زبان آذری

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آلتینای جان این متن هیچ غلطی نداره اونوتماخ یعنی فراموش کردن و اگر منظورت غلط انشائی بود اونوتماخ خیلی بهتر از اونو آتماخ است. بابا امید اخوان متنی به این قشنگی نوشته بازم داری بهش گیر می دی
 

SHABNAM60

عضو جدید
Ben Olmayinca من اگه نباشم
Sanma bir başkası yerimi alır حتی اسممو پیش کسی نیار جای منو به طور کلی از زندگیت پاک کن
Gelenler gideni elbet aratır اونهایی که تازه میان قبلی ها را به آخرت میفرستن
(Gelenler gideni birgün aratır) اونهایی که تازه میان قبلی ها را به آخرت میفرستن
Ben olmayınca ondan kurtuldum demişsin اگه من نباشم میگی که دیگه ازتو سیر شدم

Sanma bir baskasi yerimi alir : فکر نکن کس دیگه ای میتونه جای منو بگیره !!
ben olmayinca ondan kurtulmum demissin : {بعد از رفتن من } وقتی من نبودم "از دست اون خلاص شدم " گفته بودی .
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز



دستت درد نكنه اكسيژن. حسابي حال كردم.
راستي اگه متن آهنگهاي تركيه از Ebru _ Suzan Aksoy_ Gulden _ يا Orhan رو داري ممنون ميشم بهم بدي.

خواهش می کنم . من خودم اصلا آذری یاد ندارم ولی علاقه زیادی به شنیدن موزیک های ترکی دارم. متن این آهنگها رو هم از یک سایت چندین سال پیش برداشتم و نمیدونم الآن آدرسش چیه.
حتما تمام متنهایی رو که دارم برات میزارم.
موفق باشی
 

oxision

عضو جدید
کاربر ممتاز
Her kes Yarali
HerkesYaralıهر كسي دردي دارد
Ne zaman canın yansa bu kadarderindenوقتي از اعماق وجودم بسوزم
Sanırsın mümkün değil bi dahaüzülmekديگر پشيماني و شرمندگي سودي نخواهد داشت
Ne inat,ne dayanıklı gözükarayürekنه عناد و سركشي و نه مقاومت سودي ندارد
Acıyor aynı yerden her şeyerağmenبر خلاف انتظار همه چيز تلخ ميشود
Ne akıl kâr ediyor ne fikir osırada نه عقل و نه فكر هيچ يك سودمند نخواهند بود
Biliyorsun geçiyor zamanla ama nefaydaمي داني كه زمان از دست مي رود اما چه سود؟
Yaralı tepeden tırnağa herkezyaralıهر كسي زخمي تير قله درد است
Alışılmıyor acıya yokkaidesiبه تلخيها خو نمي گيرد
Kuralı kanayıp ne kadar tutabilirsin gül uğruna dikeniزخمي شدي چقدر ميتواني خارها را از گل جدا كني؟
Ne gelen anladı ne giden olanıbiteniنه آمده ها و نه رفته ها اين رويا را درك كرده اند
Adıyorum aşka gerikalanımıباقيمانده وجودم را در راه عشق صرف خواهم كرد
Suya söyledim gitti en sonyalanımı اخرين دروغم را به آب انداختم (خود را پاك كردم)
Aşkında en hesapsız kitapsızolanını در عشقت اي بي ايمان هر چه به سرم آمد
Yaşamazsam kara kaplıya kaydedinbeni اگر عمرم كفاف نداد سرنوشت مرا ثبت كنيد.
 
آخرین ویرایش:

amirgb

اخراجی موقت
ببین آخه 2 مدل ترکی داریم:
آذری
ترکی استانبولی

من یه چیزهایی ترکی استانبولی یاد دارم
بررسی چگونگی راه یافتن زبان تورکی به آذربایجان یا آتروپاتکان آریایی ایران
استاد یحیی ذکاء (تبریز ۱۳۰۲ ــ تهران ۱۳۷۹ ) از چهره هایی بود که سالهای دراز عمرش را در حوزه ایران شناسی سپری کرد از او ۳۰ کتاب و تالیف برای ما به یادگار مانده است از جمله: کاروان کسری، تاریخچه بناهای کاخ گلستان، نقاشی سده های ۱۲ و ۱۳،تاریخ عکاسی و عکاسان پیشگام در ایران هنر کاغذبری و شرح حال و آثار صنیع الملک..اين مقاله خلاصه شده یکی از سخنرانی های ایشان می باشد.
خیلی متشکرم و تشکر می کنم از تشریف فرمایی خانم ها و آقایان. سخنرانی امروز بنده در مورد تاریخ ورود زبان ترکی و ترکها به آذربایجان است که یک مسئله حساس و بحث برانگیزی است و درباره اش خیلی صحبتهای متعدد شده است و هنوز به جایی نرسیده است چون نظریات مختلفی در موردش اظهار می شود. ولی آنچه ما تاریخ ما ما را راهنمایی می کند مطالبی است که اینجا به حضورتان عرض خواهم کرد. در هر صورت بحث و گفتگو درباره تاریخ و تحولات زبان مردم آذربایجان نیاز به تالیف کتابی ۵۰۰ یا ۶۰۰ صفحه ای دارد و سخن گفتن از آن از حوصله یک یا حتی چند جلسه سخنرانی بیرون است. بدین جهت ما در طرح موضوع این جلسه که سخن درباره چگونگی ورود زبان ترکی به آذربایجان است به طور اختصار اشاره ای می کنیم و تاریخچه نژاد و زبان مردم این سرزمین کرده و می گذریم.

 

amirgb

اخراجی موقت
بیشتر حضار محترم اطلاع دارند که مردم آریایی نژادی که از ایران ویچ به حرکت درآمده و دسته دسته و گروه گروه مهاجرت کرده و به تدریج به ایران زمین در آمدند خود به چند تیره بزرگ به نام ماد پارس پارت و سکایی تقسیم می شدند. هریک از این تیره ها در راه مهاجرت های متوالی و تدریجی خویش پس از جنگهای فراوان و چیره شدن بر بومیان و بیرون آوردن شهرها و ده ها و دژهای آنان از چنگشان بالاخره آنان را زیر دست خود گردانیده و برای همیشه در این سرزمین جایگزین شده اند. مادها سمت غرب و شمال غربی را برگزیدند و نام خود را بر روی ان سرزمین نهادند و کشورشان را ماد یا ماذ یا به قول یونانی مدیا خواندند. پارتها در سوی شرق و شمال شرقی را برگزیدند و آنجا را به نام خود پارت یا به قول یونانیان پارتیا گفتند. سکاها در جاهای گوناگون از جمله کرانه شمالی و شمال غربی دریای خزر و قفقاز و سیستان پراکنده شدند و بلاخره نام خود را بر این سرزمین نهادند و آنجا را سگستان سجستان و سیستان(sayestan )نامیدند که بلاخره تبدیل شد به سیستان.پارسیان نیز در مهاجرت خود نخست در غرب و جنوب دریاچه شاهی یا ارومیه جایگزین شدند و سپس در حدود اوایل هزاره اول پیش از میلاد در پارسوماش یعنی حدود کوه های فرعی سلسله جبال بختیاری در مشرق شوشتر و پیرامون مسجد سلیمان فرمانروایی کوچک هخامنشیان را که تابع دولت ماد بود بنیاد نهادند و کم کم در خوزستان یا سغدیان و فارس که پرسیا می گفتند و کرمان پراکنده شدند
 

amirgb

اخراجی موقت
و سپس شاهنشاهی بزرگی را تاسیس کردند سرزمینی که در این آب و خاک جدید به تصرف مادها درآمد شامل نواحی همدان و کرمانشاه و قزوین و اصفهان و ری و آذربایگان را ماد خرد می گفتند.مادها با آن کارهای بزرگ و تاریخی از برانداختن پادشاهی مقتدر آشور و تصرف نینوا و پیش رفتن تا سوریا و آسیای کوچک در جهان شهرت یافتند و آوازه ای پیدا کردند تا آنجا که حتی بعد از انقراض دولت آنها هنوز داریوش بزرگ را در تورات داریوش مادی نامیده است. پس بدین سان ملاحظه می شود که آذربایگان از آغاز تاریخش از رهگذر مردم و زبان حال بسی روشنی دارد و هیچ جای کشاکش و گفتگو درباره آنان نیست و این از مسلمات است که در آغاز تاریخ که کمابیش ۳ هزار سال بیشتر بوده مادها در آذربایگان و آن پیرامونها نشیمن داشته اند.کسانی که با تاریخ آشنا هستند نیک می دانند که تا ۲۰۰۰ سال پیش ترکان از این سرزمینها بسیار دور بودند و در آسیای صغیر می زیستند و این سخن بسیار بیهوده و عامیانه است که کسانی عنوان می کنند که آذربایگان از نخست سرزمین ترکان بوده است.این وضع آذربایگان در آغاز تاریخ و زمان مادان است.پس از آن به زمان هخامنشیان و اسکندر و سلوکیان و اشکانیان و سامانیان می رسیم و حال مردم این سرزمین را از دیده می گذرانیم. در هیچ یک از این دوره ها پیشامدی که دیگر شدن وضع مردم یا تغیر زبان آنها را دربرداشته باشد نمی یابیم
 

SHABNAM60

عضو جدید
زبانهای آلتاییک

زبانهای آلتاییک

Altaic is a proposed language family that includes 66 languages[1] spoken by about 348 million people, mostly in and around Central Asia and northeast Asia.[2]
The proponents of Altaic traditionally consider it to include the Turkic languages, the Mongolic languages, and the Tungusic languages (also called the Manchu-Tungus languages). Some also include Korean or Japonic. A few linguists add Ainu.[3]
Sometimes hypotheses that include only Turkic, Mongolic, and Tungusic are called "Micro-Altaic" and ones that include additional language families are called "Macro-Altaic".
The relationships among these languages are currently a matter of debate among historical linguists. Some scholars consider the apparent similarity among these languages to indicate a genetic relationship. Others propose that they are not a family derived from a common ancestor but a Sprachbund, a group of languages that have become similar in some ways by massive borrowing because of long language contact.​
 

SHABNAM60

عضو جدید
زبانهای هندواروپایی

زبانهای هندواروپایی

The Indo-European languages comprise a family of several hundred related languages and dialects,[1] including most of the major languages of Europe, the northern Indian subcontinent (South Asia), the Iranian plateau (Southwest Asia), and much of Central Asia. Indo-European (Indo refers to the Indian subcontinent) has the largest numbers of speakers of the recognised families of languages in the world today, with its languages spoken by approximately three billion native speakers.[2]
Of the top 20 contemporary languages in terms of native speakers according to SIL Ethnologue, 12 are Indo-European: Spanish, English, Hindi, Portuguese, Bengali, Russian, German, Marathi, French, Italian, Punjabi and Urdu, accounting for over 1.6 billion native speakers. The Indo-Iranian languages form the largest sub-branch of Indo-European in terms of the number of native speakers as well as in terms of the number of individual languages.[3]
 

amirgb

اخراجی موقت
در زمان آلکساندر مقدونی پیشامدی در آذربایگان یا بهتر بگوییم ماد خرد (khord ) رخ داد که نشان نیکی از زبان مردم این سرزمین است و آن نام خود آذربایگان است. چنانکه گفته شد اینجا را ماه خرد می نامیدند ولی در یورش مقدونی ها به ایران زمین در ماه خرد آتورپات نامی از بومیان و آنها را از تحاجم بیگانگان محفوظ داشته است و فرمانروایی کوچکی بنیان نهاد که تا صد سال در خاندان او باقی ماند و سنگر ایرانیت گردید و بدین سبب این سرزمین به نام او و خاندانش آتورپاتکان نامیده شد یعنی جایگاه آتورپات و همان واژه است که کم کم آذربایگان یا آذربایجان گردید. در زمان اشکانیان کم کم ترکها از جانب شمال شرقی ایران زمین و مرزهای خراسان بزرگ به مرزهای ایران نزدیک شدند ولی با نیرومندی که اشکانیان داشتند نتوانستند به درون ایران در آیند و ما در تاریخ از چنین واقعه ای آگاهی نداریم.
 

SHABNAM60

عضو جدید
این دو نوع زبان را عرض کردم تا مشخص شود زبانهای ترکی و فارسی هم ریشه نیستند .

یکی آلتائیک و دیگری هندو ایرانی ( به نوشته قبل توجه کنید ) و این یک واقعیت انکار ناپذیر است .

و اما زبان ترکی یک زبان التصاقی است (agglutinate) است یعنی با اضافه کردن پسوند به کلمه ها ، عبارات و حتی جملات بوجود می آید .

ev-evler-evleri-evlerindeki-evlerindekinden
خانه - خانه ها - در خانه هایشان - از آنچیزیهایی که در خانه هایشان هست

تقریبا همه کلمات زبان ترکی قابلیت تبدیل به جملات با اضافه کردن پسوند ها می باشند .
و این مشخصه زبانهای التصاقی است .

زبان فارسی التصاقی نیست و معمولا با پیشوند تکمیل می شود . این نیز دلیل دیگری بر جدایی این دو زبان از نظر ریشه است .
 

SHABNAM60

عضو جدید
در زمان آلکساندر مقدونی پیشامدی در آذربایگان یا بهتر بگوییم ماد خرد (khord ) رخ داد که نشان نیکی از زبان مردم این سرزمین است و آن نام خود آذربایگان است. چنانکه گفته شد اینجا را ماه خرد می نامیدند ولی در یورش مقدونی ها به ایران زمین در ماه خرد آتورپات نامی از بومیان و آنها را از تحاجم بیگانگان محفوظ داشته است و فرمانروایی کوچکی بنیان نهاد که تا صد سال در خاندان او باقی ماند و سنگر ایرانیت گردید و بدین سبب این سرزمین به نام او و خاندانش آتورپاتکان نامیده شد یعنی جایگاه آتورپات و همان واژه است که کم کم آذربایگان یا آذربایجان گردید. در زمان اشکانیان کم کم ترکها از جانب شمال شرقی ایران زمین و مرزهای خراسان بزرگ به مرزهای ایران نزدیک شدند ولی با نیرومندی که اشکانیان داشتند نتوانستند به درون ایران در آیند و ما در تاریخ از چنین واقعه ای آگاهی نداریم.

اگر این زبان از سمت شرق آمده ؛ پس تعداد ترکها باید در سمت شرق بیشتر باشد !!!!
چرا اونها ترک نشده اند ؟؟؟
 

SHABNAM60

عضو جدید
در زبان ترکی صفت قبل از اسم می آید : buyuk ev مثل انگلیسی ( big house )
ولی در فارسی برعکس است که این باز دلیلی بر جدایی اساسی این دو است ( التائیک - هند و اروپایی )

دو فرضییه غلط در مورد زبان ترکی موجود است :
1- زبان ترکی از زبان فارسی بوجود آمده است و ریشه در زبان پهلوی دارد

که با توجه به تفاوت اساسی در ساختار جملات و ریشه ها و حتی لغات منتفی است

.............
.............
 

SHABNAM60

عضو جدید
زبانهایی که از زبانهای دیگر مشتق می شوند ، حروف صدا دار کمتر یا مساوی از زبان مادر دارند .

زبان ترکی دارای 9 حرف صدادار نمی تواند بر گرفته از زبان فارسی با 6 حرف صدادار باشد

Iranian Persian has six vowels and twenty-three consonants, including two
affricates /ʧ/ (ch) and /ʤ/ (j).​


اگه مردود بودن نظریه اول را قبول کردید بریم به قسمت دوم وگرنه 100 دلیل دیگه بیارم!!!!
 

SHABNAM60

عضو جدید
آیا میدانید زبان ترکی چند شاخه است و آذری جزو کدامیک از آنهاست ؟؟؟؟


hadi millet buraya
yumruk havaya

:w32::w33::w32::w33:
 

amirgb

اخراجی موقت
در زمان ساسانیان شاید شاخه هایی از ترکها یا خزرها از راه شمال یعنی از دربند و قفقاز با ایران همسایگی پیدا کردند ولی هیچ نشانی از درآمد آنان به آذربایگان در دست نیست. احتمال این هست که در تاریخ دسته های کوچکی از آنان را پیدا کنیم که شاهان ساسانی مثل انوشیروان در جنگ اسیر یا اجیر کرده است و در اینجا و آنجا نشیمن داده باشند ولی این گونه دسته ها بزودی با مردم بومی درامیخته و از میان می روند و نشانی از خود باقی نمی گذارند.چنانکه تازیان نیز که عده شان هم خیلی بیشتر از آنها بود بکلی از بین رفته و اکنون عرب در ایران به آن صورت نداریم.پس از اسلام تاریخ آذربایگان از دیده نژاد و مردم و زبان ان بسیار روشنتر است و نوشته های تاریخ نویسان و جغرافی نگاران عرب صدر اسلام که در دست است نژاد و زبان مردم آذربایگان را جداگانه یاد کرده و انها را آذری یا الاذریه یا اذریه نامیده اند
 

amirgb

اخراجی موقت
ابن مقفع به نقل ابن ندیم همزه اصفهانی به نقل یاقوت و خوارزمی به زبان مردم اذربایگان بدون ذکر نام اشاره کردند و نیز واژه هایی از زبان مردم آذربایگان را در کتاب خود آورده اند پس از اینها یعقوبی در ۲۷۸ قمری در کتابش آذریه را به عنوان صفت در مورد مردم آذربایگان به کار برده سپس مسعودی که در ۳۱۴ قمری از تبریز دیدار کرده زبانهای ایرانی و پهلوی دری و آذری را ذکر کرده است که به نظر او ظاهرا مهمترین زبانها و گویش های ایرانی بودند.پس از همزه اصفهانی که زبان مردم آذربایجان را پهلوی می نامد ابواسحاق ابراهیم استخری است که از "مسالک و الممالک" در نیمه اول سده چهارم هجری صریحا زبان مردم آذربایگان را ایرانی و الفارسیه ذکر می کند. مولف بعدی ابوالقاسم محمد ابن حبقوق درگذشت بعد از ۳۷۸ همان مطلب استخری را بیان می کند. پس از او ابو عبدالله مقدسی در سده چهارم هجری از زبان مردم اذربایجان سخن گفته و می نویسد که زبانشان خوب نیست اما فارسی آنها مفهوم است و در جای دیگر می گوید زبان مردم آذربایگان بعضی دری است و بعضی پیچیده است.
 

amirgb

اخراجی موقت
ابن مقفع به نقل ابن ندیم همزه اصفهانی به نقل یاقوت و خوارزمی به زبان مردم اذربایگان بدون ذکر نام اشاره کردند و نیز واژه هایی از زبان مردم آذربایگان را در کتاب خود آورده اند پس از اینها یعقوبی در ۲۷۸ قمری در کتابش آذریه را به عنوان صفت در مورد مردم آذربایگان به کار برده سپس مسعودی که در ۳۱۴ قمری از تبریز دیدار کرده زبانهای ایرانی و پهلوی دری و آذری را ذکر کرده است که به نظر او ظاهرا مهمترین زبانها و گویش های ایرانی بودند.پس از همزه اصفهانی که زبان مردم آذربایجان را پهلوی می نامد ابواسحاق ابراهیم استخری است که از "مسالک و الممالک" در نیمه اول سده چهارم هجری صریحا زبان مردم آذربایگان را ایرانی و الفارسیه ذکر می کند. مولف بعدی ابوالقاسم محمد ابن حبقوق درگذشت بعد از ۳۷۸ همان مطلب استخری را بیان می کند. پس از او ابو عبدالله مقدسی در سده چهارم هجری از زبان مردم اذربایجان سخن گفته و می نویسد که زبانشان خوب نیست اما فارسی آنها مفهوم است و در جای دیگر می گوید زبان مردم آذربایگان بعضی دری است و بعضی پیچیده است.
 

SHABNAM60

عضو جدید
در زمان ساسانیان شاید شاخه هایی از ترکها یا خزرها از راه شمال یعنی از دربند و قفقاز با ایران همسایگی پیدا کردند ولی هیچ نشانی از درآمد آنان به آذربایگان در دست نیست. احتمال این هست که در تاریخ دسته های کوچکی از آنان را پیدا کنیم که شاهان ساسانی مثل انوشیروان در جنگ اسیر یا اجیر کرده است و در اینجا و آنجا نشیمن داده باشند ولی این گونه دسته ها بزودی با مردم بومی درامیخته و از میان می روند و نشانی از خود باقی نمی گذارند.چنانکه تازیان نیز که عده شان هم خیلی بیشتر از آنها بود بکلی از بین رفته و اکنون عرب در ایران به آن صورت نداریم.پس از اسلام تاریخ آذربایگان از دیده نژاد و مردم و زبان ان بسیار روشنتر است و نوشته های تاریخ نویسان و جغرافی نگاران عرب صدر اسلام که در دست است نژاد و زبان مردم آذربایگان را جداگانه یاد کرده و انها را آذری یا الاذریه یا اذریه نامیده اند

در نفی مورد مهاجرت هم توضیح خواهم داد ... ولی آیا یک استاد که در مورد زبان سخنرانی میکند ، میتواند مطلب به این مهمی را بدون ادله و با شاید اظهار کند !!!؟؟؟
 

amirgb

اخراجی موقت
داستانی که سمعانی درباره ابوذکریا خطیب تبریزی در ۵۰۲ و استادش ابوالعری معری اورده است موید رواج زبان آذری در آذربایجان در سده پنجم و ششم است. حمدالله مستوفی در "نزهت القلوب" تالیف ۷۴۰ زبان زنجان و مراغه را پهلوی ذکر می کند و عبارتی از زبان مردم تبریز نقل می کند که یک عبارت ایرانی است. تا سده پنجم در همه کتابهایی که از زبان آذربایجان ذکر شده به جز بلاذری که یک کلمه از زبان به عنوان نمونه نقل کرده است و ان خان است خان به معنی کاروانسرا است متاسفانه دیگران نمونه ای به دست نداده اند. بنده اینجا تمام مواردی را که در کتابها و اشعار و غزلها و قصیده ها و رباعیها نمونه هایی از زبان آذری مختلف داده شده آورده بودم که برای اینکه سخنرانیم خیلی طولانی نشود و می ترسم خسته بکنم خانم ها و آقایان را آنها را اینجا حذف می کنم ولی در متن سخنرانی اگر چاپ شد خواهد آمد.
 

amirgb

اخراجی موقت
پس از یورش امیر تیمور به ایران و نفوذ و تسلط سلسله ترکان قراقوینلو از ۸۱۰ تا ۸۷۲ و آق قوینلو از ۸۷۲ تا ۹۰۸ زبان آذری سخت ترین آسیبها را دید و در برابر زبان ترکی اقوام ترک و تاتار یا قوزها و اقوزها(oghozha ) و اوشارها که افشارها باشند که در پیرامون شهرهای آذربایگان مستقر شده بودند به مرو عقب نشینی می کرد و رو به فراموشی می گذاشت. و این وضع در دوره صفویان که با ورود ترکمانهای مهاجر قزلباش و چیرگی و انبوهی آنها که شیعه بودند یعنی در واقع علی اللهی بودند و از خاندان صفوی هواخواهی می نمودند و بیشتر کارهای دولتی و لشکری به دست آنان و به زبان آنان انجام می گرفت شدت یافت و مردم شهرها یا تاجیکان از ترس جان مجبور شدند زبان ترکی را فراگیرند و محاورات خود را با این زبان انجام دهند. مدتها این دو زبان ادامه یافت تا رفته رفته آذری جای خود را به زبان اقوام مسلط داد و ازحدود سده ۱۱ و ۱۲ ترکی در تمام شهرهای آذربایگان رواج یافت و آذری به عنوان تاتی در تعدادی از روستاهای دوردست و کوهپایه های صعب العبور و دره هایی که پای ترکان بدان جا نرسیده هنوز به زبان اذری تکلم می کنند و از قبول ترکی امتناع می ورزند.
 

amirgb

اخراجی موقت
به هرحال این مطالب اشاره مختصری است به سیر تاریخی زبان مردم آذربایگان بود که نشان دمی دهد تا سده یازدهم هجری هنوز بیشتر مردم اذربایگان توجه فرمایید تا سده یازدهم هجری بیشتر مردم آذربایگان به ویژه تبریز به آذری سخن می گفتند و اینک بیش از ۴۰۰ سال نیست که زبان تحمیلی ترکی در این خطه رواج یافته است.اما مسئله ای که اغلب در این مورد مطرح است و دارد خلط مبحث های زیادی به عمل می آید چگونه ورود ترکان و زبان ترکی به آذربایگان است.از بررسی های دقیق تاریخی چنین به دست می آید ورود ترکان یا مختصر بگوییم اقوزان و سلجوقیان به آذربایگان در سده پنجم هجری صورت گرفته و پیش از آن هیچ نشانی از ترکان و زبان ترکی در این سرزمین مشهود نبوده است
 

amirgb

اخراجی موقت
زکی ولید که خود از معتصبان شمره می شود صراحتا می نویسد که در آن زمان به استثنای اراضی معدودی از شرق ایران هیچ ناحیه ای که ترکان در آن به طور دسته جمعی سکنا گزینند وجود نداشته است. زیرا آنچه هم که از خزرها و ترکان غوز از حوالی شمال قفقاز به آذربایگان داخل شده بودند در هرحال می توانند تنها گروه های ۱۰۰ نفری کم اهمیتی از اهالی بوده باشد

اما ورود غوزها یا ترکمانان به ایران بویژه آذربایگان از حادثه های مهم تاریخی است و این حادثه نه تنها از نظر تاریخی آذربایگان بلکه از نظر تاریخ همه ایران بسیار مهم است چه در مهمترین دوره مهاجرت ترکان به ایران که با آمدن سلجوقیان آغاز می شود این طائفه غوزها پیشاهنگان آنان بودند و ۳۰ سال کمابیش پیش از طغرل بیگ و برادرانش از جیحون بگذرند اینان در ایران پراگنده شده بودند و تا آجاکه می دانیم نخستین ترکانی بودند که بدین سوی خراسان رسیدند و پیش از اینان اگر ایلهایی از ترکان در ایران بودند در آن سوی جیحون و در خراسان و خوارزم بودند
 

amirgb

اخراجی موقت
این طایفه نیز از غوزها یا ترکمانان سلجوقی بودند ولی چون هنگامی که عده ای از آنان به نواحی آمدند عراقی نامیده می شدند و ابن اثیر هم آنها را بدین نام می خواند ما نیز اینها را بدین نام می خوانیم تا از دیگر غوزهای سلجوقی که به همراه طغرل و برادرانش از جیحون گذشتند باز شناخته شوند.دسته هایی از اینان در عراق و آذربایگان و ارمنستان و دیار بکر پراکنده می شوند و داستانشان در این سرزمین ها بسیار شگفت آور است زیرا آنها که یک مشت مردم بیگانه بودند و پیشوای توانا و کاردانی برای خود نداشتند و شمارشان از زن و مرد و بزرگ و کوچک شاید بیش از ۵۰ هزار تن نبود سالها سراسر این سرزمین ها را به لرزه درآورده بودند و هرکجا می رسیدند همچون سیل و اتش آنجا را فراگرفته و از تاراج و کشتار باز نمی ایستادند و کسی از فرمانروایان بومی یارای دفع ایشان را نداشت و تا طغرل بیگ و برادرانش به ایران نیامده و بنیاد پادشاهی سلجوقیان را ننهادند مردم از گزند و آزار این طایفه نیاسودند.
 

amirgb

اخراجی موقت
به طور خلاصه نخستین دسته غوزها که از جلو علاالدوله که به دستور سلطان محمود غزنوی می خواست آنها را گرفتار کرده و سرانشان را بکشد از اصفهان گریختند و به هرکجا که می رسیدند یغما می کردند تا به آذربایگان رسیدند این اولین ورود ترکان در پیش از ۴۱۰ هجری قمری است به آذربایگان که بعدا در ۲ و ۳ مرحله دیگر این ترکان غوز به آذربایگان وارد شدند. بنده دیگر از جزئیات مطلب صرف نظر می کنم.
به هر حال اینهاست خبری از درآمدن ترکان غوز به آذربایجان در دست داریم ولی این یک روی سکه است که آنها را بیشتر در تاریخها نوشته اند آنچه نانوشته مانده و توجه عمیق به آن نشده رفتار این طایفه وحشی با مردم بومی آذربایجان و عکس العمل آنهاست
 

amirgb

اخراجی موقت
در این مورد اگر این اصل را بپذیزیم که برخی از شاعران زبان گویای مردم عصر خود و بیانگر احساسات و عواطف اوضاع زمان هستند و اگر قطران تبریزی را از آن جمله شاعران بدانیم باید بگوییم که رفتار این غوزها و ترکان سلجوقی با مردم بومی آذربایجان که تاجیک یعنی ایرانی هستند بسیار بیدادگرانه و زورگویانه و رفتار غالب با مغلوب بوده است. اینکه بعضی ادعا می کنند که رفتار ترکان با مردم ایران همواره یک گونه همزیستی مسالمت آمیز بوده دروغ محض است و انکار حقایق می باشد. چنانکه شاعر آذربایگان در قصاید خود جا به جا از رفتار بیدادگرانه آنان ناله و شکایت می کنند و احساسات خود را به نحوی بر زبان می آورد. قطران از این طایفه تاراجگر و ستم پیشه و از امیران و سلطانهای سلجوقی از طغرل و دیگران و ملکشاه به شهری و جایی از آذربایگان باز می شده شاعر از آنجا فرار می کرده است....
 

amirgb

اخراجی موقت
سلاطین سلجوقی که بر اثر ترک تازیهای خود در ایران قدرتی به دست آورده بودند و کشور آباد و کهن و با فرهنگی خاص خویش ساخته بودند سیاتتشان بر این بود که ملوک الطوایفی را بر ایران برانداخته و خود بر سرتاسر ایران فرمان رانند بویژه که شهریاران و امیران بومی هم ایرانی بودند و هم از فرهنگ و تاریخ خود به سختی دفاع و از شاعران و سخنوران و دانشمندان ایرانی تیار حمایت می کردند. این شاعران و دانشمندان نیز در برابر ترکان مسلح به سود این شهریاران تبلیغ می کردند و یاد از خسروان گذشته ایران و تاریخ و فرهنگ کهن این مرز و بوم می نمودند واین بار مذاق ترکان بی تاریخ و فرهنگ خوش نیامد.....
 

amirgb

اخراجی موقت
در سده ششم که حدود یکصد و بیست از ورود ترکان غوز یا اوغوزها به ایران و آذربایگان می گذشت همجواری ترکان خوش نشین در کنار شهرها و روستاها با تاجیکان و لشکرکشی های بی امان سلجوقیان و وجود دربار آنها باعث نفوذ زبان ترکی در بعضی از نواحی ایران از جمله آذربایگان و عراق عجم و جبال گردید و طبقه جدید به وجود آورد که با اینکه ایرانی و تاجیک یا پهلوی زبان بودند به ۲ زبان ترکی و آذری سخن می گفتند. اینان در آن زمان ترک المش(olmosh ) ترک شده یا ترکیده یا به زبان ترکی سخنگو می گفتند
 

ar ebrahimzadeh

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
آقا امیر

1- نژاد آریایی مختص پارسهاست و مادها و پارتها و سکاها آریایی نبودند . سکاها قوم غالب ایران زمین در زمان هجوم آریایی ها بودند. اختلاف شدید بین ساسانیان آریایی و اشکانیان غیر آریایی این مسئله را ثابت می کند بطوریکه ساسانی ها اجازه ماندن آثار تمدن اشکانی را تا حد ممکن نداده و در از بین بردن آن بسیار کوشیدند.

2- ترکها خیلی قبل از آریایی ها در ایران ساکن بودند حتی دیااکوف مورخ مشهر روس سکاها و سومر ها و پارتی ها را نیز ترک می دانسته است و این بر اساس نوشته های باقیمانده از آنها است حتی تمدن عیلامی و آشوری نیز از نفوذ فرهنگ و زبان ترکی مصون نبوده است.

3- چگونه است که مغولان که بر تمام ایران احاطه داشته اند فقط زبان ترکی خود را که هیچ شباهتی به زبان ترکی ما آذربایجانیها ندارد در بین ما رواج دادند.
 
بالا