عاشق پیشه
عضو جدید
[FONT="]زندگی دانشجویی [/FONT]
[FONT="]دیدگاه این نانو بنده حقیر راجب این موضوع چیزی جز ردّ آن نمی تواند باشد عده[/FONT] [FONT="]ای[/FONT] [FONT="]پنداشته اند که دوست دختر خوب و با معرفت انسان را از لحاظ روحی تسکین می دهد ولی بدانیم دوست دختر هر چقدر هم که خوب باشد، با معرفت باشد یا به اصطلاح فرشته آسمانی باشد باز هم بزرگترین قاتل وقت و زمان ماست[/FONT] [FONT="]چون از تو انتظار دارد که برایش زنگ بزني[/FONT][FONT="]،[/FONT] [FONT="]اس ام اس بفرستی یا به دیدارش[/FONT] [FONT="]بروی . اس ام اس بازی و زنگ زدن می تواند مقدار زیادی از وقتت را تلف کند اگر هم در این زنگ زدن ها دعوا نشود یا بحثی پیش نیاید باز هم افکارتان را مشغول خودش می کند هر شب خوابش را می بینی، هر لحظه تصویر چهره اش در ذهنت و تصاویر و خاطرات اولین دیدار برایت تداعی می شود در موقع خواندن درس ناخودآگاه ذهنت را بسمت خودش متمایل می کند و آرامش و تمرکزت را می گیرد. با اینکه ساعت ها به کتاب نگاه می کنی و مشغول مطالعه هستی، ولی می فهمی[/FONT] [FONT="]که کاملا با مطالب بیگانه ای و چیزی یاد نگرفته ای آن وقت چون علاقه شدیدی[/FONT] [FONT="]به دوست دخترت داری هیچ وقت این مشکلات را از جانب او نمی ببینی، سعی می کنی مشکلات را بر عهده استاد، دانشگاه و سختی درس و رشته خودت بگذاری در واقع سر خودت کلاه می گذاری خودت را فریب می دهی به جای حل مسأله سعی در پاک کردن صورت آن داری چون از لحاظ درسی افت می کنی از دیدگاه دیگران ابله به نظر میرسی و زندگی ات را در بلاهت کامل می گذرانی دیگران تو را موجودی بی فکر و بی استقلال دانسته و سعی می کنند با ترحمشان به تو کمک کنند ولی تازه مشکل آغاز می شود، یعنی باید تحمل کنی که افراد و اطرافیانت به شعورت توهین کنند پشت سرت حرف[/FONT] [FONT="]هایی بزنند که وقتی[/FONT] [FONT="]به گوش ات میرسد تازه شناختت نسبت به آنها کامل می شود قصد این را دارند تو را به ابزاری برای راه اندازی و پیشرفت امور خودشان تبدیل کنند به علت عدم صلاحیتی که در تو پنداشته اند تو را در تصمیم گیری ها دخالت نداده و تو را به عنوان فرمانبر خود می دانند. مشکلات از این هم بیشتر می شود این مشکلات برای مواقعی بود که به اصطلاح دوست دختر با معرفت نصیب ات شده بود اگر بی معرفت باشد علاوه بر مشکلات فوق، دعواها و نزاع های تلفنی و اس ام اسی تو را از لحاظ روحی دگرگون و متزلزل خواهد ساخت و مشکلات یاد شده را تا حد قوی تری تشدید خواهد کرد آن وقت است که دیگر توان دور اندیشی از ذهنت رخت بر بسته و دچار روزمرگی می شوی.دیگر خودت توانایی حل مشکلات را در خودت نمی بینی ناگزیر به روانشناس مراجعه میکنی چون روانشناس با علم کلیشه ای که دارد به تو نگاه میکند و خبرگی خاص خود را ندارد ناگزیر به تو راه حل های کلیشه ای پیشنهاد خواهد کرد. مدیریت زمان ، ورزش صبحگاهی، مطالعه کتاب و... که چاره ساز مشکل نخواهد شد چون اینها راه حل هایی برای درمان عکس العمل های مشکلی است که نمایان می شود ولی ریشه مشکل در جایی دیگر تغذیه می شود.هر چه بیشتر به مشکل بر میخوری، چون از ریشه آن خبر نداری بیشتر به سمت دوست دخترت گرایش پیدا میکنی و شاید قصد داشته باشی تعدادشان را افزایش دهی تا شاید مشکلاتت حل شود ولی علاوه بر اینکه مشکلی حل نمی شود با افزایش تعدادشان، تعداد مشکلاتت را افزایش میدهی و در حقیقت از چاله به چاه خواهی افتاد که دیگر در آن موقع راه برگشت بسیار دشوار تر از قبل خواهد بود بعد یکی از آنها را انتخاب میکنی و با حماقت محض عشق کودکانه ات را آغاز میکنی چون هر آغازی پایانی را می طلبد تو زودتر از آنکه آغاز کنی زندگی ات را متلاشی کرده ای یعنی پایانی ناخوشایند و سرد به زندگی شاد و زیبایی که داشته ای داده ای و آغازی را شروع کرده ای که پایانش از همین حالا واضح است.[/FONT][FONT="][/FONT]
[FONT="] سفر به عمق چاه، بله به نظر من بهترین اسم همین می تواند باشد چون در این سفر هر چقدر که بیشتر پیش بروی احتمال نجاتت کمتر است.می توان وارد جزئیات بحث شد و و آن را کاملا موشکافی کرد ولی همین مقدار هم کفاف درک مشکلات دوست دختری را می دهد و هر چند این بحث بسیارشیرین در ظاهر جلوه می کند ولی در باطن غمی عمیق در وجود انسان قرار می دهد که پاک کردن آن کار ساده ای نیست. به راستی اسلام کاملترین دین است چون ارتباط عاطفی با دختر را به هر نحوی به غیر از ازدواج مجاز ندانسته است چون خداوند سبحان در تمام مشکلاتی که پیش خواهد آمد واقف است.
نوشته: عاشق پیشه (نگاه)[/FONT][FONT="]
[/FONT]