شریعت یا طریقت؟؟؟؟؟؟

عاشق پیشه

عضو جدید
دوستان چه فرقی بین شریعت و طریقت هست؟
منظور از شریعت چیه؟
طریقت یعنی چی؟
مرسی
 

fati24

کاربر فعال تالار هنر ,
کاربر ممتاز
منم نمیدونم چیه فرقشون...هرکی فهمید به منم بگه..:smile:
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونجوری که من شنیدم و یه مقدار خوندم شریعت یه راه و روشی هست که به گفته مسلمونا با انجامش میشه به کمال رسید ولی طریقت روشی از عبودیته که میشه با اون به مراتبی بالاتر از اهداف شریعت رسید یعنی لقائ ا... یا همون همسایگی خدا(نظر دراویش و سوفیان)

یه گروه از دراویش و صوفیان نماز نمیخونن یا روزه نمیگیرن با این استدلال که اینها صور ظاهریه و اعتقاد دارن که اونا شریعت رو طی کردن و به طریقت رسیدن(مثل ادعای منصور حلاج)
اطلاعات من در این حد بود:gol:
 

عاشق پیشه

عضو جدید
منم نمیدونم چیه فرقشون...هرکی فهمید به منم بگه..:smile:

اونجوری که من شنیدم و یه مقدار خوندم شریعت یه راه و روشی هست که به گفته مسلمونا با انجامش میشه به کمال رسید ولی طریقت روشی از عبودیته که میشه با اون به مراتبی بالاتر از اهداف شریعت رسید یعنی لقائ ا... یا همون همسایگی خدا(نظر دراویش و سوفیان)

یه گروه از دراویش و صوفیان نماز نمیخونن یا روزه نمیگیرن با این استدلال که اینها صور ظاهریه و اعتقاد دارن که اونا شریعت رو طی کردن و به طریقت رسیدن(مثل ادعای منصور حلاج)
اطلاعات من در این حد بود:gol:
مرسی از اطلاعات خوبتون
طریقت پیروی از یک سری دستور العمل های خاص هستش مثل چله نشینی و تکرار اذکار مختلف و ... که به نظر بنده اگر شریعت و طریقت با هم همراه باشن بسیار کمک کننده هست به قول دوستمون آقا عباد که چه چیزی لذت بخش تر از همسایگی با خدا
 
  • Like
واکنش ها: eb@d

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونجوری که من شنیدم و یه مقدار خوندم شریعت یه راه و روشی هست که به گفته مسلمونا با انجامش میشه به کمال رسید ولی طریقت روشی از عبودیته که میشه با اون به مراتبی بالاتر از اهداف شریعت رسید یعنی لقائ ا... یا همون همسایگی خدا(نظر دراویش و سوفیان)

یه گروه از دراویش و صوفیان نماز نمیخونن یا روزه نمیگیرن با این استدلال که اینها صور ظاهریه و اعتقاد دارن که اونا شریعت رو طی کردن و به طریقت رسیدن(مثل ادعای منصور حلاج)
اطلاعات من در این حد بود:gol:
دقیقا برخی علمای فعلی هم خودشون رو در حد خدا میدونن و احکام الهی رو انجام نمیدن
شاید معتقدن درجشون از پیامبر هم بالاتره
و این همون افراطه.و خدا هم پیتر رفتن از پیامبرش رو رد میکنه.
یعنی را خدا راه خداست.نه درگیر شریعت بشید و نه طریقت و نه هیچ ایسم دیگه ای
 
  • Like
واکنش ها: eb@d

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی از اطلاعات خوبتون
طریقت پیروی از یک سری دستور العمل های خاص هستش مثل چله نشینی و تکرار اذکار مختلف و ... که به نظر بنده اگر شریعت و طریقت با هم همراه باشن بسیار کمک کننده هست به قول دوستمون آقا عباد که چه چیزی لذت بخش تر از همسایگی با خدا
به ظاهر کلمات توجه نکنید برید ببینید مقصودشون از همسایگیه خدا چیه.میگم طرف دیگه بندگیه خدا رو نمیکنه و میگه من در حد خدا هستم شما کارشو تایید میکنی؟
اخه کجای دین خدا همچین پدیده چرتی رو تایید کرده؟حضرت محمد اندازه این اقایون نمیفهمیده یعنی که بندگی خدا رو میکرده؟
 

عاشق پیشه

عضو جدید
دقیقا برخی علمای فعلی هم خودشون رو در حد خدا میدونن و احکام الهی رو انجام نمیدن
شاید معتقدن درجشون از پیامبر هم بالاتره
و این همون افراطه.و خدا هم پیتر رفتن از پیامبرش رو رد میکنه.
یعنی را خدا راه خداست.نه درگیر شریعت بشید و نه طریقت و نه هیچ ایسم دیگه ای
اینها ایسم نیستن
مثلا شریعت شامل نماز و روزه و ... آیا میشه به اینها گفت ایسم؟
همچنین طریقت هم شامل تفکر و اذکار و ... آیا میشه به تفکر گفت ایسم؟
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مرسی از اطلاعات خوبتون
طریقت پیروی از یک سری دستور العمل های خاص هستش مثل چله نشینی و تکرار اذکار مختلف و ... که به نظر بنده اگر شریعت و طریقت با هم همراه باشن بسیار کمک کننده هست به قول دوستمون آقا عباد که چه چیزی لذت بخش تر از همسایگی با خدا
به نظر من انجام هر کدومشومشون به تنهایی ام میتونه به راحتی ادمو در هزار توی منطق و احساس گم کنه و حتی به بیراهه بکشونه چه برسه به تلفیق دوتاش باهم

دقیقا برخی علمای فعلی هم خودشون رو در حد خدا میدونن و احکام الهی رو انجام نمیدن
شاید معتقدن درجشون از پیامبر هم بالاتره
و این همون افراطه.و خدا هم پیتر رفتن از پیامبرش رو رد میکنه.
یعنی را خدا راه خداست.نه درگیر شریعت بشید و نه طریقت و نه هیچ ایسم دیگه ای
دقیقا موافقم ساده ترین روش برا ارتباط با خدا یا حتی یه نیروی برتر همون گفتگوی مستقیم و دور از شرح و بسط اضافه هستش البته من اینجوری راحتترم
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینها ایسم نیستن
مثلا شریعت شامل نماز و روزه و ... آیا میشه به اینها گفت ایسم؟
همچنین طریقت هم شامل تفکر و اذکار و ... آیا میشه به تفکر گفت ایسم؟
لطفا برید از نزدیک با سرشاخه های صوفی اشنا بشید و کاراشونو ببینید و ببینید بندگیه خدا رو نمیکنن بعد شعار بدید که راه رسیدن به خدا طریقته.
دقیقا ایسمه
ایا خداوند در قران همچین تفکیکی انجام داده؟
پس ایسمه
 

عاشق پیشه

عضو جدید
به نظر من انجام هر کدومشومشون به تنهایی ام میتونه به راحتی ادمو در هزار توی منطق و احساس گم کنه و حتی به بیراهه بکشونه چه برسه به تلفیق دوتاش باهم

دقیقا موافقم ساده ترین روش برا ارتباط با خدا یا حتی یه نیروی برتر همون گفتگوی مستقیم و دور از شرح و بسط اضافه هستش البته من اینجوری راحتترم
موافقم
ولی به نظر من اینها راه هایی آزمایش شده برای رسیدن به خداست
ولی وقتی ما با خدا بدون شرح و بست حرف میزنیم فقط خداست که صدای ما را میشنوه و ما چیزی را در حقیقت درک نمیکنیم و فقط تصورات زیبا داریم ولی با عمل به شریعت و طریقت فکر کنم ارتباط دو طرفه و واقعی پیش بیاد مثل کرامت هایی که شامل بعضی از انسانها شده
 

عاشق پیشه

عضو جدید
لطفا برید از نزدیک با سرشاخه های صوفی اشنا بشید و کاراشونو ببینید و ببینید بندگیه خدا رو نمیکنن بعد شعار بدید که راه رسیدن به خدا طریقته.
دقیقا ایسمه
ایا خداوند در قران همچین تفکیکی انجام داده؟
پس ایسمه
من با صوفی ها و درویش ها نشست های زیادی داشتم ولی طریقت الهی با صوفی گری و درویشی فرق داره
طریقت الهی یعنی عمل به راه و طریق امامان مثل کمک به ایتام که مولا علی (ع) انجام میداد
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من با صوفی ها و درویش ها نشست های زیادی داشتم ولی طریقت الهی با صوفی گری و درویشی فرق داره
طریقت الهی یعنی عمل به راه و طریق امامان مثل کمک به ایتام که مولا علی (ع) انجام میداد
مگر امیرالمومنین کاری جز انچه در قران تاکید شده انجام میداد؟انفاق در قران بلافاصله بعد از صلوه اومده.یعنی خدا نماز خالی نمیخاد.نماز با عمل میخاد که عملشم انفاقه.این راه قرانه.حالا طریقت از کجا پیداشده نمیدونم
 

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
موافقم
ولی به نظر من اینها راه هایی آزمایش شده برای رسیدن به خداست
ولی وقتی ما با خدا بدون شرح و بست حرف میزنیم فقط خداست که صدای ما را میشنوه و ما چیزی را در حقیقت درک نمیکنیم و فقط تصورات زیبا داریم ولی با عمل به شریعت و طریقت فکر کنم ارتباط دو طرفه و واقعی پیش بیاد مثل کرامت هایی که شامل بعضی از انسانها شده
درمورد کرامت و اثرات دینداری باهاتون مخالفم چه بسا کسان زیادی که هیچ دینی رو قبول ندارن ولی به قول شما صاحب این کرامات هستند مثل مادر ترزا یا مرتاضهای هندی. پس نمیشه گفت که فقط دینداران رابطه دوطرفه با خدا دارن (که البته از همین رابطه ام اگه کسی ادعا کنه اگاهانه هستش شبهه برانگیزه)
نمیشه به صرف اینکه کسی دینی رو قبول نداره یه پله پایینتر و پستتر از کسی قرار بگیره که دینداره

از این گذشته شما میگی این راه آزمایش شده هست(دین) میشه موردی رو بگین که نتیجه این ازمایش اعلام شده باشه؟
منظورم اینه به قول شما نتیجه دینداری سعادت اخروی هستش . چه مرده ای رو شما میشناسی که برگشته باشه و بگه من توراه دین بودم یا مخالف دین ورستگار شدم یا ذلیل؟؟؟
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در اینجا برخی از ادعاهای بزرگان صوفیه را یادآور می شویم:
درباره بایزد بسطامی که در میان صوفیه مقام فوق العاده ای دارد بطوری که او را سلطان العارفین ملقب کرده اند نقل شده روزی مردی پیش او آمد بایزید گفت: کجا می روی؟ گفت به حج خانه خدا گفت چه داری گفت دویست درهم. گفت: آن را بمن بده که صاحب عیالم و هفت بار دور من بگرد و باز گرد که حج تو همین است!
و بالا تر از این شیخ عطار نقل می کند. که بایزد را گفتند روز قیامت که می شود مردم در زیر لوای محمد(ص)، جمع می شوند گفت به خدا قسم که لوا و پرچم من از لوای محمد بزرگتر است، (تذکره الاولیاء، ج 2، ص 112). و جمله ما اعظم شأنی که فقط در حق خداوند متعال سزاوار است گفته شود همیشه ورد زبان او بوده به این معنا که چه مقامم بالا است و صدها نمونه از این قبیل کفریات از این شخص که به عقیده خود صوفی ها به عنوان بزرگترین صوفی مطرح شده داریم. لهذا گرچه ممکن است بعضی گفته های آنها هم خوب و درست باشد ولی غالب مطالب آنها مخالف با عقل و دین و شریعت است و آگاهی پیدا کردن به همین موارد بهترین راهکار برای مقابله با آنهاست.
جهت اطلاع بیشتر در این زمینه ر.ک :
1. تاریخ تصوف , عباسعلی عمید زنجانی
2. عارف و صوفی چه می گوید, جواد تهرانی
3. تصوف و تشیع , هاشم معروف الحسنی , ترجمه : محمد صادق عارف
4. عرفان و تصوف , داود الهامی
5. فلسفه عرفان , دکتر سید یحیی یثربی
6. آشنائی با علوم اسلامی قسمت فلسفه و عرفان , شهید مطهری
7. دین عرفانی و عرفان دینی , علی شیروانی
8. مجموعه پرسش ها و پاسخ ها، ج 11، عرفان و تصوف، محمدرضا کاشفی
 
  • Like
واکنش ها: eb@d

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=3]از جمله جريان‏هاى فاسدى كه امام عسكرى عليه‏السلام به شدّت از آن بيزارى جسته و مردم را[/h]
[h=3]از گرويدن به آن بر حذر مى‏داشت، گروه «صوفيه» است. اين فرقه از آغاز پيدايش توسّط[/h]
[h=3]«ابوالقاسم كوفى بهشميّه» توانست تحت پوشش اسلام، عدّه‏اى از مسلمانانِ ساده‏لوح را[/h]
[h=3]بفريبد.[/h]
[h=3]محمّد بن عبدالجبّار از امام عسكرى عليه‏السلام نقل كرده كه حضرتش فرمود:[/h]
[h=3]از امام صادق عليه‏السلام در مورد «ابوهاشم كوفى» سؤال شد، امام صادق عليه‏السلام فرمود:[/h]
[h=3]«او فردى بسيار فاسد العقيده بود و مسلكى به نام تصوّف اختراع كرد و آن را مركزى براى[/h]
[h=3]اعتقادات پليد خود قرار داد.»(1)[/h]
[h=3]آرى، بدعت، خودنمايى،تعطيل كردن احكام دين، انزوا و... از مظاهر تصوّف است و ائمه[/h]
[h=3]عليهم‏السلام با آن مقابله نموده‏اند. و موجب تأسّف آنكه اين روش‏هاى غلط گاهى تحت عناوينى[/h]
[h=3]همچون: تشيّع، ابراز علاقه به اهل بيت عليهم‏السلام و يا تهذيب نفس انجام مى‏گيرد![/h]
[h=3]امام حسن عسكرى عليه‏السلام خطاب به صحابى گرانقدرش، ابوهاشم داود بن قاسم جعفرى[/h]
[h=3]فرمود:[/h]
[h=3]«زمانى بر مردم فرا مى‏رسد كه چهره‏هايشان خندان، ولى دلهايى تاريك دارند. از ديدگاه آنان،[/h]
[h=3]سنّت يعنى بدعت و بدعت يعنى سُنّت. مؤمن را به ديده حقارت مى‏نگرند و فاسق را ارج مى‏نهند.[/h]
[h=3]فرمانروايان آنان افرادى نادان و ستم پيشه‏اند و دانشمندان ايشان دريوزه دربار ستمگرانند.[/h]
[h=3]ثروتمندان آنها حقّ تهيدستان را به يغما مى‏برند و كوچك‏ترها بر بزرگان خود پيشى مى‏گيرند.[/h]
[h=3]انسان‏هاى نادان از ديدگاه ايشان فردى آگاه و اشخاص حيله‏گر را مهذّب مى‏دانند. ميان فرد با[/h]
[h=3]اخلاص و انسان مُردّد تمييز نمى‏دهند. آنان گوسفندان را از گرگ‏ها باز نمى‏شناسند. عالمان و[/h]
[h=3]انديشمندان آنها بدترين آفريده‏هاى الهى در روى زمين‏اند؛ چرا كه به فلسفه و تصوّف تمايل نشان[/h]
[h=3]مى‏دهند. به خدا سوگند! آنها از عقيده [و فطرت] خود برگشته و از راه حق منحرف شده‏اند. در[/h]
[h=3]علاقه و محبّت به مخالفان ما زياده‏روى مى‏كنند و شيعيان و دوستداران ما را به گمراهى[/h]
[h=3]مى‏كشانند. اگر به جاه و مقامى دست يابند، از گرفتن رشوه سير نمى‏شوند و اگر به ذلّت گرفتار[/h]
[h=3]گردند، رياكارانه خدا را پرستش مى‏كنند. آگاه باشيد كه آنان راه (سعادت و حقيقت) را بر مؤمنان[/h]
[h=3]مى‏بندند و مُبلّغان آئين كافرانند. كسانى كه با آنها زندگى مى‏كنند، بايد از آنان بر حذر بوده و دين[/h]
[h=3]و ايمان خويش را حفظ كنند.»[/h]
 

عاشق پیشه

عضو جدید
درمورد کرامت و اثرات دینداری باهاتون مخالفم چه بسا کسان زیادی که هیچ دینی رو قبول ندارن ولی به قول شما صاحب این کرامات هستند مثل مادر ترزا یا مرتاضهای هندی. پس نمیشه گفت که فقط دینداران رابطه دوطرفه با خدا دارن (که البته از همین رابطه ام اگه کسی ادعا کنه اگاهانه هستش شبهه برانگیزه)
نمیشه به صرف اینکه کسی دینی رو قبول نداره یه پله پایینتر و پستتر از کسی قرار بگیره که دینداره

از این گذشته شما میگی این راه آزمایش شده هست(دین) میشه موردی رو بگین که نتیجه این ازمایش اعلام شده باشه؟
منظورم اینه به قول شما نتیجه دینداری سعادت اخروی هستش . چه مرده ای رو شما میشناسی که برگشته باشه و بگه من توراه دین بودم یا مخالف دین ورستگار شدم یا ذلیل؟؟؟
بله کرامات شامل حال مرتاض ها هم میشه
ولی تا جایی که بنده در جریانم و بعضی از علمای دینی با مرتاض ها هم در ارتباط بودن ولی تا جایی که خود مرتاض ها هم تسلیم میشدن و به تصدیق علما لب باز میکردن
علامه طباطبایی از دانشگاه های امریکا دعوت نامه برای تدریس داشتن و بنده از منبع مطمئنی اطلاع دارم که ایشون وقتی مورد عمل جراحی چشم در اروپا قرار گرفتن نه بی هوش بودن و نه از داروی بی حسی استفاده کردن که همین امر برای پزشکان اروپایی بسیار شگفت انگیز بود
ما انسانها را محک نمیزنیم
بودن کسانی که نه نماز میخواندن بلکه شراب هم میخوردن ولی یک شبه مورد عنایت واقع شدن مثل رسول ترک و بودن کسانی که مریدان فراوانی داشتن ولی یک شبه به قعر چاه افتادن
 
  • Like
واکنش ها: eb@d

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله کرامات شامل حال مرتاض ها هم میشه
ولی تا جایی که بنده در جریانم و بعضی از علمای دینی با مرتاض ها هم در ارتباط بودن ولی تا جایی که خود مرتاض ها هم تسلیم میشدن و به تصدیق علما لب باز میکردن
علامه طباطبایی از دانشگاه های امریکا دعوت نامه برای تدریس داشتن و بنده از منبع مطمئنی اطلاع دارم که ایشون وقتی مورد عمل جراحی چشم در اروپا قرار گرفتن نه بی هوش بودن و نه از داروی بی حسی استفاده کردن که همین امر برای پزشکان اروپایی بسیار شگفت انگیز بود
ما انسانها را محک نمیزنیم
بودن کسانی که نه نماز میخواندن بلکه شراب هم میخوردن ولی یک شبه مورد عنایت واقع شدن مثل رسول ترک و بودن کسانی که مریدان فراوانی داشتن ولی یک شبه به قعر چاه افتادن
ممنون از توضیحتون ولی جواب سوال منو ندادین . شبتون خوش:gol:
 

عاشق پیشه

عضو جدید
درمورد کرامت و اثرات دینداری باهاتون مخالفم چه بسا کسان زیادی که هیچ دینی رو قبول ندارن ولی به قول شما صاحب این کرامات هستند مثل مادر ترزا یا مرتاضهای هندی. پس نمیشه گفت که فقط دینداران رابطه دوطرفه با خدا دارن (که البته از همین رابطه ام اگه کسی ادعا کنه اگاهانه هستش شبهه برانگیزه)
نمیشه به صرف اینکه کسی دینی رو قبول نداره یه پله پایینتر و پستتر از کسی قرار بگیره که دینداره

از این گذشته شما میگی این راه آزمایش شده هست(دین) میشه موردی رو بگین که نتیجه این ازمایش اعلام شده باشه؟
منظورم اینه به قول شما نتیجه دینداری سعادت اخروی هستش . چه مرده ای رو شما میشناسی که برگشته باشه و بگه من توراه دین بودم یا مخالف دین ورستگار شدم یا ذلیل؟؟؟
بله بنده خودم به شخصه با چنین انسانهایی برخورد داشتم.
 
آخرین ویرایش:

eb@d

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بله بنده خودم به شخصه با چنین انسانهایی برخورد داشتم.
دقیقا میشه بگین با چه انسانهایی؟ کسایی که مردن و برگشتن یا کسانی که کرامت داشتن ؟اگه امکانش هست بیشتر و دقیقتر توضیح بدین
صرف برخورد داشتن شما دلیلی بر صحت حرفاتون نمیشه
 
بالا