت شده وامروزه ، توفیقء پرداختن واقدام دراموری همچون : برنامه ریزی شهری ویا حتی برنامه ریزی دربخشهای دیگرجامعه ، درگروشناسائی زوایای ناشناخته ویا مطرح نشده ان ویا شناسائی وخصلت یابی جوانب مختلف ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی وفیزیکی- فضائی روند جابجائی جمعیتی وگرایشهای استقرارحال وآینده ان است .
واقعیت این استکه بعلت جوانی ومحدودیتهای متنوع علوم انسانی درجامعه ، خاصه درمورد پژوهش درمقولاتی چون : اقصاد ، جامعه شناسی ، جغرافیا ، بوم شناسی ، فرصت کافی برای تعمیق پژوهشهای مربوط به این مقولات درزمینه شهری- فضائی چندان فراهم نشده ، مطالعاتی هم که تاکنون درزمینه مورد بحث انجام شده اغلب محدود ، بسیارکلی وبدون پشتوانه تئوریک برگرفته ازپژوهشهای همه جانبه ازوضع موجود در بخش شهری کشور ، میباشند .
مسئله ایکه امروزه برای مقوله شهرسازی ویا هرسطح ازبرنامه ریزی های فضائی مطرح میباشد ، خصلت یابی وتبیین همه جانبه شهرنشینی معاصر وبطورکلی بخش شهری جامعه ، سیستم وشبکه شهرهای کشورازجهاتی چون : گرایشهای استقرارفضائی حال وآینده ان ، پویائی وتحولات جمعیتی هرمرتبه از سلسله مراتب شهری ، عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی تعیین کننده این گرایشها وبلاخره سایرویژگی هائی که درخصلت یابی بخش شهری دروضع موجود تاثیرگزار وتعیین کننده اند .
دررابطه بااین مقوله مهمترین مسئله دروضع موجود کشور، نقش کلانشهرها وبویژه کلانشهرتهران درتحولاتی استکه : شکل بندی «هیئت فضائیء» بخش شهری ویا به بیانی دیگر، تحولات کیفی وکمی سیستم وشبکه شهرهای کشور را تحقق می بخشد . یعنی بررسی اینکه : چگونه ، ازیکسو روند تحولات اقتصادی اجتماعی کنونی دربخش شهری کشورشرایط جدید ، امکانات وهمچنین معضلاتی را برای کلان شهرها پیش میاورند . وازسوی دیگردراین روند تاثیرمتقابل ، کلان شهرها هم چگونه درحال دگرگونی اوضاع واحوال بخش شهری کشورهستند . دراین راستا اگربفرض روی شناسائی عوامل اصلی تحولات کلانشهرتامل نمائیم ، ملاحظه خواهد شد امروزه باتوجه به وضعیت ویژه اقتصادی، اجتماعی – جمعیتی وسیاسی جامعه تحولات مربوط به شکل گیری استقرارجمعیت وامکانات وگرایش های اینده ان درکلان شهرهایمان تحت تاثیر دوگروه عواملند .
گروه اول : شامل عوامل مختلف اقتصادی اجتماعی وسیاسی دروضع حال وگذشته معاصرجامعه اند، که تاثیرکمی وکیفی انها میزان وویژگی جابجائی جمعیتی ، نخست ازروستا به شهرواکنون بموازات ان جابجائی درون بخش شهری بسوی کلان شهرها ، را تعیین مینمایند . بنابراین دردوران معاصر، هم اکنون ودراینده ، تا رسیدن به مرحله تثبیت شهرنشینی ، باجابجائی جمعیت ازاطراف بسمت کلان شهرها بویژه کلان شهرتهران ، مواجه ایم .
دراین زمینه انچه درخورتوجه است اینکه : هنگامیکه چگونگی تغییروتحولات جمعیتی کلان شهرها ویا قطب های شهری اصلی کشوررا مورد توجه قرارمیدهیم ، میباید : ازیک سو قلمرو وعرصه مطالعه «منطقه کلانشهریء» هرکدام ازاین کلانشهرها باشد ؛ ازسوی دیگراین مهم را درنظرداشت که درشرایط کنونی اغلب قطبهای اصلی ، که انها را کلانشهر مینامیم ، بعلت بقای توسعه نیافتگیهای ساختاری ، نقش کلانشهری چندانی درمنطقه خود ایفا نمی نمایند ( واقعیتی که تعیین حدود منطقه کلانشهری انها را بسیار مشکل مینماید ) درهرصورت بدون توجه به منطقه کلانشهری بعنوان واحد مورد مطالعه ، حتی باوجود اینکه عملکرد کلانشهری بسیاری از قطب های اصلی ما جزئی (پارسیال ) وضعیف میباشند ، نتیجه گیری ها با انحرافات فاهش مواجه خواهند شد .
واقعیت دیگراینکه ، درمطالعات مربوط به کلان شهرهای کشورانچنان که باید قلمروکلانشهری چندان رعایت نمیشود . حتی درمطالعات ارگانهای رسمی هم حد وحدود منطقه کلان شهری هرکلان شهرچندان بصورت مستدل وتعریف شده ای مشخص نیست! درشرایط کنونی که بخش شهری جامعه دچارناپایداری استقرارجمعیتی وجابجائی درجهت استقرارمتمرکزدرمناطق کلانشهری است ، میباید مرتبه هر«کلانشهر» درسلسله مراتب شهری را «فعلا" تا رسین به مرحله تثبیت نسبی شهرنشینی » حتما" منطقه کلان شهری
ان به حساب آورد .
 
بالا