amhain
عضو جدید
پسر آینده فک کنم
زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!
- شروع کننده موضوع Phyto
- تاریخ شروع
پسر آینده فک کنم
amhain
عضو جدید
چاکریم داداش
متوجه شدم، من هم در این مراحل بودم، از وقتی که سوالها فروش میرفتو دوستم که در کنارم راحت نشسته بود و بدون استرس، چرا ؟چون که سوالها رو خریده بود، و من در حال و هوایی بودم که مگه میشه و نفر اول پزشکی در بیاد، یا اینکه سوالات آزمون بسوزه و به همه بگن ظرفیت کاهش پیداکرده و خبر برسه که نفر10 مامایی شدم، چون تو مصاحبه ای قبول شدم که اصلا پزشکی مامایی نزده بودم، زده بودم زیست شناسی، ناحقی فراوونه، من که پارتیشو داشتم به هیج جاش نرسیدم، همون بهتر که با سهمیه درس نخوندم، و خود خودم بودم، ولی مملکت ما داره با سهمیه نخبه میکنه، و این راهش نیست، از یک دوست شنیدم و دیدم که ایشون نفر 1 دانشگاه طباطبایی است با معدل الف ، کار براش نیست، چون نخبه هست و شاید درخواستاشم زیاد، نه عزیز دلم همه این مواردی که شما داری خیلی ها هم مثل ما ها هستن، من خیلی برای درس خوندن خوردم، جای من هم گرفته شده ولی کجا باید داد بزنی
کجا باید به حرفهایت گوش کنن،
نه
کاری نمیشود کرد،
و فقط باید غصه خورد،
وچرا باید غصه بخوریم
وقتی کاری از ما بر نمی آید........
بی خیال بابا به حال بیاندیش
در حال حال کن
و خوش باش
کاری از دست من وتو و دیگران بر نمی آید.......
وقتی موضوعی که نوشتی رو خوندم خاطرات تلخم زنده شد و چه ها کشیدم، و حق من سر وارد شدن به کنکور از دست رفت، من عاشق پزشکی بودم، همه دوستانم وارد شدن همه کسانی که حتی حل کردن 1 سوال ساده ریاضی رو بلد نبودن، من واقعا ناراحتم، از اینکه با این مدرکم سر کار بخوام برم و جلوی همه بهم بگن مدرکت درحد سیکله ، چرا آخع چرا...
shaghayegh gni
عضو جدید
سلام . . .
کشاورزی بسیار گسترده و پیچیدس//
دست کم نگیر//
انسان مریض میتونه دردشو به پزشک بگه//
ولی گیاه چییییییییییییییییییییییییییییییی///
amhain
عضو جدید
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم
چه سخت است
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن مثل تنها مردن
آخرین ویرایش:
روی سکوی کنار پنجره
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]روی سکوی کنار پنجره، همه شب جای منه. [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چند ورق کاغذ و یک دونه قلم، همیشه یار منه.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کاغذای خط خطی، از کنار در بازه پنجره....،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]می پرن توی کوچه،سرحال از اینکه آزاد شدن.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نمی دونن که اسیر دل سنگ باد شدن.......،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دیگه بیداریه شب عادتمه،همدم سکوت تنهایی من.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تیک،تیک ساعتمه...تیک،تیک ساعتمه......[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]حالا من موندم و یک دونه ورق، که اونم از اسم تو سیاه می شه.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همه چیم تو زندگی، آخرش به پای تو هدر می شه...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چشمونم فاصله رو، از پنجره دید می زنه... [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دلم اسم تو رو فریاد می زنه........،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]درای پنجره رو تا انتها باز می کنم......،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تو خیالم با تو پرواز می کنم........،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]روی سکوی کنار پنجره، همه شب جای منه. [/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چند ورق کاغذ و یک دونه قلم، همیشه یار منه.[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]کاغذای خط خطی، از کنار در بازه پنجره....،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]می پرن توی کوچه،سرحال از اینکه آزاد شدن.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]نمی دونن که اسیر دل سنگ باد شدن.......،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دیگه بیداریه شب عادتمه،همدم سکوت تنهایی من.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تیک،تیک ساعتمه...تیک،تیک ساعتمه......[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]حالا من موندم و یک دونه ورق، که اونم از اسم تو سیاه می شه.،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]همه چیم تو زندگی، آخرش به پای تو هدر می شه...[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چشمونم فاصله رو، از پنجره دید می زنه... [/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]دلم اسم تو رو فریاد می زنه........،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]درای پنجره رو تا انتها باز می کنم......،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]تو خیالم با تو پرواز می کنم........،[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
گل
گل
گل
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]گلی از شاخه اگر می چینیم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]برگ برگش نکنیم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و به بادش ندهیم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]لااقل لای کتاب دلمان بگذاریم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و شبی چند از آن را[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]هی بخوانیم و ببوسیم و معطر بشویم[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]شاید از باغچه کوچک اندیشه مان گل روید[/FONT]
نفس
من از تو دل نمیبرم
اگرچه از تو دلخورم
اگرچه گفته ای تو را
به خاطرات بسپرم
هنوز هم خیال کن
کنار تو نشسته ام
منی که در جوانی ام
به خاطرت شکسته ام
***
تو در سراب آینه
شبانه خنده میکنی
من شکست داده را
خودت برنده میکنی
***
رفیق روزهای خوب
رفیق خوب روزها
همیشه ماندگار من
همیشه در هنوزها
صدا بزن مرا شبی
به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را
بدون من شناختی
من از تو دل نمیبرم
اگرچه از تو دلخورم
اگرچه گفته ای تو را
به خاطرات بسپرم
هنوز هم خیال کن
کنار تو نشسته ام
منی که در جوانی ام
به خاطرت شکسته ام
***
تو در سراب آینه
شبانه خنده میکنی
من شکست داده را
خودت برنده میکنی
***
رفیق روزهای خوب
رفیق خوب روزها
همیشه ماندگار من
همیشه در هنوزها
صدا بزن مرا شبی
به غربتی که ساختی
به لحظه ای که عشق را
بدون من شناختی
ثروتمند شدن با صلوات
در میان بنى اسراییل، شخصى كشته شد كه قاتل او معلوم نبود، خداوند وحى فرستاد كه گاوى را با صفات مخصوصى كشته، یكى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراییل بود كه خداوند به این جوان عنایت كرد و صلوات را به او تعلیم داده بود.
آن جوان در خواب دید كه به او امر شد كه گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست، بنى اسراییل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت: باید پوست این گاو را پر از طلا كنید تا آن را به شما بفروشیم . آنها راضى شده، گاو را خریدند، سپس او را كشته و یكى از عضوهاى بدنش را بر پیكره مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد كه قاتل او پسر عمویش است .
بنى اسراییل گفتند: نمى‌دانیم كه كدام عجیب‌تر است: زنده شدن این جوان یا ثروتمند شدن این مرد.
خداوند به حضرت موسى (علیه السلام) وحى كرد كه: به بنى اسراییل بگو كه اگر مى‌خواهند زندگى دنیایى آنها نیكو گردد و در آخرت نیز بهشت نصیب آنها گردد، ذكرى را بگویند كه این جوان بدان تمسك جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام مى‌باشد.
آن جوان به موسى (علیه السلام) گفت: من چگونه این اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمایم؟
موسى گفت: بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بیت طاهرینش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نماید.
بنى اسراییل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به این جوان بخشیدیم، دعایى كن كه خداوند نیز به ما روزى گسترده عنایت فرماید.موسى گفت: شما نیز به انوار مقدس اهل بیت توسل جویید و بر محمد و اهل بیت او صلوات بفرستید. آنها نیز چنین كردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (علیه السلام) كه: در فلان خرابه هزاران دینار طلا وجود دارد، آن را میان خود قسمت نمایید.
این فراوانى مال، به سبب بركت صلوات بر محمد و اهل بیت او حاصل شد.
منبع:
آثار و بركات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت، عباس عزیزى .
در میان بنى اسراییل، شخصى كشته شد كه قاتل او معلوم نبود، خداوند وحى فرستاد كه گاوى را با صفات مخصوصى كشته، یكى از اعضاى او را بر بدن مقتول بزنند تا او خبر از قاتل خود دهد. آن گاو نزد جوانى از بنى اسراییل بود كه خداوند به این جوان عنایت كرد و صلوات را به او تعلیم داده بود.
آن جوان در خواب دید كه به او امر شد كه گاوش را نفروشد، مگر به امر مادرش . آن جوان از خواب برخاست، بنى اسراییل نزد او آمدند تا گاو را از او بخرند، مادر جوان گفت: باید پوست این گاو را پر از طلا كنید تا آن را به شما بفروشیم . آنها راضى شده، گاو را خریدند، سپس او را كشته و یكى از عضوهاى بدنش را بر پیكره مرده زدند. آن مرده زنده شد و خبر داد كه قاتل او پسر عمویش است .
بنى اسراییل گفتند: نمى‌دانیم كه كدام عجیب‌تر است: زنده شدن این جوان یا ثروتمند شدن این مرد.
خداوند به حضرت موسى (علیه السلام) وحى كرد كه: به بنى اسراییل بگو كه اگر مى‌خواهند زندگى دنیایى آنها نیكو گردد و در آخرت نیز بهشت نصیب آنها گردد، ذكرى را بگویند كه این جوان بدان تمسك جست و آن صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام مى‌باشد.
آن جوان به موسى (علیه السلام) گفت: من چگونه این اموال را از شر حسودانم و دشمنانم حفظ نمایم؟
موسى گفت: بر اموالت صلوات بر محمد و اهل بیت طاهرینش بفرست تا خداوند ضرر هر دشمن و حسودى را از تو دفع نماید.
بنى اسراییل نزد موسى آمدند و گفتند: ما همه اموال خود را به این جوان بخشیدیم، دعایى كن كه خداوند نیز به ما روزى گسترده عنایت فرماید.موسى گفت: شما نیز به انوار مقدس اهل بیت توسل جویید و بر محمد و اهل بیت او صلوات بفرستید. آنها نیز چنین كردند، سپس حق تعالى وحى فرستاد به موسى (علیه السلام) كه: در فلان خرابه هزاران دینار طلا وجود دارد، آن را میان خود قسمت نمایید.
این فراوانى مال، به سبب بركت صلوات بر محمد و اهل بیت او حاصل شد.
منبع:
آثار و بركات صلوات در دنیا، برزخ و قیامت، عباس عزیزى .
قایم نشدم///
سلااااااااااااااااااااااااااام//
هیجکی نییییییییییییییییی آخه//
دلگیره دوروزه///
امروز کل ساریو قدم زدم//کف پاهام میسوزه///
تو خوبی///
یعنی چی؟
یعنی بله//کسی نیس///
. mikhastam az danesh shomaha estefade konam va albate vaghtam ro begzarunam.slm, man daneshjoy manabe tabie sari hastam.
سلام///خوش آمدید///
لطفا فارسی تایپ کنید//فینگیلیش ممنوعه تو باشگاه//
اگه سوادمون یاری کرد حتما////