رد پای احساس ...

[Nilpar]

تو کجایی سهراب ؟
[h=6]آب را گل کردند
[/h][h=6]چشم ها را بستند و چه با دل کردند ...
[/h][h=6]وای سهراب کجایی آخر ؟ ...
[/h][h=6]زخم ها بر دل عاشق کردند
[/h][h=6]خون به چشمان شقایق کردند ...
[/h][h=6]تو کجایی سهراب ؟
[/h][h=6]که همین نزدیکی عشق را دار زدند ،
[/h][h=6]همه جا سایه ی دیوار زدند ...
[/h][h=6]ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است! ....
[/h][h=6]دل خوش سیری چند ؟
[/h][h=6]صبـــــــــــــــــر کن سهـــــــــــــــراب...!
[/h]

 

[naghmeirani]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]کاش می شد امروز بگذرد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]برود بشود جزئی از گذشته[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بشود خاطره[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]...[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]انوقت شاید این قدر احساسم آزارم ندهد[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]شاید دلم تنگ شود برای امروز..[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]....[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آنقدرها هم عجیب نیست...[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]نشده گاه دلت برای خاطره ای خاکستری تنگ شود...![/FONT]

 

[mahboobeyeshab]

گاهی کلام
در وصف واقعیت ما کم می‌آورد
ناچار
این سه نقطه و... دیگر هیچ!

 

[sepantaaa]

درد عاشقی را دوایی بهتر از معشوق نیست
شربت بیماری فرهاد را شیرین کنید...


''عصری تبریزی''

 

[seabride]

سخت است

صبور باشی...

و در حجم این سکوت

نـفـسـت بنـد نیـایـد..

 

[sepantaaa]

آرام می روم
آنچنان آرام که ندانی کِی رفته ام
اما وقتی جای خالی مرا ببینی...
آنچنان سخت رفته ام
که تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی!!!!

 

[mahboobeyeshab]

اَفکــار مَن ، تَلــ ــخ است
مـــــانَندــِ طَعــمـِ ته خیــار
کمے مــَــزه کُـــــن رفیق
نخواستے بیندازش بیرون ....

 

[seabride]

عادت می کنم
به داشتن چیزی و سپس نداشتنش ،
به بودن کسی و سپس به نبودنش،
تنها عادت می کنم ...

امـــا فـــــــــراموش نه !

 

[seabride]

بعضی‌ها به غلط گمان می‌کنند که نقطه مقابل عشق، نفرت است. نقطه مقابل عشق، نفرت نیست، بلکه ترس است. نفرت، عشق وارونه است. وقتی خود را نمی‌شناسی، از همه می‌ترسی. در عشق، پنجره‌های وجودت را به روی بیکران باز می‌کنی. اما وقتی می‌ترسی، همه پنجره‌های وجودت را می‌بندی و به آنها قفل آهنی بی‌اعتمادی می‌زنی. وقتی می‌ترسی، تنها می‌شوی

 

[گلابتون]

غم راه آمدنش را خوب بلد است!
باید راه آمدن با او را یاد بگیرم!!
یا اینکه راه دیگری را در پیش بگیرم ...

 

[apadana13]

نگاهم خیره می ماند به تصویری که در آن هیچ کس نیست


هیچ نقشی نیست ......... دلواپس لحظه های رفته ام


در خلوت این شب پنجره پر نور نمی شود

باز هم احساس مبهمی دارم کسی نیست و در حصار تنهایی مانده ام ، شبیخونی از یادها مثل خوابی به سراغم می آیند


جا مانده ام !!!


انگار هزاران قرن همه رفته اند


در آواری دل خود را دفن می کنم ..... باز هم سکوت است و تنهایی



نگاهم هنوز آن قاب خالی را می نگرد و من در غبار آن فراموش می شوم

کاش میدانستی .... دنیا با همه وسعتش بی تو جایی برای ماندن ندارد

اشک چشمانم هر شب سراغت را از کویر گونه هایم میگیرند

ای که دیدگانم از دل تنهایی تو الفبای اشک ریختن را آموخته اند و لحظه های گریانم با نبودن تو روان گشته اند



چرا از کوچه ی دلتنگی هایم عبور نمیکنی و برای چشمان مانده به راهم دستی تکان نمی دهی


بی تو قناری های دلم خوش آواز نیستند و آسمان چشمانم همیشه بارانی است



بی تو من درختی خشکیده در پاییزم !!!

 

[f_azar1365]

من به تو شک نمی کنم طلوع کن طلوع کن...از تو به پایان میرسم شروع کن شروع کن

 

[seabride]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]واژه ها ..

قـَــد نمی دهند !!

ارتفاع دلـــــتنگی ام را...

من فقط ..

سایهء نبودن تو را ..

برسر شعـــــر ..

مستدام می کنم..!![/FONT]

 

[seabride]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]امــروز ،

آرام تـــریـن

لــــحظـﮧ ﮯ دلـگـیـــر کننــده ﮯ

نــاب ِ دنیــاســـــــت ..[/FONT]​

 

[TELLI]

خدا از سر تقصیر من و تو بگذرد !

که اینچنین ساده از لای انگشتهای هم چکیدیم وگذشتیم ...

تو رود شدی و رفتی ...

من ماهی دریا شدم وبه گذشته برگشتم ...

و عشق ما 

روی دست خدا ماند و درگذشت !

خدا از سر تقصیر من وتو بگذرد​

 

[fantastic.fati]

شکست عهد من وگفت هر چه بود گذشت به گریه گفتمش آری وچه زود گذشت بهار بود و تو بودی وعشق بود و امید، بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت​

 

[apadana13]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]من و تقدیر سردم دست در دست [/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif] چه فرقی میکند هشیار یا مست ؟[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]تو رفتی روح من مرد و تنم ماند [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]و جسمی که نمیدانم چرا هست [/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]من اینجا ماندنم ناچاری ام نیست [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]که ترجیح قراری بر فرار است[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]خیالم فتح اوج قله ها بود [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]چرا چشمان تو پای مرا بست[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]مرا در من شکست و گوشه ای ریخت [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]غرو سنگی کوهی که نشکست[/FONT]

[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هزار آب از سرم حالا گدشته [/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]هزار آب از سر این دره ی پست [/FONT]


[FONT=arial,helvetica,sans-serif]پلان آخر این قصه این است[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]من و تنهایی من دست در دست[/FONT]
​

 

[naghmeirani]

کسی سرزده می‌آید.

در دلت جایی برایش خالی می‌کنی.

و همه می‌رنجند از اینکه جایشان تنگ شده.

بعضی حتی رهایت می‌کنند و می‌روند.
**
کسی سرزده می‌آید.

صفای مجلس‌ات می‌شود و قبله نگاه‌ات.

چشمهایش آئینه آینده،

و حرف‌هایش مرهم زخم‌های کهنه
**
کسی سرزده می‌آید.

از قصه آمدن می‌گوید،

و از افسانه ماندن.
**
کسی سرزده می‌آید.

و تو خورشید را پشت ابرهای تیره پنهان می‌کنی.

و چشمهای آسمان را می‌بندی،

تا در این خلوت عاشقانه،

دور از همه دیدگان،

ما شدن را تجربه کنی.
**
کسی سرزده می‌آید....

 

[f_azar1365]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]عشق [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]آخرین همسفر من
مثل تو منو رها کرد
حالا دستام مونده و تنهایی من[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ای دریغ از من
[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]که بیخود مثل تو گم شدم تو ظلمت تن[/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ای دریغ از تو
که مثل عکس عشق [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]هنوزم داد می زنی تو آینه من[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]وای [/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]گریه مون هیچ، خنده مون هیچ،
باخته و برنده مون هیچ
تنها آغوش تو مونده غیر از اون هیچ[/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]ای مثل من تک و تنها
دستامو بگیر که عمر رفت
همه چیم تویی ، زمین و آسمون هیچ[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]در تو می بینیم، همه بود و نبود
بیا پر کن منو خورشید دل سرد[/FONT]​

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif][/FONT]

[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]بی تو می میرم [/FONT]
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]مثل قلب چراغ نور تو بودی
کی منو از تو جدا کرد [/FONT]​

 

[naghmeirani]

تو ....آدم،

من.... حوا،

سيبي در كار باشد يا نه،

با "تــــــــــــو" بهشت جاريست..

 

[f_azar1365]

صدا كن مرا
صداي تو خوب است
صداي تو سبزينه آن گياه عجيبي است
كه در انتهاي صميميت حزن مي رويد


در ابعاد اين عصر خاموش
من از طعم تصنيف در متن ادراك يك كوچه تنهاترم

بيا تا برايت بگويم
چه اندازه تنهايي من بزرگ است

 

[naghmeirani]

.
.

هوا
خوب یا بد
فرقی نمی کند.

به هوای تو
من
نفس می کشم هنوز!

 

[banooyeariayi]

چقــدر باید بگذرد؟؟


تا مـن


در مـرور خـاطراتم


وقتی از کنار تــو رد می شوم.


تنـــم نلــرزد…..


بغضــم نگیــرد…..

 

[naghmeirani]

پرسیدی کدام راه نزدیکتر است ؟
گفتم به کجا؟
گفتی به خلوتگه دوست!
گفتم تو مگر فاصله ای میبینی بین دل و انکس که دلت منزل اوست...

 

[fantastic.fati]

امروز فهمیدم که زندگی خراب است آروز سراب است امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند وشمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند اره همه میتونند اینطوری باشن​

 

[fantastic.fati]

ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته​

​

​

​

​

​

از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته​

​

​

​

یک سینه غزق مستی دارد هوای باران​

​

​

​

از این خراب رسوا امشب دلم گرفته​

​

​

​

امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم​

​

​

​

شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته​

​

​

​

خون دل شکسته بر دیدگان تشنه​

​

​

​

باید شود هویدا امشب دلم گرفته​

​

​

​

ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو​

​

​

​

پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته​

​

​

​

گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است​

​

​

​

فردا به چشم اما امشب دلم گرفته​

​

 

[گلابتون]

هــر بــار ، بــا قــصــد قــربــت تـو ، غــریـب تــر مــی شــوم... !

 

[MehD1979]

گفتي: " دور مرا خط بکش؟" کشيدم...حالا تو در محاصره ي منی

 

[fantastic.fati]

اگه يك روز فكر كردي نبودن يه كسي بهتر از بودنش چشمات و ببند و اون لحظه اي كه اون كنارت نباشه و به خاطر بيار اگه چشمات خيس شد بدون داري به خودت دروغ ميگي و هنوز دوستش داري​

 

[naghmeirani]

صدای عقربه‌های این ساعتِ لعنتی

خوابِ تو را
پَر می‌دهد از چشم‌هام.
باید قفسی برایت بسازم!