زن ایرانی در گذر تاریخ

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
بدون زن کجا ميداشت تاريخ تو ؟
آرش با کمانش ؟
کاوه آهنگر با گرز و سندانش ؟
بدون زن کجا ميداشتی آن شاعر طوسی ؟
نگهبان زبان پارسی ؟
استاد فردوسی ؟
مرا گر در مقام مادری بينی​
“​
مگو با من که هست فرشی از بهشت زير پايم "

نگاهم کن که زير پای من دنيا به جريان است
ز نور عشق من رخشنده کيهان است
که با دستان من گردون بجريان است
که جای پای من بر چهره سرخ و سپيد و سبز ايران است
برو ای مرد دگر مبر آسان به لب نامم
که من آزاده زن​
- فرزند ايرانم

شادروان پروين اعتصامی
 

پیوست ها

  • zan%20dar%20iran.pdf
    257.8 کیلوبایت · بازدیدها: 0

roya_arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
ماندا جان واقعا ممنونم.......
من اين مقاله رو كامل خوندم.....و از اين سايت هم خيلي لذت ميبرم....عاشق اين سايتم...
ولي شما كه لطف كردي ادامه مقاله رو هم ميذاشتي....نكته جالبش دقيقا مقايسه اين 2برحه هست.....كه ما زنان ايران قبل از اسلام و بعد از اون چه جايگاهي داريم....
لطفا بقيه رو هم بذار.....من چيزي نميگم اعتقادات خودمو دارم محترم هم هستن ولي دوستان خودشون قضاوت كنند كه ما چي بوديم و چي شديم....
من افتخار ميكنم كه نياكانم پارسي هستن و با اين كه چندين هزار سال قبل هست چنين تفكري داشتن و الان كه قرن 21 هست چه تفكري اسلام درمورد زن ها داره......
اگر اعراب به ايرانمون حمله نميكرد چي ميشد؟ما چه جايگاهي داشتيم؟
ماندا جان درخواست ادامه مطلب رو ازت دارم....
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
ممنون رویا جان از توجهی که داشتی ..واقعا درست می گی .حرف دل من رو زدی ..
من هم افتخار می کنم که یک پارسی هستم ..
و امیدوارم تاریخ نیاکانمان اونطور که بوده در نظر مردم جلوه کنه .
حتما ادامه ی متن رو قرار می دم و شخصا ازت تشکر می کنم .
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
ادامه ی مطلب

ادامه ی مطلب

که من پروين فروغ شهر ايرانم

نه پوراندخت - نه آذر دخت - نه آتوسا - نه پانته آ بلکه آرتميس

سپهسالار ايران در نبرد پارس و يونانم
مرا گر در مقام همسری بينی نه يک همخواب و همبستر
که يک همراه و يک يار وفادارم
نه يک برده - مکن اينگونه پندارمکه جوشد خون آزادی به شريانم:gol:

آرتميس :
آرتميز : نخسيتن و تنها زن درياسالار جهان تا به امروز . او به سال ۴٨٠ پيش از ميلاد به مقام درياسالاری ارتش شاهنشاهی خشيارشا رسيد و در نبرد ايران و يونان ارتش شاهنشاهی ايران را از مرزهای دريايی هدايت می کرد . تاريخ نويسان يونان او را در زيبايی - برجستگی و متانت سرآمد همه زنان آن روزگار ناميده اند .آرتميس نيز درست ميباشد


آتوسا :
ملکه بيش از ٢٨ کشور آسيايی در زمان امپراتوری داريوش بزرگ . هرودوت پدر تاريخ از وی به نام شهبانوی داريوش بزرگ ياد کرده است و آتوسا را چندين بار در لشگرکشی ها داريوش ياور فکری و روحی داريوش بزرگ دانسته است . چند نبرد و لشگر کشی مهم تاريخی ايران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .


آرتادخت

وزير خزانه داری و امور مالی دولت ايران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی . به گفته کتاب اشکانيان اثر دياکونوف روسی خاور شناس بزرگ او ماليات ها را سامان بخشيد و در اداره امور مالی خطايی مرتکب نشد و اقتصاد امپراتوری پارتيان را رونق بخشيد

آذرآناهيد



ملکه ملکه های امپراتوری ايران در زمان شاهنشاهی شاپور يکم بنيانگذار سلسله ساسانی . نام اين ملکه بزرگ و اقدامات دولتی او در قلمرو ايران در کتيبه های کعبه زرتشت در استان فارس بارها آمده است و او را ستايش کرده است . ( ٢۵٢ ساسانيان )

پرين



بانوی دانشمند ايرانی . او دختر کيقباد بود که در سال ٩٢۴ يزدگردی هزاران برگ از نسخه های اوست ارا به زبان پهلوی برای آيندگان از گوشه و کنار ممالک آريايی گردآوری نمود و يکبار کامل آنرا نوشت و نامش در تاريخ ايران زمين برای هميشه ثبت گرديده است . از او چند کتاب ديگر گزارش شده است که به احتمال زياد ( در آتش سوزی های سپاه اسلام از ميان رفته است . ( کتاب فرزانگان ايران برگ ١١ )

کاساندان
پس از شاهنشاه ايران او نخسين شخصيت قدرتمند کشور ايران بوده است . کاساندان تحت نام ملکه ٢٨ کشور آسيايی در کنار همسرش کورش بزرگ حکمرانی ميکرده است . مورخين يونانی ( گزنفون ) از وی با نيکی و بزرگ منشی ياد کرده است .

گردآفريد



يکی ديگر از پهلونان سرزمين ايران . تاريخ از او به عنوان دختر گژدهم ياد ميکند که بالباسی مردانه با سهراب زور آزمايی کرد . فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلير از سرزمين پاکان ياد ميکند .

آرياتس



يکی از سرداران مبارز هخامنشی ايران در سالهای پيش از ميلاد . مورخين يونانی در چند جا نامی کوتاه از وی به ميان آورده اند .

گرديه



بانوی جنگجوی ايرانی . او خواهر بهرام چوبينه بود . فردوسی بزرگ از او به عنوان همسر خسروپرويز ياد کرده که در چند نبردها در کنار شاهنشاه قرار داشته است و دلاوری بسياری از خود نشان داده است .

هلاله :
پادشاه زن ايرانی که به گفته کتاب دينی و تاريخی بندهش ( ٣٩١ يشتها ١
کيانيان بر اريکه شاهنشاهی ايران نشست . از او به عنوان هفتمين پادشاه کيانی ياد شده است که نامش را "همای چهر آزاد" ( همای وهمون ) نيز گفته اند . او مادر داراب بود و پس از "وهومن سپندداتان" بر تخت شاهنشاهی ايران نشست . وی با زيبايی تمام سی سال پادشاه ايران بود و هيچ گزارشی مبنی بر بدکردار بودن وی و ثبت قوانين اشتباه و ظالمانه از وی به ثبت نرسيده است .

پوران دخت



شاهنشاه ايران در زمان ساسانی . وی زنی بود که بر بيش از ١٠ کشور آسيايی پادشاهی ميکرد .او پس از اردشير شيرويه به عنوان بيست و پنجمين پادشاه ساسانی بر اريکه شاهنشاهی ايران نشست و فرامانروايی نمود .

شيرين



شاهزاده ارمنی . ارمنستان يکی از شهرهای کوچک ايران بود و شاه ارمنستان زيرا نظر شاهنشاه ايران . خسرو پرويز و شيرن حماسه ای از خود ساختند که هميشه در تاريخ ماندگار ماند . شيرين از خسرو ۴ فرزند به نامهای نستور - شهريار - فرود و مردانشه بدنيا آورد که هر چهار فرزند وی در زندان کشته شدند .
پس او سر بر بالين


( جسد بی جان ) خسرو نهاند و با خوردن زهری عشق اش به خسرو را جاودانه ساخت و هردو جان باختند .

بانو گشنسب



دختر ديگر رستم خواهر زربانوی دلير . نام بانو گشسب جنگجو در برزونامه و بهمن نامه
بسيار آمده است . يکی از مشهورترين حکايت های او نبرد سه گانه فرامرز رستم و بانوگشسب است . او منظومه ای نيز به نام خود دارد که هم اکنون نسخه ای از آن در کتابخانه ملی پاريس و در کتابخانه ملی بريتاني موجود است .


 
آخرین ویرایش:

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
احترام به جايگاه زن در ايرا ن باستان
:

در دوران شاهنشاهی هخامنشی زنانی بوده اند که در چندين مورد بالاتر از مردان قرار داشته اند
. نمونه بارز آن کتيبه های پرسپوليس ( تخت جمشيد ) يا درياسالاری بانو آرتميز است . طبق گفته پرفسور گيل استاين - دکتر
ديويد استروناخ
- پرفسور ريچای فرای و پرفسور عليرضا شاپور شهبازی ( موسسه شرق شناسی شيکاگو و موزه ايران باستان ) داريوش بزرگ برای بنا نهادن کاخهای پارسه از زنان به عنوان يکی از مهم ترين نيروهای
کاری استفاده می کرد
. به شکلی که در چندين مورد کتيبه بدست آمده نوشته شده است که زنی در اينجا مسئول بيش از ١٠٠ نفر کارگرمرد بود و يا زنی ديگر به دليل مهارت شغلی اش حقوقی معادل ٣ مرد دريافت ميکرده
است
. يا در کتيبه ای ديگر آمده زنان کارگر باردار در ساختن پارسه از حقوق شاهنشاهی برای استراحت و بارداری استفاده کردند .

 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
پس از نشستن شاهنشاه پوران دخت بر اريکه پادشاهی امپراتوری ايران با مردمان تهی دست چنين سخن میگويد
:

اينک که من بر تخت شاهنشهی نشستم سوگند ياد ميکنم که انجمن ها و گروهها کشور را متلاشی نکنم و آنان ر ا ياری دهم
. مردمانی را که از گنج ها و ثروتهای ايران بهره ای نجستند را ياری دهم و سهم هر ايرانی را به
مساوات تقسيم کنم
. مبادا کسی در سرزمينهای ايران مستمند و تهی دست باشد که من از اين کار اندوهناک ميشوم . ( فردوسی بزرگ )

نمونه ای ديگر در رابطه با برابری زنان و مردان ميتوان به اين گزارش سازمان ميراث فرهنگی ايران اشاره نمود
. اين سازمان پس از کاوشهای طولانی خود در شهر سوخته در سيستان ايران به صورت رسمی اعلام نمود
که چندين سال در اين شهر بيش از پنج هزار سال پيش زنان پادشاه ايران بودند و بر کشور ايران حکمرانی ميکرده اند
.

شاهنشاهان ايران باستان زنان خود را احترام بسيار می گذاشتند و در امور کشوری بسياری آنان نقش داشتند
.

زن شاهنشاه بزرگ يا ملکه ايران همانند خود شاهنشاه تاج بر سر می گذاشته است و رفتارش بايد گونه ای باشد که سرمشق همه زنان کشور باشد
. ملکه بايد در جشنهای نوروز مهرگان و سده زنان مختلف کشور را دعوت کند و از آنان پذيرايی کند . کتيبه های بدست آمده از نقش رستم و کعبه زرتشت حاکی از آن است که ملکه اردشير دارای ارزش بسيار بوده است و الگوی کشورهای منطقه نيز بوده است .

 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
مقام زن در شاهنامه سُترگ فردوسى طوسی
با وجود اينكه در اين قرن زنان در كارهاى اجتماعى، فرهنگى و هنرى پا به پاى مردان در تلاشند و ثابت كرده‏اند كه مى‏توانند با مساعدت خانواده و كمك و ارشاد دول دلسوز، بازوئى از بازوان جامعه باشند هنوز ابر سياه ستم در برخى از نقاط جهان از فراز سرشان كاملا نگذشته است. معمول چنين است كه همه مردم بلند نظر ميل دارند كه از نظر بزرگان درباره زنان آگاه باشند. من اين فصل را از اين جهت، آماده كردم تا نظر فردوسى را كه از بزرگان دين و اخلاق و فرهنگ در جهان است، مردم بدانند. فردوسی از زبان شیرین همسر خسرو پرویز به زنان آینده ایران چنین پند میدهد که سه چیز برای زنان دارای ارزش بیشتری است : شرم داشته باشند – ظاهر و چهره ای آراسته داشته باشند و فرزندان نیکو بدنیا آورند و در ضمن پوشش نیک و برازنده بپوشند :
ز سه چیز باشد زنان را بهی که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنکه با شرم و با خواستست که جفتش بدو خانه آراستست
دگر انکه فرخ پسر زاید او ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود به پوشیدگی مویش بود

فردوسی از زبان شیرین شاهزاده ارمنی ایران زمین می فرماید که او در همه جای پشت و یاور مردان و زنان دلیر بوده است و آنان را حمایت کرده است و کسی از وی تاکنون به بدی یاد نکرده است . اینچنین :
چنین گفت شیرین به آزادگان که بودند در گلشن شادگان
چه دیدند از من شما از بدی ؟ ز تازی و کژی و نابخردی ؟
بسی سال بانوی ایران بدم به هر کار پشت دلیران بدم
او اشاره‏اى به دختركشى اعراب در رابطه با دودمان ضحاك تازى دارد, مهراب را تازى نژاد مى‏شمردند. مهراب چون از عشق زال( پور سام) و رودابه دختر خود، آگاه مى‏شود، بر مى‏آشوبد، و با زن خود به گفتگو مى‏نشيند، و از كار دخترش خشمگين مى‏شود و چنين مى‏گويد:
همى گفت رودابه را رود خون بريزم بروى زمين خود كنون‏
چو آن ديد، سين دخ بر پاى جست كمر كرد بر گرد گاهش دو دست‏
به پيچيد و انداخت او را ز دست خروشى بر آورد چون پيل مست
مرا گفت چون دختر آمد پديد ببايستمش در زمان سر بريد

نكشتم نرفتم به راه نيا كنون ساخت بر من چنين كيميا

فردوسى نظير نظر مهراب را درباره افراسياب بگونه‏اى ديگر گفته است: چون افراسياب از عشق دخترش منيژه با بيژن كه ايرانى است آگاه ميشود بر مى‏آشوبد و مى‏گويد:
ز ديده به رخ خون مژگان برفت بر آشفت و اين داستان باز گفت:
كرا دختر آيد بجاى پسر به از گور داماد نايد ببر!
بار ديگر داستان سودابه زن كيكاوس( زن پدر سياوش) در عشق باختن به سياوش، مطرح مى‏شود. كاوس در تاريخ ايران قديم، مورد خشم مردم قرار گرفته است و فردوسى كارهاى بد او را مو به مو شرح داده است. مردى كه تاريخ، او را چنين توصيف مى‏كند درباره تهمتى كه سودابه، بر سياوش وارد مى‏كند و نظير تهمتى است كه زليخا بر حضرت يوسف وارد كرده بود، نظر مى‏دهد كه سياوش از ميان تل آتش بگذرد, اگر سالم بدر آيد او راست گفته و سودابه دروغ مى‏گويد! در اين داورى، علاقه كاوس به سياوش فرزندش از يك سو ديده ميشود، و علاقه او به سودابه زنش از سوى ديگر, فردوسى از زبان كاوس چنين مى‏گويد:
چو فرزند و زن باشدم خون و مغز كرا پيش بيرون شود كار نغز
بدستور فرمود تا ساروان هيون آرد از دشت صد كاروان‏
هيونان به هيزم كشيدن شدند همه شهر ايران به ديدن شدند
نهادند هيزم دو كوه بلند شمارش گذر كرد بر چون و چند
بدور از دو فرسنگ هر كس بديد چنين گفت: كاين است بد را كليد
همى خواست ديدن سر راستى ز كار زن آيد همه كاستى‏
چو اين داستان سر به سر بشنوى به آيد ترا گر به زن نگروى‏
به گيتى بجز پارسا زن مجوى زن بد كنش خوارى آرد به روى‏
زن و اژدها هر دو در خاك به جهان پاك از اين هر دو ناپاك به‏
معمولا بيت اخير را بعضى مردان مى‏خوانند اما همان مردان در آن لحظات، بيت پيشين را بدست فراموشى مى‏سپرند, شنونده هم خيال مى‏كند كه نظر فردوسى در همين بيت اخير است در صورتیکه به روشنی معلوم است که زن بد سرشت از دید فردوسی بزرگ با اژدها برابر بوده است . در اساطير شاهنامه آمده است كه فريدون سه دختر پادشاه يمن را براى سه فرزندش خواستگارى كرد. پادشاه يمن چاره‏اى نمى‏ديد اما در دل خود غرولند مى‏كرد و مى‏گفت:
بدا از من، كه هرگز مبادم نشان كه ماده شد اين نره تخم كيان‏
به اختر، كسى دان كه دخترش نيست چو دختر بود، روشن اخترش نيست‏
يعنى در جهان، آن پدرى ستاره‏اش سعد است كه دختر ندارد, اگر دختر دارد، ستاره‏اش نحس است! اما بهر حال از بيم قدرت فريدون، سه دختر را به سه پسر فريدون داده روانه ايران مى‏كند، و براى حفظ ظاهر، با خود چنين مى‏گويد.
چو فرزند باشد به آئين و فر گرامى به دل بر، چه ماده چه نر
يعنى فرزند كه تربيت يافته باشد پسر و دختر ندارد، هر دو برابرند. نظريه تساوى زن و مرد، نظرى قديمى و دير پا است. فردوسى نظر خود را درباره زنان از قول بهرام گور مى‏گويد:
زن خوب رخ، رامش افزاى و بس كه زن باشد از درد، فرياد رس‏
به زن گيرد آرام، مرد جوان اگر تاجدار است و گر پهلوان‏
هم از وى بود دين يزدان بپاى جوان را به نيكى بود رهنماى‏
وی درباره پادشاهی زن در ایران مى‏گويد كه پوران، كشور را با مدارا و محبت به خلق اداره كرد، و با نام نيك، جهان را بدرود گفت:
همى داشت پوران، جهان را به مهر نجست از بر خاك، باد سپهر
چو ششماه بگذشت بر كار او به بد ناگهان كژه پرگار او
به يك هفته بيمار بود و بمرد ابا خويشتن نام نيكى ببرد.
اين سبك فردوسى است كه هر جا نغمه ناسازى به زيان زنان سر ميدهند، او در جاى ديگر، آن را بسود زنان، جبران مى‏كند. مثلا وقتى كه رستم خيلى جوان بود و سوداى رزم داشت، پدرش او را اندرز داد كه اين كار براى تو زود است ولى رستم به پدر اين طور پاسخ داد:
كنون گاه رزم است و آويختن نه هنگام ننگ است بگريختن‏
ز افكندن شير شرزه است مرد همان جستن رزم و ننگ و نبرد
زنان را از آن، نام نايد بلند كه پيوسته در خوردن و خفتنند!

اما چون نوبت به« فرود» فرزند سياوش مى‏رسد كه ناجوانمردانه با اقدام طوس درشتخوى، كشته شد، زنان قلعه‏اى كه فرود در آن، موضع گرفته بود براى اينكه اسير دست دشمن نشوند دست به فداكارى عجيب زدند و جان خود را فدا كردند يعنى يك يك خود را از فراز حصار قلعه بزير افكندند و جان سپردند و تسليم دشمن نشدند. فردوسى در اين باره چنين مى‏گويد:
فرود سياوش بى‏كام و نام چو شد زين جهان نارسيده به كام‏
بدانگه كه آمد زمانش به سر به گاه جوانى به سان پدر
پرستندگان بر سر دژ شدند همه خويشتن بر زمين بر زدند
همه ماهرويان او سرنگون ابا زيور و جامه گونه‏گون‏
بر آن سنگ خارا ز بام حصار چو آمد، شدندى همه پاره پار
همه آمدندى ز باره فرود چو آيد ز گردون ستاره فرود

نظير اين فداكارى را زنان و كسان همراه« شيخ شامل» در كوه‏هاى داغستان در حملات ناجوانمردانه قزاق‏هاى تزار، انجام دادند كه داستانى دراز دارد. آنان وطن پرستان قفقاز بودند كه بر اثر عياشى فتحعلى شاه و بى‏لياقتى او، جان خود را در راه سرزمين خود از دست دادند. كسى چه ميداند؟ شايد شاهنامه را خوانده بودند و از زنان قلعه، فرود، فرزند دلير سياوش، الهام و سرمشق گرفته بودند! شبيه اين زنان فداكار را تاريخ كمتر بياد دارد. چنين بود نقطه نظرهاى فردوسى درباره زنان كه از سراسر شاهنامه گرد آورده‏ام, و اين است بعدى از ابعاد شناخت انديشه‏هاى فردوسى. روانش شاد باد.
نظر خاور شناس خاور شناس مطابق معمول خود اين اشعار را كه ما از سراسر شاهنامه جمع كرديم تا نقطه نظر فردوسى را درباره زنان بدست آوريم، گردآورى نكرده، گوئى شأن خود را بالاتر از اين دانسته كه بخود زحمت بدهد و اين اسناد را يكجا گرد آورى كند. كسى كه درباره شاعرى كار مى‏كند بايد در درجه اول سخنانش مستند به اشعار آن شاعر باشد. از گلچين كردن داستان‏ها نمى‏توان نظر فردوسى را درباره زنان بدست آورد.
 

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
دین زرتشت که دین ایرانیان قبل از اسلام بوده یک دین الهی بوده و زرتشت هم پیامبر الهی بوده و تعالیم والایی که از زرتشت باقی مونده نشان از فکر بلند ایرانیان باستان و حق پذیری اونها داره.

این مقاله که شما آوردید از اون جمله مقالاتیه که با هدف اسلام ستیزی تدوین شدند و با طرح نکات مثبت ایران باستان که بیشترشون از زرتشت گرفته شده و با چشم پوشی از نقاط ضعف اونها قصد دارند اینطور تلقین کنند که ما با پذیرفتن اسلام از آرمانهای والای قدیم خودمون چشم پوشی کردیم و ارزشهای انسانی رو از دست دادیم.

اگه بخوایم بی طرفانه به ایران باستان نگاه کنیم باید هم نکات مثبت و هم نکات منفی رو ببینیم و به مواردی این چنین بسنده نکنیم. در مورد اسلام هم «هر عیب که هست از مسلمانی ماست». متاسفانه اسلام بعد از پیامبر و به خصوص در زمان بنی عباس و بنی امیه دستخوش تحریفات شد و همین تحریفات این دین رو به یه دین خنثی تبدیل کرد. اگه قرار به بررسی تئوری و واقعیتهای اسلام باشه باید گفت اسلام بهترین ایدئولوژی و آرمانها رو برای انسان در نظر گرفته. چه زن و چه مرد. و همین اسلام بیشترین ارزش رو برای زن قائل شده.



حالا جدای از این بحث اصلا شما این مقاله رو (كه تو پست آخري گذاشتيد) به دقت خوندید؟ بذارید یه بار دیگه این قسمتش رو بخونیم:


فردوسی از زبان شیرین همسر خسرو پرویز به زنان آینده ایران چنین پند میدهد که سه چیز برای زنان دارای ارزش بیشتری است : شرم داشته باشند – ظاهر و چهره ای آراسته داشته باشند و فرزندان نیکو بدنیا آورند و در ضمن پوشش نیک و برازنده بپوشند :

ز سه چیز باشد زنان را بهی ---------- که باشند زیبای گاه مهی
یکی آنکه با شرم و با خواستست ---------- که جفتش بدو خانه آراستست
دگر انکه فرخ پسر زاید او ---------- ز شوی خجسته بیفزاید او
سه دیگر که بالا و رویش بود ---------- به پوشیدگی مویش بود



منظورم «به پوشيدگي مويش بود» نيست! منظورم اين مصراعه: «دگر آنكه فرخ "پسر" زايد او». خب اينم واقعيته!! :w01:
 

roya_arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادمين جان صحبت شما درست حرفت قبول.....
حرفي توش نيست كه در همه جا در هر دوره اي و در هر تاريخي بوده و دقت كن...كمي دقت باعث ميشه به اين نتيجه برسي كه اين ديد اسلام ستيزي نيت واقعيته....
شما حالا به همين يه بيت شعر بسنده كردي؟چرا به كل تفسير الميزان و صحبت علما توجه نميكني كه چه حرف هايي زده شده...
ادم ميخوندش فقط تاسف ميخوره....
يه بيت به جايي برنميخوره گرچه اونم از نگرش سز چشمه ميگيره كه 1000سال پيش بعيد نبوده ولي الان قرن 21 هست حالا چرا؟مگه متمدن نيستسم؟مگه شعور نداريم؟مگه حامي حقوق بشر نيستسم.....بگو الان چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

يك بيت رو قياس نگير ادمين جان با كل چيزها و حرفهاي بزركگان و ديگران در اونصورت داري كاه رو با كوه مقايسه ميكني.....




مرسي ماندا جان خيلي لطف كردي....
ولي ادامه مطلب بيش از اينه....!!1مسلمه كه باقيشو نخوندي يا نداري.....
اژز قسمت زن بعد از اسلام رو منظورم بود نكته اون همين جاست .....
لطفا اون رو توي تايپيك بذار عزيزم.....
ازت درخواست ميكنم....
در اون صورت حتما ادمين جان هم متوجه ميشه ناراحتي و بحث من از كجاست....
منتظر ادامه اون هستم...
خيلي خيلي ممنون بابت اين تايپيك مثبت حقته..!!!
 

Admin

مدیر کل سایت
عضو کادر مدیریت
مدیر کل سایت
البته منم كم كتاب و نظريات مختلف در اين زمينه ها نخوندم. حجاب، ارث زن، ديه زن و ... واسه همين ميگم اينا اسلام ستيزيه.
بعد هم حقوق بشر رو كي تعريف كرده؟ خدا يا انسان؟
هرچند وقت زيادي مي بره ولي برام جالبه كه در مورد «حرفهاي زده شده اي كه مايه تاسفه» بحث كنيم.

اون بيت هم يه شوخي بود! تو مقاله اونچناني يه سوتي اينچنيني!
 

roya_arch

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادمين جان پايتم بحث كنيم...
براي من هم جالبه....
پس بسم الله....:w26:
 

Matrix

عضو جدید
منم پايه خوندنشم !
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
خدمت ادمین عزیز تشکر می کنم که بحث رو باز کردید و به این نکات اشاره کردید اما
هدف از این بحث نشون دادن گوشه هایی از واقعیت های ایران باستان بوده ..نه ارائه نظریات اسلام ستیزی یا بی ارزش جلوه دادن اون.که کامل بودن این دین از کسی پوشیده نیست ..همانطور که خودتون گفتید بوده مقاله هایی در همون سایت که هدفشون بزرگ جلوه دادن برخی مسایل و در پوش گذاشتن بروی نقاط ضعفشون هست ..
اما باید حضور افراد کارامد رو در بین گذشتگانمون در نظر داشته باشیم و اینقدر از اصل و ریشه ی خودمون دور نشیم و در جای دیگه به دنبالش نریم .
بهتر بگم هدف این نبود که بین زن باستانی و زن بعد از اسلام(حال حاضر) یکی برتر معرفی بشه چرا که هر کدوم با شرایط خودشون جای بحث داره و نمیشه اینقدر کلی بهش نگاه کرد .هر دوره ای هم خوب و بد داره .و دلیل نمیشه که دوره ی خودمون رو کامل معرفی کنیم و تنها نقاط منفی پیشینیان رو در نظر بگیریم .

در مورد اون بیت شعر هم حرفتون قبول و بستگی داره که هر فردی (پوشش نیک) رو چطور تعریف کنه اما گاهی ما کلیات را رها می کنیم و تنها به دنبال یه عامل جزیی برای انتقاد هستیم.
 

M.Deylamian

مدیر بازنشسته
رویا جان من ادامه ی اون مطالب رو نتونستم پیدا کنم اگر خودت داری زحمتش رو بکش تا بخونیمشون و روی صحتشون بحث کنیم ..
 

Similar threads

بالا