زنگ تفریح ... گپ و گفت های خودمونی!

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز

roze888

عضو جدید
باشه میگم :Dیه دفع سوار اتوبوس شدم موقی که اتوبوس داشت نگه میداشت من چون عجله داشتم
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز
باشه میگم :Dیه دفع سوار اتوبوس شدم موقی که اتوبوس داشت نگه میداشت من چون عجله داشتم
يه چيزي وسط حرفت بگم؟؟؟؟؟؟؟؟
همه اينارو تو 2-3 پست ميتونستي بگي...چرا دونه دونه آخه؟؟؟؟؟؟؟؟؟:eek:
 

roze888

عضو جدید
همون موقع قبل از ترمز کشیدنش راه افتادم برم بیلیط رو بدم که یه دفع ترمز کرد آقا چشمت روز بد نبینه منم
 

roze888

عضو جدید
منم که میله ای نبوداون وسط بگیرم که اومدم میله ی پشت صندلی رو بگیرم خلاصه گرفتم وقتی اتوبوس وایستاد
 

roze888

عضو جدید
دیدم عوض میله موهای یه پسره تو دستمه بیچاره هیچی نگفت منم اصلا به روم نیاوردم از خجالت :redface:
 

roze888

عضو جدید
شرمنده تیکه ای گفتم آخه سرعت پایینه نمی تونم بیشتر از 1 خط و چندتا کلمه بفرستم ارور میزنه :surprised:
 

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم که میله ای نبوداون وسط بگیرم که اومدم میله ی پشت صندلی رو بگیرم خلاصه گرفتم وقتی اتوبوس وایستاد
:surprised:
دیدم عوض میله موهای یه پسره تو دستمه بیچاره هیچی نگفت منم اصلا به روم نیاوردم از خجالت :redface:
:biggrin:
شرمنده تیکه ای گفتم آخه سرعت پایینه نمی تونم بیشتر از 1 خط و چندتا کلمه بفرستم ارور میزنه :surprised:
:smile:

سلام :gol:
 

roze888

عضو جدید
میدونم مزه خاطره و جک و..به تند گفتنشه ولی این در توان من بود چون واقعا ارور میزنه :crying2:
 

mo_amin

عضو جدید
کاربر ممتاز

elahe.elahe2

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای بیچاره . چطوری به روش نیاورده ، چه دردی می کشیده :cry:
آخه حواسش نبوده که درد رو احساس کنه بیچاره هنوز داشته تعجب میکرده!!!:surprised::eek:
سلـــــــــــــــــــام...
چه عجب از اينوراا؟؟؟؟
;)

من که از ظهر همین جام شماها نیستین....:razz:
سلام الهه جونم خوبی گلم ؟:smile::redface:
مرسی عزیز:gol:
دیگه من با اجازتون برم شب همگی خوش ، دیگه ببخشید اگه جالب نبود :redface::w40:
من که کلی خندیدم :biggrin:بقیه رو نمیدونم.........
شبت قشنگ:gol:
 
آخرین ویرایش:

ورهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و احوالپرسی سوم میگن تا سه نشه بازی نشه :redface::gol:
من هر لحظه سلام عرض میکنم ارادت داریم گل پسر:gol:
سلام دوستان :w36:
به همگی نخسته میگم;)
امروز به جمعتون اضافه شدم تحویلم بگیرید یه ریزه :cry:
سلااااااااااااااام عزیز دلم سحر جونم خوش اومدی

اسمه من مریمه:gol:
 

نقره بارون

عضو جدید
دختری بود عاشق همه چیز ،عاشق شعرهای دفتر خود
عاشق دوستهای کودکی اش ،خنده های قشنگ مادر خود

عاشق شعرهای حافظ بود ، دوستدار مسافر سهراب
زیر لب عاشقانه های بنان، اهل موسیقی و لباس و کتاب

روسری های آبی تیره ، چادر ناشیانه ای بر سر
زیر پایش زمین خاکی و سرد ، توی فکرش جهان بالا تر


: بوی گل، بوی نم نم باران ، مست می کردش و سبک می شد
فوری از لاک در می آمد و بعدمثل یک بچه صاف و رک می شد

گاه حتی تمام شبهایش ، به تماشای آسمان می رفت
آرزوی ستاره بودن داشت ، در خیالش به کهکشان می رفت

فکر می کرد می شود آدم ،یک عقاب بلند پا باشد
فکر می کرد ظرفیت دارد، عاشق مرد
دخترک....بگذریم احمق بود ،شایدم...نه! دچار بیماری
مثلأ یک هراس مزمن داشت ،مثلأ یک جنون ادواری

آخرش را ولی نمی دانید ،که کجا رفت و با خودش چی کرد؟
دوستانش همیشه می گفتند ، آخه او چطور قاطی کرد؟

آخرش را درست فهمیدید ، قاطی ازدحام مردم شد
بین انباری از محبت و عشق ، مثل یک دانه سبک گم شد

: با خودش عهد کرد بر گردد ، به همان روزهای بارانی
به همان خنده های از ته دل، به همان حال و روز انسانی

با خودش عهد کرد...بگذاریدباقی اش را خدا رقم بزند
آفتاب و ستاره بود و زمین!!!
دخترک رفت تا قدم بزند...
 

نقره بارون

عضو جدید
:cry::cry::cry::cry::cry:
:cry::cry::cry::cry::cry:

عصري اس غريب و آسمان دلگير است افسوس براي دل سپردن دير است هر بار بهانه اي گرفتيم و گذشت عيب از من و تو است عشق بي تقصير است
 
بالا