شهرسازا همه با هم (تحقیقاتی در باب شهرسازی)

با سلام
این تاپیکو من واسه این ایجاد کردم که اگه کسی تحقیقی در باره مسائل شهرسازی داشت و می خواست در اختیار بقیه بداره اینجا این کارو بکنه که یه مجموعه خوب و قوی با کمک همدیگه بسازیم

پیشاپیش از مطالب خوبتون ممنونم:)
 
بازار و اجزای آن

بازار و اجزای آن

انواع بازار


مردم براي خريد يا فروش كالاها ، با توجه به توليدات و نيازمنديهاي خود ، به انواع بازارها مراجعه مي كردند و يا هنوز مي كنند.


1-بازار فصلي


در گذشته ، مانند امروز ، فراورده هايي بودنده اند كه يك بار در سال توليد و در بازارهاي فصلي ارائه مي شدند.براي مثال مي توان از فراورده هاي حيواني از قبيل پشم و روغن نام برد.


تجار يا عوامل ايشان از شهري به شهري مي رفتند و محصولات فصل را مي خريدند. هنوز هم در فصل بهار خريداران به مناطق عشايري مي روند و محصولات دامي آنها را خريداري مي كنند.


در ارديبهشت ، صدها خريدار به خوزستان مي روند و محصول هندوانه آن منطقه را مي خرند.


دهها كاميون كوچك و بزرگ در شهر انديمشك به صف ايستاده اند و به محض آنكه خريدار با كشاورز بر سر قيمت به توافق رسيد هندوانه ها را بار مي كنند و عازم شهر هاي مختلف مي شوند.


2-بازار روز


اين بازارها كه به شنبه بازار و يكشنبه بازار و جز آن معروفند ، معمولا در محله هايي تشكيل مي شوند كه به خاطر وضع جغرافيايي ، جمعيت ها ، به طور پراكنده و با فاصله كم زندگي مي كنند.


اين نوع پراكندگي باعث مي شود كه فاصله ها تا مراكز خريد بزرگ زياد شود و در نتيجه مردم نتوانند به بازارهاي سنتي مراجعه و خريد و فروش كنند.به همين خاطر است كه در اين صورت فروشندگان به مراكز تجمع مراجعه مي كنند و بازار روز تشكيل مي شود. در كشور ما اينگونه بازارها غالبا در منطقه گيلان و مازندران تشكيل مي شوند كه شرايط جغرافيايي خوبي دارند.


3-بازار در شهرهاي بزرگ


طبيعي است كه بازار ، در اولين روز پيدايش در شهرهاي بزرگ ، به شكل امروزي نبوده و به مرور زمان قالب و وضعيت امروزي را يافته است. نطفه بازار تهران كه شايد اغلب مردم ايران آن را ديده اند ، در دوران سلطنت شاه طهماسب بسته شد. در آن زمان براي تهران برج و بارويي ساخته شد. چهار دروازه را به خارج مرتبط مي كرد.مهمترين دروازه تهران در آن روزگار دروازه حضرت عبدالعظيم بود ، زيرا اين دروازه بود كه تهران را به مادر شهر ، يعني ري ، و مناطق جنوبي كشور متصل مي كرد.


از آنجا كه در قديم معمولا نقشه و الگوي جامع و مانعي براي شهرسازي وجود نداشت ، مردم در اطراف جوي ها و مسيل ها خانه ها و دكان هاي خود را بنا مي كردند . طبيعي است كه اين شيوه ساختمان سازي باعث پديد آمدن كوچه ها و گذرهاي كج و معوج مي شد.




اگرچه صورت ظاهري بازارها دالاني شكل است ولي كلمه دالان در بازار معني خاصي دارد . براي آنكه با اصطلاحات بكار برده شده در بازار ها آشنا شويم توضيحاتي در اين مورد لازم است.


در بازارهاي ايران با اسامي زير برخورد مي كنيم:راسته بازار ، قيصريه ، دالان ، كاروانسرا ، سرا ، تيم،تيمچه و چهارسو.


1-راسته بازار


راسته بازار به خيابان اصلي بازار گفته مي شود. كلمه راسته همان رسته به معناي صنف است. براي مثال گفته مي شود راسته كفاشها. در راستاي كفاشها عده زيادي كفاش ، كنار هم ، در دكان ها مستقر هستند و مشغول ساخت كفش و يا فروش آنند.


2-دالان


در بازار دالان به محلي گفته مي شود كه در آن اصناف مختلفي فعاليت دارند. در دالان مي توان مي توان دكان لوازم و تحرير فروشي را در كنار دكان لوازم خانگي ديد ، و پشم فروشي را در كنار يك دكان چلو كبابي. اين دالان ها مي توانند بسيار طولاني و تو در تو باشند. همه دالان ها به هم مرتبط اند و در عين حال راههاي ارتباطي راسته ها نيز هستند.





3-قيصريه


قيصريه معمولا به راسته اي گفته مي شود كه در آن كالاهاي سبك وزن و گران قيمت به فروش مي رسد.تفاوت قيصريه با راسته در اين است كه در دو انتهاي دالان قيصريه دو در بسيار محكم و سنگين كار گذاشته مي شد كه در شب ها آنها را مي بستند. صنف طلا فروش ، ساعت فروش و از اين قبيل در قيصريه ها مستقر بوده اند.


4-تيم و تيمچه


در بالا گفته شد كه در قيصريه ها كالاهاي سبك وزن و گران قيمت به مشتريان عرضه مي شود . در تيم و تيمچه كالاها گران وزن و گران قيمت اند.قيصريه در دالان قرار دارد ولي تيم و تيمچه به صورت ميدان اند و به خاطر بالا بودن قيمت كالا ها ي موجود در آن ، مانند قيصريه ها ، دري بزرگ و سنگين دارند كه شب ها آنها را مي بندند.پس تيم و تيمچه محل فروش و عرضه كالاهايي هستند كه احتياج به جاي زيادي دارند ، مانند فرش و قاليچه و انواع پارچه هاي گران قيمت . تيم و تيمچه را در دو طبقه مي ساختند. در طبقه بالا تجارتخانه قرار داشت و درب طبقه زيرين كالا را عرضه مي كردند.خدمات صنفي كه در يك تيم يا تيمچه مستقر است در همان محل عرضه مي شود.براي مثال در تيمچه اي كه فرش و پارچه گران قيمت عرضه مي شود ، رنگ قالي فروشي ، پشم فروشي و خياطي هم مستقر است. همچنين معمولا در تيم و تيمچه خدماتي مانند آبدارخانه و آشپزخانه نيز وجود دارد. تيم ها و تيمچه ها مسقف اند و معماران هميشه سعي در آن داشته اند كه اين سقف ها را هرچه زيبا تر و با شكوه تر بنا كنند.


5-كاروانسرا


محلي را كه كاروانها شب هنگام به استراحت مي پرداختند كاروانسرا مي گويند. در كاروانسراهاي بين راه كاروانيان مي توانستند براي حيوانات خود علوفه وساير خدمات ، مانند نعل بندي ، نيز بيابند . در كاروانسراها اتاق هايي به نام حجره براي مسافران و طويله و اسطبل براي حيوانات مي ساختند . در ميان كاروانسرا چاه آب يا قناتي آب مشروب مسافران را تامين مي كرد. امروزه نيز مسافران در طول جاده هاي ايران با بقاياي بعضي از اين كاروانسراها برخورد مي كنند . گاهي در ميان آنها كاروانسراهايي يافت مي شود كه هنوز پا برجا و قابل استفاده اند . در شهر هاي كوچك كاروانسرا طبيعتا در خيابان اصلي قرار داشت و مانند يك هتل يا مسافرخانه عمل مي كرد .


كاروانسراهاي بازرگانان ثروتمند از كاروانسراهاي بازرگانان متوسط جدا بود و اقليت هاي مذهبي مانند زرتشتيان ، يهوديان و مسيحيان كاروانسراهاي مخصوص به خود داشتند.


6- سرا


در بازار ، سرا همان نقش كاروانسرا را دارد ، با اين تفاوت كه در سرا كالايي جز كالا ها ي كوچك و


آن هم به عنوان نمونه وارد نمي شود.سرا ها هم در فضاهايي بسيار بزرگ و در دو طبقه ساخته مي شدند.در طبقه بالا دفاتر تجارتخانه ها قرار داشت و در طبقه پايين انبار ها و كارگاه هاي توليدي.در سراها و كاروانسراها خرده فروشي نمي كردند بلكه معاملات كلي انجام مي دادند .


از آنجا كه عبور و مرور حيوانات در بازار ممنوع بود ، سراها و كاروانسراها در خيابان هاي جداگانه و موازي راسته ها بودند و با دروازه ها ارتباط داشتند. عبور مرور حيوانات و گاريها در بازار ها به سه ملاحظه مهم ممنوع بود :


-از آنجا كه محيط بازارها بسته و بسيار شلوغ است مدفوعات حيوانات باعث ايجاد محيط غير بهداشتي و متعفن مي شد.


-چنانچه از عبور و مرور حيوانات و گاريها در بازار جلوگيري نمي شد ، محيط بازار مورد تاخت و تاز بعضي از مردم غير مسئول قرار مي گرفت و باعث مي شد كه امنيت جاني مردم در بازار تهديد شود و فروشنده و خريدار نتوانند با خيال راحت به كار خود بپردازند.


-رفت وآمد مردم مشكل و گاه ناممكن مي گشت .


البته اين اصول هميشه رعايت نمي شد و گردن كلفتها زير بار نمي رفتند . متاسفانه امروزه اين ملاحظات فراموش شده و در بازار هاي ايران انواع موتور سيكلت و گاري جان خريدار و فروشنده را به لب مي رسانند .


7-چهارسو


يك چهار راه را در بازار (چهار سو) يا( چار سو) مي گويند .البته بايد در نظر داشت كه هر چهار راهي چهار سو نيست بلكه محل تلاقي دو راسته بازار بزرگ تشكيل چهار سو مي دهد . چهار سو هشت ضلع دارد كه چهار طرف آن مسير بازار ها است و يك طرف آن راه پله طبقه فوقاني بازار .


سه طرف ديگر را صرافها يا آنان كه خبره بازار بودند اشغال مي كردند . راه پله در چهار سوها به دو دليل ايجاد مي شد :


اول آنكه راهي براي دسترسي به پشت بام جهت تعميرات ويا طبقات فوقاني بازار بود .


دوم اينكه در بازار ها كسبه و پيشه وران در مواقع شلوغي بازار از رو.ي پشت بام از نقطه اي به نقطه اي ديگر مي رفتند و به اين ترتيب مي توانستند با سرعت بيشتري به مقصد برسند .


اين چهارسوها معمولا معماري بسيار زيادي دارند . معماران سعي مي كردند هر چه در چنته دارند در ساختمان آن بكار ببندند .


چهار سو محل استقرار داروغه نيز بود و در آنجا (تخت) او را مي زدند . از آنجا كه چهار سو مهمترين محل گذر مردم شهر بوده است ، حكامان آن را محل اجراي احكام نمايشي خود مي كرده اند . جسد طغرل سوم سه روز در چهاسوي بازار ري به دار آويخته بود.


8-بازارچه


اهالي محله هاي شهري براي خريد هاي كلي خود به بازار مراجعه مي كردند. آنها احتياجات روزمره اي هم داشته اند كه هرچند مي توانستند از بازار تهيه كنند ، ولي اغلب به علت بعد مسافت بازار ترجيح مي دادند آنها را در محل زندگي خود تهيه كنند . به اين ترتيب در هر محل تعدادي دكان (غالبا بقالي و سبزي فروشي و قصابي و قهوه خانه و پينه دوزي و كبابي ... ) مجموعه اي را تشكيل مي دادند كه معمولا در دو طرف گذر گاه مسقفي مستقر مي شدند . اين مجموعه را بازار چه مي ناميدند .


بازار


بازار ، كه خود به تنهايي نمي توانست نيازهاي روز افزون مردم را برآورد كند ، به ناچار در كنار خود سراها ، تيمچه ها ، تيم ها و قيصريه هايي به وجود آورد كه هر يك به كاري مي آمد . پس بازار از مجموعه اي از مغازه ها تشكيل يافته كه با معبر سر پوشيده و كاروانسرها ، تيمچه ها ، سراها و شتر خانه ها تشكيل بافت خاصي را مي دهد . علاوه بر اين ها در جوار اين مجموعه اماكن عمومي مانند حمام-تكيه-مدرسه-مسجد-سقاخانه-زورخانه-قهوه خانه وجود داشته است كه بر روي هم بافت كامل و اندامواري را به وجود مي آورده كه از نظر ارتباطات بخش هاي مختلف زندگي و فعاليت هاي اقتصادي ، اجتماعي ، مذهبي و سياسي جوابگوي نيازمنديهاي مردم بوده است . به علت وجود همين امكانات بوده كه اغلب كسبه و كارگران بازار و روستايياني كه به شهر مي آمدند در اطراف بازار سكني مي گزيدند . البته تجار و طبقه حاكم دورتر از محيط بازار و هياهوي اطراف آن مي زيستند . با دور شدن از محيط بازار داشتن خانه وسيع سهل ترمي شد ، امروزه در ايام تعطيل و شب ها بازار كالبدي بي روح و مرده مي نمايد ، ولي در گذشته رفت و آمد و عبور كاروانها و اقامت موقتي روستاييان در كاروانسراها بازار را مانند روز زنده مي نمود .






نكته ها


1-بعضي معتقداند كه علت گرد آمدن اصناف در يك راسته به اين دليل است كه اصناف به فكر رفاه و قدرت انتخاب مشتريان و خيرخواه آنان اند. اين اشتباه است ، زيرا از ايام گذشته تا زمان حال ، چه در منابع تاريخي و چه در تجربه ، مشاهده شده است كه همه بازاريان از نظر درستي ، امانت داري ، خيرخواهي و راستگويي هيچ گاه همانند هم نيستند.


2-اصولا بازار از اين جهت ساخته مي شد كه محيط مخصوص دادوستد و محل تمركز عرضه و تقاضا و رقابت و فعاليت و همكاري و صرفه جويي در وقت خريدار باشد و از تورم و گراني و آشفتگي معانلات جلوگيري كند ، همچنين حفظ كاسب و مشتري از گرماي تابستان و سرماي زمستان و گردوغبار و گل و لاي و حفظ اجناس و امتعه از حرارت آفتاب و برودت و رطوبت و خاصيتي كه براي دكان دار از نظر جلوه و جلاي متاع و استتار معايب اجناس داشت و موجب رغبت هر كاسب به كسب در بازار مي شد.


3-در مورد وطن دوستي ، وطن پرستي و ملي گرايي بازاريان نيز صحبت زيادي شده است ، كه اين نتيجه تبليغات خودشان است.بازرگانان ، در مرحله نخست به فكر سود و زيان خويش است .


4-در مورد بازار و بازاري جعفر شهري مطالب جالبي دارد :


(... خارجي چراغ زنبوري مي فرستاد و همراهش لاستيك و در و توري و سوزن و پستانكي يدكي ، تا خريدار هم تشويق شود هم براي مدتي از دردسر خريد و مراجعه به چراغساز آسوده باشد ، و بازاري به صورتي در جعبه آن را باز كرده همه يدكي ها را از آن بيرون مي كشيد و به همين صورت هر گونه از اين اشياء و ديگر امتعه را كه به نوعي در هر يكشان تصرف مي نمود.


گفته شددر بازار طبيعي، و بازار طبيعي آن است كه ثبات معامله داشته ، پس و پيش و تغيير تبديل نداشته ، احتمال ترقي و تنزل فاحش در پيش نشان نداده ، سير طبيعي داشته باشد.


بازار غير طبيعي آن است كه اجناس ، امروز در قيمتي و فردا در قيمتي و اوضاع مملكت يا وضع دنيا و تجارت آن متشنج و ورود و خروج امتعه دشوار و احوالش غيرمعلوم باشد و اينجاست كه تاجر دست اول در فروش و معامله با بنكدار طريق احتياط در پيش گرفته ، در فروش كلي ، از قبول وعده و امثال آن خودداري نموده با دلال مربوط مي شود و در اينجا دلال هم كسي است كه مي تواند رابط ميان دسته اول و خرده فروش شده معاملات و مشتريان نقد بخر معرفي بكند.



بعدی اشم با شما:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 
شهرداری و خدمات شهری در ایران

شهرداری و خدمات شهری در ایران

شهرداری و خدمات شهری در ایران:
طبق ماده ۵۵ قانون شهرداري، وظايف متعدد بر عهده شهرداري هاي كشور گذاشته شده است. در برنامه سوم توسعه به خصوص مفاد رديف 5 بند پ ماده 10 و ماده 136 به واگذاري تصدي هاي مربوط به مديريت شهري به شهرداري تأكيد شده است. همچنين در ماده 90 قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت به موضوع ارائه تسهيلات لازم به منظور جابجايي اعتبارات مصوب دستگاههاي اجرايي متناسب با واگذاري فعاليتهاي مديريت شهري به شهرداري هاي كشور تصريح شده است. در ماده 137 برنامه چهارم توسعه نيز به واگذاري تصدي هاي واگذار شدني دستگاههاي دولتي در امور توسعه عمران شهر و روستا به شهرداري ها و دهياري هاي كشور با تصويب شوراي عالي اداري تأكيد شده است. همچنين در اين برنامه دولت موظف به خصوصي سازي ارائه خدمات شهري و تدوين لايحه جامعه مديريت شهري شده است.
بر اساس ماده 55 قانون شهرداری ها مصوب سال 1334 وظایف واگذار شده به این نهاد به صورت زیر طبقه بندی می شود:
1-خدمات پاکیزگی و نظافت شهری:تخلیه زباله،تنظیف معابر ، انهار ، جویها و قنوات،تعین محل کارخانه های تبدیل زباله به کود.
2-امور بهداشتی:ایجاد غسالخانه،گورستان،رختشویخانه،حمام،تهیه وسائل حمل اموات،جلوگیری از امراض سرایه ای انسانی و حیوانی،اهتمام در مراعات شرایط بهداشت در کارخانه ها و گرمابه ها.
3- امور اقتصادی:تهیه و تعیین میدان های عمومی خریدوفروش ارزان،نظارت و مراقبت از صحت اوزان و مقایسه ها،تهیه مقررات صنفی و پیشنهاد آن به شورای شهر،حسن اداره امور نان و گوشت شهر و صدور پروانه کسب،مراقبت و اهتمام کامل در نصب برگه قیمت بر روی اجناس.
4- امور فرهنگی:احداث باغ کودکان،ورزشگاه برای افراد بی بضاعت،تشریک مصاعی با وزارت ارشاد در حفظ آثار باستانی و ابنیه عمومی،تاسیس موسسات فرهنگی،بهداشتی و تعاونی مانند حمایت مادران ،نواخانه و پرورشگاه،درمانگاه،بیمارستان،تیمارستان،کتابخانه و شیرخوارگاه.
5- خدمات نوسازی و عمران شهری:احداث معابر عمومی،جدول گذاری،احداث معابر شهری و توسعه آنها و جوی ها و پیشنهاد اصلاح نقشه شهر در صورت لزوم.
6- نظارت بر نحوه استفاده از اراضی:صدور پروانه ساختمانی و ممانعت از عدول مندرجات آن.
7- امور آموزشی: تشریک مساعی با وزارت آموزش و پرورش در تهیه وسایل ساختمان مدارس و تاسیسات موسسات فرهنگی.
8- زیبا سازی شهر: وضع مقررات مربوط به نامگذاری معابر ،نصب لوح نام و شماره گذاری معابر اماکن و نصب تابلوی اعلانات و برداشتن و محو آگهی از محل های غیر مجاز و هرگونه اقدامی در جهت زیبایی شهر.
9- امور آمار و ثبت:تهیه آمار و ثبت امور مربوط به شهر و موالید و متوفیات.
10- مدیریت بحران:اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ شهر از خطر سیل،حریق،.......
11- خدمات اجتماعی:نگهداری اطفال بی بضاعت و سر راهی،جلوگیری از سد معابر عمومی و اشعال پیاده رو ها و استفاده غیر مجاز از میدان ها ،پارک ها برای کسب و یا سکنی،جلوگیری از تکدی گری، واداشتن متکدیان به کار و آموزش عمومی.
منبع : خدمات شهری/سازمان شهرداریها
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 
آخرین ویرایش:

M.sam.F

عضو جدید
با سلام
این تاپیکو من واسه این ایجاد کردم که اگه کسی تحقیقی در باره مسائل شهرسازی داشت و می خواست در اختیار بقیه بداره اینجا این کارو بکنه که یه مجموعه خوب و قوی با کمک همدیگه بسازیم

پیشاپیش از مطالب خوبتون ممنونم:)


بازارها
بازار در زبان پهلوی «واکار» و «وازار» آمده و به معنای محل داد و ستد و اجتماع است. بازار در تمدن ایران و جهان سابقه چند هزار ساله دارد. از همان هنگام که انسان موفق به تولید محصول بیشتر از نیاز خود گردید و به فکر مبادله آن با دیگر محصولات و تولیدات مورد نیاز خود افتاد، مراحل شکل گیری بازار آغاز شد. برای این منظور ابتدا فضاهای بازی در مجاورت روستاهای بزرگ به این کار اختصاص دادند که در فصولی از سال و به تدریج در روزهایی از هفته، محل اجتماع، داد و ستد و مبادله منطقه می شد. سپس با گسترش جوامع و مبادلات، زمان، مکان، شکل و ساختار آن نیز دچار تغییرات و تحولات تکاملی گردید و به تدریج از حالت موقت به دایمی و از وضعیت فاقد سرپناه و معماری به ساختارهای معماری متشکل و دایمی تبدیل گردید.
در دوران اسلامی، شهرنشینی گسترش یافت و بسیاری از شهرهای کوچک قدیمی توسعه یافتند و شماری شهر جدید در برخی نواحی کشور به ویژه در نواحی مرزی یا ارتباطی ساخته شد. در بعضی از شهرهای جدید مانند کوفه و بصره، فضایی باز برای بازار در نظر گرفتند که فروشندگان و کسبه، ابتدای روز به آنجا می رفتند و بساط خود را در هر جا که می یافتند پهن می کردند و تا هنگام شب می توانستند در آنجا باشند. به عبارت دیگر، فضایی به عنوان بازارگاه در نظر گرفته می شد که جای ثابتی برای افراد وجود نداشت، اما به تدریج و پس از گسترش یافتن این شهرها، کم کم فضاهایی به صورت دکان های ساخته شده در بازار بنا گردید و بازاری دائمی در بخشی از شهر شکل گرفت.
بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جـداگانه ای در نظـر گــرفت . البتـه پیشینه راستـه های

تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.
بر پایه اطلاعات موجود در منابع تاریخی، از اواخر قرن اول هجری به بعد در بسیاری از شهرهای جدید و کمابیش همه شهرهای قدیمی، بازارهایی دائمی با فضاهای ساخته شده وجود داشت. در این نوع بازارها، هر صنف در بخشی از راسته اصلی یا در یکی از راسته های فرعی جای داشت و هر نوع کالا در محلی معین عرضه می شد. هنگامی که حجاج در سال 85 ه.ق شهر واسط را می ساخت، برای هر صنف در بازار راسته جداگانه ای در نظر گرفت. البته پیشینه راسته های تخصصی در بازار و استقرار پیشه وران هر صنف در کنار یکدیگر چه در ایران و چه در عربستان، به پیش از اسلام می رسد.
از قرن سوم هجری به بعد، به تدریج و با روی کار آمدن حکومتهای ایرانی و محلی، فعالیتهای اقتصادی و در پی آن توسعه و عمران شهری به صورت قابل ملاحظه ای رونق یافت. در منابع تاریخی مربوط به قرون چهارم تا ششم هجری نظیر حدود العالم من المشرق الی المغرب، صورة الارض، المسالک و الممالک، تاریخ بخارا، راحة الصدور و آیة السرور و سفرنامه ناصرخسرو، مطالب فراوانی درباره افزایش تولید انواع صنایع دستی در شهرها و حتی برخی روستاهای بزرگ و صادرات آن به شهرهای کشورهای دیگر وجود دارد. برای مثال پارچه های کتانی کازرون چنان شهرت داشت که تا مناطق دور دست جهان اسلام گاه تا ده دست خرید و فروش می شد بدون آنکه بسته های آن را باز کنند و تنها
 

M.sam.F

عضو جدید
مهر و نشان کارگاه های کازرون کافی بود. همچنین گفته اند در شهر کوچک تون در قرن پنجم چهارصد کارگاه زیلوبافی وجود داشت.
بازارهای شهرهای بزرگ در این دوره بسیار توسعه یافتند. ناصرخسرو در هنگام سفر به اصفهان در قرن پنجم گفته است که در بخشی از بازار اصفهان، دویست طرف برای تبدیل پول یا پرداخت برات حضور داشتند و در بصره نیز صرافان نقش مهمی در اقتصاد شهر ایفا می کردند.
هرچند که یورش، غارت و ویرانگری های مغولان در قرن هفتم هجری، بسیاری از بازارها را به خرابی کشاند اما در اواخر این دوره و عهد غازان خان و الجایتو و وزیران با کفایت آنها نظیر خواجه رشید الدین فضل الله، بازارهایی در شهرهای مهم این دوره ساخته شد. ساخت بازارها در دوره صفوی فزونی گرفت و تا اواخر دوران قاجار ادامه یافت.

p مجموعه تاریخی بازار شیراز
مجموعه بازارهای شهرهای اسلامی علاوه بر کارکردهای اقتصادی و تجاری، در زمینه های مختلف اجتماعی، مذهبی و سیاسی نقش غیر قابل انکاری داشته و به همراه مساجد جامع، بخش مهم و مرکزی بافت شهرهای قدیم را به وجود می آورده است.
بازارها در شهرهای قدیم معمولا در ارتباط با راههای ارتباطی و دروازه اصلی شهر، مسجد جامع و میدان اصلی شهر شکل گرفته و به تدریج گسترش می یافت. با گسترش بازار نیازهای جدیدی به وجود می آمد که منجر به پیدایش فضاها و بناهای وابسته ای در مجموعه بازار می گردید، از جمله خان، تیمچه، خانبارها، ضرابخانه، کارگاه های تولیدی و خدماتی و بناهای عمومی شامل مسجد، حسینیه، آب انبار، حمام و قهوه خانه .
عناصر و فضاهای بازار
راسته اصلی
بازارهای اصلی غالبا یه شکل خطی و در امتداد مهمترین راه و معبر شهری شکل می گرفته است. به همین سبب مهمترین بخش و عنصر اصلی یک بازار، راسته اصلی آن است. یک راسته بازار در ساده ترین شکل با دکانهای واقع در دو سوی آن شکل می گرفت. بسیاری از بازارها به تدریج ساخته می شدند و توسعه می یافتند و به همین دلیل امتداد راسته این بازارها به پیروی از صورت معابر غیرمستقیم و به شکل ارگانیک بوده است. شمار اندکی از بازارها که توسط حاکم یا افراد خیرخواه ساخته می شد، مستقیم و طراحی شده بود. در امتداد یک راسته اصلی اصناف گوناگونی مستقر می شدند. به این ترتیب که هر صنف در بخشی از راسته اصلی جای می گرفت. در بعضی از شهرهای بزرگ دو یا چند راسته اصلی به صورت موازی یا متقاطع پدید می آمد.
راسته فرعی (رسته)
بازارهای شهرهای بسیار کوچک تنها از یک راسته اصلی تشکیل می شد اما در شهرهای متوسط و بزرگ افزون بر راسته اصلی، تعدادی راسته فرعی به صورت موازی یا عمود بر راسته اصلی پدید می آمد که حاصل توسعه بازار در معابر فرعی بوده است. شمار معابر فرعی در هر بازار به رونق و توسعه فعالیت های اقتصادی در آن شهر بستگی داشت. اغلب موارد راسته های فرعی هرکدام به یکی از اصناف یا پیشه وران اختصاص می یافت و کالای خاصی در آن عرضه می شد.
 

M.sam.F

عضو جدید
دالان
دالان یک فضای ارتباطی است که غالبا در فضاهای معماری به شکل خطی نقش رابط بین فضای بیرونی یا فضای درونی ساختمان یا تنها بین فضاهای درونی بنا را دارد. دالان در بازارهای بزرگ نیز یک فضای ارتباطی است و غالبا به صورت کوچه یا راسته ای کوچک و فرعی است که از یک سو به راسته ای دیگر و از سوی دیگر به یک کاروانسرا مربوط است و به طور معمول در دو سوی آن تعدادی حجره و دکان وجود دارد. در بازار تهران شمار زیادی دالان وجود دارد.

p نمای 3 بعدی سرای حاج کریم - اصفهان
سرا یا خان
همان تجارت خانه بوده است. نمونه جنس از آنجا تحویل گرفته شده و در جاهای مختلف پخش می شده است. از سراهای بزرگ و مشهور می توان به سرای گنجعلی خان کرمان و سرای وزیر قزوین اشاره کرد.
خانبار یا کالنبار
محل انبار و کار روی جنس بوده است. جنسی که به وسیله چهارپایان حمل می شده، نمی بایست وارد بازار شود لذا اجناس از راهی موازی به نام پس کوچه در خانبارها خالی می شده است. خانبارها محوطه های بزرگی در پشت سراها بوده و در آنجا چند کارگاه دستی کوچک و انبار قرار داشته است.
قیصریه
به معنی سرای دراز است و صنعتگران و پیشه وران ظریف کار مانند زرگران ، گوهریان، سوزن دوزان و بزازان در آنجا به کار می پرداختند. قیصریه ها در داشته و محیط خلوت آن اجازه می داده است که کارهای هنری در آن انجام گیرد. قیصریه قزوین، قیصریه ابراهیم خان در کرمان، بازارچه بلند در اصفهان، قیصریه اصفهان و قیصریه وکیل شیراز از زیباترین قیصریه ها هستند.
چهارسو
محل تقاطع دو راسته اصلی و مهم بازار را چهارسو می نامند. در بعضی از موارد در محل برخورد دو راسته طراحی شده بازار غالبا فضایی طراحی شده به صورت چهارسو می ساختند که به سبب موقعیت ارتباطی آن، ارزشمند به شمار می آمد. چهارسوی بزرگ بازار اصفهان و چهارسوی بازارهای لار، تهران، کرمان و بخارا از نمونه های خوب باقی مانده به شمار می آیند. در برخی از دوره های تاریخی به پیروی از واژه عربی سوق به معنی بازار، به جای چهارسو از واژه چهارسوق استفاده می کردند.

p مجموعه تاریخی بازار کرما
ن
 

M.sam.F

عضو جدید
میدان
در کنار یا امتداد بعضی از بازارهای مهم در شهرهای بزرگ یک میدان شهری یا ناحیه ای وجود داشت، زیرا بازار مهمترین راه و معبر شهر بود و در بیشتر موارد با یک میدان شهری مرتبط بود. بازار بزرگ اصفهان با دو میدان سبزه میدان(میدان کهنه) و میدان نقش جهان مرتبط است. در کنار قسمتی از بازار کرمان، میدان گنجعلی خان قرار دارد. سبزه میدان در کنار بخشی از بازار تهران بود و هنوز قسمتی از فضای آن باقی است. میدان خان یزد نیز از این نوع میدانها به شمار می آید.
جلوخان
جلوخان به عنوان یک فضای شهری عبارت از فضایی ارتباطی به شکل یک میدانچه است که از چهار یا سه طرف محصور و دارای فضای ساخته شده است و به عنوان یک فضای ورودی، مکث و تجمع مورد استفاده قرار می گرفت. جلوخان اصلی مسجد امام در بازار تهران و جلوخانهای مسجد النبی در بازار قزوین که تا حدی تغییر یافته اند و جلوخان سردر قیصریه در بازار اصفهان از نمونه های باقی مانده به شمار می آیند.
حجره
دکان یا حجره ساده ترین و کوچک ترین عنصر فضای بازار است. شماری از دکانها یا حجره ها وقتی به صورت خطی در دو سوی معبری قرار گیرند، یک راسته بازار را پدید می آورند. مساحت حجره ها بسیار متفاوت و به طور متوسط از ده تا بیست و پنج متر مربع بوده است. حجره های واقع در طبقه همکف و هم تراز با سطح معبر به طور معمول نقش یک مغازه یا دکان را داشت که کالاهایی در آن عرضه می شد، در حالی که حجره های واقع در طبقه فوقانی بازارهای دو طبقه بیشتر به عنوان دفترکار و فضای اداری یک تجارتخانه مورد بهره برداری قرار می گرفت. بعضی از حجره های واقع در طبقه فوقانی بازارها نیز به عنوان کارگاه استفاده می شد.
بعضی از حجره های بازار کمی(حدود هفتاد و پنج سانتیمتر) از سطح معبر بالاتر بودند. در این حالت در برخی موارد در زیر هر حجره یک انبار می ساختند. حجره های بعضی از پیشه ورانی که کالاهایی را تولید و سپس عرضه می کردند، نقش یک کارگاه را نیز داشت و اغلب در این حالت کف این حجره ها هم تراز سطح معبر یا اندکی پایین تر بود. بسیاری از آهنگریها، مسگریها و نجاریها چنین وضعی داشتند. بعضی از حجره ها افزون بر فضای اصلی، بخشی به صورت صندوقخانه داشتند. صندوقخانه فضایی واقع در انتهای حجره بود که با دیواری جداکننده از فضای اصلی حجره متمایز می شد.

تیمچه
تیمچه از دیگر بخشهای جالب توجه بازارهای قدیمی بود که ظاهرا در مراحل متأخرتری نسبت به دیگر بخشها به وجود آمده و معماری آن نیز نسبت به دیگر بخشها تکامل بیشتری دارد. تیمچه فضاهای گسترده و سرپوشیده ای عمدتا با طرح هشت ضلعی است که در دو و گاه سه طبقه ساخته شده و گرداگرد صحن مرکزی آن حجره ها و دکانهایی قرار گرفته است. فضای مرکزی و وسیع تیمچه با طاق و گنبدهای مسقف شده و با کاربندی و مقرنسهای زیبا مزین می شده است. تیمچه بزرگ قم و تیمچه امینی کاشان درست در عصر انحطاط معماری ایران به صورت یک شاهکار نغز و هنرمندانه خودنمایی کرده اند.
 

M.sam.F

عضو جدید
بازار بروجرد: بازار بزرگ بروجرد از مراکز قدیمی این شهر است که نبض اقتصادی منطقه را در دست دارد. همسان با دیگر شهرهای قدیمی ایران، بروجرد نیز از دیرباز دارای بازارهای مختلف و فعالی بوده است که نه تنها جنبه اقتصادی داشته اند که بعنوان مهمترین مرکز فعالیت های اجتماعی شهر نیز شناخته می شده اند. ساختار فعلی بازار بزرگ بروجرد در دوران قاجار طراحی شده است که همراه با مسجد سلطانی (امام خمینی) از دیدنی های جالب مرکز شهر بروجرد به حساب می آید. بازار بروجرد بطور کلی شامل سه دسته از بخش های مختلف است: راسته بازارها، کاروانسراها و مراکز جانبی.
راسته بازارها: بخش عمده بازار بروجرد را راسته های مختلفی تشکیل می دهند که هر یک اختصاص به شغل و حرفه خاصی دارند. معمولا هر صنف دارای سازماندهی خاص خود بوده و هستند که نوعی هماهنگی در تعیین نرخها و کیفیت خدمات را موجب می شود. بزرگترین راسته بازار بروجرد، به راسا مشهور است که ساده شده راستا و راسته است و بعضا به اسم بازار بزرگ یا راسته بازار هم شهرت یافته است. به دلیل بزرگی این بازار مشاغل مختلفی در آن به چشم می خورد که بیشتر مشتمل بر گیوه دوزی، کفش فروشی و کفاشی، جوراب بافی (ساخت رویه ی گیوه های قدیمی)، عمده فروشی مواد غذایی و مایحتاج خانه و نیز پشم فروشی است. از دیگر راسته بازارهای مهم می توان به بازار مسگرها اشاره کرد که تا گذشته ای نه چندان دور از رونق بسیاری برخوردار بود ولی امروزه بیشتر به مرکز توزیع ظروف آلومینیومی و استیل ساخت کارخانجات مختلف تبدیل شده است. یهودیان راسته بازار نسبتا بزرگی دارند و بیشتر به عمده فروشی و یا پارچه فروشی مشغولند. از دیگر راسته های بازار بروجرد می توان به اینها اشاره کرد:
بازار حلبی سازها
بازار چلنگرها
بازار بوریاباف ها
بازار کله پزها
بازار زرگرها
بازار نجارها
بازار بزازها
بازار لحاف دوزها
بازار یخدان سازها
بازار دباغ ها



 

M.sam.F

عضو جدید
کاروانسراها: در کنار راسته بازارها، بخش جالب توجه دیگر بازار بزرگ بروجرد، کاروانسراهای متعدد است که در گویش محلی کارم سرا (با کسره ر و نیز س ) خوانده می شوند. کاروانسراها چنانچه از نامشان بر می آید مراکزی بوده اند که نیمه تجاری و نیمه اقامتی بوده اند. به این ترتیب که کاروان های تجاری با ورود به شهرها، بر اساس توافقی که با صاحبان کاروانسراها داشته اند در آنها اقامت می کرده اند و به این ترتیب هم بازاری موقت برای فروش کالاهای خود داشته اند، هم خوابگاه و استراحتگاهی برای خود و همراهان. علاوه بر این، حیوانات و اموال آنها نیز از خطر دزدان در امان می مانده است. ساخت و نگه داری کاروانسراها هزینه بر بوده است و معمولا صاحبان آن از ثروتمندان و نامداران شهر بوده اند. کاروانسراهای موجود بازار بروجرد که تعدادشان دست کم به ده سرا می رسد همگی در دوره قاجار ساخته شده اند که تعدادی از آنها هنوز بافت قدیمی خود را حفظ کرده اند و به جاست در ردیف آثار ثبت ملی قرار گیرند. کاروانسراهای بروجرد در حال حاضر بیشتر به مرکز خرید و فروش فرش در سطح محلی، کشوری و بین المللی تبدیل شده اند. تامین کالاهای عمده مغازه های شهر مانند برنج، چای، پارچه، کفش و ... هنوز هم توسط بازرگانان کارکشته این سراها انجام می گیرد. دلال خانه نیز به احتمال از کاروانسراهای قدیمی بوده که کم کم به شکل میدان کوچکی در دل بازار درآمده است.
مراکز جانبی: با توجه به محوریت بازار در بافت قدیمی شهرهای ایران، طبیعی است که خدمات جنبی فراوانی در بازار و اطراف آن قابل مشاهده است. مسجدها رابطه تنگاتنگی با بازار داشته اند و دو مسجد بزرگ و تاریخی بروجرد یعنی مسجد جمعه (جامع) و مسجد شاه ( سلطانی یا امام خمینی) نیز که از منحصر بفرد ترین مساجد غرب ایران به حساب می آیند با فاصله ای حدود یک کیلومتر در دو سوی شرق و غرب بازار بروجرد قرار گرفته اند. مسجدهای کوچکتری نیز در اطراف بازار بروجرد وجود دارد که مهمترین آنها مسجد ناسکدین است. از دیگر مراکز موجود در بازار می توان به حمام ها اشاره کرد که امروزه بیشترشان تخریب و تبدیل به پاساژ شده اند. همچنین چایخانه ها، سفره خانه ها و کبابی های سنتی و نیز زورخانه از دیگر بخش های جنبی و خدماتی بازار بروجرد بوده اند که زورخانه مذکور نیز تخریب و تبدیل به پاساژ شده است.
بازار بروجرد در دل بخش قدیمی شهر بروجرد قرار دارد و با توجه به حدود قلعه شهر می توان گفت که این بازار به تنهایی حدود یک چهارم مساحت شهر را شامل می شده است. بزرگی بازار بروجرد به دلیل محوریت یافتن شهر بروجرد در دوران قاجار و امنیت آن بوده است به گونه ای که هنوز هم این بازار نقش عمده ای در تامین مایحتاج ایلات کوچرو لر و بختیاری دارد هرچند سکونتگاههای ییلاقی آنها معمولا با بروجرد فاصله دارد. علاوه بر آن به دلیل قرارگیری بروجرد بین استانهای لرستان، همدان و مرکزی و نیز نوعی نزدیکی تجاری با خوزستان، اصفهان و کرمانشاه، نقش بازار بروجرد به عنوان یک مرکز تجاری منطقه ای پر رنگتر شده است.
بی شک بازار بروجرد یکی از نفیس ترین مجموعه های مردمشناسی به جای مانده در ایران است که علاوه بر ارزش تحقیقاتی، می تواند جاذبه بزرگی برای گردشگران باشد. علیرغم تغییرات بسیار زیاد در دهه های اخیر، هنوز هم بسیاری از حرفه های قدیمی بصورت سنتی کار خود را در بازار بروجرد ادامه می دهند که نحوه کار و محصولات آنها برای گردشگران داخلی و خارجی می تواند تماشایی باشد. بجاست میراث فرهنگی و دیگر مسئولان شهر بروجرد تلاشی همه جانبه برای حفظ و احیای این اثر بزرگ تاریخی، تجاری و فرهنگی شهر بروجرد داشته باشند
 

new.urbanism

عضو جدید
سلام

سلام

:w11:سلام من یه بروجردیم، شهر سازی دانشگاه هنر اصفهان می خونم
اطلاعات خوبی داده ولی خیلی از بخشهای بازار دیگه این جوری نیست وقدیم این جوری بوده
موفق باشی
 
:gol:
:w11:سلام من یه بروجردیم، شهر سازی دانشگاه هنر اصفهان می خونم
اطلاعات خوبی داده ولی خیلی از بخشهای بازار دیگه این جوری نیست وقدیم این جوری بوده
موفق باشی



چه جالب
منم پایان نامه ام بروجرد بوده

کلی حال کردم یه آشنا اینورا دیدم
منم موضوع پایان نامه ام طراحی در بخش مرکزی شهر بروجرد بوده خیابون جعفری و بخشی از بازار :gol:
 

new.urbanism

عضو جدید
چندتا اسکیس

چندتا اسکیس

این اسکیس ها را 5 دقیقه دیده به خاطر سپرده و خطوط دور را رسم کرده و اسکیس ها را انجام دهید.G
 

ferechteh

عضو جدید
سلام
ممنون که این تاپیک رو ایجادکردید آقا وحید.
من کاردانی ict هستم حالام میخوام کارشناسی رشته شهرسازی کنکور بدم اگه کمی منو راهنمایی کنید ممنون میشم.
تشکر فراوان
 

mohamad_a226

اخراجی موقت
تا اونجایی که من اطلاع دارم خود دوستانی هم که دوران کاردانی تو شهرسازی تحصیل کردن واسه کارشناسی مشکل دارن. کارشناسی ناپیوسته شهرسازی نداریم. و امسال یه شایعه شده بود واسه اضافه شدن این رشته که مشخص شد شایعه بوده.
خود دوستانی هم که کاردانی شهرسازی میخونن واسه کارشناسی مجبورن برن یه رشته دیگه مثلاً معماری و واسه ارشد دوباره برگردن به گرایش های شهرسازی اگه علاقه داشتن.
واسه اطلاعات بیشتر هم میتونی بری تو تاپیک پاتوق خونه شهرسازي
 

minoomy

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.من باید در رابطه با یکی از مشکلات شهری تحقیق کنم و سیم های برق رو انتخاب کردم با یه مهندس برق که مشورت کردم گفت با اینکه کمی هزینه بره ولی هم برای سیمای شهری هم برای پیشگیری از خطرات احتمالی بهتره سیمهای برق زیر زمین باشن
نمیدونم این تا چه حد عملیه
اگه کسی بتونه راهنماییم کنه ممنون میشم
 

mohamad_a226

اخراجی موقت
سیم های برق روی هوا باعث اغتشاش سیمای بصری میشه و اون منظر شهری خیلی بد جلوه میده. اما تو هرجایی نمیشه از سیم های برق زیر زمین استفاده کرد. بستگی به موقعیت شهر داره. مثلاً تو شهرهای شمالی که سطح آبهای زیرزمینی نزدیک به زمینه، نمیشه این کار رو کرد.
روش دیگه ای هم که هست اینکه الان تو اکثر مناطق بین دو تیر برق 4،5 کابل هستش که بعضی مناطق الان از یه کابل بزرگتر برای اینکار استفاده میکنند که این مسئله هزینه کمتری رو نسبت به سیم های برق زیر زمینی داره و تو جاهایی که نمیشه از اون روش استفاده کرد، روش مناسبیه.

ولی این تحقیقی که بهتون دادن عجیبه. معمولاً راجع به یه موضوع شهری تحقیق رو میگن. مثلاً کلاً تأسیسات شهری رو میگن که این کابل های برق هم جزئی از اون میشه.
 

minoomy

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی که کمک کردین
این تحقیقو ندادن گفتن در مورد یکی از مشکلات شهری تحقیق کنین من خودم اینو پیدا کردم:دی
 
سلام.من باید در رابطه با یکی از مشکلات شهری تحقیق کنم و سیم های برق رو انتخاب کردم با یه مهندس برق که مشورت کردم گفت با اینکه کمی هزینه بره ولی هم برای سیمای شهری هم برای پیشگیری از خطرات احتمالی بهتره سیمهای برق زیر زمین باشن
نمیدونم این تا چه حد عملیه
اگه کسی بتونه راهنماییم کنه ممنون میشم
سلام مرسی از اینکه به اینجا سر زدین
همونطور که محمد جونم کفت بهترین روش واسه این کار استفاده از سیستم زیر زمینیه اونم به صورت کانال مشترک تاسیسات که به تبع هزینه هارم میاره پایین ولی از این سیستم نمیشه هر جایی استفاده کرد و مشکلاتی سر راهشه که کارو یه کم سخت میکنن.مثل سطح آبهای زیر زمینی که البته این واسه کشور خودمون به دلایلی مثل سطح پایین تکنولوژی ساخت اینجور کانال ها دست و پا گیر تره.و دیگه اینکه این سیستم تو کشور ما به دلایلی مثل بافت شهری که هستش و همون سطح پایین تکنولوژی ساخت میشه گفت تو شهر های موجود عملاَ کارایی نداره یعنی باید با این سیمای شهری بسوزیمو بسازیم که البته محمد یکی از راهاشو گفتش.
خب شما چرا راجع به پیاده رو ها تو شهرای ایران و مشکلاتی که دارن چه در روز و چه در شب تحقیق نمی کنین یه مقوله که کلی اطلاعات رراجه بهش هستو کلی هم ایراد میتونین ازش بگیرین.از بحث کف سازی گرفته تا بحث نور پردازیش
موفق باشی
بازم سر بزن
هر تحقیقی که انجام دادی ممنون میشم از اینکه بچه هی تاپیک و انجمنو ازش بی بهره نذاری:gol::gol::gol:
 
چگونه به مسأله شهر سازي بينديشيم؟

چگونه به مسأله شهر سازي بينديشيم؟

مقدمه
قرن نوزدهم سرآغاز دوران محاسبه ، تجربيات و كاربردهاست . در اين قرن ، ماشين در مقياس وسيعي پديدار مي گردد ، تعداد آن آنچنان افزايش يافته كه عادات زندگي را مختل ساخته و تغييرات بسياري در آن به وجود آورده است .
از زماني كه اولين لكوموتيو ، قطاري را بر روي خط آهن بين دو شهر ، به دنبال خود كشيد يك قرن مي گذرد به دنبال اين واقعه در امر حمل و نقل و ارتباطات ، مسأله زمان و سرعتهاي متفاوت مطرح شد . اين سرعت دائماً افزايش يافت و اثرات آن بر سرتا سر زندگاني بشر گسترده شد .
هزاران سال فعاليت بشر بر مبناي سرعت 4 كيلو متر در ساعت ، يعني مسافتي كه قدم انسان ، اسب و گاو در طي يك ساعت مي پيمايد ، قرار داشت و تعادل موجود هم بر پايه همين سرعت بود . اكنون دیگر در مقابل آن آهنگ ، سرعتهاي 50 تا 100 كيلومتري وسايط نقليه در روي جاده هاي صاف و كشتيها ، و سرعتهاي 300 500 كيلومتري هواپيما و سرعتهاي غير قابل اندازه گيري تلگراف ، تلفن و راديو قرار دارند .
اين درجه از شناخت ، هم مي تواند اميال مهار ناپذير انساني را تحريك كند و هم موجبي براي فرو رفتن او در خود خواهي گردد .
اما نتيجه توسعه افق آگاهي ، افزايش فوق العاده عطش شناخت ، تجزيه و تحليل و مشاهده كردن بود . اولين عكس العملي كه در مقابل اين حركت پيدا شد ، نگراني و ترس از نو بود . به همين دليل بود كه براي پاسخ دادن به اين گرايش به بررسي كهنه و گذشته پرداخته شد تا اينكه چيز مطمئني در دست باشد .
به نظر مي آيد كه شهرها آنچنان از جذبه هاي خيره كننده آرايش يافته اند كه مهارجت تقديري روستاييان ، تبديل به دويدني به طرف شهرها مي گردد . اين تاريخ جهان است و پديده اي است داراي اهميت جهاني .

تأليف : لوكوربوزيه ترجمه : محمدتقي كاتبي
 
حركت به سمت توسعه پايدار شهري ....

حركت به سمت توسعه پايدار شهري ....

حركت به سمت توسعه پايدار شهري به وسيله


ارتقاء دسترسي غير موتوري به ايستگاه هاي مترو


يكي از مهمترين مسائلي كه امروزه در شهرسازي مورد توجه جدي شهر سازان قرار گرفته است ، توسعه پايدار شهري است . با توجه به اهميت اين مسئله در هر گونه مطالعات و طرحهاي توسعه شهري بايد به عنوان يك شاخصه مهم مورد توجه دقيق قرار گيرد .
در شهرهاي آلوده كنوني يكي از مهمترين راهكارهاي توسعه پايدار كاهش سفرهاي موتوري در شهرها از عمده مسائلي است كه براي رسيدن به آن بايد نهايت تدبير و برنامه ريزي بكار گرفته شود ، مترو يكي از راهكارهايي است كه در اين مسئله مي توان نقش مفيد و مؤثري را ايفا نمايد ، اما اين سيستم حمل و نقل در شهري مانند تهران كه از وسعت زيادي برخوردار است ، زماني كارآمدتر شده و در نتيجه سبب كاهش سفرهاي موتوري در شهر مي گردد ، كه با ساير سيستم هاي سالم دسترسي تركيب گردد و اين سيستمهاي حمل و نقل بتوانند به صورت سيستم حمل و نقل مكمل در خدمات مترو قرار گيرند .
يكي از گزينه هاي مناسب جهت اين حمل و نقل تركيبي ، سيستم مكمل پياده و دوچرخه با مترو مي باشد . بدين ترتيب براي نيل به اين هدف با توجه به وضعيت پياده روي و دوچرخه سواري در ايران به موازات اقدامات فرهنگي و آموزشي بايد بستر سازي مناسب جهت رفع موانع كالبدي اين سيستم هاي سالم دسترسي صورت پذيرد .
اين اقدامات كالبدي داراي دو بعد خرد و كلان ميباشد.
نگاه خرد به اين مسئله بصورت ايجاد تسهيلات و تأسيسات مناسب در مسيرهاي تردد پياده و دوچرخه مي باشد ، ولي در نگاه كلان ، هدف آماده سازي بافت شهر جهت دسترسي سريعتر و راحت تر تردد غير موتوري در بافت مي باشد .


مجموعه مقالات همايش مسائل شهرسازي ايران ( جلد 1 : ساخت كالبد شهري )

تأليف : مصطفي عباس زادگان علي ملك زاده
 
خدمات حمل و نقل در بحث تاسیسات و زیر ساخت های شهری قسمت اول

خدمات حمل و نقل در بحث تاسیسات و زیر ساخت های شهری قسمت اول

تاریخچه حمل ونقل

مقدمه :
جابجايي و انتقال دادن انسانها و يا اموال و كالا ها از جايي به جاي ديگر در قلمرو حمل و نقل قرار مي گيرند. اين مسئله در واقع يكي از مشغله هاي مهم انساني از ابتدايي ترين تا پيشرفته ترين مراحل توسعه بوده است.راهها و وسائط نقليه دو ركن اساسي حمل و نقل مي باشند .در گذشته كه انسان مسافات زيادي پيموده و يا از پا و يا سر انسان بعنوان وسيله حمل و نقل استفاده مي كرد نيازش به راه محدود بود اما از زماني كه به توليدات زياد پرداخت نياز به ايجاد راههاي بهتر و جاده هايي با مشخصات فني و مناسب احساس كرد .تا اينكه امروزه استفاده از وسايل نقليه غول پيكر و سريع السير و راههايي در زمين و هوا و دريا با كيفيتهاي بسيار بالا امري غير قابل اجتناب گرديده است.
متن اصلی :
ملل شرق با توجه به قدمتشان داراي گنجينه هاي ارزشمندي از تمدن بشري هستند و شهر نيز به عنوان يكي از اين آثار و در واقع مهد آثار مختلف تمدن در اين جوامع مطرح است. كشور ايران نيز بدين سابقه طولاني تمدن از اين آثار بي بهره نبوده است. راه و راهسازي در ميان ايرانيان چه در دوران باستان و چه در دوره هاي پس از آن همواره يك ضرورت بوده است. بر همين اساس بايد علل گرايش ايرانيان را به راه سازي و به تبع آن توسعه و افزايش مهارت آنها در اين بخش تا اندازه زيادي ناشي از شرايط و ويژگيهاي حاكم بر سرزمين ايران دانست.
سير تحول شهر سازي و شبكه حمل و نقل در ايران را مي توان به سه دوره عمده تقسيم نمود:
١ ـ دوران باستان ٢ ـ بعد از ظهور اسلام ۳ ـ عصر جديد
١ ـ دوران باستان:
شهر سازي دوران باستان: شهرهاي دوران باستان در ايران به دلايل نظامي ،مذهبي و يا اهميت قتصادي بنا مي شدند.با وجود اينكه قبل از ساسانيان مسئله شهر و شهر نشيني وجود داشته است ولي بيشتر شهرهاي دوران باستان در زمان ساسانيان به وجود آمده است . در اين دوره عناصر عمده ساخت شهر كهندژ ،شارستان و سواد (حومه)بوده است.
ميدان و بازار نيز از جمله فضاهاي اصلي شهر به شمار مي رفته اند.و ميدان كه اغلب در نزدكي كاخ هاي سلطنتي بود از مراكز مهم سیاسی محسوب مي شد.
ساخت شهر در دوران باستان :
ايران كشوري نيمه خشك است و بارندگي در آن بسيار اندك .آبادي ها و شهر ها در فلات ايران از يكديگر دورند.ايرانيان براي پيوند اين آباديهاي دور از هم تلاشهاي سازمان يافته بسياري را در حوزه راه سازي انجام دادند و بر همين اساس بود كه در دوره خامنشي به دليل اهميت راه سازي سازماني مستقل در اين زمينه مسئوليت داشته و فعاليت مي كرده است .در دوران هخامنشي شهر ها اغلب بر اساس خواست پادشاهان شكل مي گرفت و كمتر از عوامل محيطي متأثر مي شد .شهر ها از دوره سلوكيان و پارتيها بتدريج در پيروي از قواعد نسبتاً معين استوار شد و سلوكيان اولاً بانيان شهرهاي جديد در ايران بودند .برخي از شهرها به شكل شطرنجي احداث مي شدند. طرح دايره اي شكل نيز ابتدا در دوره پارتيان و سپس در دوره ساسانيان مورد ت.جه قرار گرفت مسائل امنيتي بود.
نقش شبكه ارتباطي در دوران باستان:
اساس ساختمان راه ها بر هدفهاي جنگي و دولتي بود .و تسلط حكومت مركزي و جريان اداري كارها را تسهيل مي كرد.ولي در عين حال سبب شد كه كار بازرگاني و حمل ونقل كالا ها نيز آسان شود.از جمله راههاي عمده قديم در ايران كه بدين منظور شكل گرفت راه شاهي و راه ابريشم مي باشد.در دوره ساسانيان وجود جاده ابريشم ايران باستان را بصورت پل ارتباطي چين و روم در آورده بود.در اين شهر ها اغلب جهت شبكه به سوي مركز تجاري يا اداري بود و به نوعي حالت شفاهي را القا مي نمود . از طرفي در اثر رشد ارگانيك ،بخش شارزستان و سواد از شكل خاصي تبعيت نمي كرد.با وجود اين، شهر هايي كه مبناي تأسيس آنها نظامي و حكومتي بود از نظر شكل شبكه داراي وضعيت روشن تري بودند ازجمله پاسارگاد.
٢ ـ دوران بعد از ظهور اسلام
شهرسازی دوران : در دوره پس از اسلام ويژگيهاي شهر سازي نسبي ايران با خصوصيات مذهبي و اسلامي در هم آمیخته و تكامل يافت؛ تا آنجا كه علاوه بر وجود ارتباطهاي منطقي و دقيق بين فضا ها و عناصر شهر هاي مطابق با شرايط اقليمي ـ جغرافيايي ،اقتصادي ،نظامي ـ دفاعي،سياسي،مذهبي و مفهوم منطقه شهري نيز در قالب روابط برابر و سالم بين شهر و روستا تحقق پيدا كرد. عناصر شهري در اين دوره، محله، بازار، مسجد، مدرسه، ميدان، ارگ، بارو و گذر بوده است.با اين حال كهندژ ،شارستان و ربض در همه اين شهرها مشترك بوده است. وجود مسجد به عنوان مهمترين ساختمان شهر اسلامي است كه محل برخورد انديشه هاي علمي و ديني و قضايي است.بطور كلي دردوران اسلامي و به خاطر وسعت نفوذ آن در مناطق مختلف و گسترش بازار مبادلات ،شهر نشيني رونق فراوان يافت.عمدتاً در اين دوران شهر ها در استخوان بندي اصلي تابع فرم خطي بودند. نحوه توزيع عناصر و فضاهاي عمومي بر پايه سهولت دسترسي ،مجاورت،مراكز اقتصادي اجتماعي و همجواري و تناسب فضاها و فعاليت ها مطرح بود.

§ كتاب طرحهاي توسعه شهري،اقتصاد ،مديريت،حمل و نقل و ترافيك در شهرهاي جديد-كتاب سوم(وزارت مسكن و شهرسازي)
 

bpcom

عضو جدید
کاربر ممتاز
شهرداری و خدمات شهری در ایران:
طبق ماده ۵۵ قانون شهرداري، وظايف متعدد بر عهده شهرداري هاي كشور گذاشته شده است. در برنامه سوم توسعه به خصوص مفاد رديف 5 بند پ ماده 10 و ماده 136 به واگذاري تصدي هاي مربوط به مديريت شهري به شهرداري تأكيد شده است. همچنين در ماده 90 قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت به موضوع ارائه تسهيلات لازم به منظور جابجايي اعتبارات مصوب دستگاههاي اجرايي متناسب با واگذاري فعاليتهاي مديريت شهري به شهرداري هاي كشور تصريح شده است. در ماده 137 برنامه چهارم توسعه نيز به واگذاري تصدي هاي واگذار شدني دستگاههاي دولتي در امور توسعه عمران شهر و روستا به شهرداري ها و دهياري هاي كشور با تصويب شوراي عالي اداري تأكيد شده است. همچنين در اين برنامه دولت موظف به خصوصي سازي ارائه خدمات شهري و تدوين لايحه جامعه مديريت شهري شده است.
بر اساس ماده 55 قانون شهرداری ها مصوب سال 1334 وظایف واگذار شده به این نهاد به صورت زیر طبقه بندی می شود:
1-خدمات پاکیزگی و نظافت شهری:تخلیه زباله،تنظیف معابر ، انهار ، جویها و قنوات،تعین محل کارخانه های تبدیل زباله به کود.
2-امور بهداشتی:ایجاد غسالخانه،گورستان،رختشویخانه،حمام،تهیه وسائل حمل اموات،جلوگیری از امراض سرایه ای انسانی و حیوانی،اهتمام در مراعات شرایط بهداشت در کارخانه ها و گرمابه ها.
3- امور اقتصادی:تهیه و تعیین میدان های عمومی خریدوفروش ارزان،نظارت و مراقبت از صحت اوزان و مقایسه ها،تهیه مقررات صنفی و پیشنهاد آن به شورای شهر،حسن اداره امور نان و گوشت شهر و صدور پروانه کسب،مراقبت و اهتمام کامل در نصب برگه قیمت بر روی اجناس.
4- امور فرهنگی:احداث باغ کودکان،ورزشگاه برای افراد بی بضاعت،تشریک مصاعی با وزارت ارشاد در حفظ آثار باستانی و ابنیه عمومی،تاسیس موسسات فرهنگی،بهداشتی و تعاونی مانند حمایت مادران ،نواخانه و پرورشگاه،درمانگاه،بیمارستان،تیمارستان،کتابخانه و شیرخوارگاه.
5- خدمات نوسازی و عمران شهری:احداث معابر عمومی،جدول گذاری،احداث معابر شهری و توسعه آنها و جوی ها و پیشنهاد اصلاح نقشه شهر در صورت لزوم.
6- نظارت بر نحوه استفاده از اراضی:صدور پروانه ساختمانی و ممانعت از عدول مندرجات آن.
7- امور آموزشی: تشریک مساعی با وزارت آموزش و پرورش در تهیه وسایل ساختمان مدارس و تاسیسات موسسات فرهنگی.
8- زیبا سازی شهر: وضع مقررات مربوط به نامگذاری معابر ،نصب لوح نام و شماره گذاری معابر اماکن و نصب تابلوی اعلانات و برداشتن و محو آگهی از محل های غیر مجاز و هرگونه اقدامی در جهت زیبایی شهر.
9- امور آمار و ثبت:تهیه آمار و ثبت امور مربوط به شهر و موالید و متوفیات.
10- مدیریت بحران:اتخاذ تدابیر لازم برای حفظ شهر از خطر سیل،حریق،.......
11- خدمات اجتماعی:نگهداری اطفال بی بضاعت و سر راهی،جلوگیری از سد معابر عمومی و اشعال پیاده رو ها و استفاده غیر مجاز از میدان ها ،پارک ها برای کسب و یا سکنی،جلوگیری از تکدی گری، واداشتن متکدیان به کار و آموزش عمومی.
منبع : خدمات شهری/سازمان شهرداریها
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
سلام
مطالب شهرداری ها جالب بود .... چقدر هم شهرداران ما بهش اهمیت میدند و شهر های ایران چه بهشتهایی هست !!!!!! :(
 
Similar threads

Similar threads

بالا