رسیدن به حق

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
براي معالجه بيماري هاي موقت دل و زدودن زنگارهايي که آينه ي قلب را فاسد نکرده باشد دو نوع دارو وجود دارد که يکي داروي اصلي و ديگري داروي مسکن است .داروي اصلي ذکر و داروي مسکن بلا مي باشد.
ذکر در لغت به معناي ياد در برابر نسيان يا غفلت به معناي فراموشي است. يعني معناي ذکر همان ياد خدا و منظور از فراموشي ، فراموشي خويش است و عامل آن چيرگي هوس ، وقتي هوس بر انسان چيره شد ، آدمي فراموش مي کند و نمي تواند بفهمد که خود کيست و فلسفه او چيست؟
از کجا آمده ؟ براي چه آمده؟ و به کجا ميرود؟
به همين خاطر خداوند در سوره حشر آيه 19 مي فرمايد:خدا را فراموش کردند در نتيجه خدا هم آنها را از ياد خودشان برد.
بنابراين سير و سلوک به سوي خدا را از نخستين نقطه آغاز آن به اين شکل مي توان ترسيم کرد: موعظه --> جرقه ياد خدا --> خودداري از هوس -->شناخت خويش--> رفع کامل حجابهاي قلب--> تجلي خدا در دل
داروي ذکر معجوني است از پرهيز و عبادت.مهمترين اموري که رعايت آنها ضروري است عبارتند از :
۱- اجتناب از هوسراني و گناه : اين شرط به منزله مادر همه شروطي است که در بعد منفي معجون ذکر رعايت آن ضروري است.از بزرگترين و کثيف ترين هوسرانيها و جنايات که ظلم و ستم به ديگران است تا اموري مانند نگاه هايي که هوسهاي نامشروع را در انسان تحريک مي کنند به طور مستقيم در تيرگي و سختي و قساوت قلب موثرند. بلکه به گفته امام علي (ع) قساوت قلب علتي جز شهوتراني و گناه ندارد.حجاب خدا همين زنگارهايي است که در نتيجه هوسراني و گناه بر آينه قلب مي نشيند و مانع از انعکاس حقائق هستي در آن مي گردد.هوسراني و گناه ميکروبي است که قلب و جان انسان را آلوده و بيمار مي کند و به گفته امام علي (ع) هيچ بيماري براي قلبها دردآورتر از گناهان نيست. وقتي قلب بيمار شد فاقد احساس و ادراک مي شود همان طور که وقتي جسم بيمار شود حس گرسنگي را از دست مي دهد يا نمي تواند طعم غذاها را آن طور که بايد ادراک کند.پس اگر حجابهاي دل برخيزد و بالاخره دل از بيماري گناه شفا يابد انسان جلوه هاي ذات مقدس حق را در دل احساس مي کند و شيريني معرفت و محبت او را مي چشد و اينجاست که در نيايش مي گويد:خدايا چقدر با مزه است محبتت؟!و چقدر گواراست شراب نزديکي به تو؟!
هدايت الهي در رابطه با انسان دو گونه است:نوع اول هدايت عام الهي است که شامل همه مردم اعم از نيکوکار و بدکار است: ما راه را به او نشان داديم او يا سپاسگزار است يا ناسپاس. اين هدايت تنها به معناي نشان دادن راه است. نوع دوم هدايت ويژه کساني است که از موانع شناخت اجتناب مي کنند و از راه هوسراني و گناه به سوي حق برمي گردند . اين هدايت تنها نشان دادن راه نيست بلکه رساندن به مقصد است ولي شرط آن تقوا و بازگشت به سوي خدا و توبه از هوسراني و گناه است.
۲- اجتناب از مطلق مسکرات: استعمال مطلق مسکرات يکي از شاخه هاي هوسراني است که به خاطر نقش ويژه آن در فساد عقل و تيرگي قلب به طور مستقل قابل توجه و بررسي است. واژه مسکر از ريشه سکر به معناي چيزي است که قدرت تعقل و تفکر و انديشه را از انسان سلب مي کند و به عبارت ديگر مسکر عبارت است از مست کننده.سکر عبارت است از حالتي که ميان انسان و عقل او فاصله مي شود و بيشتر در مورد شراب به کار مي رود و گاهي اين حالت در اثر خشم وعشق بر انسان عارض مي گردد.گاه اين حالت در اثر مصرف مواد مخدر در انسان پديد مي آيد و گاه در نتيجه ثروت و قدرت و دانش و ستايش و جواني و عشق و کينه در انسان توليد مي شود.امام علي (ع)مي فرمايد:مستي چهار گونه است: مستي شراب ، مستي ثروت ، مستي خواب و مستي قدرت.
برگرفته از کتاب بهترین راه شناخت خدا ؛ نوشته محمدی ری شهری
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
3-کوتاه کردن آرزو: آرزوهاي دور و دراز نمي گذارد انسان به مسائل مهمتر زندگي فکر کند و فلسفه آفرينش را درک کند.زيرا اگر در بهترين شرايط اجابت دعا هم قرار گيرد براي اين آرزوهاي بزرگ مادي اش دعا مي کند.خداوند به حضرت موسي عليه السلام فرموده:اي موسي آرزويت را در دنيا دراز نکن که آرزوي دراز موجب مي شود دلت را قساوت بگيرد و قسي القلب از من دور است .در نتيجه هر چه آرزوهاي مادي انسان کوتاه تر باشد بهتر مي تواند بينديشد و صحيح تر مي تواند فکر کند.

۴-اجتناب از پرگويي: امام علي (ع)مي فرمايد:کسي که سخنش بسيار باشد خطاهاي او بسيار است و کسي که خطاهايش فراوان باشد حياء او اندک است و کسي که حياء او اندک باشد ورع و تقواي او کم است و کسي که تقواي او ناچيز باشد دلش مي ميرد و کسي که دلش بميرد اهل دوزخ است .پس کم سخن گفتن نيز باعث مي شود انسان بيشتر فکر کند و بهتر حقايق را درک کند.در سخن ديگري امام مي فرمايد:وقتي عقل انسان زياد شود سخن او کم مي گردد.

۵-اجتناب از پرخوري: پرخوري نيز يکي از عوامل قساوت قلب است.تصور کنيد انسان که پيچيده ترين و ارزشمندترين پديده هاي هستي است و فلسفه اش حرکت به سوي کمال مطلق و همنشيني با مبدا متعال است خود را شکم تصور مي کند و فلسفه اش را پر و خالي کردن آن!!
پيامبر اکرم(ص)مي فرمايد:شکم خود را پر نکنيد که نور شناخت در دل شما خاموش مي شود. پرخوري نيز باعث مي شود قلب بميرد و در اين حالت است که انسان نمي تواند ارتباط آفريده ها را با آفريدگار احساس کند و نمي تواند وارد عالم ملکوت گردد.البته کم خوردن در صورتي براي زدودن زنگارهاي قلب مفيد و موثر است که تيرگي و کوري دل معلول پرخوري از غذاي مباح باشد ولي اگر اين تيرگي از غذاي حرام ناشي شده باشد با کم خوردن زائل نمي گردد بلکه تنها راه علاج آن بازپس دادن حقوق ديگران و طبق بعضي روايات آب نمودن گوشتهايي است که از حرام روئيده بوسيله عبادت.
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
6-اجتناب از پرخوابي:خواب آلودگي در تعبير قرآن کريم و روايات اسلامي نوعي مستي است. امام علي(ع)مي فرمايد: وقتي که خداوند صلاح بنده خود را بخواهد به او کم گفتن و کم خوردن و کم خوابيدن را الهام مي کند. کم خوابيدن علاوه بر اينکه در جلا يافتن دل و صفا گرفتن قلب به انسان کمک مي کند و علاوه بر اينکه فرصت کار بيشتر به انسان مي دهد از ديدگاه روايات اسلامي نوعي رياضت و ورزش روحي است که موجب تقويت روان و استحکام عزم و اراده و بالاخره تکامل معنوي انسان است. از پيامبر اسلام نقل شده است که وقتي انسان در دل شب تاريک با خداي خود خلوت مي کند و با او مناجات مي نمايد خداوند نور را در قلبش قرار مي دهد. مرحوم حاج ميرزا جواد آقا تبريزي از علماي اهل دل در رابطه با شب و فضيلت آن مي فرمايد:کساني که از مقامات دين به جايي رسيده اند همه شان از شب خيزها بوده اند و غير آنها ديده نشده است.امام حسن عسکري عليه السلام در اين رابطه فرموده اند:وصول به خداي عزوجل سفري است که جز با سوار شدن بر دوش شب امکان پذير نيست

۷-اجتناب از سرگرمي ها: سرگرمي اصولا همان مستي است چيزي که هست مستي ها متفاوتند يک نوع مستي است که آنقدر سر انسان را گرم مي کند که عربده مي کشد و يک نوع مستي است که آنقدر سر انسان را گرم مي کند که پر ارزش ترين دارائي هاي خود را به نازلترين قيمت مي فروشد. يک شاعر عرب زبان چه زيبا گفته:دهر مي خواست با من در رابطه با خريد عمرم وارد معامله شود که به او گفتم عمر خود را با تمام دنيا و آنچه در آن است معامله نمي کنم!ولي متاسفانه به تدريج عمرم را بدون بها از من خريد!مرگ بر معامله اي که فروشنده اش اين گونه زيان نمود!!. به همين خاطر خداوند در سوره مومنون مي فرمايد:براستي که افراد با ايمان رستگار شدند ....آنها از کارهاي لغو و بيهوده اعراض مي کنند.در حديثي از پيامبر اکرم (ص)آمده است که سه چيز است که دل آدمي را قسي مي کند: شنيدن آوازهاي سرگرم کننده و دنبال شکار رفتن و در خانه شاه آمدن. در حديث ديگري مي فرمايد:از گوش دادن به آوازآلات موسيقي و غنا پرهيز کنيد که اين دو نفاق را در دل مي رويانند همان طور که آب سبزه را مي روياند.در روايت ديگري آمده که:يکي از ويژگي هاي مومن اين است که هوس او مرده است.
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
8-تداوم عبادت: داروهايي که تا کنون براي درمان بيماري هاي جان مطرح شده همگي داروي پرهيز بود ، پرهيز از هوسراني و گناه و انچه اکنون مورد بحث قرار مي گيرد داروي عبادت است. پرهيز از ادامه ورود ميکروبها و تشديد بيماريهاي جان جلوگيري مي کند و عبادت ميکروبهاي موجود را نابود مي سازد و زمينه توليد و رشد ميکروبهاي جديد را از بين مي برد. دو نوع ميکروب است که جان آدمي را بيمار مي کند: يکي هوس و ديگري شيطان. امام علي (ع) مي فرمايد:همنشين هوس جانش مريض و عقلش عليل است. در جاي ديگر مي فرمايد: هوس ها بيماري هايي هستند کشنده و بهترين داروي آن خود نگهداري است. در حديثي ديگر:سود بردن از حکمت بر دلي که بيمار شهوت است ممنوع است. امام صادق (ع)در رابطه با ميکروب دوم يعني شيطان مي فرمايد: تعداد شيطانهايي که اطراف دل افراد با ايمان جمع مي شوند بيشتر از تعداد زنبورهايي است که اطراف يک قطعه گوشت را مي گيرند!
واژه عبادت در متون اسلامي سه معنا دارد:1-کليه کارهايي که طبق برنامه انبياء الهي انسان بايد انجام دهد در اين اطلاق از کارهاي فکري گرفته تا کارهاي جسمي براي زندگي و حتي نرم سخن گفتن همگي عبادتند. 2-کليه اعمالي که در قوانين الهي به عنوان فرائض ديني مطرح شده اند و بدون قصد قربت تحقق نمي يابند مانند نماز و روزه و حج و... 3-اعمالي که ميان انسان و خدا رابطه حضوري برقرار مي سازند و حقيقت آن اعمال جز با توجه به خدا و احساس حضور او نيست مانند نماز و دعا که در رابطه با فلسفه نماز در قرآن کريم آمده: نماز بخوان تا ياد من باشي. قرآن کريم در سوره کهف آيه 28 مي فرمايد: اطاعت نکن از کسي که قلب او را از ياد خود غافل نموده ايم و پيروي از هوس خود نموده. همين طور در سوره زخرف آيه 36 مي فرمايد:کسي که از ياد خداي مهربان اعراض کند شيطاني بر او گماريم که قرين و همنشين او گردد. تا هنگامي که ياد خدا در دل استقرار نيافته و انسان به مقام اطمينان و ارامش معنوي نرسيده صحنه جان انسان ميدان تاخت و تاز نفس و شيطان است گاه نفس و شيطان غلبه مي کنند و دل را آلوده و بيمار مي سازند و گاه ياد خدا غلبه مي کند و آلودگي ها را پاک مي سازد و بيماري ها را درمان مي کند.يکي از حکمتهاي نماز پاک سازي آلودگي هاي رواني و به تعبير پيامبر اسلام شستشوي جان است.پيامبر (ص)مي فرمايند: نمازهاي پنجگانه مانند نهري هستند که جلوي خانه کسي باشد و او روزي پنج بار خود را در آن شستشو دهد آيا ممکن است با اين وصف ذره اي از چرک و آلودگي در بدن او بماند؟.عبادت غذايي است که جان آدمي با تغذيه از آن به قوت و قدرتي مي رسد که مي تواند در برابر هوسها و وسوسه هاي شيطان مقاومت کند.
 

Similar threads

بالا