سیمای امام زمان (عج) در سوره بقره / چرا امام باید خلیفه خدا باشد؟

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

سیمای امام زمان (عج) در سوره بقره / چرا امام باید خلیفه خدا باشد؟

آیات سوره بقره حاکی از آن است که مقام خلافت در اختیار برگزیدگان و هادیان الهی است و هیچ کسی نمی‌تواند ادعای این منصب را کند مگر اینکه واجد شرایط و ویژگی‌هایی باشد که در این آیات به آن اشاره می‌شود.​

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آیات قرآن دارای ابعاد و لایه‌های متعددی هستند؛ گاهی هدایت آیات برای عموم مردم است که همان ظاهر آیات را شامل می‌شود و گاهی سبب هدایت برای مؤمنانی هستند که قصد دارند از درجات بالاتر هدایت بهره ببرند. از بالاترین درجات هدایت قرآن، هدایت به‌سوی اهل بیت وحی علیهم السلام و معرفت ایشان است. خداوند در سوره اسراء می‌فرماید «إِنَّهذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَمُ‏»؛ یعنی این قرآن به‌سوی چیزی که با قوام است، هدایت می‌کند. امام صادق علیه‌السلام ذیل این آیه فرمود «یَهْدِی إِلَى الْإِمَام‏»؛ یعنی هدایت به امام می‌کند. (الکافی، ج1، ص216) یعنی هر که در عصر غیبت قصد دارد به‌سوی امام هدایت شود و نسبت به ایشان معرفت کسب کند، باید پای درس قرآن بنشیند، منتها نباید فراموش کرد که کلید اصلی آیات، در احادیث عترت علیهم السلام یافت می‌شود.
در آیات 30 تا 33 سوره بقره برای اولین بار در قرآن با معرفت و جایگاهی با عنوان «خلیفه» برخورد می‌کنیم. یک بار این آیات را مرور می کنیم و بعد به نکاتی اشاره می‌شود.
وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّـحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣� ﴾ وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿٣١﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا ۖ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ ﴿٣٢﴾ قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ ۖ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٣٣﴾
و آن زمان را یاد آر که پروردگارت به فرشتگان گفت: به یقین جانشینی در زمین قرار می دهم. گفتند: آیا موجودی را در زمین قرار می دهی که در آن به فساد و تباهی برخیزد و به ناحق خون ریزی کند و حال آن که ما تو را همواره با ستایشت تسبیح می‌گوییم و تقدیس می کنیم. [پروردگار] فرمود: من [از این جانشین و قرار گرفتنش در زمین اسراری] می دانم که شما نمی دانید. (30) و خدا همه نام ها [یِ موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس [هویت و حقایق ذات موجودات را] به فرشتگان ارائه کرد و گفت: مرا از نام های ایشان خبر دهید، اگر [در ادعای سزاوار بودنتان به جانشینی] راستگویید. (31) گفتند: تو از هر عیب و نقصی منزّهی، ما را دانشی جز آنچه خودت به ما آموخته ای نیست، یقیناً تویی که بسیار دانا و حکیمی. (32) [خدا] فرمود: ای آدم! فرشتگان را از نام های آنان خبر بده. پس هنگامی که نام هایشان را به فرشتگان خبر داد [خدا] فرمود: آیا به شما نگفتم که من یقیناً نهانِ آسمان ها و زمین را می دانم، و به آنچه شما آشکار می کنید و به آنچه پنهان می دارید، دانایم؟ (33)
در آیه30 خداوند خطاب به ملائک می‌فرماید من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم. ملائک به گونه‌ای اعتراض خود را می‌رسانند و خداوند می‌فرماید چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.
در آیه31 می‌فرماید خداوند تمام اسماء را به آدم تعلیم داد؛ این اسمای خاص را به ملائک عرضه کرد تا آنها انباء دهند، اما نتوانستند.
در آیه33 خطاب به آدم علیه السلام می‌فرماید این اسماء را تو انباء بده و او توانست.
در همین سه فراز سه نکته مهم مهدوی می‌توان برداشت کرد:
خداوند برای پیشبرد برنامه های خود در پهنه زمین خلیفه قرار می‌دهد تا از طریق او عالم را مدیریت کند. در اوج خلفای الهی، اهل بیت وحی علیهم السلام قرار دارند و در این زمین این خلافت بر عهده امام عصر عجل الله تعالی فرجه است؛ از این جهت اهل بیت علیهم السلام خود را خلیفة الله معرفی می‌کنند. امام رضا علیه السلام در حدیث امامت می‌فرماید «إِنَّ اَلْإِمَامَةَ خِلاَفَةُ اَللَّهِ وَ خِلاَفَةُ رَسُولِ اَللَّهِ»؛ یعنی امامت، خلافت خداوند و خلافت رسول الله صلی الله علیه وآله است». در زیارت آل‌یاسین خطاب به امام عصر عجل الله تعالی فرجه می‌خوانیم «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَةَ اللّٰهِ وَ ناصِرَ حَقِّه».
نکته دوم اینکه این خلیفه باید مجهز به اسمای الهی باشد، یعنی خداوند او را تعلیم اسمایی داده باشد.
نکته سوم اینکه این خلیفه باید توانی داشته باشد که ملائک فاقد آن هستند و از آن احساس عجز کنند.
با همین سه آیه می توان فهمید که مقام خلافت در اختیار برگزیدگان و هادیان الهی است و هیچ کسی نمی‌تواند ادعای این منصب را کند مگر اینکه واجد شرایط و ویژگی‌هایی باشد که در آیات به آن اشاره شد. بنابراین وقتی صحبت از خلیفةالله می‌شود،‌ یعنی کسی که واجد علوم و اسمای الهی باشد و توانی داشته باشد که حتی ملائک از آن توان برخوردار نیستند و طبق آیات بعد، آنان را به سجده در برابر این مقام عالی وادارد. با این منظر بر خلاف آنچه تا کنون خواندیم و شنیدیم، نه انسان‌های عادی خلیفةالله هستند و نه این مقام با انتخاب مردم حاصل می‌شود بلکه انتخاب آن با خداوند متعال است.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار

سیمای امام زمان در سورۀ بقره

وقتی از زاویه نگاه مهدویت سراغ سوره های قرآن می رویم، مشاهده می کنیم آنچه که ما به اسم تفسیر تاکنون خوانده بودیم، برداشتی ذوقی از قرآن بود.​

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، خداوند در قرآن به مهم‌ترین امور عالم و قوانین و سنن آن پرداخته است. یکی از این امور مهم، مسئله مهدویت با زیرشاخه های آن یعنی آخرالزمان و عصر ظهور است که صدها آیه از آیات قرآن را به خود اختصاص داده است. این آیات به آیات المهدی مشهورند که معرفت آن از احادیث تفسیریِ اهل بیت وحی علیهم السلام به دست می آید.
وقتی از زاویه نگاه مهدویت سراغ سوره های قرآن می رویم، مشاهده می کنیم آنچه که ما به اسم تفسیر تاکنون خوانده بودیم، برداشتی ذوقی از قرآن بود؛ به عنوان نمونه آیات اولیه سوره بقره به موضوع مهدویت اشاره دارد. در این آیات می‌خوانیم: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ؛ الم﴿١﴾ ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَیْبَ ۛ فِیهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ در این کتابِ [با عظمت] هیچ شکی نیست؛ سراسرش برای متقین هدایت است. آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
در این آیات خداوند می فرماید یکی از ویژگی‌های متقین و یا درجۀ بالایی از تقوا، ایمان به غیب است که طبق حدیث، مصداق آن امام غائب است.
امام صادق علیه السلام ذیل این آیه فرمود «أَمَّا الْغَیْبُ فَهُوَ الْحُجَّهًُْ الْغَائِبُ»؛ یعنی منظور از «غیب» در این آیه، حجت غائب است. (کمال الدین صدوق، ج1، ص18)
یا رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود «هنگامی‌که خداوند در ظهور و قیام قائم ما تعجیل کند، او زمین را پر از قسط و عدل می‌کند، همان‌ طور که قبل از آن پر از ظلم و جور شده بود ... خوشا به حال صبرپیشگان در زمان غیبت او! خوشا به حال آنان که به پیروی از راه و روش امامان تقوا پیشه می‌کنند؛ همان کسانی‌که خداوند در کتابش به: أَلَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ توصیفشان کرده است؛ فَإِذَا عَجَّلَ اللَّهُ خُرُوجَ قَائِمِنَا یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً ... طُوبَی لِلصَّابِرِینَ فِی غَیْبَتِهِ طُوبَی لِلْمُقِیمِینَ عَلَی مَحَجَّتِهِم أُولَئِکَ وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَ قَالَ: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ.» (کفایةالأثر، ص60)
امام صادق علیه السلام نیز در روایتی دیگر فرمود منظور خداوند عز وجل از «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» کسی است که اقرار به قیام قائم کند که آن حق است؛ مَنْ أَقَرَّ بِقِیَامِ الْقَائِمِ أَنَّهُ حَقٌّ. امام محمدباقر علیه السلام فرمود «منظور از غیب، بعث و نشرها، و قیام قائم و رجعت است؛ هُوَ الْبَعْثُ وَ النُّشُورُ وَ قِیَامُ الْقَائِمِ وَ الرَّجْعَهًُْ.» (تأویل الآیات، ص33)
نکتۀ مهمی که از جمع‌بندی این روایات برداشت می شود این است که قرآن سبب هدایت متقین است؛ این متقین در وهلۀ اول ایمان به امام غایب یعنی امام عصر عجل الله تعالی فرجه دارند؛ یعنی پایۀ تقوای آنها بر ایمان به امام عصر استوار است؛ بنابراین قرآن هدایت خاص خود را برای مؤمنان حقیقی به امام قرار می‌دهد.
 

Similar threads

بالا