زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز

چي نوشتي شبنم ؟
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز

کجا رفتی؟
بگو منم برم! :surprised:

:surprised:تا چن دقه پیش داشتی ازش می تعریفیدی

اسفناک درگیر فعلت شدم! :biggrin:

باشه اما كو پشه تازه من پشه هارو بكشم تو چي بيكار ميموني

اینجا به اندازه کافی موش و سوسریو ... داره ... ما هم بیکار نمیمونیم! :surprised:
 

عطر بارون

عضو جدید
کاربر ممتاز
نميدونم از دست شماها بس كه حرص خوردم

:surprised:وا!!! اخه چرا؟ما به این خوبی!

باشه اما كو پشه تازه من پشه هارو بكشم تو چي بيكار ميموني
:biggrin::biggrin::biggrin:

چي نوشتي شبنم ؟
:surprised:نوشتم خدانگهدارت
اسفناک درگیر فعلت شدم! :biggrin:

4کریم شکلکی که کلاشو برمیداره و خم میشه +خجالت + :دی

اینجا به اندازه کافی موش و سوسریو ... داره ... ما هم بیکار نمیمونیم! :surprised:
خسته نباشی :D
 

"Amir masoud"

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
18)
زيارت
مستي نه از پياله نه از خم شروع شد
از جادة سه‌شنبه شب قم شروع شد
آيينه خيره شد به من و من به‌ آيينه
آن قدر خيره شد كه تبسم شروع شد
خورشيد ذره‌بين به تماشاي من گرفت
آنگاه آتش از دل هيزم شروع شد
وقتي نسيم آه من از شيشه‌ها گذشت
بي‌تابي مزارع گندم شروع شد
موج عذاب يا شب گرداب؟! هيچ يك
دريا دلش گرفت و تلاطم شروع شد
از فال دست خود چه بگويم كه ماجرا
از ربناي ركعت دوم شروع شد
در سجده توبه كردم و پايان گرفت كار
تا گفتم السلام عليكم ... شروع شد
 

roze888

عضو جدید

kaghaz rangi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بالا