روند مصاحبه جذب هیئت علمی

[s.kh65]

ضمن عرض سلام و وقت بخیر خدمت تمامی دوستان گرامی،
نمیدونم بین تاپیک های قبلی این موضوع مورد بررسی قرار گرفته یا نه، اما من مطلبی پیدا نکردم. لذا اگر تکراریه باید ببخشید.


میخوام بدونم بین شما مهندسین عزیز، کسی هست که برا مصاحبه هیئت علمی پذیرفته شده باشه و حضورا مصاحبه رفته باشه؟ میخوام بدونم روند مصاحبه به چه صورته. آیا مصاحبه علمیه یا عقیدتی سیاسی یا هر دو؟

به نظر من از اونجایی که به عنوان کادر علمی قراره نیرو جذب شه باید صلاحیت علمی و مهارت تدریس مورد ارزیابی قرار بگیره اما نمیدونم روند مصاحبه واقعی به چه صورته. لطفا اگر کسی اطلاعات داره در اختیارم قرار بده.

بسیار سپاسگزارم

 

[perlitic]

با سلام

من برای مصاحبه هیئت علمی دانشگاه آزاد رفتم.

دقیقا یادم نیست اول مصاحبه علمی بود یا عقیدتی!!! ولی فاصله شون یه هفته بود.

در مصاحبه علمی کل کارای پژوهشی پایان نامه ها، مقالات، طرح هایی که انجام دادید و ... باید به همراه داشته باشید. از من خواستند که خلاصه ای از پایان نامه را به انگلیسی برایشان توضیح دهم. و سپس یه سری سوال از پایان نامه پرسیدند، و یه موضوع مربوط به رشته مشخص کردند که تدریس کنم و از آنجا که من مقاله ای نداشتم خوب بحثی در مورد آنها نشد ولی دوستان می گفتند که از مقاله ها هم سوال می شود که مطمئن شوند خودتان کار کردید و .... .

در مصاحبه عقیدتی بسیج فعال از محله بسیار ارزشمند است، و گفتند قرآن باز کن و از روخوانی کن، یه سری سوال از احکام و سیاست پرسیدند. مثلا شکیات نماز چیست؟ و یه سری سوال مثلا شما که خانم هستید اگه یکی از دانشجوهای پسر شما به شما اس ام اس بدهد چه می کنید؟ اگر اظهار علاقه کند چه می کنید؟
نماز خوان هستید؟ خانواده شما از نظر مذهبی چگونه اند؟ نظرتان در مورد حجاب چادر چیست؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

خلاصه مطلب این بود.....!!

اخر سر هم سه نفر قبول شدیم و بعد از چهار ماه علافی گفتند که چون یک عدد دکتر نداریم نمی توانیم رشته را تصویب کنیم..!!! به سلامت

امیدوارم که توضیحات مفید بوده باشند...!!!

 

[s.kh65]

با سلام

من برای مصاحبه هیئت علمی دانشگاه آزاد رفتم.

دقیقا یادم نیست اول مصاحبه علمی بود یا عقیدتی!!! ولی فاصله شون یه هفته بود.

در مصاحبه علمی کل کارای پژوهشی پایان نامه ها، مقالات، طرح هایی که انجام دادید و ... باید به همراه داشته باشید. از من خواستند که خلاصه ای از پایان نامه را به انگلیسی برایشان توضیح دهم. و سپس یه سری سوال از پایان نامه پرسیدند، و یه موضوع مربوط به رشته مشخص کردند که تدریس کنم و از آنجا که من مقاله ای نداشتم خوب بحثی در مورد آنها نشد ولی دوستان می گفتند که از مقاله ها هم سوال می شود که مطمئن شوند خودتان کار کردید و .... .

در مصاحبه عقیدتی بسیج فعال از محله بسیار ارزشمند است، و گفتند قرآن باز کن و از روخوانی کن، یه سری سوال از احکام و سیاست پرسیدند. مثلا شکیات نماز چیست؟ و یه سری سوال مثلا شما که خانم هستید اگه یکی از دانشجوهای پسر شما به شما اس ام اس بدهد چه می کنید؟ اگر اظهار علاقه کند چه می کنید؟
نماز خوان هستید؟ خانواده شما از نظر مذهبی چگونه اند؟ نظرتان در مورد حجاب چادر چیست؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!

خلاصه مطلب این بود.....!!

اخر سر هم سه نفر قبول شدیم و بعد از چهار ماه علافی گفتند که چون یک عدد دکتر نداریم نمی توانیم رشته را تصویب کنیم..!!! به سلامت

امیدوارم که توضیحات مفید بوده باشند...!!!

مرسی دوست گرامی
خیلی خوب بیان کردید. حتما لحاظ میکنم
ولی عجیبه که یه هفته بین مصاحبه عقیدتی سیاسی وقفه افتاد. اینجوری که خیلی طولانی میشه و استرس زا

عجب سولی در مورد دانشجوها پرسیدن.

راستی تدریس یه موضوع که از شما خواستن، شما به موضوع تسلط داشتین؟ اینکه بدون آمادگی قبلی خودشون موضوعی رو مشخص میکنن سخت نبود؟
اینجوری کمی سخت میشه.

راستی
شما چند نفر بودین که 3 نفر در نهایت گرفتن؟

آخی چه بد شد که بخاطر عدم وجود دکتری این همه زحمت و استرس الکی به خودتون دادید
امیدوارم موقعیت هرچه بهتری براتون جور شه

تشکر بابت پاسخ گویی

 

[perlitic]

سوالشون این بود تزرسی که در دیاگرام تنش کرنش فولادهای ساده کربنی به وجود میاد ناشی از چیه توضیح بدید!!!

ساتارهای کریستالی رو چطور برای دانشجوها تشریح می کند؟

6-7 نفر بودیم که رفته بودیم واسه مصاحبه فقط من خانم بودم!!

مرسی

امیدوارم شما هم موفق باشید

 

[reza_1364]

منم دو سری رفتم

برای دو دانشگاه متفاوت

دانشگاه اول: اول عقیدتی بود که شامل خوندن قران و بسیجی و این حرفا بود و مسائل سیاسی روز دنیا، بعد اومدن مصاحبه علمی که شامل چی خوندی و کجا و خوندی و مقاله چندتا داری و این حرفا بود که اونم تا گفتم داور مجله هستم همه رو بالاترین امتیازو زد و گفت بفرمایین

دانشگاه دوم : عقیدتی نداشت تا رفتیم تو شرو کرد خارجی صحبت کردن و سوال پرسیدن ، بعد گفتن که مقاله چی داری و این حرفا بعدم دو تا سوال علمی پرسید

همین

 

[s.kh65]

منم دو سری رفتم

برای دو دانشگاه متفاوت

دانشگاه اول: اول عقیدتی بود که شامل خوندن قران و بسیجی و این حرفا بود و مسائل سیاسی روز دنیا، بعد اومدن مصاحبه علمی که شامل چی خوندی و کجا و خوندی و مقاله چندتا داری و این حرفا بود که اونم تا گفتم داور مجله هستم همه رو بالاترین امتیازو زد و گفت بفرمایین

دانشگاه دوم : عقیدتی نداشت تا رفتیم تو شرو کرد خارجی صحبت کردن و سوال پرسیدن ، بعد گفتن که مقاله چی داری و این حرفا بعدم دو تا سوال علمی پرسید

همین

چه خوب
خوش به حالتون
حالا من که هنوز مقاله ام در دست آماده شدنه و هنوز چاپ نشده که حرفی ندارم بگم. داور هم که نیستم.
راستی شما هم میشه بگین دقیقا چه سوالی ازتون پرسیدن؟
مثلا کسی که استخراجه از صنعتی یا جوش و ... هم ممکنه بپرسن؟

 

[reza_1364]

چه خوب
خوش به حالتون
حالا من که هنوز مقاله ام در دست آماده شدنه و هنوز چاپ نشده که حرفی ندارم بگم. داور هم که نیستم.
راستی شما هم میشه بگین دقیقا چه سوالی ازتون پرسیدن؟
مثلا کسی که استخراجه از صنعتی یا جوش و ... هم ممکنه بپرسن؟

نه با توجه به رشته می پرسن
قانون اول ترمودینامیک رو پرسید
دیاگرام اهن - کربن رو پرسید

 

[ishtarrr]

والا از اين قراره كه اول يه مصاحبه علمي صورت مي گيره ، تعداد مقاله، سوالات تخصصي، سوال به زبان انگليسي در صورتيكه تو اين مرحله امتياز بياريد به مرحله مصاحبه عمومي معرفي ميشيد كه سوالات سياسي و مذهبيه! سوالات مذهبيشونم بسيار ريز و تخصصيه
موفق باشيد

 

[MehD1979]

من چندین دفعه مصاحبه رفتم
هم تخصصی داره و هم عمومی یا همون عقیدتی

کلا بهتون بگم که فقط پارتی نقش اساسیو داره تو قبولی

چرا؟چون من با وجود اینکه هم سابقه ی تدریس دارم
هم بیش از 70 مقاله isi , و علمی پژوهشی دارم
حالا همایشو کنگره بماند
جزء مثلا نخبگان بی اعتبارشونم هستم
تمامی سوالات تخصصی و عقیدتیشونو مثل بلبل جواب میدم
ولی دیگه خستم کردن
اصلا ملاکشون شایسته سالاری نیست.

بعدا به حرفم میرسید ولی امیدوارم تجربه ی منو تجربه نکنید

 

[nazliii]

من چندین دفعه مصاحبه رفتم
هم تخصصی داره و هم عمومی یا همون عقیدتی

کلا بهتون بگم که فقط پارتی نقش اساسیو داره تو قبولی

چرا؟چون من با وجود اینکه هم سابقه ی تدریس دارم
هم بیش از 70 مقاله isi , و علمی پژوهشی دارم
حالا همایشو کنگره بماند
جزء مثلا نخبگان بی اعتبارشونم هستم
تمامی سوالات تخصصی و عقیدتیشونو مثل بلبل جواب میدم
ولی دیگه خستم کردن
اصلا ملاکشون شایسته سالاری نیست.

بعدا به حرفم میرسید ولی امیدوارم تجربه ی منو تجربه نکنید

شدیدا تایید میشه

 

[MehD1979]

شدیدا تایید میشه

مرسی
بذار یچیز جالب انگیز بقول سالی تاک بهتون بگم

من دقیقا اسفند پارسال اینهمه راهو رفتم اهواز یکی از دانشگاهها برا مصاحبه
تخصصی گیر نداد چون رزومم خوب بود

حالا دو ساعت وایسادم که نوبت سوالات برادران عقیدتی شه
بهر حال رفتم بعد خوندن قرآن و چنتا سوال سیاسی و مذهبی

یهو اون آقا ریشو از من پرسید خب مجرد هم که هستی
ببینم اگه تو کلاس موقع تدریس یکی از دخترا یهو پاشه بگه استاد با من ازدواج میکنی تو بعنوان استاد چی میگی بهش؟!!!!!!!!!

خداوند عاقبت همه ی مارو بخیر کند

 

[nazliii]

مرسی
بذار یچیز جالب انگیز بقول سالی تاک بهتون بگم

من دقیقا اسفند پارسال اینهمه راهو رفتم اهواز یکی از دانشگاهها برا مصاحبه
تخصصی گیر نداد چون رزومم خوب بود

حالا دو ساعت وایسادم که نوبت سوالات برادران عقیدتی شه
بهر حال رفتم بعد خوندن قرآن و چنتا سوال سیاسی و مذهبی

یهو اون آقا ریشو از من پرسید خب مجرد هم که هستی
ببینم اگه تو کلاس موقع تدریس یکی از دخترا یهو پاشه بگه استاد با من ازدواج میکنی تو بعنوان استاد چی میگی بهش؟!!!!!!!!!

خداوند عاقبت همه ی مارو بخیر کند

میگفتی میگم مبارک باشه.
دانشگاه ما بعضی ها هستند هنوز دانشجوی ارشد بودن که هیات علمی شدن.ما هم که پارتی نداریم 100 سال باید بریم بیایم

 

[MehD1979]

میگفتی میگم مبارک باشه.
دانشگاه ما بعضی ها هستند هنوز دانشجوی ارشد بودن که هیات علمی شدن.ما هم که پارتی نداریم 100 سال باید بریم بیایم

من نخواستم کل راه بندازم
اما یکی بعد من بهش گفت ما ازین شانس ها نداریم!!!!!
از خنده روده بر شدیم

 

[s.kh65]

من چندین دفعه مصاحبه رفتم
هم تخصصی داره و هم عمومی یا همون عقیدتی

کلا بهتون بگم که فقط پارتی نقش اساسیو داره تو قبولی

چرا؟چون من با وجود اینکه هم سابقه ی تدریس دارم
هم بیش از 70 مقاله isi , و علمی پژوهشی دارم
حالا همایشو کنگره بماند
جزء مثلا نخبگان بی اعتبارشونم هستم
تمامی سوالات تخصصی و عقیدتیشونو مثل بلبل جواب میدم
ولی دیگه خستم کردن
اصلا ملاکشون شایسته سالاری نیست.

بعدا به حرفم میرسید ولی امیدوارم تجربه ی منو تجربه نکنید

واااااااااای
شما چقده کارای خوب خوب انجام دادین که من زبونم بند اومد...
عجب...

آخه همیشه هم اینطور که شما میگین نیست. من قول دارم خیلی جاها پارتی مهمه اما دو مورد بالایی که دوستان گفتن پارتی نداشتن و صرفا خودشون با توانایی های خودشون رفتن
امیدوارم شما با این همه کار و تلاشی که داشتین جای خیلی خیلی عالی مشغول به کار شید که خستگی دوران تحصیلتون به کامتون شیرین بشه
توکل بر خدا
نا امید نباشید

 

[MehD1979]

واااااااااای
شما چقده کارای خوب خوب انجام دادین که من زبونم بند اومد...
عجب...

آخه همیشه هم اینطور که شما میگین نیست. من قبول دارم خیلی جاها پارتی مهمه اما دو مورد بالایی که دوستان گفتن پارتی نداشتن و صرفا خودشون با توانایی های خودشون رفتن
امیدوارم شما با این همه کار و تلاشی که داشتین جای خیلی خیلی عالی مشغول به کار شید که خستگی دوران تحصیلتون به کامتون شیرین بشه
توکل بر خدا
نا امید نباشید

ممنونم از لطف و تعریفهاتون
هنوز اندر خم یک کوچه ایم

خدا کریمه بالاخره یچی میشه

 

[s.kh65]

بچه ها متشکرم بابت راهنماییهاتون

من هم رفتم مصاحبه و خیلی خوب بود. صرفا علمی بود. گفتم نظر من هم باشه که بعدا یکی خواست استفاده کنه.
سوالاتی که پرسیدن یه سری در مورد نحوه اداره کلاس بود که اگه مثلا یه دانشجوی خودسر داشته باشی نحوه برخوردت چیه
اریابی دانشگاه قبلی از کلاس داری شما؟ منم گفتم خودتون میتونید با دانشگاه تماس بگیرید تا مطمئن شید.
یه سری هم درس های مورد علاقه ام رو پرسیدن و پرسیدن سرفصل آز خواص مکانیکی چیه
سابقه تدریس و نمره ارزیابی و ...
معدل هر مقطع و موضوع کار و استاد. نظر استادم راجع به کارم و ...
علت انتخاب اون دانشگاه
در نهایت هم تمام گواهینامه ها و مدارکم را ارائه کردم

 

[hamedmath]

h.s

h.s

سلام.بنده پارسال در فراخوان بهمن 90 وزارت علوم شرکت کردم.وقتی در وهله اول از دانشگاه اولویت دومم زنگ زدن و به مصاحبه علمی دعوت شدم خیلی مضطرب بودم و مثل شما شدیدا نیاز داشتم بدونم که روند مصاجبه به چه صورته. لذا روز قبل از مصاحبه به تاپیک های متفاوت رجوع کردم تا اطلاعاتی کسب کنم.خلاصش کنم هم اکنون که به صورت ناگهانی سوالت رو در این تاپیک دیدم حیفم اومد من نیز تجربه شخصیم رو در اختیارت بگذارم.
وقتی برای اولین بار به مصاحبه علمی رفتم در ابتدای مصاحبه در وهله ی اول مروری بر مشخصات عمومی و تحصیلیم داشته باشم با توجه به این موضوع که خودشون نسخه تایپی کل اطلاعاتت دستشونه ولی ازم خواشتند که از زبان خودم مروری داشته باشند.گروه مصاحبه کننده برای بنده 4 نفر بودند و هر کدام برگه ای مبنی بر ارزیابی دستشون بود و بعد شروع کردن در مورد مقالات و پایان نامه و افتخارات علمی سوال کردن (در همین حد که عنوانش چی بوده و توضیح مختصری در موردشون) و بعد برای هر کدام به صورت مکتوب در برگه ای که در اختیار داشتند امتیاز ثبت می کردند. بعد از اینکه سوالات در مورد پایان نامه و مقالات و افتخارات و سابقه های تدریس و سابقه های اجرایی به پایان رسید، هر کدام از این 4 نفر یک سوال تخصصی (گرایش بنده عمران-سازه است) پرسیدند، نفر اول سوالش درک مفموم در زمینه سازه ها بود و دومی هم یک سوال تعریفی (تعریف یک عبارت) و سومی سوالش محاسباتی بود و چهارمی ازم خواست یک قسمت مد نظر از سازه ای با ویژگي های مد نظرش براش طراحی کنم.من به 3 تا از سوالات به راحتی و بدون ابهام پاسخ دادم اما در مورد یک سوال یعنی سوال 4 پاسخی که ارائه کرده بودم درست بود اما این بنده خدا داشت به زور به ما می فهموند که اشتباهه که من به هیچ وجه زیر بار نرفتم و استنباط خودم رو بهش غالب کردم.دیگه برام مهم نبود که چه اتفاقی میفته.

بعد از 10 روز به مصاحبه عمومی دعوت شدم. مصاحبه عمومی هم، مصاحبه کننده ها 3 نفر بودند .هیچ وقت یادم نمیره مصاحبه عمومی بیشتر به گپ و گفت گذشت.در مصاحبه عمومی در وهله اول بعد معرفی عمومی از روی اطلاعاتت شروع می کنن به مطرح کردن سوالاتشون در زمینه های مذهبی و سیاسی و ... (این قضیه رو یکی از کسانی که زودتر ازمن رفته بود مصاحبه عمومی می گفت) البته بعد از اینکه من وارد اتاق شدم یه جورایی قضیه متفاوت شد.اکثر افرادی که برای مصاحبه عمومی حاضر بودن یا با کت و شلوار بودن یا با یک لباس بسیار سنگین .در حالی که من اصلا حواسم به این موضوع نبود و با تیپ معمولیم که اصلا بد هم نیست آمده بودم ولی با این حال تا وارد اتاق شدم این بنده خدا روحانیه تا ما رو دید شروع کرد به پرسیدن سوالات مذهبی و شرعی. خلاصه سوال سیاسی و ... یادشون رفته بود.ما رو بسته بودن به رگبار.منم از شانس خوبم اصلا باکم نبود چراکه قبل از اینکه برم اونجا احکام شرعی رو زیرو رو کرده بودم.همین مونده بود که نماز شب و جعفر طیارو به صورت بخش بخش با تحلیل فارسی بیارم جلو چشمشون.کلی تعجب کرده بودن. و در انتها یک جوانی که تقریبا بین 27 تا 30 بود در بین این بردران روحانی از من پرسید: (( اگه در حین تدریس یکی از دانشجوهات بلند شه بگه استاد شما درس رو خیلی پیچیده مطرح می کنید و من از حرفای شما اصلا سردرنمیارم، واکنش شما چیه،چیکار می کنید؟)) پاسخ من این بود: ((بنده تا اونجایی که در توانم باشه سعی می کنم مطلب رو ساده تر کنم در غیر اینصورت دیگه به من ربطی نداره، بره درسش رو حذف کنه-البته این قسمت رو با خنده بیان کردم-))

خلاصه اینکه دوست عزیر ما در هر دو مصاحبه به صورت شگفت انگیزی قبول شدیم و مجددا با بنده تماس گرفتند گفتند ما پرونده شما رو ارسال کردیم به وزارت علوم. بعد پرونده من حدود 3 ماه هم در وزارت علوم بود که بعد از وزارت علوم با ما تماس گرفتند برای تکمیل پرونده و دریافت مجوز تدریس. معرفی نامه دانشگاه هم برای دانشگاه مقصد پست کردن. و هم اکنون بنده بحمدالله در دانشگاه صنعتی مالک اشتر تهران نیز مشغول به تدریسم. اگر باز هم سوالی داشتی میتوانی از سایت دانشگاهی(اطلاع رسانی ) بنده با آدرس www.hsolgi.ir اقدام کنی.
امیدوارم موفق باشی.

 

[مینا مالکی]

با سلام
یکی از دوستان نزدیک من برای مصاحبه دانشگاه پیام نور رفته بود، تو مصاحبه علمی ازش درمورد معدل و دانشگاهش و مقاله هایی که داده پرسیده بودن، و چون مصاحبه برای تدریس بود، ازش خواسته بودند یه پنج دقیقه همون جا یه موضوع رو به صورت فی البداهه تدریس کنه و ازش خواسته بودن خلاصه ای از تزش رو به صورت انگلیسی بگه و در نهایت هم یه سوال از یکی از درس ها ازش پرسیده بودن (دوگان یک مسئله تحقیق در عملیات البته اون رشته ش صنایع بود) و در مصاحبه عقیدتی هم جریان مباهله که مربوط میشه به آیه 61 آل عمران، شرایط مرجع تقلید و اینکه چرا یک خانم نمیتونه مرجع تقلید باشه و همچنین مطهرات را پرسیده بودن و در نهایت گفته بودن سوره قدر را بخوان و آیه آخرش به چه معناست
موفق باشید