روسری را جلو بکش خواهر!

coherent

عضو جدید
[h=4]مجموعه اشعار طنز[/h] [h=4]ابولفضل زروئی نصرآباد[/h] به به ای خانم قشنگ و ملوس

که قدم می‌زنی به مثل عروس
ای که در پیش آینه با تاپ
کرده‌ای یک دو ساعتی میک آپ
روی اجزای صورتت یک یک
ریمل وسایه و رژ و پن‌کک
شده‌ای – چشم خواهری! – خوشگل
می‌بری از بزرگ و کوچک دل
می شود بند عفت از این ناز
چون کمربند سبز تهران باز!
نگو اصلا که: "ذاتا این مدلم"
خودم این‌کاره‌ام عزیز دلم
من که این قدر خویشتن دارم

که اگر موجبات ننگی تو
پس چرا این قدر قشنگی تو؟!
خواهرم توی این بریز و بپاش
تا حدودی به فکر ما هم باش
پیش خود فکر کن که مرد غریب
گر ببیند تو را به این ترتیب
از لبش آب راه می‌افتد
طفلکی در گناه می‌افتد
من خودم بی خیال دنیاشم
نه که منظور من خودم باشم
مشکل از سوی جوجه کفترهاست
غصه‌ام معضل جوانترهاست
که به یک جلوه ی زن از مریخ
خل و دیوانه می‌شوند از بیخ
رشته را می‌کنند هی پنبه
بس که ناواردند و بی جنبه
ما که داریم خانه‌ای در بست
_تازه ویلای دوستان هم هست_
غالبا عصرها همانجایم
هفته‌ای یک دو روز تنهایم
الغرض این از این همین دیگر

روسری را جلو بکش خواهر!
 

AYSAN.SH

عضو جدید
جالب بود
ولی من اخرش نفمیدم که سراینده شعر چه قصدی داشته؟
توهین؟
تمجید؟
یا پیشنهاد؟
کدوم بوده؟
 

sahara2

کاربر فعال
هر كسي خودش بايد تصميم بگيره چه لباسي بپوشه چه نوع آرايشي بكنه و ...

با اين نصايح وضع جوونا بهتر نميشه كه بدتر هم ميشه!
:razz:
 

coherent

عضو جدید
از اون جایی که من کلا ادم خوش بینی هستم..
میگم که هدفش، تمیجد و ظیششنهاد بوده....
کلا، اقایون که اصلا قصد بدی ندارن!
همیشه، همه رو به چشم خواهرشون میبینن!
غیر از اینه؟
ممنون عزیزم خوش قلبی شما ادمو به زندگی امیدوار میکنه
 

Similar threads

بالا